خانه > گفتگوي خودموني > وبلاگ خوانی > مناظره احمدینژاد و موسوی در وبلاگستان | |||
مناظره احمدینژاد و موسوی در وبلاگستانلیدا حسینینژادlida@radiozamaneh.comدر ادامه مناظرههای انتخاباتی که از تلویزیون ایران پخش میشود چهارشنبه شب نوبت به محمود احمدینژاد و میرحسین موسوی رسید. در پرهیجان بودن این گفت و گوی رو در رو شکی نیست، بهطوری که دقایقی پس از شروع این مناظره بسیاری در فیسبوک شروع به نوشتن نظرات خود کردند و حتی گزارش لحظه به لحظه از این مناظره میدادند.
در مدت کوتاهی هم فایلهای تصویری آن روی سایت یوتیوب قرار داده شد و وبلاگنویسان هم در صحنه حاضر شدند و بسیاری از وبلاگها با تحلیل و نقد این گفت و گوی رو در رو به روز شدند. بسیاری از این وبلاگنویسان مناظره چهارشنبه شب را یک پیروزی برای میرحسین موسوی به حساب آوردند. به عنوان نمونه میتوان به مطلبی در وبلاگ «ملکوت» نوشته داریوش محمدپور اشاره کرد. «خجسته باد این پیروزی!» عنوان این مطلب است. داریوش محمدپور پس از دیدن این مناظره نسبت به رأیی که به میرحسین موسوی میخواهد بدهد مطمئن میشود و میگوید: «... (میرحسین موسوی) امشب ثابت کرد به برهانی قاطع که محوریترین و استوارترین ویژگیهای یک رهبر اخلاقی مسلمان را به تمام و کمال داراست... امشب، نقطهی عطفی است در تاریخ مبارزات انتخاباتی ایران. پروا را کنار میگذارم و به قوت میگویم که بدون شک میرحسین موسوی در میان تمام چهرههای سیاسی ایرانی در قرن اخیر، چهرهای است کمنظیر.» او علتش را اینطور توضیح میدهد: «دقیقاً به خاطر همین اخلاقی بودن و حفظ شأن و جایگاهِ انسانی و اخلاقیاش (نهیبش را به احمدینژاد ببیند: ما مسلمانيم! حق نداریم به کسی که حضور ندارد تا از خودش دفاع کند تهمت بزنیم!). ميرحسین حتی یک بار وسط حرف احمدینژاد نپرید، بر خلاف احمدینژاد که مدام چهرهی موسوی و تمام استوانههای سیاسی نظام جمهوری اسلامی را بدون هیچ شرمی خراش میداد و مرتب میانِ سخنانِ او میپرید...» داریوش محمد پور در بخش دیگری از مطلبش مینویسد: «مردم ما بايد عميقاً دچار تباهی اخلاق شده باشند اگر بعد از دیدنِ این نمایشِ بیپرده و صریح بیتقوایی و بیحيایی، و قانونشکنی و مداهنه، باز هم به احمدینژاد اقبال کنند. اما هر چه نتیجهی این انتخابات باشد، پیروزِ اين ماجرا اخلاق است…» نویسنده وبلاگ ملکوت در پینوشت مطلبش هشدار میدهد: «بازی تمام نشده است! خوابتان نبرد! بیتقوایی و بیشرمی احمدینژاد خامتان نکند! هنوز بازی تمام نشده است!»
