خانه > مجتبا پورمحسن > رسانه > چرا هفتان فیلتر شد؟ لابد خدا میداند | |||
چرا هفتان فیلتر شد؟ لابد خدا میداندمجتبا پورمحسنmojtaba@radiozamaneh.comاز اولین ساعات یکشنبه ششم بهمن ماه بازدیدکنندگان از سایت فرهنگی هنری «هفتان» با این پیغام مواجه شدند: «مشترک گرامی دسترسی به این سایت امکانپذیر نمیباشد.» فیلتر کردن هفتان آنقدر عجیب بود که در ساعتهای اول، همه این ماجرا را یک اشتباه فنی تلقی کردند که احتمالاً تا چند ساعت بعد رفع میشود. اما عصر همان روز مشخص شد که سایت هفتان همراه با سه سایت خبری دیگر فیلتر شده است. این خبر شاید یکی از عجیبترین خبرهایی بود که کاربران سایت هفتان در این چند وقت اخیر شنیده بودند. گشت و گذاری در اینترنت نشان میدهد که واکنش اکثر مخاطبان این سایت در مقابل این خبر، حیرت محض بوده است. هفتان که از ۱۵ مرداد ماه سال ۱۳۸۴ راه اندازی شده، سایتی است که صرفاً به اطلاعرسانی روزانه از مطالب فرهنگی و هنری که در اینترنت منتشر میشود اختصاص دارد. سیدرضا شکرالهی روزنامه نگار و نویسندهی وبلاگ خوابگرد، مدیریت این سایت را برعهده دارد. اما کاربران زیادی هم مستقیماً در ادارهی هفتان نقش دارند. برای بررسی چرایی فیلترینگ هفتان البته بهترین گزینه شکرالهی، مدیر این سایت است. اما او در گفت و گوی کوتاهی با زمانه، ضمن تاکید بر تلاشهایش برای رفع فیلتر هفتان، مصاحبهی احتمالی در این مورد را به بعد از یکشنبه موکول میکند. شکرالهی پس از اینکه در روز ششم بهمن ماه در وبلاگش خبر فیلتر شدن هفتان را تایید کرد، دو روز بعد به ابعاد دیگری از ماجرا هم اشاره کرد. او در مطلبی با عنوان «روی نامحرم هفتان» نوشت: «انسداد سایت هفتان را کمیتهی فیلترینگ مخابرات انجام نداده است؛ چه اگر چنین بود سادهتر و سریعتر میشد به نتیجهی مثبت یا منفی رسید. اما در رفت و آمدها و مکاتباتم به نهادی برخوردم که دیوار بلندی دارد.» در ادامهی این بررسی با چند تن از کاربران فعال هفتان گفت و گو کردهام. علی اصغر سیدآبادی، نویسنده و روزنامهنگار دربارهی فیلتر شدن هفتان میگوید:
من باور نمیکردم هفتان فیلتر شود. به دلیل اینکه تقریباً همهی خط قرمزهایی را که ما در داخل کشور میشناسیم، رعایت میکرد. آقای سیدآبادی، حتا بعضی از دوستان به مدیر سایت هفتان انتقاد میکردند که بیش از اندازه محافظهکارانه عمل میکند. بله، یک عده از دوستان هم بودند در وبلاگستان که انتقاد میکردند هفتان، محافظهکارانه رفتار میکند و اگر لینکهای سیاسی را هم بگذارید، سریع حذف میکند و این باعث تعجب بود که با رعایت همهی این چیزها این سایت فیلتر شده و این به این معنی است که هر جایی که بخواهد به یک شکل حرفهایتری به فرهنگ و هنر بپردازد، دیگر با مشکل مواجه خواهد شد. و شما فکر میکنید که پیامش این بوده؟ من نمیدانم که چه پیامی دارد. فکر میکنم که بیشتر ناشی از اغتشاش باشد تا پیام. من فکر میکنم که نباید چندان فکر منسجمی پشت اینگونه فیلتر کردنها باشد. این اتفاق نمیتواند واجد پیام باشد. اگر واجد پیام بود، خوب بود. فکر میکردیم که یک عده مینشینند، برنامهریزی و یک فکر سازمان یافتهای دارند و در کارشان یک انسجامی است. اما من فکر میکنم این اتفاق، بیشتر ناشی از اغتشاش است. معمولاً در آستانهی انتخابات در ایران فضا بازتر میشود. اما الان شاهد فیلترینگ سه سایت خبری- سیاسی و همینطور سایت هفتان هستیم که البته سیاسی نیست. با این پیش زمینه اتفاقی که افتاده است، عجیب نیست؟ معمولاً عجیب بودنش به خاطر این است که هیچ فکر منسجمی پشت این چیزها نیست. هیچ برنامهی منسجمی نیست. یعنی عجیب بودنش از اینجا ناشی میشود. شما هر جور که فکر کنید و خودتان را به جای کسانی که تصمیم گرفتهاند هفتان را فیلتر بکنند، بگذارید؛ فکر میکنید که بودن این سایت چه زیانی برای کسی داشته باشد؟ و یا نبودنش سودی دارد؟ یعنی از زاویهی نگاه آنها، یک اشتباه است. عملِ عبثی است که فقط هزینه دارد، البته اگر برای آنها هزینه مهم باشد.
