تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

فیلیپ گلس: وقت زیادی نداریم

مجتبا پورمحسن
mojtaba@radiozamaneh.com

موسیقی فیلمِ «ساعت‌ها» تنها یکی از شاهکارهای فلیپ گلس، آهنگساز مشهور آمریکایی است. او که یکی از سرآمدان موسیقی مینی‌مالیستی دنیاست، موسیقی فیلم‌هایی چون ترومن شو، زندگی بدون توازن و کاندون را هم ساخته و سه بار کاندیدای دریافت جایزه اسکار شده است. گلس، یکی از بهترین موزیسین‌های جهان در نیمه‌ی دوم قرن بیستم است. او در گفت و گو با گاردین، پاسخ‌هایی کوتاه به سوالات خبرنگار این نشریه داده است.

فیلیپ گلس ۷۱ ساله در بالتیمور مریلند به دنیا آمد. او در دانشکده‌ی جیلیرد نیویورک و پاریس تحصیل کرد و بعد با اشتغال به کارهای مختلفی مثل تاکسی‌رانی در نیویورک امرار معاش می‌کرد. تا این‌که از دهه‌ی چهل زندگی‌اش، به‌طور تمام وقت به آهنگسازی مشغول شد. او موسیقی مجلسی، موسیقی فیلم و اپرا می‌سازد. «جعبه‌ی موسیقی گلس»، بازآفرینی ده آلبوم از او به تازگی منتشر شده است. او چهار بار ازدواج کرده، چهار فرزند دارد و در نیویورک و نوااسکوشیا زندگی می‌کند.

بیش از همیشه کی خوشحال بوده‌اید؟

لحظات شاد زیادی داشته‌ام. و در دریایی از این لحظات شاید زندگی می‌کنم. لحظاتی که مربوط به خانواده‌ام و کارم هستند.

بزرگ‌ترین ترس‌تان چیست؟

ترس از چیزی که حتماً اتفاق خواهد افتاد. این‌که همه‌ی کارهایی را که می‌خواهم انجام دهم، به پایان نرسانم.

اولین خاطره‌ای که در ذهنتان هست، چیست؟

سه یا چهار ساله بودم و موسیقی گوش می‌دادم.

کدام شخصیت در قید حیات را بیش از همه تحسین می‌کنید و چرا؟

راوی شنکار و دوریس لسینگ، دو تا از قدیمی‌ترین دوستانم. راوی در زمینه‌ی موسیقی یک منبع الهام فوق‌العاده است. دوریس را هم به استمرار درک بالایش تحسین می‌کنم.


فیلیپ گلس/ عکس از: لورا مورتون

کدام خصیصه‌تان بیش از بقیه، ناراحت‌تان می‌کند؟

من آدم خیلی تنبلی هستم. سعی می‌کنم همیشه سرم شلوغ باشد. چون زمان کمی برای کارهایی که باید انجام دهیم، داریم.

کدام خصیصه‌تان برای دیگران آزاردهنده‌تر است؟

همین تنبلی.

جدای از اموال، گران‌بهاترین چیزی که خریده‌اید، چیست؟

تحصیلاتم.

و ارزشمندترین دارایی‌تان‌؟

همین تحصیلاتم.

دوست داشتید کجا زندگی می‌کردید؟

دوست دارم که در مکان‌هایی دور زندگی کنم و تمام اطرافم را طبیعت دربرگرفته باشد.

نقطه‌ی قوت‌تان چیست؟

حافظه.

چه چیزی ناامیدتان می‌کند؟

پریشان می‌شوم، اما ناامیدشدن فرق می‌کند. یکی از چیزهایی که بیش از هر مساله‌ای پریشانم می‌کند، بی‌عدالتی‌هایی است که تحمل می‌کنیم.

در فیلم زندگی‌تان، چه کسی نقش شما را بازی خواهد کرد؟

نظری ندارم، من سینما نمی‌روم.

بدترین عادت‌تان چیست؟

صبح زود بیدار می‌شوم. حدود ساعت پنج صبح. ترجیح می‌دهم بیشتر بخوابم، اما هرگز نمی‌توانم.

عطر مورد علاقه‌تان؟

عطر یک جعبه‌ی چای تازه‌ی نعنایی.

بدترین چیزی که کسی به شما می‌گوید چیست؟

بارها پیش آمده که کسی به من نزدیک می‌شود و می‌گوید: «‌شما را جایی ندیده‌ام؟» آن‌ها دیده‌اند، اما نمی‌دانند چرا و من هم قصد ندارم به خاطرشان بیاورم.

گربه یا سگ؟

هر دوتایشان را داشته‌ام و عادت به داشتن‌شان را ترک کرده‌ام.


