چگونه « پورنوگرافی » به مغز دستبرد میزندونداد زمانی7koucheh@radiozamaneh.comخانم «مارینا رابینسون» از نویسندگانی است که به دلیل تلفیق نظریههای علمی روانشناسی تکاملی، جامعهشناسی، زیستشناسی و مردمشناسی به ترکیبی مطبوع از دانش بشری رسیده است که بازچاپ نوشتههای وبلاگش «تیر زهرآگین عشق» را میتوان همزمان در سایتهای عمومی با بینندههای میلیونی نظیر « آلترنِت»، سایت علمی « روانشناسی امروزی»، «کیندل» و یا حتی نشریات اروپایی جستجو کرد. نوشتههای جذاب و تفکربرانگیز خانم رابینسون در دنیای بسیار تنوعطلب، شلوغ و سرسامآور معاصر، بیش از هر گروه اجتماعی دیگری با استقبال مردان و زنانی روبرو شده است که در این سراسیمهگی، روابط زناشوییشان دستخوش بحران شده است. خانم رابینسون تأکید مداومی را در نوشتههایش مطرح میکند. پایهی اساسی تلاش این خانم پرانرژی و نوشتههایش در تشریح یک حقیقت علمی نهفته است. او معتقد است که قبل از هر چیز باید متوجه دو برنامه بسیار متضاد ژنیتیکی در مغز گشت که همزمان مشغول تعیین رفتار بشر هستند.
نویسندهی فوق، ضمن پذیرش این واقعیت که پدیدهی عشق در دنیای امروزی بیش از حد پیچیده شده است از طریق بررسی رفتارها و حتی ناهنجاریهای موجود در زندگی معاصر، تلاش مستمری را پی نهاده است تا دوگانگی مغز بشر را آشکار سازد. مغزی که از یک سو بر اساس برنامه بسیار بدوی و حیوانی که با بقیهی پستانداران مشترک است عمل میکند ( لیمبیک سیستم)1 و از طرف دیگر برنامهی پیشرفتهتری را در خود دارد به نام پوستهی مغز ( سرِبِرال کورتکس)2. خانم رابینسون با ظرافت و سلیقهی ژورنالیستی مخصوص خودش، در مقالهی « چگونه پورنوگرافی اینترنتی به مغز بشر دستبرد میزند؟»، فرصت دوبارهای را فراهم میکند تا ضمن نشان دادن عوارض استفادهی زیاده از حد پورنوگرافی اینترنتی، نگاهی داشته باشد به دو برنامهی مختلف مغز بشر که باعث بروز مشکلات رفتاری میگردد.
خانم رابینسون اعتراف میکند که سایت اینترنتیاش بدون اغراق بمباران شده است از نامههایی که مردان معتاد به پورنوگرافی اینترنتی از سراسر جهان برای او میفرستند. همهی آنها از اعتیادی حرف میزنند که زندگی فردی و یا زناشوییشان را دستخوش بحران کردهاست. اعتیادی که آنها را به انسانهای گوشهگیر، حساس و عصبی تبدیل کرده است که روز به روز برای پاسخگویی به اعتیادشان ناچار هستند به تصاویر و ویدئوهایی چشم بدوزند که باید هر بار بی حرمتتر، خشنتر و مجرمانهتر گردد. مجانی بودن و دسترسی آسان به پورنوگرافی موجود در اینترنت، محدود شدن فرصتهای دوستیابی، تبلیغ بیش از حد سکس در جامعه، تنوعطلبی و تنهایی روزافزون بشر، دست به دست هم دادهاند تا به این واقعیت تلخ برسیم که اکثریت قریب به اتفاق مردان زیر ۵۰ سال که دسترسی به اینترنت دارند از سایتهای سکسی دیدن کردهاند. بیتردید باید افزایش روزافزون بازدید زنان از سایتهای پورنوگرافی را نیز به آن افزود.