و نهایتاً اینکه شما امیدی به رفع فیلتر هفتان دارید؟ باید اتفاق بیفتد. یعنی اگر با هر ملاکی نگاه میکنید، میبینید هفتان از خط قرمزی عبور نکرده که بخواهد فیلتر بماند. نکتهی دوم این است که بخش زیادی از خبرها و گزارشهایی که هفتان پوشش میداد، به دوستان اصولگرا و ارزشی منتسب هستند. هفتان در مورد نویسندهها و هنرمندان بدونجهتگیری این کار را انجام میداد. من فکر میکنم کسانی که این کار را کردهاند، اصلاً در هفتان دقیق نشدهاند. چون با این کار حتا آدمهایی را که به آنها نزدیک هستند هم از یک امکان محروم کردند. از کوروش رنجبر، شاعر و عکاس و یکی دیگر از کاربران هفتان میپرسم که آیا انتظار داشته که سایت هفتان فیلتر شود؟ نه، به هیچوجه. من فکر میکنم که فیلتر کردن سایت هفتان یعنی خفه کردن اطلاعات. هیچوقت نمیتوان اطلاعات را از بین برد. اطلاعات راه دارد و گسترش پیدا میکند. هفتان، مدل یک الگوی خوب ساختار دموکراتیک یک سایت هنری در زمینهی فرهنگ، هنر و ادبیات بوده است. از این نظر که هفتان سایتی است که این امکان را به کاربرانش داده است که امکان تصمیمگیری را توزیع بکند. از این نظر سایت خیلی خوبی است. یعنی تمرکز تصمیمگیری را از خودش سلب کرده و به آن عمومیت داده است و به صداهای مختلف اجازه داده که اعلام موجودیت بکنند و از این نظر یک الگوی دموکراتیک را بنیاد کرد. فیلترینگ در کشور ما، بحث تازهای نیست. اما تا به حال شامل یک سایت فرهنگی هنری نشده بود. شما به عنوان یکی از کاربران هفتان، دلیل فیلتر شدن این سایت را چه میدانید؟ واقعاً دلیلش برای خود من هم عجیب است. یعنی من هر جور که بخواهم نگاه بکنم، از نظر منطقی با عقل جور در نمیآید که بخواهند یک سایت فرهنگی هنری را فیلتر بکنند. خود آقایان هم هنوز دلیلش را توضیح ندادهاند. وقتی شما میآیید یک سایت فرهنگی هنری را که دارد با انبوه مخاطب کار میکند، فیلتر میکنید؛ باید یک دلیل قانع کننده هم بیاورید.
