خانه > مینو صابری > محیط زیست > «ماهی قرمز، خطرناک و بیماریزا نیست» | |||
«ماهی قرمز، خطرناک و بیماریزا نیست»مینو صابریminoo.saberi@radiozamaneh.comماهیهای قرمزی که در تنگهای بلوری بر سر سفرههای هفت سین نوروز میگذاریم چند سالی است که موضوع بحث برانگیزی شده و از چند روز مانده به عید اطلاعیههایی از جانب برخی از حامیان حیوانات در این باره صادر میشود. در این اطلاعیهها برخی از حامیان حیوانات از مردم میخواهند که از خریدن ماهی قرمز و نگهداری آنها در تنگ بلوری که بر سر هفت سین میگذارند خودداری کنند. برخی هم سعی دارند وجود این نوع ماهی را در خانه خطرناک جلوه دهند و میگویند که ماهی قرمز ناقل بیماریهایی پوستی و... هستند. به همین دلیل با آقای «سپهر سلیمی» دبیر انجمن حمایت از حیوانات اصفهان صحبت کردم و از او خواستم که در این باره برای ما توضیحاتی بدهند. اعضای انجمن حمایت از حیوانات اصفهان جزو اولین کسانی بودند که به دفاع از حق این حیوان برای زنده ماندن برخاستند. پس از گفت و گو با سپهر سلیمی به سراغ دکتر «شاهین سپنتا» ( ایران پژوه) رفتم و از او خواستم در بارهی قدمت حضور ماهی قرمز بر سر سفره هفت سین در ایران و مسائل مربوط به آن صحبت کنند.
چند سالی است که اطلاعیههایی از جانب گروههای مختلف حامیان حیوانات منتشر میشود که مردم را از خریدن ماهی قرمز برای سفرهی هفتسین منع میکنند. میشود دلیل این را توضیح بدهید؟
فکر میکنم گروههایی که اطلاعیه میدهند را میتوان به دو گروه عمده تقسیمبندی کرد. عدهای میگویند ماهی عامل بیماریهای پوستی است. از طرفی عدهای دیگر هم اطلاعیه دادهاند که ما خریدن ماهی قرمز را تحریم میکنیم. فکر میکنم در پس هر دو حرف اعتقادتشان این است که تلاش بکنند تلفات ماهی قرمز کمتر شود و محافظت از جان این جانداران هدف اصلی آنهاست. اما تصوری که انجمن حمایت از حیوانات اصفهان و بخشی از حامیان حیوانات دارد این است که این صحبتها و این نظرات اشتباه است. یعنی برای اینکه ما بخواهیم جان این حیوانات را نجات بدهیم داریم بهانههایی میآوریم که اشتباه است.
این که از ماهی قرمزی که سالهای سال در منازل ما بوده بخواهیم موجودی خطرناک بیماریزا بسازیم که میتواند سلامت خانوادهها را تهدید بکند حرف خطرناکی است. چون که مردم اگر نسبت به ماهی قرمز که سالها با آن زندگی کردهاند بی اعتماد شوند و بترسند، هیچ وقت نمیتوانیم شاهد این باشیم که یک حیوان خانگی دیگری به خانههای ما راه پیدا کند و از طرفی هم اگر این ارتباط قطع شود میتواند باعث این شود که ما روز به روز از طبیعت و حیوانات دورتر شویم. خیلی از کسانی که الان عاشق حیوانات هستند و خیلی از کسانی که الان به طبیعت و موجودات زنده علاقه دارند اولین بار از طریق ماهیهای قرمز سفرهی هفتسینشان به این فضا علاقهمند شدند و علاقهشان بیشتر شد و مهر و محبت بین ما ایرانیها و حیوانات از این نقطه آغاز شده است. حالا اگر بخواهیم ماهی قرمز را به هر بهانهای حذف بکنیم این میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد که ممکن است به طور کل همهی حیوانات خانگی از خانههای ما طرد شوند.
انجمن حمایت از حیوانات اصفهان ظاهرا چند سالی است که به این موضوع میپردازد. میخواهم ببینم تا به حال چه کارهایی انجام شده و چقدر مثمر ثمر بوده است؟ فکر میکنم اولین بار از سال ۸۰-۸۱ بود که خیلی از تشکلهای زیست محیطی اطلاعیه دادند که ماهی قرمز باعث بیماری است. شاید هدف اینها خیرخواهانه بود. ما دیدیم که این کار عملی نیست یعنی ماهی قرمزی که سالها در سفرههای هفت سین ما بوده و بخواهیم حذف بکنیم، عملا امکان پذیر نیست و از طرفی داریم به مردم اطلاعات غلط میدهیم.
