نقش مترقی روسپیها در قرن ۱۹ میلادیونداد زمانی7koucheh@radiozamaneh.comمشغول تماشای یک فیلم «وسترن» هستید. هفت تیرکِش معروف، ژولیده و خسته وارد شهری میشود که تازه تأسیس شده است. او میخواهد با کلانتر و مردم شهر دربارهی راههای دفاع از ایستگاه قطار صحبت کند. بانکدار، سلمانی و حتی کشیش نیز دور همان میزِ کنار پیشخوان نشستهاند. به نظر میآید یک شخصیت همیشگی فیلمهای وسترن را از قلم انداختهایم: صاحب میکده، خانم میانسال با آرایش غلیظ و لباس زنانهی رنگارنگ که سینههای برجستهاش را به رخ همه میکشاند ... به گفتهی مورخ جنجالی آمریکایی « تئودوس راسل»، خانم صاحب میکده که در پایان گفتوگوی مردان، قهرمان فیلم وسترن را بهدست یکی از زنان کارمند میکدهی خود میسپارد تا خستگی را از تن هفتتیرکِش فیلم بهدرآورد به همراه عدهی محدودِ خانمهایی که در میکدهها (که ترکیبی است از مسافرخانه، رستوران و روسپیخانه) کار میکردند، آزادترین، باسوادترین و ثروتمندترین زنان آمریکای قرن نوزدهم میلادی را تشکیل میدادند.
«تئودوس راسل» که مدتی پیش بهخاطر مباحث و دیدگاههای غیر متعارف ولی مستند تاریخیاش، از درس دادن در دانشگاه شیکاگو محروم شده است، با چاپ کتاب تازهاش توسط انتشارات معتبر «سیمون و شوستر» نه تنها ناماش سر زبانها افتاده، بلکه اثر تازهاش «تاریخچهی خلافکارانِ آمریکا»، توسط بزرگترین مورخین معاصر امریکا مورد تمجید و تشویق قرار گرفته است. روزنامهنگار و مورخ جوان آمریکایی که شیوههای متفاوتی از دیدن و تشریح وقایع تاریخی را همواره در سرلوحهی پژوهشهای فرهنگیاش قرار داده است، به کمک «تفکر انتقادی» خویش، بررسی تحقیقاتی مفصلی را در اختیار جامعهی امریکا قرار داده است. اثر ارزشمند او با وارونه کردن «اهمیت» عوامل و عناصر تاریخی، هرچند واکنش بهتآور و معترضانهای را برای خوانندگان کتاب خود ایجاد میکند، ولی با توانایی جذابی آنها را وامیدارد تا کتاب را تا آخر بخوانند. از دید « تئودوس راسل»، در کنار سیاستمداران بزرگ قرن ۱۹ امریکا «توماس جفرسون» و «رودلف والدو امرسون» و ادیبان بزرگی چون «والت ویتمن»، «امیلی دیکنسون» و «ادگار آلن پو»، مجموعهی بزرگی از خلافکاران گستاخ و ماجراجو نیز در برپایی سنگ بنای مهمترین دستاوردهای آمریکا نقش داشتهاند. از دید او قماربازها، گانگسترها، مشروبفروشها و از همه مهمتر زنان روسپی پایهگذاران تحققِ خواستهای اجتماعی در آمریکاییها بودهاند. در دنیای آزاد، امکان تدارک دیدن و اعلام کردن ادعاهای جنجالی به همان سرعت و آسانی که مطرح میشوند میتواند از صحنهی فرهنگ عمومی رخت ببندد. ولی نیت جدی یک مورخ برای مطرح کردن یک حقیقت تاریخی، حتی اگر آن حقیقت جنجالبرانگیز باشد، چنانچه از حمایتِ واقعیتهای مستند و پشیبانی تحقیقاتِ مورخان در پیرامون موضوع برخوردار باشد، به میراث تاریخی تبدیل خواهد شد و این میراث تاریخی لایهی نوینی از تحول شخصیت یک ملت را مدون خواهد کرد. مهمترین ادعای کتاب تاریخی آقای «تئودوس راسل» را میتوان به این شکل بیان کرد: زنان روسپی امریکایی در قرن نوزدهم، ضمن استفاده از فرصت طلایی مختص همان عصر، توانستند تبدیل به زنهای ثروتمندی شوند و برای نخستین بار در طول تاریخ، آزادترین و پرقدرتترین موقعیت اقتصادی و اجتماعی را برای خود ایجاد کردند. آنها بزرگترین سازمانهای خیریه را در شهرهای بزرگ به راه انداختند. برای اولین بار از طریق قانون و در دادگاهها به کمک وکلای گرانقیمت، مردانی که مرتکب جنایت نسبت به زنان روسپی شدند را به زندان کشاندند.
