تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
انتخابات پارلمانی پاکستان در گفت و گو با دکتر فیروزه نهاوندی، استاد دانشگاه بروکسل:

شکست آمریکایی‌ها و اسلام‌گراها در پاکستان

ایرج ادیب‌زاده

Download it Here!

پیروزی پس از مرگ بی‌نظیر بوتو، شکست دردناک پرویز مشرف و اردوی او، شکست سخت اسلامگراها، پیروزی دو حزب اپوزیسیون دولت، حزب بی‌نظیر بوتو و نواز شریف؛ اینها نتایج انتخابات یکشنبه مجلس پاکستان است. درباره‌ی این نتایج از خانم دکتر فیروزه نهاوندی، استاد دانشگاه بروکسل و کارشناس امور کشورهای در حال توسعه و بویژه پاکستان، می‌پرسم نگاه شما به این انتخابات چگونه بود؟


دکتر فیروزه نهاوندی، استاد دانشگاه بروکسل و کارشناس امور کشورهای در حال توسعه

آنچه به نظر من در این انتخابات مهم است، یکی البته این است پرویز مشرف و حزب او شکست خورد و به هر حال آنچه می خواستند، بدست نیاوردند و این نشان می دهد که توفیقی در انتخابات به دست نیاورند. این خود، نکته‌ی مهمی است. نکته‌ی دومی که در این انتخابات مهم است این است که احزاب اسلامی افراطی و بطور کلی احزاب اسلامی هم شکست خوردند و این به نظر من نشان دهنده‌ی خسته شدن ملت پاکستان از رل اسلامی در این منطقه و به خصوص در کشورشان است. هنوز باید منتظر شد که ببینیم اینها با همدیگر چگونه کنار می‌آیند.

آیا شکست پرویز مشرف می‌تواند شکست آمریکا در پاکستان هم تلقی شود؟
مطمئناً رل آمریکا در این شکست بی اهمیت نبوده است. گو اینکه یکی از مشکلات آقای مشرف این است که همیشه آمریکا از او پشتیبانی کرده است. تا حدی کاندیدای آمریکایی‌ها به نظر می‌رسد ولی یک دلیل مهم دیگر این است که وضع اقتصادی پاکستان خوب نیست و مردم هم در فقر و ناراحتی زندگی کردند و آن را هم تقصیر آقای مشرف می‌گذارند.

اگر سیاست آمریکا شکست خورد، چرا اسلام‌گراها، یعنی مخالفین آنها هم به سختی شکست خوردند؟
فکر می‌کنم هر دو به طریقی به هم ربط پیدا می‌کنند. برای اینکه شکست اسلامی‌ها هم یک مقداری باز به آمریکایی‌ها ربط دارد. از این نظر باید به سال ۱۹۷۹ یعنی خیلی وقت پیش برگشت. وقتی که شوروی به افغانستان حمله کرد؛ آمریکا و کشورهای غرب و خیلی از کشورهای مسلمان، شروع کردند به پول دادن به گروه‌هایی که می‌توانستند با کمونیست‌ها بجنگند و این گروه‌ها اسلامی‌ها بودند.

پاکستان در این منطقه برای بردن پول و تفنگ، کشور مهمی شده بود و نقش این کشور در بزرگ کردن اسلامی‌ها برای جنگ با کمونیست ها، خیلی مهم بود. از آن موقع به بعد، بعد از خروج نیروهای شوروی هم همانجا ماندند و پاکستان هم شد محل مهمی برای تربیت اسلامی‌های بخصوص افراطی.

الان چند وقتی است با ترورهای مختلف و با کشته شدن خانم بوتو، مردم پاکستان از این اسلامی بازی و این گروه‌های افراطی که هیچگونه راحتی برای زندگی روزانه‌ی آنها نمی‌گذارند، واقعاً دیگر خسته شدند.

نکته‌ی دیگر کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات بود. آیا این ناشی از ترس ترور بود یا نارضایتی عمومی؟
کمی می‌شود این موضوع را به ترس از ترور ربط داد. ولی بطور کلی با اینکه این انتخابات به نظر آزاد می‌رسید و فکر هم نمی‌کنم خیلی در آن مشکلی بوده باشد؛ مردم پاکستان بطور کلی از دست بازی‌های سیاست پاکستان خسته شدند. فکر نمی‌کنند که رای آنها به دردی بخورد. به نظرشان می‌رسد که هر کاری بکنند و هر رایی که بدهند، همیشه همان آدم‌ها در سیاست هستند. همیشه همان‌ها هستند که قدرت را بدست می‌آورند و هیچ چیزی فرق نمی‌کند. در نتیجه این دو موضوع اثر گذاشته که فقط سی درصد مردم در این انتخابات شرکت کردند.

آیا پیروزی احزاب مردمی می‌تواند راه را برای واگذاری قدرت نظامی‌ها و ایجاد چشم‌انداز کشوری دموکراتیک در پاکستان فراهم کند؟
فکر نمی‌کنم، باید خواب دید که دموکراسی با یک انتخابات در پاکستان برقرار بشود. ارتش پاکستان، هر وقتی که وضعیت در پاکستان خراب بود و نا‌امنی بود، قدرت را بدست گرفته است. الان هم فکر نمی‌کنم که بطور کلی ریسک از بین رفته باشد. باید منتظر شد که ببینیم گروه‌های مختلف چگونه با هم کار خواهند کرد و آیا پاکستان به یک ثباتی می‌رسد یا نه. اگر وضعیت هم بهتر نشود، باز هم ریسک اینکه ارتش دخالت بکند، وجود دارد. این را دیگر امروز متاسفانه نمی‌شود گفت که آیا رخ می‌دهد یا نه، ولی ریسک آن همیشه وجود دارد.

انتخابات مجلس در پاکستان انجام شد و انتخابات مجلس در جمهوری اسلامی در راه است. آیا می‌توان در دو کشور همسایه، مقایسه‌ای از این جهت انجام داد؟
تنها مقایسه‌ای که می‌شود کرد این است که در هر دو مورد انتخابات مجلس است. ولی بطور کلی باید گفت که وضعیت ایران با وضعیت پاکستان، کاملاً فرق دارد. برای اینکه به هر حال انتخابات پاکستان، انتخابات آزاد ملی بوده که احزاب مختلف ملی در آن شرکت کردند، کاندیداهای آزادی شرکت کردند.

در ایران هر انتخاباتی متاسفانه در چهارچوب به خصوص اسلامی برگزار می‌شود. در نتیجه نمی‌شود با همدیگر مقایسه‌شان کرد. از این نظر که این آزادی احزاب و اعضای کاندیداها در ایران وجود ندارند. هر کسی نمی‌تواند خودش را معرفی کند، هر حزبی نمی‌تواند شرکت بکند و در نتیجه، مقایسه‌ی آن سخت است

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)