وقتی وبلاگ اکثر کاربران را میخوانید متوجه میشوید که هنوز از این قضیه متعجبند که چرا اینگونه شده است و تا امروز هم هیچکس جواب نداده است. اما یکی از دلایلی که میتواند در این قضیه مهم باشد، و باعث شده است که فیلتر شود این است که هفتان سایتی است که به صداهای متعددی اجازهی گفت و گو داده است. ما در سایتهای فرهنگی هنری با صداها و شخصیتهای فرهنگی هنری مواجه میشویم که در رسانههای عمومی کشوری از آنها خبری نیست. و به نوعی اینها قبلاً سانسور شدهاند. شخصیتهایی مثل رضا براهنی، یدالله رویایی و بسیاری از شخصیتهایی که در زمینهی تاریخ، فرهنگ و سینما حرفی برای گفتن دارند و ما هیچوقت حرفهایشان را از طریق رسانههای عمومی نمیشنویم. همین اتفاق برای روزنامههایی که بهاصطلاح اصلاحطلب بودند هم افتاده و اینها سانسور شدند و بعضاً توقیف شدند و اجازهی انتشار نداشتند. همانطور که گفتم، یکی از دلایش هم این است که ما در هفتان، با مدل واقعی گفت و گو برخورد میکردیم. با توجه به سابقهای که در مورد فیلترینگ بعضی از وبلاگهای فرهنگی وجود دارد، شما آیندهی روشنی میبینید؟ یعنی انتظار دارید که هفتان رفع فیلتر شود؟ من اصلاً میخواهم که اینگونه شود. نه این که فقط امیدوار باشم. با امیدواری کاری از پیش نمیرود. یعنی من فکر میکنم همهی کسانی که چه کاربر هفتان بودند و چه خوانندهی هفتان بودند، باید این خواستههایشان را بروز بدهند و از دولت بخواهند که این امکان را بهوجود بیاورد که هفتان دوباره شروع به کار بکند و همه از این اطلاعات استفاده بکنند. پدرام رضاییزاده، داستاننویس و روزنامهنگار هم انتظار نداشته سایتی مانند هفتان فیلتر شود: به هیچ عنوان انتظار نداشتم. آن هم با شیوهی ضا شکرالهی و همکارانش در ادارهی هفتان و سختگیری فوقالعادهای که در حذف کوچکترین لینکهایی که به مطالبی غیر از فرهنگ مربوط میشد یا شائبهی سیاسی بودن داشت؛ واقعاً انتظارش را نداشتم که با این رویه فیلتر شود و هنوز هم بهتزدهام.
شما به محافظهکاری در مدیریت سایت هفتان هم اشاره کردید با این اوصاف به نظر شما این اتفاق چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ من دیدهام که الان در وبلاگها یک نظری شایع شده است و آن هم این است که چون اصولاً عدهای با بالا رفتن سطح فرهنگ و شعور جامعه مخالفند، دارند با هر چیزی که در این راستا حرکت میکند، مخالفت میکنند. ولی من این را قبول ندارم. چون باید در نظر داشته باشیم که هفتان هیچوقت توانایی این کار را نداشت و اصلاً این مقوله جزو اهدافش هم نبود که بیاید مثلاً فرهنگ و آگاهی آدمهای طبقهی فرودست را بالا ببرد. چون مخاطبینش از این طبقه نیستند. اساساً هفتان کاری که در مقابل مخاطبان خودش که همگی دلبستگیهایی به فرهنگ و هنر دارند میکرد، این بود که آگاهی و دانش آنها را اندکی بالاتر میبرد یا سعی میکرد از طبقههای چند لایه پایینتر آدمهایی را بالاتر بیاورد. به خاطر همین من خیلی با این نظر موافق نیستم و این که چرا اینگونه شد، خودم هم نمیدانم. یادتان هم باشد که خیلی اوقات در جامعهی ما اتفاقات بدون هیچ دلیل منطقی و مشخصی میافتد و همین کار را مشکلتر میکند. و آیا با توجه به پیگیریهایی که مدیر سایت هفتان دارد انجام میدهد شما امیدوار هستید که هفتان رفع فیلتر شود؟ یک اتفاق بدی که افتاده این است که هفتان با سه سایت سیاسی فیلتر شده است. اتفاقاً چون سایتهای سیاسی، وابستگیهایی هم دارند و دلایل فیلتر شدنشان هم خیلی عجیب و غریب نیست و قابل پیشبینی بوده، مثلاً یکی وابستگیهای سیاسی به سردار قالیباف یا آن دو سایت سیاسی منسوب به جریان اصلاحطلب دارند؛ همیشه لابیها و ارتباطاتی دارند که میتوانند خودشان را نجات بدهند. متاسفانه هفتان مثل خود فرهنگ و هنر در ایران همیشه بیپشت و پناه بوده و همین هم مقداری بیشتر من را ناامید میکند. هر چند که همیشه در گذشته هم دیدهایم، در هر بخشی آدمهایی هستند که در اینجور مواقع پیدا میشوند و بدون هیچ چشمداشتی کمک میکنند و مشکل را حل میکنند و من امیدوارم که در مورد هفتان این اتفاق بیفتد. و آن تغییر نگاه مخاطبین هفتان نسبت به آقایانی که این کار را انجام دادند و سیستمی که پشت آن فعالیت میکند، به نظر من ارزش این کار را ندارد. حیرتزدگی، واکنش مریم مهتدی، روزنامهنگار و یکی از کاربران هفتان در مقابل فیلتر شدن این سایت است: همانطور که در وبلاگم نوشتهام، فیلتر شدن هفتان برای من مانند یک شوک بود. در این دو سال و نیمی که من بهطور پیوسته از هفتان استفاده میکردم آنقدر که رویهی غیر سیاسیاش را دیده بودم، اصلاً فکر نمیکردم که فیلترینگ، گریبان هفتان را هم بگیرد و اعتراف میکنم که هنوز هم در شرایط شوک هستم و هرچه که فکر میکنم یک دلیل منطقی برای آن پیدا نمیکنم.
هفتان، یک سایت غیر سیاسی است و هیچ گرایش سیاسی هم نداشته. پس فکر میکنید که چرا فیلتر شده است؟ گمانهزنیهای زیادی است. به هر حال هفتان، سایتی است که بین اهالی فرهنگ و هنر اعتبار خیلی زیادی داشت. مسالهای که وجود دارد این است که حالا این اتفاق فارغ از اینکه منطقی یا غیر منطقی است، خیلیها را شگفتزده کرده است.یعنی از یکشنبه تا الان خیلی از روزنامهنگاران و دوستانم بر روی یک مساله اتفاق نظر داشتیم که رویهی هفتان در این مدت به شدت محافظهکارانه بوده و ما حتا در جمعهای خصوصیمان خیلی محکومش میکردیم که خیلی محافظهکارانه لینکها را ویرایش میکنند و بر آنها نظارت میشود. بالاخره اینکه حیرتزدهایم و اگر بپرسند که دلیلش چیست، نمیتوانم دلیل زیادی برای آن بیاورم. چون اگر آدم بتواند دلیل مشخصی برای آن پیدا کند میگوید بسیار خوب، به خاطر چنین دلیلی این اتفاق افتاده است. ولی الان جز اینکه فکر کنم که شاید دلیلش این بوده که اعتبار این سایت خیلی زیاد بوده و دلیلی ندارد که یک سایت، اینقدر اعتبار داشته باشد. جز این دلیل دیگری به ذهنم نمیرسد. خانم مهتدی، هفتان سایتی است که اصلاً تولید محتوا ندارد و فقط میزبان لینک مطالب فرهنگی- هنری است. به همین دلیل آنچنان مسوولیتی هم نمیتوان برای آن متصور بود. آیا میشود سایتی را به خاطر لینکهایش فیلتر کرد؟ چیزی که وجود دارد این است که هفتان، سایتی است که تولید محتوا نمیکند و بیشتر بازتاب دهندهی یک سری اتفاقات است. بنابراین فقط میتوانند هفتان را یک سایتی بدانند که فقط اخبار را منعکس میکند. مثلاً اما مسالهای که وجود دارد این است که قطعاً سایتی که تولید محتوا نمیکند، نباید به خاطر محتوایی که از جاهای دیگر در آن منعکس میشود چنین اتفاقی برایش بیفتد. من فکر میکنم مسالهای که وجود دارد این است که سایت مدیر دارد و قطعاً ویراستار هم داشته. حتماً یک مسوولیتی هم متوجه آنها هم هست. اما با نظارت سختگیرانهای که آقای شکرالهی میکردند، این مسولیت از روی دوش آنها از منظر عام برداشته شده است. یعنی آن سایت مسوولیت دارد که لینکهای سیاسی یا غیر اخلاقی را منتشر نکند و این نظارت بر روی آن بوده است با این حال الان میبینیم که چنین اتفاقی افتاده است. شما امیدی به رفع فیلتر هفتان دارید؟ من امیدوارم به امیدوار بودنم. یعنی امید دارم که آن کسانی که تصمیم گرفتهاند، مقداری با دید متفاوتتری به ماجرا نگاه بکنند و امیدوارم که واقعاً فیلتر از هفتان برداشته شود. همانطور که گفته شد فیلتر شدن هفتان در سایتها و وبلاگهای فارسی زبان هم بازتاب های گستردهای داشته است. دکتر محمدرضا ترکی، استاد دانشگاه تهران در وبلاگش و در مطلبی با عنوان «چرا هفتان...؟!» با نقل حکایتی به تحلیل خبر فیلترینگ هفتان پرداخته است: «بلانسبت هفتان و اولیای امور، میگویند یک نفر دو گوساله داشت. یکی آرام و معقول و دیگری چموش و تخس. یک روز ریسمان آن گوسالهی تخس و شیطان پاره شد و گوسالهی مزبور هم از خدا خواسته پا گذاشت به فرار. حالا فرار نکن، کی فرار بکن. صاحب گوساله که از اقدام فرصتطلبانهی آن حیوان زبان نفهم چموش به شدت خشمگین شده بود و دستش هم به دمب هیچ گاوی بند نبود، شلاقش را برداشت و افتاد به جان آن گوسالهی زبان بسته که مانده بود، حالا نزن و کی نزن. یک نفر از راه رسید و گفت: پدر جان، این بدبخت که گناهی کرده است. صاحب گوساله نفسنفس زنان و عرق ریزان گفت به مظلومنمایی این نگاه نکن. این هم اگر ریسمانش باز بود از آن یکی تندتر فرار میکرد. شهداله که اولیای محترم امور شبانهروز در پی حفظ ناموس مملکت در عرصهی اینترنت و اون ترنت هستند و در این راستا از هیچ کوشش و مجاهدتی دریغ نمیکنند. اما دریغا که تلاشهای آنان چنان که باید به دید نمیآید و مردم آنچنان که شاید در جریان خدمات آنها قرار نمیگیرند. لذا گاهی لازم است که از باب "خلاف آمد عادت" هم شده درِ یک سایت معتدل را تخته کنند تا خلایق بدانند و آگاه باشند که اوضاع هر کی به هر کی نیست و خیالشان راحت باشد که کسانی هستند که چهار چشمی مراقب ناموس مملک هستند.» علاوه بر محمدرضا ترکی، نویسندهی سایت جام جم هم در مطلبی با عنوان «به ما چه که در هفت آسمان فرهنگ و ادب چه میگذرد» مینویسد: «بودن هفتان یعنی به رسمیت شناختن فضای گفت و گوی آزاد. یعنی امکان تضارب آرا میان جمع کثیری از اهالی فرهنگ.» هر چه هست یک هفته از فیلتر شدن سایت هفتان میگذرد و هنوز هم تلاشها برای رفع فیلتر آن به نتیجهای نرسیده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من پيشنهاد مي دم کمپين يک ميليون امضاء راه بيندازيم!
-- سامان رستمي ، Jan 31, 2009هفتان يك لينكدوني فرهنگي بود كه اوايلش خوب بود.اما بنظر من چند وقتي بود كه هفتان بي خاصيت و كم مخاطب تر از گذشته بود و متاسفانه كار به جايي رسيده بود مطالبي را كه خود لينك كرده بود به بالاترين لينك مي داد.
-- محمدزاده ، Feb 1, 2009تكذيب ميشود! ما اطلاعي نداريم!
-- خدا ، Feb 1, 2009اینکه در این باره مینویسید، به بحث و گفتوگو میگذارید، و افکار عمومی را آگاه میکنید، زیاد نباشد کم هم نیست. برای دفاع و درخواست رفع توقیف از یک حرکت فرهنگی گمان نکنم بشود از ابزار غیر فرهنگی استفاده کرد. با علم به آن که این داستان از هفتان آغاز نشده و به هینجا نیز ختم نخواهد شد.