برای اینکه بتوانیم بیشتر به این ماهها کمک کنیم و آنها را حفظ کنیم راه جدیدی را پیدا کردیم. به همین خاطر دو برنامه را از سال ۸۲ تا ۸۴ همزمان با طرح جمعآوری ماهی قرمز انجام دادیم. یکی کلاسهای آموزشی بود که در سطح وسیع در اصفهان، در مدارس، فرهنگسراها، دانشگاها برگزار کردیم تا مردم با نحوهی نگهداری از ماهی قرمز آشنا شوند. و دیگری پس از تعطیلات نوروزی بین ۱۲ تا چهاردهم فرودین از مردم میخواستیم که ماهیها و هفت سین خودشان را بیاورند و به ما تحول بدهند.
مردم چه برخوردی و همکاری میکردند؟ استقبال خوب بود. یعنی هر سال بیشتر از سال قبل شد و خوشبختانه علیرغم این که در تعطیلات نوروزی هم بود شاید اطلاع رسانی ما به آن مقدار نمیشد و مردم هم درگیر بودن و آن فضایی که این کار را انجام میدادیم به خاطر تعطیلات نوروزی اصفهان خیلی شلوغ و پرترافیک بود.
اما انصافاً استقبال خیلی خوب بود و این که کسانی که موفق نمیشدند در این طرح شرکت بکنند اخبار به گوششان میرسید. این باعث میشد که مردم متوجه شوند که باید به این موجود بها بدهند. در کنار آن طرحهای آموزشی هم برای بچههاداشتیم. بعد از این که ما سه سال طرح جمعآوری را انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که میشود کاری کرد که خود مردم از ماهیها نگهداری بکنند. چون که اولاً نگهداری از این حجم ماهی که بعضاً تا ۵ هزار تا هم میرسید خیلی مشکل بود و از طرفی شهرداری این امکانات را فراهم نکرده بود که این حیوانات بتوانند در استخرهای مجهزی نگهداری شوند که حداقل دو سال بعد بخش زیادی از آنها زنده بمانند و این شد که دیگر پیشنهاد دادیم مردم ماهیهایشان را سر طرح جمعآوری نیاورند.
از طرفی کلاسهای آموزشی را خیلی بیشتر کردیم تا مردم در خانههایشان از این ماهیها نگه داری بکنند. و امسال هم پیشنهاد جدیدی داشتیم. یکی این که تقریبا چند سالی بود دنبال ماهی برای جایگزینی ماهی قرمز میگشتیم. به خاطر این که ماهی قرمز ماهی حوض است و فضای زیادی را میخواهد و از طرفی نسبت به شرایط محیطی حساسیت بالایی دارد و این باعث میشود که بعضاً مرگ و میر این ماهی هم بالا برود. ماهی که ما با نظر کارشناسان پیدا کردیم ماهی فایتر یا همان ماهی رزمجو بود. که ماهی بسیار مقاومی است و خوب هم عمر میکند.
شاید اکثر کسانی که ماهی فایتر داشتند این ماهیها با عمر طبیعی مردند و برخلاف ماهی قرمز که ماهی حوض است، ماهی فایتر ماهی آکواریوم است. از مزیتهای دیگر این ماهی این است که برخلاف ماهی قرمز که ۲۵ تا ۴۰ سال عمر میکند، ماکیسموم عمر این ماهی ۴ سال است. فکر میکنید متقاعد کردن مردم بعد از این همه سال که ماهی قرمز را جزیی از سفره هفت سینشان میدانستند آسان باشد؟ حرف ما این است که ماهی قرمز باشد و مردم از ماهی قرمز نگهداری کنند. پیشنهاد ما در مورد ماهی فایتر یا رزمجو بیشتر برای کسانی است که میخواستند ماهی قرمز را حذف بکنند که متاسفانه در یکی دو سال گذشته بر اساس آن تبلیغات اشتباهی که عرض کردم تا حدودی دیده شده که خیلیها اصلاً ماهی قرمز نخریدند و خیلیها هم ماهی قرمز را حذف کردند و ماهیهای پلاستیکی استفاده کردند. جناب سپنتا با توجه به این که ما از زمانی که به یاد داریم ماهی قرمز در سفرهی هفت سین ما بوده و چند سالی است که حامیان محیط زیست و حامیان حیوانات نگه داری ماهی قرمز را منع میکنند و میگویند یک اجحافی در حق این حیوان میشود. سوال من از حضور شما این است که اصلاً از دورههای قدیم آیا در سفرهی هفت سین ماهی قرمز بوده؟ در مورد این توضیح بفرمایید.
