«با خانم و آقای زمانه» برنامه هفدهم
فرنگیس محبی: شاهزاده، خودش را قیم ایران نمیداند
لیدا حسینینژاد مریم اقدمی
رضا پهلوی، ولیعهد سابق ایران روز سهشنبه ۱۸ نوامبر در یک سخنرانی در مقر پارلمان بریتانیا به دعوت انجمن هنری «جکسون» شرکت کرده بود.
در این جلسه، رضا پهلوی دموکراسی، حقوق بشر و نقش غرب در آیندهی ایران را مورد بحث قرار داد و بر این نظر بود که تنها راه برطرف کردن نگرانی بینالمللی از جمهوریاسلامی ایران برقراری نظامی مردمی در ایران است.
فرنگیس محبی، بعد از پایان این جلسه با رضا پهلوی گفت و گویی کرده بود که این گفت و گو کامنتهای زیادی از سوی خوانندگان سایت زمانه گرفت.
به همین بهانه به سراغ فرنگیس محبی رفتیم تا در مورد کامنتها با او حرف بزنیم.
برای شنوندگان زمانه کمی در مورد جلسهای که رضا پهلوی در آن شرکت داشت توضیح میدهید. اصلاً چرا این جلسه برگزار شد و هدف آن چه بوده و چه نتایجی در پی داشته است؟
این جلسهای بود که در مقر پارلمان بریتانیا و یا مجلس عوام بریتانیا برگزار شد و ریاست این جلسه را یک نماینده حزب کارگر، خانم ژوستر استوارت، برعهده داشت.
البته این به آن معنا نیست که دولت انگلیس ایشان را دعوت کرد و ایشان هم در پارلمان سخنرانی میکردند. انجمنی است به نام انجمن هنری جکسون که معمولاً آدمهای شناخته شده و سیاستمداران را دعوت میکنند.
اجازه دارند در ساختمان پارلمان چنین جلساتی را بگذارند و از عدهای دعوت میکنند که به این جلسات بروند و سخنرانی کنند. کسانی که دعوت شدهاند سوالاتی میکنند. که در این مورد شاهزاده رضا پهلوی، پاسخگوی سوالات کسانی بود که سوال میکردند.
در هر صورت بیشتر سوالات، در مورد احتمال حمله به ایران بود. مسألهای که خیلی در مورد آن بحث شد و ایشان شدیداً با این مسأله مخالف بودند. اعتقادشان بر این بود که باید مردم ایران را در مسایل سیاسی بیشتر به بازی گرفت.
به خصوص در مورد نقش غرب و به بازی گرفتن مردم ایران خیلی صحبت کردند. وقتی از ایشان سوال شد که چطور میتوان مردم ایران را به بازی گرفت ایشان گفتند باید تحریمها را دقیقتر انجام بدهند که مردم مورد هدف نباشند و دولت مورد هدف باشد.
مثالهایی که آوردند این بود که اگر میخواهند در مورد چیزهای کوچکتر شروع کنند، مثلاً به اشخاص دولتی یا کسانی که با این حکومت همکاری میکنند ویزا ندهند ولی به زنان، دانشجویان و افراد معمولی بدهند و اینگونه به مردم بها بدهند.
یا مثلاً میگفت باید روابط اقتصادی خودشان را با ایران قطع بکنند، حسابهای بانکی اشخاص دولتی را ببندند. ایشان میگفتند چنین اعمالی باعث میشود که مردم ایران حس کنند به آنها بها دادهاند و نیرو میگیرند و این احساس را میکنند که از خارج از کشور این حمایت را دارند.
فرنگیس جان، اگر موافق باشی به سراغ کامنتها میرویم. بین کامنتگذاران این بحث و شبهه پیش آمده است که ولیعهد سابق، رضا پهلوی هنوز هم دارد به نوعی به عنوان قیم مردم صحبت میکند و از جانب ملت ایران تصمیم میگیرد.
فکر میکنم اگر صحبتهای ایشان را با دقت خوانده باشند این حرف مقداری بیعدالتی است. برای اینکه ایشان صریحاً گفتهاند تنها رسالتی که برای خودشان قایل هستند، رهبری یک جریان فرا سیاسی که به دنبال یک پروژهی ملی که همه را در بر میگیرد، است. چه چپ، چه جمهوریخواه.
ایرانیها اعتقادات سیاسی متفاوتی دارند که همه اینها را در بر میگیرد. برای آنهایی که خواهان تغییر نظام در ایران هستند، اگر موفق به رسیدن به این هدف شدند، نمایندگان منتخب مردم در مجلس موسسان کار خودش را انجام خواهد داد.
در واقع ایشان در حال حاضر چنین نقشی را برای خودش میداند و در مصاحبه هم چیزی غیر از این گفته نشده است.