آزادی
به شیکَرَکی میمونه
رو شیرینی ِ بیدَنگ و فَنگی
که مال ِ یه بابای دیگهس.
تا وختی ندونی
شیرنی رُ چه جور باس پخت
همیشه همین
بساطه که هس.
-- آریا صدیقی ، Feb 1, 2009با پیشنهاد اجتماع اسمها و امضاها موافقام.
شاید خیلیها حرفشان نیاید ولی دلشان درد آمده باشد.
آمار بازدید کننده هفتان بسیار محدود است، و این نکته را یکی از کاربران اصلی سایت که بعدها از آن جدا شد افشا کرد. پس از آن بود که من تصمیم گرفتم خودم مقایسه ای میان آمار هفتان و آماری که امثال وبگذر می دهند انجام دهم و نتیجه نشان داد که آمار هفتان به شکل وحشتناکی پایین تر است. روشن است که اگر این نکته را کسی بتواند ثابت کند هفتان عملا از دور خارج است. کاری که من کردم بدین صورت بود: یکی از لینکهایی که دوستم در وبلاگ گذاشته بود خیلی زود به لینکی پربننده بدل شد، مطابق آمار هفتان این لینک می باید دست کم چند هزار بیننده داشته باشد، حال آن که در وبگذر همان لینک کمتر از دویست بازدید کننده را نشان می داد که از این میزان بسیاری از آنها خواننده ثابت وبلاگ بودند و از راهی غیر از هفتان آمده بودند. به نظر من آن لینک کمتر از پنجاه بازدید کننده داشت! دستکاری کردن در آمار بازدید کننده کار خیلی راحتی است، با درج یک کد ساده می توان شمار کاربران را حدودا صد برابر و بلکه بیشتر کرد. کاری که مدتی پیش سایت یکی از فدراسیونهای ورزشی کرده بود، مدیر آن سایت از دوستان من بود و برای جذب اسپانسر دست به چنین ترفندی زده بود. این ترفند به قدری خوب عمل می کرد که حیرت انگیز بود: هر یک کلیک بیش از صد بازدید کننده را نشان می داد! هفتان هم دقیقا از همین ترفند استفاده می کند، شما هم یک بار آمار بازدید کننده یکی از وبلاگهای دارای لینک پربیننده را در وبگذر و هفتان با هم مقایسه کنید!
-- مجید ، Feb 1, 2009چه جالب. رفتیم با خود گردانندگان هفتان مصاحبه کردید ما هم که خریم !!
-- یک نفر ، Feb 1, 2009اصولا كامنت دوستاني كه از تعداد بازديد كم هفتان ميگويند چه ارتباطي به محدوديت شديد آزادي بيان در ايران (كه موضوع اصلي مقاله است) دارد؟!
-- نامربوط ، Feb 1, 2009لابد جمهوري اسلامي ديده بازديد آن كم است خواسته گردانندگان آن به زحمت نيفتند؟!
هفتان! هفتان که فیلتر نشده. من آلان از هفتان آمدم و این لینک را دیدم. از یک اکانت هوشمند هم استفاده کردم. دیروز هم از یک اکانت دیکه استفاده کرده بودم. اونم هوشمند باز فیلتر نبود. یا فیلترش رفع شده یا اینکه اصلا فیلتر نشده. نمی شه که ده اکانت یک سایت رو باز کنن و کسی بگه اکانت من فیلتر نشون می ده. می شه این رو توضیح بدین؟ این چه نوع فیلتر شدنیه؟
-- فیلتر نشده ، Feb 1, 2009در ارتباط با کامنت های بالا: خدایا ما رو از شر جاهلان نجات بده.یه سایت رو زدن فیلتر کرده ان،یکی می گه بازدیدش این قدر نیست.یکی می گه فیلتر نشده.محض رضای خدا یه سر هم نمی زنه به کامنت های خوابگرد ببینه چند نفر از چند تا ای اس پی و از چه شهرهایی گفتن فیلتر شده.
-- کاربر ، Feb 1, 2009برای کی داری حرف می زنی آقای پورمحسن؟این جماعت از بیخ مشکل دارن به قرآن
جواب به دوست گرامي «نامربوط»!