به خاطر چه چیزهایی به والدین‌تان مدیونید؟

به پدرم، به خاطر شخصیتش و به مادرم به خاطر شوخ طبعی و درک بالایش.

بزرگ‌ترین عشق زندگی شما کی یا چیست؟

همیشه بچه‌ها و نوه‌هایم.

بهترین بوسه‌ی عمرتان؟

انواع مختلفی هست. به یاد دارم دوستی را که چند روز پیش از مرگش در آغوشم گرفت. بعداً فهمیدم که آغوش او چه معنایی داشت. او می‌دانست که دارد می‌میرد و من نمی‌دانستم.

شده که به کسی بگویید دوستت دارم و دوستش نداشته باشید؟

البته.

از چه آدم در قید حیاتی بیشتر بدتان می‌آید و چرا؟

سیاست‌مدارانی که آشکارا قول می‌دهند که خود را وقف بهبود زندگی دیگران کنند و بعد فقط به فکر بهبود وضعیت خود و دوستانشان هستند.

بدترین کاری که انجام داده‌اید چه بود؟

پانزده سالم که بود، شغلم پختن همبرگر بود. الان ۵۱ سال است که گیاه‌خوار هستم. بنابراین شاید آن تجربه، پیش زمینه‌ای برای میل‌ام به ترک مصرف گوشت بوده باشد.

بزرگ‌ترین سرخوردگی‌تان در زندگی چه بود؟

نمی‌دانم. من خوش شانس بودم. توانستم با آدم‌هایی درس بخوانم که دوست داشتم در کنارشان تحصیل کنم، همین‌طور با کسانی دوست باشم که دلم می‌خواست دوستم باشند و سر آخر این‌که جوری زندگی‌ام را بسازم که دلم می‌خواست.

اگر می‌توانستید گذشته‌تان را اصلاح کنید چه چیزی را تغییر می‌دادید؟

بعضی از رویارویی‌های شخصی و اجتماعی هست که بیش از آنچه لازم بود، ادامه یافت.

اگر می‌توانستید به زمانی در گذشته برگردید، به چه زمانی می‌رفتید؟

به زمان‌های خیلی دور. درباره‌ی پیدایش چیزها کنجکاوم.

آخرین بار کی و چرا گریه کردید؟

در سن و سال من، آدم یکی یکی دوست‌هایش را از دست می‌دهد و این می‌تواند خیلی تاثربرانگیز باشد.

چطور احساس آرامش می‌کنید؟

می‌نشینم پشت پیانو و موسیقی می‌نوازم. همین‌طوری هم کار می‌کنم.

چه چیز مشخصی کیفیت زندگی‌تان را بهبود می‌بخشید؟

زندگی در جهانی با خشونت و وحشت کمتر.

مهم‌ترین درسی که از زندگی یاد گرفتید، چه بود؟

درسی که همه ما یاد می‌گیریم. این‌که زندگی با سرعت زیادی می‌گذرد.

منبع: گاردین

Share/Save/Bookmark

مطلب مرتبط:
فيليپ گلس و اپرای گاندی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

واقعا مرسی به خاطر گذاشتن این مصاحبه!
گلس واقعا بی نظیره.. اولش که گوش میدی به کاراش، فقط می گی خوبه ولی بعدا معتاد میشی بهش! من که عاشق soundtrack فیلم های The Hours و Truman Show هستم.
باز هم مرسی و زنده باد!

-- علی ، Dec 1, 2008

تق تق... تق تق... کسی خونه نیست؟... تق تق... تق تق... کسی خونه نیست؟...تق تق... تق تق... کسی خونه نیست؟...تق تق... تق تق... کسی خونه نیست؟...تق تق... تق تق... کسی خونه نیست؟...تق تق... تق تق... کسی خونه نیست؟...

ای بابا... کیه؟...

هیشکی... فیلیپ گلس پشت دره... فیلیپ گلس پشت دره...فیلیپ گلس پشت دره...فیلیپ گلس پشت دره...فیلیپ گلس پشت دره...فیلیپ گلس پشت دره... :دی

حالا گذشته از شوخی... آقای گلس هنرمند بزرگی است که بقول خودش سعی می کند با یک میکروسکوپ به موسیقی نگاه کند. در ضمن خودش از این عنوانی که به سبکش داده اند، یعنی مینمالیستی متنفر است... مرسی بابت ترجمه ی این مصاحبه.

-- رضا ، Dec 2, 2008

It was better if you could introduce Fillip Glass at first for those who are not familiar with him. He is not just the creator of some soundtracks. He is one of the best musicians in the recent times or even in 20th century. Anyway thank you and I recommend the readers going to his website and enjoy the Glass Engine which is really awful search engine for listening to his masterpieces

-- homayoun ، Dec 2, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)