پس اینکه بگویند ایشان خودش را قیم ملت ایران کردهاند، درست نیست. خیلی از گروههای دیگر هستند که کار سیاسی میکنند. چرا به آنها نمیگویند که خودشان را قیم ملت ایران کردهاند؟
شاید چون ایشان شخص شناخته شده و فرزند شاه فقید هستند، چنین برخوردی در بعضی از کامنتها با ایشان شده که به نظر من چنین چیزی در مصاحبه و در گفت و گویی که با ما داشتهاند، نیامده است.
اما حسی که خوانندگان گرفتهاند یک حس قیممابانه بوده است و اتفاقاً یکی از کامنتگذاران گفته است که این قیممابی اینگونه نیست که فقط رضا پهلوی داشته باشد. همه ملت ایران اینطوری هستند و هر کدامشان میخواهند نماینده همه ملت باشند.
بخواهند، کسی جلوی آنها را نگرفته است. موضوع این است که طی ۳۰ سال گذشته، ایشان چنین نقشی را به عهده نگرفته بودند.
ایشان به دلیل درخواستهای زیاد از ایرانیانی که خواهان این هستند که فعالیت سیاسی بکنند و یک رهبری داشته باشند و فکر میکنند اگر فعالیت سیاسیشان رهبری نداشته باشد، نمیتواند شکلی به خود بگیرد، این نقش را قبول کردند.
صریحاً گفتند اگر کسی از من بهتر است بیاید و من کنار میروم. یعنی در این مورد هیچ اصراری هم نداشت. ببینید کامنتگذاران میتوانند هر چیز که دلشان میخواهد بگویند ولی آیا این حرفها به گفت و گوهایی که ایشان کردند مربوط است یا نه.
ما باید توجه داشته باشیم که خود رضا پهلوی در گفت و گوهای خودش چه گفته است. ایشان در صحبتهای خودشان چنین حرفی نزدهاند.
کامنتگذاری به اسم امید گفته است که آقای خمینی هم قبل از اینکه به ایران بیاید همین حرفها را میزد و ما هر چه میکشیم از قیم داشتن است. همچنین میگوید وقتی ذهن مملکتی استبدادی باشد، ناخودآگاه پادشاه یا ولیفقیه را بازتولید میکند. باید یک دموکراسی پارلمانی بدون هیچ شخص آقا بالاسری داشته باشیم.
این دقیقاً صحبتی است که خود رضا پهلوی در این مصاحبه کرد که خواهان یک دموکراسی پارلمانی است. نه خودش را به عنوان جمهوریخواه و نه رییس جمهور آینده ایران و نه پادشاه آیندهی ایران معرفی کرد.
ایشان در همین مصاحبه گفتند خواهان چنین سیستمی هستند. کامنتگذار همچنین در مورد آقای خمینی گفتند که باید بگویم آقای خمینی چنین صحبتی را نکردند.
آقای خمینی هیچوقت صحبتهایی که دم از آزادی و سیستمی که خود مردم ایران خواهان آن هستند نکردند. از روز اول هدفشان مشخص بود و وارد ایران هم که شدند هدفشان مشخص بود.
ایشان خواهان یک جمهوری اسلامی برای ایران بودند و نه هیچ چیز دیگر و به آن هدفشان هم رسیدند. بنابراین این کاملاً با صحبتی که رضا پهلوی میکند، متفاوت است.
ایشان از الان برای آیندهی ایران تصمیمی نمیگیرد. شاید کامنتگذار دقت نکرده است، آقای رضا پهلوی ایدهای دارند.
کامنتگذاری دیگر اینگونه نظرش را مطرح کرده است: ایشان با مشروطهخواهیشان، سدی در مقابل اتحاد ایرانیان هستند و راه قدرت گرفتن را باز گذاشتند و نگفتند که فقط میخواهند یک پادشاه تشریفاتی و بدون قدرت باشند. مردم هم دیگر هیچ وقت به پا گرفتن بساط پادشاهی که ۳۰ سال پیش سرنگونش کردند رأی نخواهند داد.
مگر ایشان گفته است میخواهد پادشاه شود؟ ایشان در تمام مصاحبه چنین حرفی نزدند. نمیتوانند در این شرایط تصمیم بگیرند که من میخواهم پادشاه ایران باشم و خودشان هم این را خوب میدانند.
من که با ایشان مصاحبه کردم میگویم چنین صحبتهایی نکردند وگرنه من از ایشان سوال میکردم که چگونه میشود کسی در خارج از کشور، در حالی که یک حکومت دیگر در ایران برقرار است خودش را پادشاه ایران معرفی کند؟
چون گروههای سیاسی آمده و به ایشان پناه آوردهاند که برای اتحاد گروهها احتیاج به یک رهبری داریم، ایشان فعلاً خودشان را سمبل رهبری این گروهها کردند که اینها را با همدیگر، چه چپ، چه راست و جمهوریخواه و سلطنتطلب، به قول خودشان برای آیندهی ایران در یک گروه متحد بکنند. بعد مردم تصمیم بگیرند خواهان چه حکومتی هستند.
