خانه > مینو صابری > موسیقی > «اولین کسی که در تلویزیون، نی نواخت من بودم» | |||
«اولین کسی که در تلویزیون، نی نواخت من بودم»مینو صابریminoo.saberi@radiozamaneh.comاستاد «حسن ناهید» یکی از نوازندگان برجستهی «نی» در ایران است که نینوازی را در شرایطی بسیار سخت آموخت. پدرش فردی نظامی و مذهبی بود که بهشدت مخالف موسیقی بود. از طرفی حسن ناهید به هیچ استاد نیای دسترسی نداشت اما آنقدر مصمم در این راه کوشش کرد تا توانست علاوه بر آموختن، شیوهی نویی را در نینوازی ابداع کند. شیوه انگشتگذاری در نینوازی که او ابداع کرد باعث شد که قابلیتهای نی بیش از پیش جلوهگری کند و این شیوه علاوه بر آسانتر کردن آموزش «نی» کمک کرد که نوازندهی نی بتواند در ارکسترها، با دیگر سازها همنوازی یا تکنوازی کند. حسن ناهید که سالها در ارکسترهای بزرگ رادیو و کنسرتهای داخل و خارج از ایران هنرنمایی میکرد اکنون به دلیل مشکلات جسمی و دستور پزشک نی نمینوازد اما در دانشگاه و کلاسهای آموزش موسیقی به تدریس هنرجویان مشغول است. برایم جالب بود که استاد حسن ناهید با اینترنت هم میانهی خوبی دارد و میگوید یکی از سرگرمیهایی که از آن لذت میبرم این است که از طریق اینترنت به «رادیو گلها» گوش میکنم و پس از سالها آثاری را میشنوم که خودم هم در آنها ساز میزدم.
از چه سنی به «نی» علاقهمند شدید و نینوازی را از که آموختید؟ من در ۱۰ سالگی بر اثر شنیدن صدای ساز استاد حسن کسایی، استاد بزرگ نی ایران از رادیو، مشتاق و عاشق این صدا شدم و علاقهمند شدم که دنبال آموختن نینوازی بروم. در آن زمان رادیو کم بود و ما رادیو نداشتیم، فقط از طریق رادیوهایی که تازه در مغازهها آمده بود و روشن میکردند گوش میکردم. دربارهی «نی» تحقیق کردم، دیدم نیهایی که در شهرهای دیگر ایران (غیر از اصفهان) هست، نیهای چوپانی است. در آن زمان به جز استاد حسن کسایی، هیچ نوازندهی نی دیگری نبود، یکی هم مرحوم حسین یاوری بود که اواخر عمرش بود و نمیتوانست ساز بزند، من ایشان را هم زیارت کرده بودم. استاد کسایی در اصفهان و من در شیراز بودم. پس از تحقیق فهمیدم نی استاد کسایی، نی مخصوصی به نام «نی هفت بند» است که جز در اصفهان در هیچیک از شهرهای ایران نیست و باید از اصفهان تهیه کرد. یک نی تهیه کردم و با وجود اینکه آن فروشندهی نی صدای نسبتاً بدی از آن نی درآورد، اما همانجا متوجه شدم که این نی را با دندان میزنند. با نگاه کردن به همان نی زدن فروشنده، تمرین را آغاز کردم. کار تجربی و بدون استاد، کاری بسیار وقتگیر و مشکل است. با آن نی که تهیه کرده بودم میزدم، گاهی وقتها هم استاد کسایی در رادیو ساز میزدند و متوجه میشدم صدایش با نی من مطابقت دارد البته گاهی هم مطابقت نداشت. آن زمان نمیدانستم که نیهای مختلفی وجود دارد.