تعدادی از وبلاگنویسان نیز بر این عقیده هستند که محمود احمدینژاد بسیار آمادهتر و مسلطتر در این برنامه حاضر شده بود. بهرنگ تاجدین یکی از این وبلاگنویسان است که در وبلاگش «دیدهبان» از انقلابی میگوید که «۲۷ سال دیر کلید خورد». او با اشاره به آمادهتر و بابرنامهتر بودن محمود احمدینژاد نسبت به میرحسین موسوی میگوید: «او (محمود احمدینژاد) استراتژیاش را بر نفی تمامی دولتهای پیشین، قرار دادن موسوی به همراه هاشمی و خاتمی در یک دسته، رحم نکردن به همهی آن به اصطلاح «دانهدرشت»ها، نپذیرفتن هر گونه انتقاد (مخصوصاً به روش معمولش: پاسخ دادن به پرسش با پرسش و به سنگ با کلوخ) و البته مانند همیشه مظلوم نشان دادن خودش در ساختار قدرت بنا کرده بود. الحق والانصاف هم باید گفت که سیاستمدارانه در پیاده کردن استراتژیاش موفق بود؛ اما...» او ادامه میدهد: «در برابر احمدینژاد، میرحسین موسوی در مناظره دست خاتمی را در حجب و حیا و فروتنی از پشت بسته بود و حتی مانند اوباما هم رفتار نکرد که در مناظره سومش در برابر حملات مککین، سری به نشان مخالفت تکان میداد و لبخند میزد. او خیلی آرام با چهرهای شاید بیاحساس، سر جایش نشسته بود و گوش میکرد؛ چهرهای که طرفدارانش در آن متانت خواهند دید و مخالفانش انفعال و جواب نداشتن. موسوی اکثر حملات احمدینژاد را هم بیپاسخ گذاشت.» بهرنگ تاجدین بر این عقیده است که: «آنچه از این مناظره در خاطر خواهد ماند، حملات بیپرده احمدینژاد به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و نیز صحنهای است که برگهای با عکس زهرا رهنورد را بیرون آورد و به رخ میرحسین و بینندگان کشید.» بهرنگ تاجدین در وبلاگش «دیدهبان» ادامه میدهد: «احمدینژاد ظاهراً بازی مناظره را برد. در برابر هر گلوله، چند موشک پرتاب کرد و از جلوی هر شلیکی هم کنار رفت. اما این کار را به قیمت زیر پا گذاشتن اخلاق و نیز تبر زدن به ریشه و ساقه حکومتی که سه دهه است عنوان مقدس بر خود نهاده، انجام داد. او به سادگی نام برد و نام برد و نام برد؛ اتهام زد و اتهام زد و اتهام زد؛ و پس از همه اینها، پرونده همسر رقیبش را به رخ کشید که چندان با ارزشهای جامعه ایرانی قرابت ندارد... شاید همین پردهدریهای احمدینژاد، تنها امید حامیان موسوی باشد که "چیز" گفتنهایش در این مناظره، دست کم مانع شکلگیری تصویر سیاستمداری دارای حضور ذهن کامل میشد.» نویسنده این وبلاگ در ادامه مینویسد: «اپوزیسیون و مخالفان جمهوری اسلامی از این به بعد یک دلیل و سند جدید خواهند داشت: "حتی احمدینژاد هم" میگوید که ۲۷ سال در این کشور "زدند و خوردند و بردند." اشتباه میکردیم. یک عمر بود که اشتباه میکردیم. ما فکر میکردیم بهمن سال ۵۷ بود که در این کشور انقلاب شد و نظام جدیدی جایگزین حکومت شاهنشاهی گردید. اما همگی در اشتباه بودهایم. این تیرماه سال ۸۴ بود که در این کشور انقلاب شد. در ۲۷ سال پیش از آن، عدهای «دزد، رانتخوار و مفسد اقتصادی "کشور را اداره میکردهاند که حتی اختیارات رییسجمهور وقت را از او سلب کرده بودند. حداقل محمود احمدینژاد که چنین میگفت…»
و اما نویسنده وبلاگ «حرفهای دلم» از ضعف میر حسین موسوی در این گفت و گوی رو در رو مینویسد. او ساعتی پس از مناظره موسوی و احمدینژاد در تلویزیون در وبلاگش اینطور مینویسد: «... غالب طرفداران موسوی بر این نکته تأکید دارند که وی ادب و حیا را رعایت کرد و همچنین در زمان تعیین شده صحبت کرد. از سوی دیگر حامیان احمدینژاد از بیان صریح و به عبارتی "افشاگری" او مخصوصاً در مورد خاندان هاشمی رفسنجانی ابراز خشنودی میکنند. اما اگر از منظر یک فرد بیطرف به ماجرا نگاه کنیم خواهیم دید که در طول برنامه روند گفت و شنودها به نحوی بود که ابتدا موسوی مثالهایی از اشتباهات دولت میآورد و سپس احمدینژاد با این جمله حرف خود را شروع میکرد که آقای موسوی شما از مسایل مطلع نیستید و در مقابل موسوی هیچ گاه در صدد این بر نیامد تا خود را از اتهام "بیاطلاعی" مبری کند.» این از نظر نویسنده وبلاگ «حرفهای دلم» یکی از نقاط ضعف موسوی در مناظره چهارشنبه شب بود. او ادامه میدهد: «در کل اگر چه به حقانیت گفتههای موسوی اعتقاد دارم و در طول مناظره در دلم با او همراه بودم، با این حال باید بگویم که او از "فن مناظره" چندان بهرهای نبرده بود و در اکثر اوقات توپ در زمین او قرار داشت.» در ادامه به سراغ وبلاگ «وبنوشت» نوشتههای محمد علی ابطحی میرویم. از نظر محمد علی ابطحی این شب «یکی از شبهای تلخ سیاسی تاریخی ایران معاصر بود.» او این شب را «شب مرگ اخلاق» نامیده است و در وبلاگش این طور مینویسد: «آقای احمدینژاد مثل همیشه چشمش را بر همه چیز بسته بود و فقط مخاطبان خود را میدید که از آنان رأی میخواست و در این راه هیچ مرز دینی و اخلاقی برای رسیدن به هدف رأیآوری نمیشناخت. آقای احمدینژاد به قیمت نابود کردن همه دستاوردهای نظام سی ساله به فکر انسجام هوادارانش بود و علیرغم بهرهبرداری ناعادلانه از همه امکانات کشور، سعی داشت خودش را مظلوم انتخابات نشان دهد و اعلام کند که همه مقامات در برابر او هستند.»