فرنگیسجان، برمیگردیم به همان جلسه و اینکه ایشان میخواهند خودشان را سمبل آزادیخواهی ملت ایران بدانند، میخواهم بدانم واکنش بقیه حضار چه بوده است.
در این مورد واکنش خاصی نبود، یعنی اعتراضی هم نبود. به هر حال ایشان میخواهد به عنوان یک ایرانی گروهی داشته باشد و رهبری گروهی را به عهده بگیرد.
این آزادی هر شخصی است و بنابراین هیچ واکنشی در این مورد نبود چون فکر کردند یک امر طبیعی است. امروز شما هم میتوانید رهبری گروه را بر عهده بگیرید، این حق شماست.
ولی بیشترین مسألهای که نسبت به آن واکنش نشان داده شد، همان مسأله حمله نظامی به ایران بود که ایشان خیلی با جزییات در این مورد توضیح دادند.
به نظرشان مسخره میآمد که مردم ما احیاناً به خاطر غنیسازی اورانیوم مورد حمله قرار بگیرند. فکر میکردند این انتظاری است که این حکومت از مردم ایران دارد، چون در این غنیسازی اورانیوم خیلی مصر است.
احتمالاً نگرانیاش این بود که باز هم جنگی صورت بگیرد و باز هم بهای آن جنگ را ملت ایران بدهند.
در همین رابطه:
• مجتبا پورمحسن: حذف گذشته برای ایرانی جرم بزرگی است
• اردوان روزبه: به تکثرگرایی در بیان نیاز داریم
• اکبر گنجی: باورهای دینی تحول پیدا میکنند
• شهرنوش پارسیپور: جامعه نگاه کنجکاوی به زن دارد
• جهان ولیانپور: هیأت مدیره، مسئول کسری بودجه است
|
نظرهای خوانندگان
شما می گویید ایشان به دنبال پادشاهی نیست اما با گستاخی نام شاهزاده بر ایشان می گذارید! چرا مانند یک فرد ایرانی (مانند دیگر فعالان سیاسی ) با او برخورد نمی کنید ، در حالی که از مردم همین خواسته را دارید؟
-- ارغوان ، Dec 6, 2008بدبختی بعضی از ما ایرانی ها این است که با وجود بی اطلاعی میخواهیم راجع به همه چیزهم نظر بدیم. این خانمی که این بالا کامنت گذاشته اند فرق بین شاه و شاهزاده را نمیدانند و نویسنده را گستاخ میخوانند. رضا پهلوی فرزند یک شاه بوده و حالا چون خوشتون نمیاد ایشان که نمیتونند پدرشان را عوض کنند. نام شاهزاده را نویسنده روی ایشان نگذاشته ایشان شاهزاده هست. حقیقت را که نمیشه بخاطرنظر مخالف شما به پادشاهی عوض کرد.
-- نیما ، Dec 6, 2008رضا پهلوی خوب یا بد شاهزاده ایران است. نمی توانید تاریخ کشور ایران را پاک کنید. آقای رضا پهلوی فرزند شاه سابق ایران است و "شاهزاده"عنوان کاملن درستی برای ایشان می باشد (مگر اینکه روزی به پادشاهی برسد که می شود رضا شاه پهلوی دوم).
-- ماني جاويد ، Dec 6, 2008من قصد ندارم نظر شخصی ام را بگویم. اما به صورت کلی برخی از مخالفان در کامنت ها اعتراضات نادرستی دارند. ایشان گمان می کنند که می شود تاریخ و فرهنگ یک کشور را به کل نادیده گرفت.
به شاهزاده بگویید مشغول بیزنس باشند و دوسالی یک بار در زمان فراغت یاد ملت ایران نیفتند. ایشان با اینهمه ثروتشان تا به حال از چند ایرانی مستاصل در خارج از ایران دستگیری کرده اند که حالا بدون چشم داشت قدرت و ثروت دایه مهربان تر از مادر ملت ایران شده اند.
-- Esmaeil Narimissa ، Dec 6, 2008میشه لطفا این گروههایی که از ایشون تقاضای رهبری کردن نام ببرین یکیشو؟؟ ایشون خیلی خودشو تحویل گرفته.
-- امیر ، Dec 7, 2008بسياري از نوادگان كنت ها و كنتس ها و خانواده هاي اشراف كه اكنون بيش از 100 سال از بركناري انها از قدرت ميگذرد هنوز از لقب پرنس و پرنسس استفاده مي كنند.چرا شاهزاده از اين لقب بهره نگيرد؟!