از دید خانم رابینسون، با فشردن دکمه ورودِ سریع و آسان به سایت جدید و یا ویدئوی جدید «پورنو»، مهمترین اتفاق در مغز انسان به وقوع میپیوندد که او از آن بهعنوان «جایگزین کردن سهل و آسان شریکهای جنسی جدید» نام میبرد. با این عمل، افراد به برنامههای ژنیتیکی لایههای قدیمیتر و غریزیتر مغز پاسخ میدهند و لذتی عمیق ولی آنی را دریافت میکنند که بشر اولیه آن را برای جفتیابی و غذا خوردن در نظر گرفته بود. لایهی «لیمبیک» مغز، مرکز فرمان احساسات و عواطف و لذتهای جسمی بشر است. همان لایهای که ما را عاشق میسازد و یا به عشقمان پایان میدهد. غریزهی صیانت ذات که در دو آرزوی بزرگ دستیابی به غذا و تولید مثل نمود پیدامیکند طوری برنامهریزی شده است که میتواند لذتهای بسیار فرخندهای را به ما بدهد تا به امید تکرار لذت فوق به هر آب و اتشی بزنیم و صیانت ذات خود را تضمین کنیم. سهم لذت ناشی از «کامیابی جنسی» که بیتردید زیباترین هدیهای است که مغز با رها کردن « دوپامین»3 و فعل و انفعالات شیمیایی به انسانها ارزانی میکند بر هیچ انسانی پوشیده نیست. نمونهی مشابه سنتِ هدیهبخشی مغز به انسانها را در علاقهی تقریباً غیر قابل کنترل انسانها برای خوردن غذاهای پرانرژی، چرب و شیرین زنجیرههای غذایی سراغ گرفت. میل غریزی به غذای پرانرژی و لذت فراموشنشدنی ناشی از به دست آوردن و خوردن آن، قدمتش به دوران انسانهای اولیه می رسد که شانس تهیه غذا همیشه وجود نداشته است و تعبیهی لذتی قوی که بشر را وا میداشت تا به هر آب و اتشی بزند. لذتی بدوی که تبعیت کردن از آن واقعهی ناهنجاری است که به چاقی هفتاد درصد امریکایها منجر شده است.
در این میان، به عقیدهی خانم رابینسون نویسندهی وبلاگ « تیر زهرآگین عشق»، بشر معاصر قادر گشته است لذتهای جدید وانسانیتری را تدارک ببیند نظیر، خیرخواهی، محبت به همنوع و از همه مهمتر عشق روحانی که لایهی پیشرفتهتر «سرِبال کورتکس» موفق به خلق آن شده است. لذتهای ماندگاری که به همان اندازهی لذتهای غریزی باعث فرخندگی و میمنت در روحیهی انسان خواهد گشت. لذتی که به گفته فروید ضمن سرکوب غریزههای ضمیر ناخودآگاه، باعث ایجاد تمدن و فرهنگ بشری شده است. خانم رابینسون میگوید که پورنوگرافی موجود در اینترنت از برنامهی قدیمیتر مغز که بر اساس پاداش بخشی واکنشی رفتار میکند تبعیت میکند. لذت غریزی هدیه شده توسط پورنوگرافی، اعتیادی را به همراه دارد که اگر افراد از لایهی منطقیتر برای برطرف کردن آن استفاده نکنند به سرنوشت جمعیت عظیم چاقشده دچار میگردند که نتوانستند از لذت آنی غذاهای غیرسالم دوری گزینند. پانویس 1- Limbic system 2- Cerebral Cortex 3- Dopamine منابع How Porn Can Hijack Your Brain
www.alternet.org/sex/148399/how_porn_can_hijack_your_brain www.psychologytoday.com/blog/cupids-poisoned-arrow/200906/cupid-s-poisoned-arrow-primer
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ممنون، بسیار تأمل برانگیز بود. مسأله ی پورنوگرافی اینترنتی و اعتیاد به آن یکی از مسائلی است که کمابیش تمامی کاربران اینترنتی در معرض آن قرار دارند.