محمد علی ابطحی بر این نظر است که: «آقای موسوی نتوانست در برابر این فضای بیاخلاقی پاسخ ارائه کند. همچنانکه هر کسی که کوچکترین بهرهای از حرمت و اخلاق داشته باشد نمیتواند در برابر این بیاخلاقی پاسخ دهد.» نویسنده وبنوشت اعتقاد دارد: «تلویزیون هم تجربه بدی از خود در این مناظرهها در خاطرهها ایجاد کرد.» او دلیل آن را اینطور توضیح میدهد: «در مناظره موسوی و احمدینژاد، مجری چیزی در مایه شیربرنج در برابر اتهامهای فراوان به افراد غائب فقط نقش کرنومتر را بازی میکرد و احمدینژاد فقط به غائبان از صحنه مناظره در رفتاری غیردینی و غیراخلاقی و غیرحقوقی تهمت میزد و مجری هم سر تکان میداد.» پس از پایان گرفتن مناظره محمود احمدینژاد و میر حسین موسوی بسیاری از طرفداران این دو نامزد انتخاباتی به خیابانها ریختند و شعارهایی سر دادند. ساسان آقایی در وبلاگش «تریبون آزاد» مطلبی در این رابطه دارد با عنوان «شعبان جعفریها در خیابان». او مینویسد: «آنها بازگشتهاند و امیدوارند، بیتردید اینهمه اعتماد به نفس شگفتانگیز را از پیشوای خود میگیرند که به آسانی در برابر چشمان گرد شدهی تمام ایران "دروغ" میگوید و در برابر چشمان از حدقه بیرون زدهی سران ساختار سیاسی کشور، آنها را "مفسد" اعلام میکند. محمود احمدینژاد اگر برندی مناظرهی بیسابقهی شب چهارشنبه نبود، بیشک بازنده هم نیست که هزاران هوادارش در میادین تهران فریاد میزدند؛ "مناظره به پا شد، موسوی کله پا شد." بسیاری از هواداران میرحسین گرچه دهها تفسیر خواهند نوشت که او مناظره را برده است اما هدفگیری احمدینژاد به سوی خاندان هاشمی و ناطق تأثیر خودش را داشت؛ "دزدگیر ۸۸، قاتل کوسه و غولکش" تنها دستهای از القابی بود که برای محمود احمدینژاد ساختهاند.» ساسان آقایی در خصوص تجمع مردم در سطح شهر تهران اینطور مینویسد: «امشب آنها میدان ولیعصر تهران را به قرق درآورده بودند و فریاد میزدند؛ "اکبرشاه حیا کن، ممکلت رو رها کن / هاشمی چیزتو بردار برو / توپ تانک هاشمی، دیگر اثر ندارد" و نفرت دیرپا از خاندان رفسنجانی در سپهر همگانی مددیار آنها نیز بود. گرچه هستهی بنیادین تجمعهای پشتیبانی از احمدینژاد را دستهای موتورسوار جیرهخوار تشکیل داده بودند اما به میزان قابل توجهی نیز جوانانی را میدیدید که هیچ قرابت پوششی با این دستهی مزدور را نداشتند و به احمدینژادیها پیوسته بودند.» نویسنده وبلاگ «تریبون آزاد» درباره هواداران میر حسین موسوی مینویسد: «گروههای کوچکی از هواداران میرحسین موسوی نیز به خیابان آمدند تا صدای "یاحسین میرحسین / نصرمنالله و فتحالقریب، وای بر این دولت مردم فریب/ دولت سیبزمینی نمیخوایم، نمیخوایم" در گوشههایی از میدان ولیعصر تهران شنیده شود. در کنار آنها میزان قابل توجهی از اتومبیلها نیز با پوستر میرحسین در میان هواداران احمدینژاد راه میگشودند و شگفتا برخی از کسانی دستبند سبز به دست داشتند که چادر به سر و این میتواند نشان دهد که دستکم بخشی از سازمانهای رأی سنتی در ایران در رقابت ریاستجمهوری آتی بر هم خورده و دچار دگرگونیهایی شده است.» ساسان آقای در ارتباط با جوی که در میدان ولی عصر تهران بوده است اینطور ادامه میدهد: «... جو غالب در میدان ولیعصر تهران با دستهای بود که پرچم "حزبالله لبنان" را میچرخانیدند، الله اکبر میگفتند و بهتمامی پرخاشجو و متهاجم بودند و این درستترین شکل پیروی از الگویی است که محمود احمدینژاد آن را بنیان نهاده است. شعبان جعفریها امشب به خیابان بازگشته بودند تا نمایش قدرت دهند و البته اینبار چماقها را پنهان ساخته بودند اما بازگشت آنها به خیابانهای میتواند یک زنگ هشدار بلند باشد که این جریان زنده و پویاست و به آسانی قدرت را وا نمیگذارد، آنها برای ماندن چماق هم خواهند کشید...» در همین رابطه: • حمله تند احمدینژاد به هاشمی، خاتمی و موسوی • واکنشها به اتهامات احمدینژاد در مناظره • درگیریهای خیابانی پس از مناظره نامزدها |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
