Mar 2008


به روایت شهرنوش پارسی‌پور، شماره ۷۹
سرگذشت اولین وزیر زن ایرانی

بانویی که در آن سحرگاه، در کنار زنی معروف به بدکاره‌گی، و در محله‌ای بدنام در جنوب تهران، جسم‌اش را در گونی شقاوت پیچیدند، و طناب دار به گردن او آویختند، و به دارش کشیدند و تیربارانش کردند، تجسم آبرو و شخصیت زن ایرانی و نخستین زنی بود که به وزارت رسید. و هم اولین زنی بود که حکم مدیرکلی گرفت و پایه‌گذار یکی از معروفترین دانشگاههای ایران شد و نیز اولین زنی بود که به مقام معاونت وزارتخانه‌ای رسید.



گزارش يک زندگى - بخش پنجاه و ششم
مردی که روزی چهار بار تعقیبم می‌کرد

از زمانى که وارد کلاس اول دبيرستان شدم مرد جوانى وارد زندگى من شد که بعدها برايم به صورت يک مشکل فلسفى در‌آمد. من بارها به او فکر کرده‌ام و کوشيده‌ام دليل رفتار عجيب او را پيدا کنم. مساله اين بود که از همان اوايل آغاز سال تحصيلى، اين مرد جوان به همراه دوستش در برابر خانه ما ظاهر مى‌شد. خانه ما در کنار رود کارون قرار داشت و مرد جوان و دوستش در کنار رودخانه مى‌ايستادند تا من از خانه خارج شوم. ‌سپس بدون آن که کوچک‌ترين مزاحمتى ايجاد کنند، مرا تعقيب مى‌کردند تا به مدرسه برسم.



گزارش يک زندگى - بخش پنجاه و پنجم
بهین، مظهر اقتدار زنانه

"بهين" در ميان زنان مظهر آن نوعى‌ست كه اقتدار زنانه در خانه را به نمايش مى‌گذارند. اگر او مجبور بود كار كند بدون شك به يك مدير بسيار خوب و دقيق تبديل مى‌شد، اما سرنوشت چنين حكم كرده بود كه او به عنوان محور مركزى یک خانه بزرگ وظيفه خود را به انجام برساند. افرادى بودند كه زير گوش هم مى‌گفتند بهين متكبر است، اما واقعيت اين است كه گويا همانقدر كه تكبر براى مرد صفت بدى ست براى يك زن صفت خوبى به شمار مى آيد.



به روایت شهرنوش پارسی‌پور، شماره ۷۸
دنیای ملال‌آور کیا بهادری

کیا بهادری، به دلیلی از دلایل که برای من روشن نیست میل دارد صحنه‌های چندش آوری را تشریح کند و یا اگر چندش‌آور نیست، باید صحنه‌هایی را به دست بدهد که کسالت‌بار و ملالت‌آور است. و ملال را می‌تواند از هیچ چیز بسازد و یا از عین زیبایی بیرون بکشد. این در حقیقت در ساختارهای داستان‌های او هم به چشم می‌خورد.



به روایت شهرنوش پارسی‌پور، شماره ۷۷
رژ آجری

اکرم محمدی در این مجموعه نشان می‌دهد که نویسنده‌ای ساده نویس است و می‌کوشد بدون اینکه توصیف زیادی بکند با شرح ماجرایی که رخ داده است، شما را در فضایی قرار بدهد که بتوانید با قهرمانان داستانش آشنا بشوید. و روحیه و روان آنها را درک کنید. این در نوع خود یک سبک نوشتاری جالبی است. یعنی اینکه شما توصیف نمی‌کنید بلکه فقط شرح می‌دهید.



به روایت شهرنوش پارسی‌پور، شماره ۷۶
داستانِ فریب‌خورده‌ی حزب توده

بعد از انقلاب اسلامی ما با نوعی از ادبیات روبروییم که می‌توانیم اسم آن را بگذاریم، ادبیات ویژه شخصیت‌های وابسته به حزب توده که خاطراتشان را می‌نویسند. شمار این آثار بسیار زیاد است. کتابِ سپیده دم ایرانی نوشته‌ی امیر‌حسن چهل‌تن، سعی می‌کند به یکی از این ماجراها که به نظر می‌رسد واقعی باشد، یک محتوای داستانی بدهد و خیلی خوب هم این داستان را بررسی کرده. یعنی بجای اینکه ما با یک شرح احوال روبرو باشیم با یک رمان روبرو هستیم.



گزارش يک زندگى - بخش پنجاه و چهارم
سفر به جنوب

چند روز پیش به خانم ایران گرگین، خواهر ایرج گرگین و همسر روانشاد دکتر حسن مرندى تلفن کردم. دوسه سال ست که از مرگ دکتر مرندى مى‌گذرد. در دوران زندگى با ناصر تقوائى بود که با این زوج آشنا شدم. آنان هر دو به نسلى از ایرانیان تعلق داشتند که زندگى خود را با آرمانى سیاسى ترکیب کرده بودند. ایران خانم جزو آن دسته از زنانى بود که فعالیت سیاسى را از نوجوانى آغاز کرده بود. دکتر مرندى نیز از بسیار جوانى وارد فعالیت سیاسى شده بود.



به روایت شهرنوش پارسی‌پور، شماره ۷۵
مریم هوله و قیام نسل بعد از انقلاب

مریم هوله، فرزند انقلاب است. او در سال ۱۳۵۷ به دنیا آمده است. یعنی سالی که انقلاب ایران شکل می‌گیرد و به اصطلاح کشور ما، اسلامی می‌شود. قیام مریم هوله، قیام نسل بعد از انقلاب محسوب می‌شود. یعنی جمعیتی که حرکت دوران سیاسی قبل را ندیده است. قیام کسانی را که می‌کوشیدند به نوعی آزادی برسند یا در راه آزادی گام بردارند. مریم هوله، این نسل را تجربه نکرده ولی از خودش می‌آغازد.






از دست ندهید


بازتاب بین‌المللی تجاوزها

نتایج حذف هاشمی

دموکراسی و دیکتاتوری پرچم

رسانه آن‏لاین و مشکلاتش

فیلم‌های کوتاه ایرانی در کانادا