خانه > گفتگوي خودموني > وبلاگها و زمانه > بازجويی از روزنامهنگاران در فرودگاه | |||
بازجويی از روزنامهنگاران در فرودگاهبرگرفته از وبلاگ زن نوشت
يکی از مؤسسههای غيرانتفاعی هلند که در زمينهی رسانه فعاليت میکند با انجمن صنفی روزنامهنگاران ايران روابط علمی-آموزشی دارد. در يکی از برنامههای آموزشی، يک سفر کوتاه برای روزنامهنگاران ايرانی تدارک داده شد که بروند با نشريات هلند، نوع کار و فعاليتشان آشنا شوند. کسانی از اعضای انجمن که امکان و علاقهاش را داشتند، ثبتنام کردند، قرعهکشی شد و عدهای راهیِ سفر شدند. تا آنجايی که میدانم و پرسيدهام موضوع به همين سادگی بوده است. نمیدانم اين تصويرِ جاسوسانگارانه که از خبرنگار و روزنامهنگار ساختهاند چقدر به کارشان میآيد. چه سودی برايشان دارد؟ مثلاً عکسی که بر فرض دوستی از تحريريهی بزرگترين روزنامهی آمستردام بگيرد، چه نکتهی امنيتیای دارد؟ يا بر فرض گفتوگويی که با يکی از روزنامهنگارانِ هلندی شده باشد، جز انتقالِ تجربه چه دارد؟ هرچه فکر میکنم به جايی نمیرسم جز اينکه سياستِ جديد در اينجا مرگِ رسانه است. به چه زبانی بگويند اين کشور نيازی به روزنامهنگار ندارد؟ رفتارشان اين معنا را میدهد: يا برويد و برنگرديد، يا اگر برگشتيد بايد که حالتان را جوری بگيريم که برای هميشه کارتان را کنار بگذاريد. رفته بوديد چيز ياد بگيريد؟ مگر روزنامهنگار جز جاسوسی چيزی هم از کشورهای غربی ياد میگيرد؟ |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|