واقعا نمی دونم چطوری طرفدارهای آقای احمدی نژاد اسم اون حرفهای رئیس جمهور محبوبشون رو میذارن پیروزی
-- niloofar ، Jun 5, 2009چون تا اونجایی که من دیدم تنها دفاع آقای احمدی نژاد از انتقادات (واقعی) آقای موسوی مثل همیشه مشتی دروغ و بی ادبی و همینطور من نبودم دستم بود و زمین آسمان رو وسط کشیدن بودن
من فقط یه سئوال از آقای احمدی نژاد دارم : چرا تا الان یادشون نبود که در دستگاه حکومتی مفسد وجود داره؟؟؟
و یه سئوال هم از طرفداراشون : از کی تا حالا دروغ گفتن و پای این و اون رو به جای جواب دادن به اینکه با پول نفت بشکه ای 150 دلار چه کردین شده پیروزی؟؟؟؟؟
برای من فرقی نمی کند چه کسی رییس جمهور می شود. فقط از رئیس جمهور آینده خواهش می کنم ارتباط ایران با کشور های دیگر را آزاد کند تا مردم آزادانه و قانونی به کشور های دیگر مهاجرت یا رفت و آمد کنند.
-- bahar_a82 ، Jun 6, 2009من می خوام بدونم اصلا چرا مردم بیچاره باید رئییس جمهور مملکت را انتخاب کنند. مردم را که اکثرا قشر جوان، خام، بی آتیه، بی خانمان، ... ، جو گیر و الاف تشکیل می دهند . بزارید خود کاندیدها پته یکدیگر را روی آب بریزند هر کدام کمتر گند زده است رییس جمهور شود. مردم که در هر صورت ذینفعند و مورد اجحاف قرار می گیرند. کاشکی بجای اینکه محمود دست این و اونا رو کنه جلو ی اینهمه فساد و اعتیاد را میگرفت که درد خانمان سوز مردمه و الا دزدی x , y که مشکلات را حل نمی کنه
-- lida_1359 ، Jun 6, 2009به نظر بنده احمدی نژاد جزو باند رهبر و مصباح و سپاه است و پشت او آس است و این تسویه حساب رهبر با باند هاشمی می باشد اما ایشان فراموش کرده اند که اگر شورای نگهبان یک مفسد یا بی کفایت را به ریاست خود انتخاب کرده اند پس انتخاب خود رهبر هم از طرف چنین افراد احمقی زیر سوال است
-- بدون نام ، Jun 6, 2009نکته قابل نوجه این است که مقام رهبری معظم را هم اقای رفسنجانی به اقای خامنه ای تفویض نموده اند و خود ایشان رییس مجلس خبرگان بوده و رییس تشخیص مصلحت هم بوده و خود و اقازاده شان همچنین صاحب دها عنوان پنهان و غیر پنهان و مشغول دریافت این در صد و ان درصد روی میز و زیر میز برای تشکیل این شرکت و ان شرکت و دیگر ودیگر. اکثر ما مردم این را می دانیم و شنیدن از فساد خاندان رفسنجانی چیزی جدید نیست. منتها مساله این است که چرا احمدی نژاد در چهار سال گذشته در این موارد ساکت بودند و چیزی نگفتند وکاری نکردند. تعقیب قضایی خاندان رفسنجانی یعنی تعقیب خامنه ای و سران حکومت و سرانجام ان یعنی سرنگونی نظام. مطمنأ اقای احمدی نژاد که چهار سال وقت داشتند تا کاری کنند این را نخواسته و نمیخواهند! گروهی را می توان گاهی فریفت ولی همه مردم را نمی توان همواره فریفت.
-- بدون نام ، Jun 6, 2009احمدی نژاد...... فقط میخواد با مظلوم نمایی و ریا کاری رای جمع کنه وبرای رسیدن به این هدفش دست به هرکاری میزنه
-- بدون نام ، Jun 7, 2009از احمدی نژاد متنفرم...
-- نازنین ، Jun 7, 2009ای رای دهندگان خاموش، برای پایان دادن به عصر استبداد، روشن شوید!
-- حمید ، Jun 8, 2009