-- بدون نام ، Dec 7, 2008مگر شاهزاده نيست؟!
خانم ارغوان!بالاخره زمانی پدر آقای رضا پهلوی شاه این مملکت بوده پس ایشون هم شاهزاده هستن...به همین سادگی
-- amir ، Dec 7, 2008بابا! دیگه اینقدر ملا لغتی بازی در نیارید خوب به پسر و فرزند شاه باید گفت شاهزاده
-- بدون نام ، Dec 7, 2008مگه غیر از اینه!..حرفهاشون(شاهزاده) که خوبه کاشکی به مرحله عمل برسه
آیا ایشان حاضرند امروز قبل از اینکه اتفاقی در ایران بیافتد،شخصاً ختم سلطنت را در ایران اعلام نمایند و پس از ان به فعالیت سیاسی بپردازند؟ اگر چنین نمایند می توان به عقاید ایشان اعتماد نمود در غیر اینصورت گفتار و کردار ایشان متناقض خواهد بود.
-- آیدین ، Dec 7, 2008خانم ارغوان،
-- بدون نام ، Dec 7, 2008كسي كه پدرش شاه بوده را "شاهزاده" مينامند.
ارغوان جان نام شاهزاده را کسی روی ولیعهد نگداشته .چرا به شما نمیگویند شاهزاده ؟چون واقعا فرزند شاه است شما هم چه خوب چه بد اگر فرزند شاه بودید این لقب را کسب میکردید.لطفا در مورد حرفی که میزنید کمی فکر کنید.شما چه از احمدی نژاد خوشتان بیاید چه نه لقب رئیس جمهور را برای او باید بکار ببرید.
-- مهرداد ، Dec 7, 2008بسیاری از ما ایرانیها عادت کرده ایم شنونده خوبی نباشیم و در حالیکه داریم به سخنان مخاطب گوش می دهیم ذهنیت های از پیش تعریف کرده خود را بنام او بیان می کنیم . از خانم محبی تشکر می کنیم که عین مصاحبه را دوباره با صراحت بیان کرد .
-- نسیم دموکراسی ، Dec 8, 2008اصلا چرا برخی مخالفان که مدعی دموکراسی هستند اجازه نمی دهند فردی که شاهزاده است در صحنه باشد و این دیدگاه کجایش جاری سازی مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر است که بر آن این آقایان تأکید می کنند ؟ سی سال است نشسته اید و هیچ نکردید حالا حداقل اجازه دهید دیگران کار کنند . نتیجه را به آینده موکول کنیم . از آینده نترسیم . ایشان هنوز پادشاه نشده که از حالا با یک مصاحبه چنین برآشفته می شوید . پس چرا بسیاری از هواداران ایشان از مصاحبه دیگران چنین نمی شوند ؟!
کلا پادشاهی اون دونفر(رضا شاه و پسرش)
-- بابک ، Dec 8, 2008قانونی نبود که حالا جانشین داشته باشن.
دلم بحال ملتی که منتظر باشه کسی نجاتش بده میسوزه.
در پاسخ به دوستی که در بالا نوشتند که میشه نام ببرید کسانی را که خواستند رضا پهلوی رهبری را بعهده بگیرد نمونه اش یکی من هستم که دلم میخواد کاری برای آزادی مملکتم انجام بدم و کسی نبود که این رهبری را بعهده بگیرد. یا رضا پهلوی بود و یا مجاهدین خلق که خود در کشتار ملت ایران در دوسال اول حکومت سهیم بودند. من هزار بار رضا پهلوی را ترجیح میدم. آقای امیر شما شاید دیگه ایران را فراموش شدنی تلقی کردید یا این حکومت را پذیرا شدید. در هر صورت عقیده شما محترم است. اجازه دهید ما هم بدنبال آن چه که بهش اعتقاد داریم برویم.
-- ملک ، Dec 9, 2008من 42 ساله هستم و به چشم خودم آزادی و رفاه و صمیمیت مردم را در زمان شاه دیدم. چه بخواهید چه نخواهید مردم در زمان شاه مرفه و شاد بودند ولی اکنون فقیر و بیچاره هستند. گزینه مجاهدین هم به جز بدبختی بهمراه ندارد. اگر خدا به ما لطف کند ما را به سی سال پیش بر می گرداند وگرنه این ره که ما میرویم به ترکستان است
-- علی ، Dec 29, 2008به نظر من شاه خيلي خيلي بهتر از ايناست حداقل ما ازادي حرف زدن ازدي خنديدن ازادي رقصيدن و ازادي... هرچي داشتيم ولي الان چي.پدرانمون اينده مارو خراب كرده از ماست كه بر ماست
-- زرتشت ، Feb 18, 2009