خانه > مینو صابری > موسیقی نواحی ایران > لآله؛ نالهی دلخراش دختر ترکمن | |||
لآله؛ نالهی دلخراش دختر ترکمنمینو صابریminoo.saberi@radiozamaneh.comاگر موسیقی ترکمن را به دو دستهی «با آلات موسیقی» و «بدون آلات موسیقی» تقسیم کنیم، در بخش موسیقی بدون آلات موسیقی، زنان ترکمن ترانههایی دارند که سینهبهسینه گشته و هنوز هم گاه به صورت گروهی و گاه تکخوانی اجرا میشود. از آن جمله میتوان به «لالایی»ها و «لآلهخوانی» اشاره کرد که ما در این برنامه با لآلهخوانی آشنا میشویم.
لآله، نالهی دلخراشی است که از گلوی دختران بهغربترفتهی ترکمن بلند میشده است. زمانی که ترکمنها، کوچنشین بودند گاه دختری خواسته یا ناخواسته از ایل خودش جدا میشده و با ایل غریبه وصلت میکرده. همین وصلت آغاز جدایی او از خانه و کاشانهاش بوده و در غم فراق خانواده سرودههایی که به لآله معروفند را میخوانده. وقتی از استاد «حالت سعادتی» بخشی ترکمن پرسیدم معنی کلمهی لآله چیست گفت: امروزه کلمهی لآله جانشین آن ناله شده. چون باید دل بسوزد که آن ناله از حنجره بلند شود. این ناله از گلوی دختری که انگار در چاهی افتاده و سرش را بالا میگرفته تا فریاد بزند من در چاه افتادهام بلند میشده. استاد سعادتی برای اینکه لآلهی واقعی را بشنویم سرش را رو به آسمان گرفت و همزمان که ناله از گلو سر میداد با دست ضرباتی به گلوی خود میزد. حالت (طواق) سعادتی، خواننده و دوتارنواز برجستهی ترکمن، دربارهی لآله میگوید: در گذشته ترکمنها کوچنشین بودند. در ضمن خیلی اعتقادشان به دین اسلام قوی بوده. به همین دلیل نام ترکمن، در اصل «ترکایمان» بوده که بعدآ شده ترکمن.
دین اسلام میگوید دختران را تا پیش از سن سیزدهسالگی به خانهی شوهر بفرستید و ترکمنها هم برای اینکه به گفتهی اسلام عمل کنند دخترانشان را در سن پایین شوهر میدادند. معمولآ بهخاطر کوچنشینبودن ممکن بود دختر را به ایل غریبه بدهند که آن ایل کوچ میکرد و فرسخها با خانهی پدری دختر فاصله میگرفت. آن زمان هم که وسایل نقلیه نبود. با الاغ و اسب سفر میکردند و ممکن بود چهار شبانهروز راه را طی کنند تا به مقصد برسند. دختر که بهتنهایی نمیتوانست سفر کند باید با چند اسب و الاغ همراه او میرفتند و باید امنیت برقرار بود. برای همین دخترها نمیتوانستند به خانهی پدری بروند. گاه میشده که فرزندش را بزرگ میکرده، داماد میکرده شاید در این مدت یکبار به دیدار پدر و مادرش میرفته. این فراقها باعث میشده که این دختران ناله سر دهند.
بعدها کسانی که میخواستند لآلهخوانی را زنده نگاه دارند به جای ناله زمزمه میکردند لآله لآله ... . امروزه هم باید دخترها سرشان را بالا بگیرند و ناله سر دهند و با ضربات دست به گلو آن ناله را سر دهند. ترجمهی یکی از معروفترین لآلهها: اگر سنگی را به چاهی بیاندازی او گموگور میشود مادرجان لآلهخوانی این برنامه را «عایشه سعادتی» اجرا کرد که پدرش استاد حالت سعادتی با دوتار نوازی ایشان را همراهی کرد. ویدئویی در همین ارتباط:
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خیلی قشنگ بود. ممنون.
-- محمد ا ، Feb 13, 2010سلام و درود به هنرمندان-فرهنگیان ترکمن و...تشکر از خانم مینو صابری در شناخت فرهنگ ترکمن تلاش می کنند. و تشکر از استاد ارجمند خالد(طواق) سعادتی و همچنین عایشه (خواهر زاده) یگن! لازم است توضیح کوتاهی بدهم.شنونده محترم منظور استاد خالد(طواق) از فروختن ترکمن 1-دادن به شوهر 2-گرفتن مهریه- که همان حق شیر خوری می باشد. که در عوض دختره با همان پول شیرینی خوری را به خانه داماد وسایل خانگی میآورد.کسی بوده که شنیده ترکمنها دخترانشان را می فروشد . وارد بازار شده چشمش به دختر ترکمنی می افتد واز دست دختره می گیرد وقیمت آن را از مادره دختره می پرسد. و جوانان ترکمن که دور بر آن بودند به ضربه چاقو او را از پا در می آورند تا ابد به جهنم می فرستد...2- در مورد ترک ایمان-در این مورد کتاب ترکمن شناسی را زیاد مطالعه کرد و بعد نظر شخصی خود را گفت .از جمله کتابهای محمود قشقائی -تاریخچه خلق ترکمن- در مورد جنبش و رهائی بخش خلق ترکمن و... قبل از اسلام نیز ترکمن ها ایمان داشتند و حالا نیز دارند و در آینده نیز خواهند داشت. و از آن حقوق از دست داده خود دفاع می کنند...
-- هوشنگ (طواق قیلیچ) ، Feb 13, 2010با تشکر از اینکه از معدود سایت های فارسی هستید که دیگر فرهنگ ها را هم ارج می نهید.
-- سولماز ، Feb 24, 2010ساغ اولون