زنان روسپی فوق برای اولین بار امکان تملک بر دارایی را برای خود فراهم آوردند. بالاترین دستمزدها را برای خود و در ادامه برای زنان شاغل در «روسپیخانه»های خود تدارک دیدند. بدون آنکه ازدواج کرده باشند، سکس داشتند و نزدیک به صد سال جلوتر از قوانین جهانی، رسماً از سیستم جلوگیری از بارداری استفاده کردند. روسپیخانههای فوق در شهرهای نوبنیاد غرب آمریکا، رابطهی جنسی بین سیاهان، سفیدپوستان و مردم آمریکای لاتین را هم عمومی ساختند. به عبارتی دقیقتر، از نظر نویسنده و مورخ کتاب «تاریخچهی خلافکارانِ آمریکا»، روسپیان متمول شدهی آمریکایی در قرن نوزدهم، کسانی بودند که قدمها و زمینههای اولیهی مخالفت با بردهداری، درخواست حقوق بیشتر برای زنان و حقوق مدنی اقلیتهای غیرسفید را از طریق «هفت کوچه»های خلاف شرع و عرف، به درون اقشار اصلی و فقیر جامعه آمریکا بردند. یکی از جالبترین بخشهای کتاب «تئودوس راسل» دربارهی شکلگیری و گسترش شهرهای غرب وحشی است. شهرهایی که یکشبه به مدد هجوم تبِ طلا، با سرعتی سرسامآور در غرب امریکا سبز شدند. شهرهایی که ۹۰ درصد ساکنان آن مردان تنهای ماجراجویی بودند که به انگیزهی ثروت بادآورده در آنجا بهسرمیبردند؛ مردانی تنهایی که وقت و پول زیادی را در میکدهها، قمارخانهها و روسپیخانهها صرف میکردند. زنان امریکایی اوایل بهطور پراکنده و سپس با نیتی از پیش تعیین شده از تقاضای زیاد و عرضهی کم موجود بیشترین استفادهها را کردند. زنانی که طبق آماری که در کتاب ارائه داده شده، به جای شانس محدود کار کردن سخت در کارخانهها و زمینهای کشاورزی و مزد شش دلار در ماه، یکباره این امکان را یافتند که روزی شش دلار درآمد داشته باشند.
مدتی نمیگذرد که زنان متمول پا بهسن گذاشتهی روسپی، به صاحبان میکدهها، سالنها و حتی روسپیخانهها تبدیل میگردند. زنانی که با فراست تمام از پسانداز خود برای خرید مستغلات و واحدهای اقتصادی استفاده کردند. نکته جالب در این نهفته است که واقعه و روند فوق در زمانی اتفاق میافتاد که زنان رسماً از حق مالکیت برخوردار نبودند و حتی زنانی که با مردان متمول ازدواج میکردند بعد از فوت شوهر نیز، حق مدیریت مالی ارث از آنها سلب میشد. بار دیگر به سراغ فیلمهای بهیادماندنی وسترن مورد علاقهی خود بروید ولی اینبار دقت بیشتری به گفتوگوها و نقشی که به زنان صاحب میکدهها و سالنها داده میشود داشته باشید. متوجه میشوید که بانکدار، کشیش، کلانتر و صاحب فروشگاه مایحتاج اصلی شهر، در میکدهی شهر اولین شوراهای شهرداری را برپا میسازند و تقریباً همیشه زنانِ صاحب میکده، حرفها و پیشنهادات معقولی برای رفعِ مشکل شهر ارائه میدهند. How 19th Century Prostitutes Were Among the Freest, Wealthiest, Most Educated Women of Their Time, AlterNet
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اتفاقأ جمهوری اسلامی هم معتقد است که فمینیسم دست پخت فاحشه هاست
-- بدون نام ، Dec 6, 2010خیلی ممنون از کتاب با حالی که معرفی کردی
-- sia1370 ، Dec 6, 2010گویا ۲ شغل در تمدن بشری قدمت تاریخی و اولیه دارد، شغل بمثابه کار یا عملی انجام شده و بابت آن مزد یا پاداش گرفته شده است، تن فروشی و خبرچینی (جاسوسی) !
-- irandoost ، Dec 6, 2010لایک :)
-- بدون نام ، Dec 6, 2010مقالات زیبایی مینویسید.جامعه ایران به روشنگری و شکستن تابوها نیاز دارد.شاد باشید
-- babak ، Dec 6, 2010