با توجه به اینکه نینوازی را بهصورت تجربی آموختید و نه نُت میدانستید و نه استادی داشتید چطور آنقدر زود و با سن کم به ارکسترهای بزرگی چون «ارکستر گلها» راه پیدا کردید؟ حدوداً ۱۷ ساله بودم که به تهران آمدم و خوشبختانه در تهران با انسانی بسیار پاکدل و نیکاندیش، مرحوم محمدمهدی کمالیان آشنا شدم که ایشان هم در نوازندگی «سهتار» استاد بودند و هم سهتارساز قابل و ماهری بودند. مرحوم کمالیان من را خدمت اساتید آن زمان مثل مرحوم نورعلیخان برومند، مرحوم سعید هرمزی، مرحوم سلیمان امیرقاسمی، مرحوم بهاری و دیگر اساتید برد. تا اینکه روزی مرحوم کمالی به من گفت نُت میدانی؟ گفتم نه. من را خدمت استاد دهلوی برد. استاد دهلوی در آن زمان رئیس «هنرستان عالی موسیقی» و رهبر «ارکستر صبا» در شورای عالی موسیقی فرهنگ و هنر بودند. هفتهای یکبار برای آموختن به خانهی استاد دهلوی میرفتم ایشان یک دینار هم از من نمیگرفتند و به من تعلیم میدادند. بعد از دو ماه و نیم استاد دهلوی فرمودند فردا به هنرهای زیبا، تالار فارابی بیا. زمانی که رفتم دیدم ارکستر ایرانی بسیار بزرگی است و اساتیدی چون استاد ظریف، استاد اسماعیلی و دیگران حضور داشتند. خیلی از سازهایی را که آنجا بود مثل «قیچک»، «قیچکآلتو»، «قیچکباس»، «قانون»، «رباب»... تا به حال ندیده بودم. آنها هم «نی» ندیده بودند، چون اولین کسی که در سال ۱۳۳۹ نی را به تلویزیون برد و در تلویزیون نواخت من بودم. میگویند «نی» جاهطلب است، شما که عمری با «نی» سر و کار داشتید بهنظر شما واقعاً جاهطلب است؟ فکر نمیکنم، نی از نظر ساختمان یکی از سادهترین سازهای ایرانی است، یعنی همان قسمت ساقهی بالایی درخت نی است و شش سوراخ دارد اما از نظر تکنیک نوازندگی و ایجاد صداهای مختلف مشکلترین ساز است، هر صدایی را باید آدم خودش ایجاد کند. شاید منظور این بوده که مثل دیگر سازها به سادگی در دسترس نیست، مثلاً اگر یک بچه روی سیم سهتار یا سنتور بزند صدایی از ساز درمیآید ولی در «نی» تا آن صدا دربیاید مدتها طول میکشد و خیلی مواقع هست که آدم هر چه در آن فوت میکند صدایی از نی در نمیآید. تازه آن اول ماجرا است، وقتی نوازنده صدای نی را درمیآورد صداهایی توأم با پارازیت و خش هست که باید طی هفت، هشت سال تلاش و زحمت آن صدا را به صدایی شیشهای و صاف تبدیل کند که این برای همه هم مقدور نیست و به همین دلیل است که نوازندگان خوب نی بسیار کم هستند. نظر شما در مورد آموزش نی، به روش سینه به سینه چیست؟ اعتقادی به این روش ندارم. میتوانم مثال بزنم، شما غزلیات حافظ را غزل، غزل به من یاد بدهید اولاً که معلوم نیست مثلاً غزلی را که امروز میخوانید دفعهی دیگر هم عین همان بخوانیدش، مخصوصاً در مورد موسیقی که خیلی مسألهی مهمی است و آموزش باید دقیق باشد. چرا نروم سواد یاد بگیرم که هم حافظ را بخوانم هم سعدی را هم نظامی را... موسیقی هم همینطور است. این مختص زمانی بود که در ایران «نُتی» نبود، کسی چیزی ننوشته بود، کتابی نبود. امروزه صدها کتاب هست. یک نوازندهی نی وقتی نُت و انتقال نظری را خوب یاد بگیرد، بلافاصله میتواند انتقال بدهد، یک پرده، دو پرده، بیشتر، کمتر... با وجود اینهمه کتابهای مختلف چرا سینه به سینه یاد بگیرد؟ مگر امکان دارد محتویات اینهمه کتاب را به روش سینه به سینه یاد بگیرد؟ و از چه کسی یاد بگیرد؟ فکر نمیکنم کسی باشد که همه اینها را یکجا بداند. بهترین راه این است که نُت و سواد موسیقی یاد بگیرد و هر کتابی دم دستش بود، چه درباره «تار» چه «ویولن» چه «نی» یاد بگیرد. به من میگویند برای نی یک متُد بنویس، میگویم اول اینکه متُدنویسی کار سادهای نیست و خیلی مشکل است، دوم اینکه من چرا این کار را بکنم؟ هر چقدر هم زحمت بکشم یک کتاب نوشتهام که اطلاعات آن محدود است، ولی سعی میکنم نُت را به شاگردانم خوب یاد بدهم. در تدریس خودم، سه کتاب ویولن مرحوم روحالله خالقی را که مال هنرستان است، سه کتاب ردیف مرحوم «ابوالحسن صبا» و یک کتاب مجموعه پیشدرآمد استاد «پایور» هست که درس میدهم. اگر شاگرد نی و یا هر ساز دیگری بتواند این کتاب را بزند فکر نمیکنم دیگر مشکل نُتی داشته باشد، و در پایان «ردیف موسیقی آوازی ایران» به روایت مرحوم «عبدالله دوامی» را که توسط استاد پایور گردآوری شده، درس میدهم. این کتاب به روایت استاد دوامی است و ایشان خواندند، «راست کوک» است یعنی به جای صدای مرد است. شاگرد، این کتاب را (چه آوازهایش چه دستگاههایش) میزند و بعد بهطور نظری همان موقع انتقال میدهد و «چپ کوک» را میزند و در آخر کتاب ۱۸۶ آهنگ هست که باید هم راست کوک بزند و هم چپ کوک، که بسیار آهنگهای مشکلی است. فکر میکنم بعد از هشت، نه کتاب زدن، نوازنده، نوازندهی قَدَری باشد و بتواند از پس نوازندگی «نی» بربیاید.
