خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > آناپولیس، آخرین شانس صلح | |||
آناپولیس، آخرین شانس صلحاین گفتگو را از اینجا بشنوید. نام آناپولیس به عنوان شاید آخرین کنفرانس و آخرین شانس صلح، وارد تاریخ خواهد شد. به خصوص برای پرزیدنت بوش که سال آخر زمامداریاش را میگذراند، اولمرت نخستوزیر اسراییل که دولت ضعیفی را هدایت میکند و همچنین محمود عباس رییس تشکیلات فلسطینی که بر کمتر از نصف فلسطین حکمرانی دارد. نکتهی جالبی که در این کنفرانس مشاهده میشود، قبول سوریه است که در این کنفرانس شرکت کرده است؛ هر چند که با شرکت معاون وزیر خارجهاش. ولی درعین حال همین که سوریه قبول کرده که در این کنفرانس شرکت کند، این یک نقطهی مثبتی است که میتواند نتایج منطقهای بسیار زیادی در پی داشته باشد. به نظر میرسد هم محمود عباس، رییس حکومت خودمختار فلسطین، هم ایهود اولمرت نخستوزیر اسراییل، راه دیگری جز رسیدن به توافق برای صلح ندارند. در این میان نقش حماس چه خواهد بود؟ کاملاً صحیح است که هم محمود عباس و هم اولمرت، راه دیگری جز رسیدن به صلح ندارند و آمریکا هم تمام کوشش و انرژی خودش را گذاشته که این کنفرانس به نتیجهی قابل قبولی برسد. البته نباید انتظار داشت که این کنفرانس آناپولیس بلافاصله صلح را میان اسراییل و فلسطینیها، و به طور کلی اسراییل و کشورهای عرب (که هنوز از نظر فرمالیته با اسراییل در جنگ هستند) برقرار کند؛ اما میتواند یک قدم بسیار بزرگی در این راه باشد. آنچه در فلسطین میگذرد، در حقیقت نبردی است میان ناسیونالیستهای فلسطینی و اسلامیستهای فلسطینی. در واقع نبردی بین ناسیونالیسم و اسلامیسم. و آنچه حماس در نظر دارد، در واقع ایجاد یک دولت ضعیف و پراکندهی فلسطینی نیست؛ که آن هم یک دولت سکولار باشد و اگر هم دموکراتیک باشد که دیگر چه بدتر. نفع حماس در این نیست که یک دولت کوچک ضعیفی در آنجا تشکیل بشود. آنچه نفع حماس است، ایجاد یک دولت اسلامی است. بنابراین اصولاً وجود یک دولت سکولار و دموکراتیک فلسطینی را حماس قبول نمیکند و آن هم به این دلیل که اگر شما توجه بکنید، میبینید که از نظر جغرافیایی نوار غزه که در حقیقت در حال حاضر یک نوع امارت اسلامی است و حماس در آنجا تشکیل شده است و این نوار به مصر متصل است. فاصلهی میان نوار غزه و کرانهی رود اردن (که در آنجا فتح دست بالا را دارد) باید از اسراییل بگذرد. در حقیقت آنچه حماس دنبالش است، یک دولت چندپارهی فلسطینی نیست. آنچه حماس دنبالش است، ایجاد یک دولت بزرگ اسلامی است و به خصوص منتظر است که حسنی مبارک رییسجمهور مصر و رژیماش بیفتند، و اخوانالمسلمین در واقع مصر را به دست بگیرد و غزه هم جزوی از مصر بشود. مسأله، مسألهی طرح اخوانالمسلمین هست. اصولاً اگر شما توجه کنید، در اسم حماس اصلاً فلسطین نیامده؛ «حرکت المقاومت الاسلامیه» است و در اساسنامه و چارت حماس هم ایجاد حکومت اسلامی فلسطینی آمده است که گام اول برای ایجاد حکومت اسلامی جهانی هست. بنابراین مسایل به این خلاصه نمیشود که فرض کنید، محمود عباس و آقای هنیه با هم مذاکره کنند و آشتی برقرار بشود. خیر! این یک نبرد، میشود گفت، جانانهای است میان ناسیونالیسم فلسطینی و اسلامیستها. و از این رو است که جمهوری اسلامی هم از حماس پشتیبانی میکند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی و رهبر آن آیتالله خامنهای به شدت این کنفرانس صلح خاورمیانه را مورد حمله قرار دادهاند. در حالی که چند مفسر غربی، از جمله در فرانسه، از منزوی شدن بیشتر ایران احمدینژاد گفتهاند! اصولاً خلاصه کردن جمهوری اسلامی به احمدینژاد، این هم ازاشتباه غربیها و اشتباه دیگران است. احمدینژاد کسی نیست جز دستنشاندهی آقای خامنهای که او هم بر یک کمپلکس نظامی، اعتقادی و مذهبی حکومت میکند. بنابراین مسألهی احمدینژاد نیست و اصولاْ مسأله خیلی فراتر از این است. آنچه آقای خامنهای دنبالش است، در واقع فتح بیتالمقدس است. به این معنا که آن را میخواهد به عنوان یک پایتخت حکومت جهانی فرضی اسلامی ایجاد بکند. برخی میگویند ممکن است این خیالباقی یا یک اتوپیا (آرمانشهر) باشد. اتفاقاً اینطور رژیمها دنبال اتوپیا هستند؛ همان طور که هیتلر بود؛ همان طور که استالین و دیگران بودند. و این اتوپیا بسیار خطرناکتر است از کسانی که برنامهی سیاسی مشخصی داشته باشند. این است که آقای احمدینژاد باشد یا نباشد، اصولاً در این مسأله تغییر نمیکند و حمایت جمهوری اسلامی و شخص آقای خامنهای و تمام دستگاه (و نه تنها آقای خامنهای، بلکه آقای خاتمی، آقای کروبی و همه اینها فدایی فلسطین هستند) در این است که حماس طرفدار حکومت جهانی اسلام هست و از این نظر هست که جمهوری اسلامی هم از آنها پشتیبانی میکند و همان طور که گفتم، آنها روی مصر نشستهاند و نه روی یک دولت ضعیف پاره پارهشدهی فلسطینی که آن هم سکولار باشد و کاملاً در تضاد با منافع و هدفهای حماس. و سرانجام اگر این کنفرانس به نتیجهی ملموسی برسد، بزرگترین برگ برندهی رییسجمهوری آمریکا جورج بوش خواهد بود. فکر میکنم این رؤیای بزرگ و این امید بزرگ آقای بوش است که بعد از مشکلاتی که در عراق پیدا کرد و همچنین در افغانستان و انتقادات شدیدی که به دولت او شد و با عنایت به اینکه طرح خاورمیانهی بزرگ و مسألهی دموکراتیک کردن خاورمیانه هم به نتیجهای که دلخواه باشد، نرسید، پس در حال حاضر این آخرین برگ و آخرین امید آقای بوش است که سال پایانی ریاست جمهوری خودش را با یک موفقیت بزرگ، که آن هم صلح میان اعراب و اسراییل، و اسراییل و فلسطین است، و در کنار آن هم حل شدن مسألهی جولان با سوریه باشد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
this so called peace conference is not for the peaceor welfare of the palistinains but a free vacation paid by the american taxpayers.
-- issa ، Nov 29, 2007issa-
las vegas