خانه > مجتبا پورمحسن > آینده ایران از نگاه روشنفکران > جامعه ایران، در آستانهی تحول است | |||
جامعه ایران، در آستانهی تحول استمجتبا پورمحسنmojtaba@radiozamaneh.comبرای آگاه شدن از اندیشههای شماری از شخصیتهای فرهنگی و اجتماعی ایران دربارهی آینده کشور، هر هفته به سراغ یکی از آنها میروم. اینبار دکتر سعید مدنی، جامعه شناس و استاد دانشگاه مهمان رادیو زمانه است. سعید مدنی معتقد است جامعهی ایرانی، علیرغم همهی مشکلات موجود، در آستانهی دگرگونیهای مثبتی قرار دارد. گفت و گو با او را بخوانید: آقای مدنی، شما فکر میکنید جامعهی ایرانی در حال حاضر نگاه امیدوارانهای به آینده دارد؟ ببینید، الان پای صحبت هر کسی که مینشینید، نسبت به آیندهی فردی خودش، نگران است. با این حال شما موافق نیستید که الان جامعه دچار رخوت و بیآیندگی است؟ آقای مدنی، افزایش آسیبهای اجتماعی و گذشتن این آسیبها از مرز هشدار، نشان میدهد که جامعه، دچار یک مشکلاتی است. الان از یک طرف شاهد دلزدگی جامعه از اکتیویتهی سیاسی هستیم و از طرف دیگر، آمار اعتیاد به شدت بالا رفته، آمار طلاق زیاد شده، جرمها رشد کیفی داشتند... به نظر شما مجموعهی این آسیبها در ناامیدی و بیهدفی جامعه ریشه ندارد؟
اما واکنش انفعالی میتواند از یک سو در قالب تمایل به آسیبها و مشکلات اجتماعی خودش را نشان بدهد که درواقع وجه مثبت یا روی مثبت آن همین خواهد بود که ورود به کارهای خیریه و کارهای اجتماعی است. اما واکنش فعال هم باز به همین ترتیب دستهبندی میشود. یعنی جامعه نوعی رویکرد سیاسی به شرایط پیدا میکند و درمقابل هم یک رویکرد اجتماعی هست که ملاحظه میشود. آنچه که شما گفتید، رویکرد و انتخاب بخشی از جامعهی ایران است در پاسخ و در اعتراض به وضعیت موجود. طبیعتاً هنوز، حجم جمعیت که این رویکرد را پذیرفتند، هنوز نسبت به کل جمعیت، رقم قابل توجهی نیستند. به عنوان مثال اگر نرخ ۷/۲رقمی شیوع اعتیاد به مواد افیونی، را بپذیریم، عددی که دفتر کنترل مواد و جرم سازمان ملل اعلام کرده، که البته این در کل دنیا بالاترین رقم است؛ اما با این حال در کل جمعیت، اقلیت ۷/۲ درصدی نیست که تعیین کننده است بلکه آن ۹۷ درصدی است که چنین رویکردی را ندارند. یا در مورد جرائم، اگرچه روز به روز نرخ رشد جرائم در ایران رو به افزایش بوده و این روند هم ادامه دارد، اما در عین حال این جماعتی که این رویکرد را انتخاب کردند؛ هنوز در مقایسه با جماعتی که به دنبال راهحلهای دیگری برای اعتراض به وضع موجود هستند، میزان کمتری را تشکیل میدهند. همهی اینها، باز من را به این جمعبندی سوق میدهد که جامعهی ایران، جامعهی منتظری است. یعنی بالقوه انتظار شرایطی را میکشد که در آن بتواند جامعه را به سمت تغییرات جدیتر، همسو با خواستهای خودش سوق بدهد. اشاره کردید به اشتباه روش شناختی. اما من شما را توجه میدهم به یک مثال. مثلاً نرخ ۱۲ درصد بیکاری در یک جامعه، نرخ بسیار بالایی است و ما نمیتوانیم بگوییم که چون ۸۸ درصد بقیه کار دارند، پس در آن جامعه، بحران بیکاری وجود ندارد. در مورد آسیبهای اجتماعی، البته من فکر نمیکنم آمار اعتیاد در ایرا ۷/۲ درصد باشد، آن چیزی که ما میبینیم فکر میکنم بیشتر از اینها باشد. اما مجموعه مشکلاتی وجود داشته که جامعه را به سمت این آسیبها کشانده است. از طرفی، جامعهی ایرانی در سی، چهل و حتا پنجاه سال گذشته، براساس ارزشهای جدیدی زندگی کرده است که ظاهرا متناقض با این انحراف اجتماعی باید میبوده، اینطور نیست؟ بنابراین این تغییر اتفاقاً به نظر من به سمت حل بسیاری از گرههای کور تاریخی جامعهی ایران بوده است. پس به همین دلیل هم هست که چشمانداز و ارزیابی من این است که چشماندازی که در پیش روی جامعهی ایرانی وجود دارد، دلیل همین تغییرات اساسی و بنیادی است. چون اولاً که شرایط عینی آن وجود دارد. شرایط عینی، یعنی همینهایی که شما به آن اشاره کردید. نرخ رشد اقتصادی پایین، نرخ بیکاری بالا، نرخ رشد جرائم و آسیبهای اجتماعی و افزایش فقر و نابرابری و بسیاری از شاخصهای دیگری است که شرایط را نامطلوب نشان میدهد. پس شرایط عینی به سمت زمینهسازی تغییر و تحول است. شرایط ذهنی هم به دلیل تغییر نگرش جامعهی ایرانی به بسیاری از حوزهها کاملاً به این سمت است. به عنوان مثال، نگاه جامعهی ایرانی نسبت به نهاد روحانیت به عنوان یکی از نهادهای مربوط به حوزهی دین، بطور جدی تغییر کرده است. یعنی روحانیت به عنوان یک گروه مرجع و بالاترین گروه مرجع یا یکی از بالاترین گروههای مرجع در سالهای اوایل انقلاب، امروز براساس برخی مطالعات به ردههای چهاردهم، پانزدهم، رسیده است. در مقابل، گروههای تحصیل کرده، اساتید دانشگاه، حتا روزنامهنگارها، بعضاً گروههای مرجع بالاتری هستند. بنابراین شرایط عینی و شرایط ذهنی جامعهی ایران، مستعد تحول است. پس ارزشهایی که انقلاب ایجاد کرد، الان دستخوش تغییر شده است؟
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اگر نمی خواهید دوباره به این وضعیت دچار شوید، دفعه بعد، پیش از مصاحبه کمی خودتان را آماده کنید که چه می خواهید بپرسید و چطور می خواهید بپرسید.
-- مانی ب ، Feb 12, 2008لطفا مهمانان را كمي كاملتر معرفي كنيد.مثلا اينكه سوابق ايشان چيست يا چه كتابهايي تاليف كرده و يا اينكه در كدام دانشگاه مشغول به كار هستند. ممنونم
-- كيوان ، Feb 13, 2008