شما که با روش سینه به سینه مخالف هستید لابد با «موسیقی مقامی» هم مخالف هستید. نه، چون متأسفانه هنوز از نظر نوشتاری برای آن موسیقی کاری انجام نشده و کسانیکه موسیقی مقامی را درس میدهند، نُت نمیدانند بنابراین به چه روشی یاد بدهند؟ روش سینه به سینه. ولی میبینیم که مرحوم «صبا» در اولین دورهای که مرحوم «علینقیخان وزیری» در سال ۱۳۲۲، هنرستان موسیقی را تأسیس کردند شاگرد ایشان بودند و طی ۲۵ سال زندگی بسیار پربار و پربرکت هنری ِ ایشان، چقدر شاگرد بیرون آمد. خیلیهاشان مثل مرحوم تجویدی، آقای رحمتالله بدیعی، آقای مهندس همایون خرم و دیگران جزو اساتید موسیقی شدند. اگر ایشان میخواستند سینه به سینه یاد بدهند آیا میتوانستند اینقدر شاگرد درس بدهند؟ نمیتوانستند. چند سال است که به موسیقی مقامی ما ارزشی دادند و به آن توجهی میشود، پیشتر که از این خبرها نبود. مثلاً یادم هست در هیچ کدام از «جشنهای هنر» که ۱۲ تا بود، یکی از این نوازندگان مقامی هم حضور نداشتند. چرا بودند. کی بود؟ استاد «بَبی» و استاد «آبچوری». در چه سالی؟ در جشن هنر شیراز، استاد بَبی، «دایره» میزد و استاد آبچوری هم «قوشمه» میزد. یکی دو تا بودند، مثلاً استاد یگانه و... نبودند، هیچوقت ندیدم. علت اصلی همان ندانستن نُت است و اغلب اینها در روستاها و شهرهای کوچک زندگی میکنند. برای دیگران هم سختتر است که بخواهند از اینها استفاده کنند و هیچ روش دیگری برای یادگیری علاقهمندان موسیقی مقامی، جز روش سینه به سینه نیست. چرا در ارکسترها فقط یک نوازندهی «نی» حضور دارد؟ دلیلش این استکه اگر مثلاً دو «تار» داشته باشیم، این دو «تار» میتوانند آن سیمهای (مثلاً اول، دومشان) را عین هم کوک کنند ولی در نی، شیوهی دمیدن هر شخص با شخص دیگر تفاوت دارد. دو نوازندهی نی نیستند که بتوانند دقیق دقیق یک صدا را از نی دربیاورند. حتی یک تفاوت کوچک هم که باشد فالش میشود، این است که از خیر آن میگذرند. از قدیم هم همینطور بوده و از یک نی استفاده میکردند. حالا همان را میتوانند به وسیلهی دستگاه، همهجور تغییر بدهند. همان نوازنده یک بار بَم بزند و یک بار، زیر، یا با هم میکس شود. علتش این است که دو نفر نمیتوانند صدای عین هم از نی در بیاورند، این است که فقط از یک نی استفاده میشود. ایمیل حسن ناهید: hassan.nahid@gmail.com
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چقدر استاد روشن و آگاهند و از این که با اینترنت هم میانه ای دارند لذت بردم.
-- بدون نام ، Mar 1, 2009خدا حفظشان کند.
با درود به دوست سالهای دور استاد حسن ناهبد و آرزوی تندرستی و سر بلندی ایشان .آنچه استاد در باره آغاز بکار شان نفرمودند و شاید شکسته نفسی کرده اند نبوغ ذاتیشان در موسیقی بوده است . من آغاز کار استاد را از نزدیک شاهد بوده و بیاد دارم . و باید بگویم که ایشان با پشتکار و سرعتی نی نواختن را آغاز کردند و چیره دست شدند که پشتوانه اش فقط یک نبوغ ذاتی بود .ایشان در طول یک تابستان آن راه هفت هشت ساله ای زا که میفرمایند طی کزدند و هنگامی که نام و آوای نی ایشان کوتاه زمانی پس از شروع کارشان از رادبو و تلویزیون پخش شد باور کردنی نبود و همه آشنایان را حیرت زده به تحسین واداشت . اگر امکان دارد آدرس email ایشان را بنویسید.
-- جهانگیر ، Mar 2, 2009لطفا ترتیبی بدهید که فایل صوتی قابل دریافت باشد با سپاس
-- بدون نام ، Mar 2, 2009......................
زمانه: قابل دریافت است
برای آشنایی بیشتر خوانندگانتان با هنرمندان مورد مصاحبه شما ، قشنگ تر آن استکه گوشه ای از کارشان را در وبلاگ به نمایش بگذارید .
-- زال ، Mar 2, 2009زال عزیز در فایل صوتی، بخش هایی از کارهای ایشان استفاده شده و می توانید گوش کنید
-- مینو صابری ، Mar 4, 2009با احترام
مینو صابری
سلام ، این که یک زن نینواز را می بینم ، افتخار می کنم .
-- شگوفه از کابل ، Mar 10, 2009بهترین است .
سرکارخانم صابری
-- جمال زارعی ، Apr 17, 2009ایکاش توان آنرا داشتم تا بگویم چقدر از شما سپاسگزارم بیشک فرهنگ موسیقی این مرز وبوم بشما بسیار بدهکار هست وخواهد بود و بازهم سپاسگزارم