-- مهرداد ، Nov 17, 2010سه تا از دوست های نزدیکم شب و روز توی اینترنت می چرخند و همه عشق شون شده پورنو بازی
-- A - تورونتو ، Nov 17, 2010بفرمایید مغز به پورنوگرافی دستبرد می زند. مغز بعضی ها این چیزها را ترجیح می دهد. مغز نویسنده ضدش را ترجیح می دهد. مثالش شعر مولوی است که می گوید هر کس از ظن خود شد یارمن
موید باشید
-- پیمان ، Nov 17, 2010به نظر من این افراد اینگونه زندگی جنسی مشترک را انتخاب می کنند. چه بسا که اگر اینترنت در دسترس هم نداشته باشند حتما به طریق دیگری که از جمله کودک آزاری است دست میزنند.
-- ایوا ، Nov 18, 2010در بررسی های علمی مرتکبین جرم های جنسی رد پای اینگونه بیماری های جنسی را می بینی.
تنها راه درمان آن روان درمانی است که باید با کمک پزشک باشد.
اینگونه افراد هرگز قبول ندارند که ناهنجاری روانی - جنسی دارند.
ایوا
مقاله بسیار شخصی و جانب دارانه نوشته شده است.
-- دارا ، Nov 18, 2010دلیلی برای برتری یکی از آن دو مکانیسم بر دیگری ارائه نشده که قابل تکیه باشد.
تمدن بشری که توسط همان لایه به قول ایشان بهتر به وجود آمده، همین تمدن جامعه را به سمت استفاده اینچنین از پرنوگرافی کشانده.
از کجا معلوم که گاز زدن سیب آگاهی توسط جناب آدم از همان روز اول کار اشتباهی نبود؟ ;)
به نظر من این یاداشت به صورتی یکجانبه و بدون در نظر گرفتن سویه های فرهنگی ، جامعه شناختی و ...پورنوگرافی تهیه و نوشته شده است و حتی احساس می کنم مروج نوعی نفرت غیر مستدل نسبت به این قضیه است و یا چنین هدفی دارد .
-- فوکسلند ، Nov 18, 2010بررسی و استفاده از دو یا سه هورمون بدون در نظر گرفتن روحیات ، اخلاق ، جنسیت و طبقه ی افراد و تولید احکام نظری به شکل عام چیزی در رابطه با خود مسئله به ما نمی دهد .
سلام بر شما
-- بدون نام ، Nov 18, 2010ضرر پورنو در وب سایت ها خیلی زاد است. بچه های کوچک هم از ان استفاده می کنند
به نظر من این مقاله بسیار ضعیف بود چون اصلن به عمق و علت قضیه نپرداخته بود. مثلن توجه به این نکته که چرا خواست جنسی ی مردان بیش تر از زنان است. و اینکه پورنوگرافی خیلی از روابط را نجات می دهد. چون مردان به جای استفاده از فاحشه ها از نت استفاده می کنند که بی ضرر و بی خطر است و به رابطه ی زناشویی خیانت نمی کنند
-- هموطن ، Nov 18, 2010این مساله کاملا بارز است که دیدن مکرر یک عمل آن را به نرم و طبیعی در ذهن بدل می کند( تعریف بهنجار نیز چنین است) پس مشاهده ی فیلمهای پورنو که سکس های گروهی، با افراد خانواده، سادومازوخیستی، همجنس و غیره را در بر می گیرد می تواند سرآغاز شکستن حرمتها و حدومرزهای افراد و آماده ساختن جامعه به سوی از هم پاشیدن خانواده ها باشد. البته منظورم تهدید افراد سالم تر جامعه بود چون اعتیاد واکنش فرار است و فرد معتاد بالاخره راه دیگری برای اعتیاد خود می یابد.
-- نازلی ایرانی ، Nov 18, 2010به نظر من با فاحشه بودن بهتر از اعتياد به پورنوِ!
-- ف ، Nov 19, 2010