خانه > گفتگوي خودموني > وبلاگ خوانی > بازداشتگاه کهریزک در وبلاگستان | |||
بازداشتگاه کهریزک در وبلاگستانلیدا حسینینژادlida@radiozamaneh.comبازداشتگاه کهریزک محلی بود که در روزهای گذشته بسیاری از افرادی را که در جریان ناآرامیها دستگیر شده بودند به آنجا منتقل می کردند و خبرها حاکی از آن بود که بسیاری در این بازداشتگاه مورد شکنجه قرار گرفتند. چند روز گذشته این بازداشتگاه توسط مقام رهبری تعطیل شد که دلیل تعطیلی آن غیراستاندارد بودن آن عنوان شد.
نویسنده وبلاگ «آزادنویس» در این باره مینویسد: «لابد خبر داريد که در ايران دارند حيوانات را شبيهسازی میکنند. تا جايی که خواندهام آدمهای قابل قبول علمی هم در اين کار هستند و معلوم است که به هر حال زحمت میکشند. شبيهسازی موجودات زنده با استفاده از دستکاری در خزانهی ژنتيکی سلولهای غيرزايای بدن انجام میشود. يعنی لقاحی در کار نيست بلکه يک سلول را از مادر میگيرند و تحريکش میکنند تا رشد کند و با همان اطلاعاتی که در هستهی آن وجود دارد يک موجود ديگر شبيه به مادر توليد کند.» او ادامه میدهد: «اين روشهای آزمايشگاهی يک جای ديگری در زندگی عادی هم به کار میآيند که اسمش کشف جرم است. يعنی از روی لباس يا زير ناخن يا روی سطح زمين، يا از روی در و ديوار يک محل، و حتی از روی خاک يک محل هم میشود نمونههای سلولی را جمع آوری کرد و با کارهای آزمايشگاهی نشان داد که مثلأ اين قطره خونی که روی زمين هست يا آن تماسی که بدن يک آدمی با لباس يک آدم ديگری داشته يا پوستی که زير ناخن يک بابايی جمع شده، يا بقايای زخمی که روی يک شلاق وجود دارد مربوط به کيست.» در ادامه این وطلب در وبلاگ آزادنویس میخوانیم: «... حالا کهريزک را تعطيل کردهاند. منتها لابلای خبرها و مصاحبههايی که میخوانيد متوجه میشويد که بازداشتگاه کهريزک عبارت بوده از چند کانتينر و يک عده شبه آدمی که بازداشتیها را به قصد کشت میزدند. خون و ادرار هم که توی کانتينرها بيداد میکرده. حتی اگر کانتينرها و شلاقها و لباسهای همان شبه آدمها را آتش هم بزنند باز هم آثار جرم حضرات باقی میماند. خاک هم که سر جايش است.» او در پایان مینویسد: «همهی آدمهايی که در کارهای آزمايشگاهی هستند اين روشها را بلدند... نمايندگان مجلس اگر خيلی مسلمان هستند و به فکر آخرتشان هم هستند بايد با همان دانشی که در ايران وجود دارد و با آن پز نوآوری علمی میدهند به دنبال کشف جرم در محل بازداشتگاه کهريزک باشند. چند تا آدم آزمايشگاهی مستقل را برای سه چهار ساعت بفرستند به محل بازداشتگاه تا معلوم بشود در کهريزک چه بوی علف ناخوشی میآيد.» در وبلاگ تازه تأسیس «روزنامه سبز» گفت و گوی یکی از افرادی که در بازداشتگاه کهریزک بازداشت بوده را با خبرنگار روزآنلاین می خواینم. در بخشهایی از این گفت و گو این فرد اوضاع کهریزک را توصیف میکند و میگوید که آنها را با باتومهای شوکآور زدند و بعد روی بدن لختشان آب پاشیدند و با کابل و زنجیر به آنها حمله کردند.