حضور ماهی قرمز در سفرهی هفت سین به نظر من ارتباط پیدا میکند با رواج گاهشماری هجری شمسی برجی در فرهنگ ایران که تقریبا از سال ۱۲۵۹ هجری خورشیدی تا سال ۱۳۰۴ متداول بود. البته تاریخ دقیق ورود ماهی قرمز به ایران مشخص نیست. اما ما میتوانیم تصاویری از ماهی قرمز را در نقشههای گلستان قالیهای زیبای ایرانی ببینیم که در این نقشهها و تصاویر باغهای فردوس گونهی ایرانی را میبینیم که ماهیهای قرمز بر روی آبهای آنها روان هستند و پیشینهی این نقشهها دست کم به هزارهی پیش از میلاد بر میگردد. به این ترتیب ماهی قرمز در جلوههای زیبای فرهنگ ایران حضور داشته و نماد زندگی و بیمرگی جاودانی بوده که یکی ازبارزترین نمونههای آن را میتوانیم در نقشههای قالی گلستان مشاهده بکنیم. اما همانطور که عرض کردم حضور آن روی سفره هفت سین برمیگردد به گاهشماری هجری شمسی برجی.
میدانید که در این گاهشماری ما دوازده ماه یا دوازده برج داریم که نام هایشان به ترتیب بره، گاو، دو پیکر، خرچنگ، شیر، خوشه، ترازو، کژدم، میمس، بز، و دو ماهی بوده است که این برج آخر یعنی برج هوت یا ماهی که به آن دو ماهی هم گفته میشود نماد آن دو ماهی کوچک است که در کنار هم قرار میگیرند. که نیاکان ما به نشانهی این برج هوت یا برج ماهی دو ماهی کوچک را بر سر سفرهی هفت سین میگذاشتند.
من تاکید میکنم که بر سر سفرهی هفت سین میگذاشتند. چون باید دقت بکنیم که بین سفرهی هفت سین و هفت سین یک تفاوت خیلی ظریف وجود دارد. یکی از اجزای سفرهی نوروزی و خوانی که گسترده میشود هفت سین است. به این سفره سفرهی هفت سین میگویند اما یکی از اجزای آن هفت سین است که خود هفت سین از ۷ مادهی خوراکی با منشا گیاهی تشکیل میشود که اینها اجزای اصلی سفرهی هفت سین هستند که امروزه با سین آغاز میشوند. مثل سیر و سماق و سمونو، سنجد، سیب و غیره. ولی در کنار این سفرهی هفت سین ما یا سفرهی نوروزی ما اجزای دیگری هم دارد که اجزای ثابت سفرهی هفت سین نیستند در حقیقت ضمایم یا پیوستهای سفره هفت سین هستند که در بعضی از نقاط سلیقه اینها تغییر میکنند. مثل تخممرغهای رنگ شده، نان، قند، سکه، شمع، آیینه، ماهی، سنبل و غیره. پس بنابراین ماهی جزئی از هفت سین نیست اما بخشی ازسفره سین هفت سین به شمار میرود. حالا در مورد رنگ آن هم که پرسیدید باید عرض کنم غیر از اینکه خود ماهی نماد زندگی و بی مرگی و جاودانگی هست رنگ آن که معمولا رنگ سرخ است نشانهی پیروزی،شادی، سرزندگی و برکت است. ما این رنگ قرمز را در آیینهای نوروزی در جاهای دیگر هم میبینیم. مثلاً آن تنپوش سرخی که حاجی فیروز به تن میکند یا آن سیب سرخی که سر سفرهی هفت سین میگذاریم یا آن ربان سرخی که دور سبزهی نوروزیمان میبندیم به شکلهای مختلفی ما از این رنگ سرخ به نشانهی شادی و پیروزی استفاده میکنیم.