-- محمدزاده ، Feb 1, 2009چطور شد تا چند روزي كه هفتان فيلتر شد، بحث «محدوديت شديد آزادي بيان در ايران» از سوي كاربران هفتاني مطرح مي شود؟
با عنايت به يك ضرب المثل فارسي،نان را به نرخ روز خوردن، زياد فرهنگي - هنري نيست!
در ضمن اين جا فرصتي دست داد تا (با توجه به بي خاصيت شدن آن سايت فخيمه) بگوييم فيلتر شدن هفتان زياد هم به جامعه ي فرهنگي - هنري آسيب نمي رساند.
محمدزاده درست ميگه! گذشته از اين که اين اواخر هفتان بی بو خاصيت شده بود، فرقه ای و باندی هم شده بود. اگر به لينک های شش ماه اخير هفتان دقيق نگاه کنيد و اونها رو طبقه بندی کنيد می بينيد که بازار نون به هم قرض دادن در هفتان گرم گرمه! خب بگذريم که مدير هفتان هم آدم تلخ و خودخواهی است. خود من کاربر هفتان نيستم ولی از بربچه های زيادی شنيدم که چقدر لينک هايی صرفاً فرهنگی و هنری به ايميل هفتان می فرستادند و مدير منتشر نمی کرد. ولی مرتباً لينک سايت هايی رو که به هفتان آگهی داده اند پشت سر هم و روزی ده تا ده تا منتشر می کرد. با اين همه من با فيلتر هفتان و هر سايت فرهنگی ديگه ای مخالفم. اما دوستان حالا که فيلتر شدند ننه من غريبم بازی درنيارند.
-- شهلا جمالی ، Feb 1, 2009ظاهراً چشم ديدن همديگرو نداشتن همه جاييه...اگرنه چه هفتان چه هر سايت فرهنگي...به جاي محكوم كردن فيلترينگ هفتان رو محكوم مي كنيم من نمي فهمم چه معني داره؟ اصلاً هفتان يه بازديد كنده بيشتر نداشت اونم من بودم حالا پس اين سايت بي بازديد كننده چه ضرري مي تونه براي اين حاميان و متحدين فيلترينگ داشته باشه؟ پس اين دوستان كامنت دهنده سانسور هر مطلب يا سايتي رو كه خودشون نمي پسندند درست مي دونن؟ پس پيش سوي آزادي!!!
-- هانيه ، Feb 1, 2009پاسخ به دوست خوبم "محمدزاده"
دوست گرامي من شخصا از كاربران هفتان نيستم! فقط با ديدن عنوان مرتبط با "فيلترينگ" به اين صفحه آمدم!
ضمنا با مسدود شدن هفتان كسي يكهو به "محدوديت شديد آزادي بيان" در ايران پي نبرد! بلكه با مسدود شدن آن "بار ديگر" به آن پرداخته شد!
اين واقعا بسيار فريبكارانه است كه بخواهيد سانسور و خفقان "شديد" (به معناي واقعي كلمه!) در ايران را نفي كنيد! اين اعتراض فقط مربوط به هفتان نميشود هرچند آن را نيز در بر ميگيرد و فهم اين بسيار ساده است مگر بخواهيد خود يا ديگران را "فريب" دهيد!
ضمنا به دوستاني كه هنوز سايت برايشان فيلتر نشده: مكانيزم فيلترينگ در ايران به گونهاي است كه بعضا تا چندين هفته طول ميكشد تا تمام (بيشتر) آياسپيها آن را به ليست سياه خود اضافه كنند (به اين ميگويند تكنولوژي ايراني! بروكراسي در بطن سريعترين ابزارها!) هرچند احتمال عقب نشيني سانسورچيها هم در مورد هفتان هست ولي من به شخصه بعيد ميدانم براي ايشان مهم باشد كه يك سايت بقول دوستان كوچك (و يا بزرگ به ابعاد فيسبوك!) اشتباها يا از روي ناآگاهي (نگويم اگر كمخردي!) فيلتر شده باشد! پس منتظر باشيد و عجله نكنيد! انشاااله بزودي براي شما هم فيلتر ميشود!!