او وضعیت این بازداشتگاه را افتضاح توصیف میکند و میگوید: «سولههایی ساخته بودند که بوی رطوبت در آن بیش از هرچیزی آزار می داد. در این سوله ها تعداد زیادی کانتینر هست که برای نگهداری پنج نفر ساخته شده. ولی همه ما را ریختند در این کانتینرهای پنج نفره. حداقل ۲۰ نفر در هر کانتینر. آنجا امکانات بهداشتی درحد صفر است. بازداشتگاه وسط بیابان است و داخل آنها خیلی گرم میشود. هوای مناسب برای استشمام وجود ندارد و خیلیها مریض شدند.» او در مورد وضعیت غذا میگوید: «نزدیک ۴۸ساعت چیزی به ما ندادند. بعد از آن فقط نان دادند. نان لواش بیات چند روز مانده. از همه سختتر این بود که آب نداشتیم. آب را از زیر در میریختند روی کف کانتینر تا لیس بزنیم. ما هم قسمتی را آماده کردیم تا آب در آنجا جمع بشود. جایی که کمتر جای پا روی آن وجود داشت. اما همان جا هم روز بعد آلودهتر شد و موقع کتک زدن بعدی، به کثافت کشیده شد.» در ادامه این گفت و گو، این فرد که چند روزی را در این بازداشتگاه سپری کرده بوده و حالا آزاد شده است از روشهای شکنجه میگوید: و در پایان این گفت و گو میخوانیم که بعضی از این افراد با دادن تعهد و اثر انگشت و جزئیات افراد خانواده و محل سکونت آزاد شده و تعدادی در حال حاضر تحت درمان هستند. وبلاگ «کیبرد آزاد» هم به همین موضوع میپردازد و در خصوص بسته شدن این بازداشتگاه مینویسد: «من خبرها رو چندان دنبال نمیکنم ولی ظاهراً یک بازداشتگاه "غیراستاندارد" که توش مردم شکنجه میشدن تعطیل شده. شکنجه توسط ساختمون اعمال نمیشه... اگر واقعاً سیستمی میخواد بگه که با شکنجه مخالفه باید سازمانی که میتونه مردم رو بدون شاهد و مدرک دستگیر کنه و ببره جایی شکنجه کننده رو تعطیل کنه نه ساختمونی که یکی از شکنجهگاهها بوده رو. اگر کسی میخواد شکنجه رو کمتر کنه باید کسی که شکنجه کرده رو در دادگاهی آزاد محکوم کنه، حرفهای کسانی که شکنجه شدهاند رو بشنوه و پخش کنه، سیستمی که برای موندن خودش نیازمند شکنجهاست رو ملغی کنه و... ساختمون کسی رو شکنجه نمیکنه که تعطیل کردن یک ساختمون، چیزی رو حل کنه.» مهدی جامی هم در وبلاگش «سیبستان» به همین موضوع میپردازد و معتقد است که تعطیلی بازداشتگاه کهریزک آنگونه که معرفی میشود نشانهای از رأفت اسلامی نیست. «کهریزک دست کم هشت سال است بازداشتگاه است. و خدا میداند که چند صد نفر در آن از زندگی محروم شده اند و اگر زنده ماندهاند چطور از آن فراموشخانه عدالت اسلامی که از آغل گوسفند هم بدتر است جان به در بردهاند.» مهدی جامی در ادامه مطلبش مینویسد: نویسنده وبلاگ «سیبستان» هم مانند نویسنده وبلاگ «کیبرد آزاد» معتقد است که اگر بازداشتگاه تعطیل شده زندانیان آن نمرده اند و باید با تک تک آنها مصاحبه شود و شواهد زندانیان جمع آوری و ثبت رسمی شود. در پایان، مطلبی طنز از «ملا حسنی» میخوانیم. ملاحسنی «نامه گلایهآمیز مسئول بازداشتگاه کهریزک به خامنهای» را در وبلاگش آورده است. در این نامه «مدیر بازداشتگاه استاندارد شده کهریزک» مینویسد: «امروز به من خبر دادند که شما فرمودهاید بازداشتگاه کهریزک بهدلیل دارا نبودن استانداردهای لازم باید تعطیل شود. واقعاً من انتظار چنین برخوردی را از شما نداشتم. ما در اینجا استاندارد داریم. خوبش را هم داریم. تا دلتون بخواد استاندارد داریم. فت و فراوان. اولندش٬ ما دقیقاً همان استانداردهایی را عمل میکنیم که حضرتعالی به ما ابلاغ کردید. این استانداردها مال الان هم نیست مال خیلی وقت پیش است. خیلیها در همینجا مهر استاندارد خوردند و برای گرفتن ایزو ۹۰۰۰ به آن دنیا فرستاده شدند. دومندش٬ توی مملکتی که هواپیماهای مسافربریاش استاندارد ندارند و هر روز یکی پس از دیگری تلپ تلپ سقوط میکنند٬ استاندارد داشتن بازداشتگاهش خیلی حرف هست. کل زندگی ما بی استاندارد است حالا شما گیر دادی به استاندارد زندانها؟ ضمناً عظما جون! یک سوالی داشتم: جدی جدی اینجا رو تعطیل کنیم یا این حرفها را زدی که خودت را تبرئه کنی؟...» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با یهودیان در اردوگاههای آلمان فاشیست هم اینطور نکردند. چقدر انسان باید پست شده باشد.
-- بیقرار ، Aug 1, 2009وای ..... اگر اینها اسمشان را انسان می گذارند و مسلمان، من از هر دو استعفا میدهم.
متاسفانه بدترین قسمت شکنجه ها همین بود. کسانی راکه آرام تر و جوان تر بودند مورد تجاوز قرار می دادند. ما مرتب فریادهای این بچه ها را می شنیدیم.
شما به چشم خودتان دیدید؟
بله. 3 نفر از هم سلولی های من برایشان پیش آمد. هرسه زیر 22 سال داشتند. اینها را روزی یک بار می بردند. البته پس از آن آمپول هایی به آنهاتزریق می کردند که استراحت .کنند
-- بدون نام ، Aug 1, 2009بین ما، وقتی گاز اشک اور را زدند نزدیک به 10 یا 12 نفر را بازداشت کردند. وقتی گاز خوردیم هیچ کاری نتوانستیم انجام دهیم. ترکیبات گازی که ماموران به مردم می زنند بسیار متفاوت تر از گازاشک آور است به دلیل اینکه این نوع گاز به محض اصابت و استشمام باعث بی حالی و کدری دربدن می شود. وقتی این نوع گاز که حاوی سی او اس است به بدن وارد شود قدرت کاری و تصمیم گیری از بین می رود و به راحتی به دام خواهی افتاد
-- بدون نام ، Aug 1, 2009جوانان:خداحافظ اسلام
-- اکبر ، Aug 2, 2009