اما در مورد حساسیتهایی که سازمانهای مدافع حقوق حیوانات و مدافع حقوق محیط زیست بیان میکنند بخشی از آن به جا و درست است و بخشی از آن متاسفانه تبلیغاتی است که سالهای اخیر صورت گرفته است. برخی از بیماریهایی که به ماهی قرمز نسبت داده میشود مثل سالمنهلوز یا تسورازیس یا تله پوسی هیچ نسبتی با ماهی قرمز به این شکلی که بزرگ میشود و سعی میکنند که با آن تشویش اذهان عمومی شود و مردم را بترسانند صحت ندارد. البته رعایت نکات بهداشتی هم برای ماهیها مفید است و هم برای مردم. به همین خاطر من فکر میکنم در هر حال باید حتما در شب نوروز که میشود برای اینکه حقوق ماهیهای قرمز رعایت شود و بهداشت عمومی هم رعایت شود ادارهی بهداشت، ادارهی دامپزشکی و شیلات با همکاری سازمانهای مدافع حقوق حیوانات و NGOهای زیست محیطی بیایند و مراکزی را به صورت مجاز که تمام این ضوابط و معیارها در آن در نظر گرفته شده باشد، تعیین بکنند و یک مراکزی را مشخص بکنند که اینها به صورت مجاز ماهی قرمز را به فروش برسانند. از طرف دیگر اعتقاد شخصی من بر این است که به جای این که مردم را بترسانیم که اگر شما ماهی قرمز نگهداری کنید ممکن است بیمار شوید یا سعی کنیم آنها را ناامید کنیم و بگوییم نگه داری ماهی قرمز نتیجهای جز مرگ و میر آنها ندارد، بیاییم راه درست نگه داری ماهی قرمز را به مردم یادبدهیم. در هر حال ماهی قرمز هم یک حیوان خانگی است و به عنوان یکی از اولین نمونههای گونههای جانوری که هر ایرانی ممکن است در زندگی خودش و در کنار آیینهای زیبای نوروزی آن را تجربه بکند و آن را به خانههای خود و در کنار خانوادهی خودمان ببریم. ولی در عوض یاد بگیریم که چگونه از آن مراقبت بکنیم تا حتاالامکان عمر طولانیتری داشته باشد و در ضمن بهداشت ما هم حفظ شود.
بنابراین تاکید من بر است که گذاشتن ماهی قرمز بر سر سفرهی هفت سین امروز یک سنت و آیین ایرانی است که در جای دیگری ما مانند آن را نمیبینیم. یعنی در کشورهای دیگر چنین چیزی سابقه و نمونه ندارد. پس به عنوان یک جذابیت نوروزی و یک رسم کاملا ایرانی ما آن را به رسمیت میشناسیم. آثار ادبی و هنری که طی این مدت اعم از شعر، ترانه، سرود، داستان، کارت پستال و غیره که هنرمندان ما خلق کردند نشان میدهد که این عنصر فرهنگی در فرهنگ امروز ایران جا افتاده و مخالفتی که بعضیها به عنوان یک پدیدهی غیر ایرانی با آن میکنند به نظر من صحیح نیست. مضافاً بر این که ما میتوانیم از کشورها و ملتها و آیینهای دیگر نماد، سنبل و چیزهای با ارزش را وام بگیریم و آن را در فرهنگ خودمان وارد بکنیم و به فرهنگ خودمان غنا ببخشیم که این اتفاق هم افتاده و امروز هم حضور ماهی قرمز در آیینهای نوروزی یک سنت کاملا ایرانی شده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اگر به حجم گوشت گاو و گوسفندی و مرغی که بشر هر روز در کشتارگاه می کشدو با اشتهای تمام می بلعد نگاه کنیم آنگاه بر سر یک ماهی کوچک که سالی یک مرتبه بر سر سفره ما ظاهر می شود و به مرگ طبیعی می میرد خرده نخواهیم گرفت. از طرفی دیگر اگر مراسم نوروزی نبود هیچگاه این ماهی اینقدر طرف توجه واقع نی شد و ای بسا تا حالا نسلش منقرض شده بود. بهترین کار آموزش نگاهداری است ونیز اصلاح نژاد مقاوم.
-- سیامک ، Mar 20, 2009ايا اين درست و منطقيه كه براي اينكه كساني عشق به طبيعت و عشق به حيوانات را بياموزند وحيوانات خانگي به خونه انها راه پيدا كند يك حيوان ديگري رو كه قراره 40 سال عمر كنه وبه اب زياد احتياج داره رو بيندازيم توي يك تنگ اب و زجر كشش كنيم . اين چه نوع حمايت از حيوانات است كه يك حيواني رو بخاطر حيوانات ديگه قرباني ميكند؟ بهترين راه همين است كه به مردم بگوييم اين سنت اي كه شما داريد ظالمانه است و خريد ماهي قرمز را تحريم كنيم .
-- سورنا ، Mar 20, 2009قضیه ماهی قرمز نوروز را تبدیل به جشنی همراه با کشتار و شکنجه حیوانات کرده است. اینکار نه درست است و نه سابقه تاریخی دارد.
-- محسن ، Mar 21, 2009