-- مربوط! ، Feb 1, 2009پاسخ به دوست «نا مربوط» يا «مربوط»!
-- محمدزاده ، Feb 1, 2009كوتاه و مختصر مي گويم : اميدوارم شما با «هفتان» نامربوط باشيد و نگراني شما هم «مربوط» با آزادي بيان باشد!
آمين
خب قبول فیلتر شدن چیز بدیه اما آقای پورمحسن میشه بگید چرا از بین این همه ادم که توی ادبیات برای خودشون وزنه ای هستند چسبیدی به دو سه تا آدم که ارتباطشون با سایت هفتان برای همه مشخصه؟ تازه اگه واقعن خودشون از پشت پرده های هفتان نباشند. پس برعکس چیزی که میگی اصلا هفتان مهم نبوده که چهار تا گردن کلفت ازاش حرف نمیزنند
-- میلاد ، Feb 2, 2009اين آقا يا خانمي كه با عنوان "كاربر" كامنت گذاشته و نظرات مخالف ديگران را جاهلانه خوانده و متعاقبا آنان را "جاهل" ناميده،بويي از شعور اجتماعي نبرده است و مطمئنا اگر جاي گرداندگان "زمانه» بود،تمامي آن نظرات بالارا "فيلتر" مي كردند!
-- رويا صادقي مطلق ، Feb 2, 2009دوست گرامي "كاربر" عزيز؛ يادتان باشد اينجا نه "هفتان" است و نه "خوابگرد".
آمين!
-- مبهوت! ، Feb 2, 2009تازه اصل بر برائت است دوست عزيز!
نميدانم چرا علاقهمند به انتصاب كامنتهايي با موضع ضدسانسور به هفتان هستيد ولي اصولا براي من مهم نيست! اگر اين به شما كمكي ميكند تصور بفرماييد من مدير سايت هفتانم!! ولي براي من:
قضيه هفتان نيست، هشتان هم نيست! هزاران است! بقول جناب خميني هزاران هزار مليون است!
بايد اين خرد نگري و بحث بيهده در مورد يك سايت و دو دامين را پايان داد و فكري كرد به حال اين بختك كه بر روي آزادي بيان در ايران افتاده و بلند هم نميشود!
اگر همه با هم دست به اعتراض عليه فيلترينگ بزنند گمان نميكنم هيچ قدرتي جرات مقاومت و ادامه دادن نقش والد كودك صغير براي ملت را داشته باشد!
حتما راهي هست و اين كاهلي و سست عنصري ما ايراني جماعت است كه اين چنين خود را به فلاكت و دريوزگي براي طلب آزادي در حداقلترين مرزهاي آن فكندهايم! چيزي كه حق ماست را از حكومت گدايي ميكنيم درحالي كه به زشتترين شيوهها درست مانند گداياني بيچاره مارا از خود ميرانند!
افسوس بر ما
افسوس بر ما
افسوس و هشت افسوس ديگر!
مبهوت ِ مربوط ِ نامربوط!
-- محمدزاده ، Feb 2, 2009نمي دانم فيلم «سينما پاراديزو» را ديديد يا نه؟
در فيلم يك كشيش هست كه مسوول سانسور فيلم ها است ولي هنگام ديدن نسخه ي كامل همان فيلمي كه قرار است سانسور كند، با فيلم همذات پنداري مي كند و در بعضي از صحنه نيز گريه هم مي كند و...
حالا وقتي مي بينم اين چنين مي فرماييد :«... اين كاهلي و سست عنصري ما ايراني جماعت است كه اين چنين خود را به فلاكت و دريوزگي براي طلب آزادي در حداقلترين مرزهاي آن فكندهايم!»، نمي دانم چرا ناخودآگاه به ياد آن كشيش پاراديزويي و شكراللهي هفتاني خوابگردي افتادم!
شما با افاضاتي كه درباب «ايراني»ها فرموديد، بيشتر همان هشتاني به نظر مي آييد تا هفتاني!
چرا انقدر با هم درگیرید ؟ تمام بدبختیامون از همین جاس . همه یه چیز می گن ولی سر یه نقطه با هم در گیر میشن .
-- عرفان ، Apr 16, 2009