ما و غرب: گفتوگو با هادی حیدری، کاریکاتوریست
«ترمیم ارتباط سالها طول میکشد»
مجتبا پورمحسن
هادی حیدری متولد سال 1356 در تهران و فارغ التحصیل کارشناسی نقاشی از دانشکدهی هنر و معماری است. او فعالیت مطبوعاتیش را در سال 1373 با گل آقا شروع کرد. کاریکاتوریست روزنامههای جامعه، نشاط و عصر آزادگان و آفتاب امروز و هفته نامهی عصر ما بوده و مدیریت هنری روزنامههای وقایع اتفاقیه و اقبال را هم برعهده داشتهاست، او در حال حاضر مدیریت هنری روزنامه اعتماد ملی را بر عهده دارد و در کنار اینها، حیدری یکی از فعالان سیاسی در سالهای اخیر بوده و پس از چهار سال دبیری شورای مرکزی حزب مشارکت، هم اکنون عضو کمیته اطلاعرسانی این حزب است. او موسس سایت کاریکاتوری هادی حیدری هم هست و کتاب ادبیات کاریکاتور ایران در عصر اصلاحات به قلم او منتشر شده است. گفتو گوی رادیوزمانه را با هادی حیدری بخوانید:
هادی حیدری
شنیدن فایل صوتی
آقای حیدری، به نظر شما ما ایرانیها نسبت به غربیها چه نگاهی داریم؟
نگاه ایرانیها نسبت به غربیها طبیعتا متاثر از تبلیغاتی است که در کشور در مورد غربیها میشود. به نظر من تاثیر این نوع تبلیغات در دوران انقلاب و دوران جنگ بر افکار عمومی بیشتر بودهاست. خودم که به جز یکسال از زندگیام را، بعد از انقلاب سپری کردهام و تحت همین تبلیغات علیه غرب بودم، میبینم هر چه که از زمان جنگ به این طرف میگذرد، نگاهها نسبت به غرب واقع بینانهتر است. طبیعتا باید بین دولتها و ملتهای غرب تفاوت بگذاریم. خب دولتهای غربی، قطعا در ارتباط با هر کشوری منافع خودشان را در درجهی اول قرار میدهند. ما هم اگر بخواهیم با یک دولتی تعامل داشته باشیم در درجهی اول منافع ملی خودمان را در نظر میگیریم. منتها نسبت به مردم غرب، فکر میکنم نگاه ما ایرانیها نگاه متعادل و مثبتی است و حتی یکسری از وجوه زندگی آنها میتواند برای ما هم آموزنده باشد مثل نظمشان، یا پشتکاری که نسبت به مسایل مختلف دارند، همینطور یکسری از آزادیهای نسبی که در آنجا وجود دارد و فرهنگ غرب را ساخته، همهی اینها میتواند برای ما از جهاتی آموزنده باشد.
علیرغم این نگاه مثبتی که شما اشاره کردید و خیلیها از آن حرف میزنند اما وقتی عملا وارد تعامل با غرب میشویم یک شور منفی در رفتارمان دیده میشود؟ دقیقا همین آدمهایی که نظرشان مثبت بوده همین واکنش را نشان میدهند؟ منظورم کل جامعه است چون من با هر کسی صحبت میکنم میگویند این نگاه مثبت وجود دارد؟
به نظر من این یک قسمتش طبیعی است چون کشور ما سالهای سال توسط غربیها استثمار شده است. حضور کشورهای مختلف در ایران مثل انگلیسیها، آمریکاییها، پرتغالیها و فرانسویها و کشورهایی که به هر حال میخواستند به یک نوعی از سرمایههای ملی کشورما به نفع منافع خودشان استفاده کنند، منتها در ازای این سرمایههای ملی که از ما میگرفتند ما به ازای قابل توجهی را نمیدادند.
به نظر من در این نوع موضعگیری پیشینهی تاریخی نهفته است، منتها من موافق آن تبلیغات غلو آمیزی که علیه غربیها توسط دولت میشود نیستم و معتقدم که در هر ارتباطی ما در عین حال اینکه به عزت و حفظ منافع ملی کشورمان فکر میکنیم. میتوانیم تعامل داشته باشیم هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ اقتصادی و فرهنگی نباید همه چیز را سیاه و سفید دید بلکه در ارتباطات هم قطعا نقاط مثبتی هست که ما میتوانیم از آنها بگیریم و همینطور بالعکس، ما هم میتوانیم نقاط و ویژگیهای مثبتی را به آنها منتقل کنیم. ولی خب طبیعی است که باید سالهای سال بگذرد تا آننگاه تاریخی و موضع تاریخی منفی که ملت ما نسبت به دولتهای غربی داشته اصلاح شود.
به پیشینهی تاریخی نگاه اشاره کردید، اگر پای تاریخ را وسط بکشیم ایرانیها خودشان را وارث یک تمدن بزرگ باستانی میدانند و از آن طرف غرب را چپاولگر محسوب میکنند به نظر شما تاریخ مبدا مناسبی برای قضاوت ایرانیها و غربیها نسبت به همدیگر هست؟
به هر حال تاریخ برای هر نسلی الهام بخش است. ما نمیتوانیم مثلا نگاهمان را نسبت به هر دولت یا فرهنگ یا یک قوم از نقطهی صفر، یعنی همانجایی که ما حضور داریم شروع کنیم، بلکه باید پیشینههای تاریخی که وجود داشته، و تاریخی که سینه به سینه و نسل به نسل گشته را مطالعه کنیم و بر اساس آن تصمیمگیری کنیم ولی خب طبیعتا در تاریخ هم یک سری چیزها هست که شاید تحریف شده باشد. به هر حال یک سری بیرحمیهایی در تاریخ وجود دارد که شاید خیلیهایش منصفانه نباشد. ولی به نظر من باید از تاریخ الهام بگیریم. ولی نگاهمان را با تبادل ارتباطمان با دولتها و فرهنگها و ملتها و با تحلیل به روز شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی تنظیم کنیم.
ما چه کار میتوانیم بکنیم که وجههی بهتری از فردیت خودمان به غرب نشان بدهیم؟
یک قسمتی از این الان اتفاق افتاده، در میان دانشمندانی که در قسمتهای مختلف علمی و فرهنگی غربیها اعم از کشورهای اروپایی و آمریکایی فعالیت میکنند تعداد قابل توجهی ایرانی هست، اینها میتوانند حامل این پیام برای غربیها باشند که ملت ما دارای استعدادهای سرشاری است، دارای فکر و خلاقیت و ذهن پویایی است. از طرفی به نظر من اثر اگر فعالیتهایی نظیر آمدن شخصیتهای فرهنگی و سیاسی به کشور ما و مطالعه روی مردم و همینطور آدمهای نخبهای میتوانند از ایران به کشورهای غربی بروند و روی فرهنگ آنها مطالعه کنند و رساندن پیام مردم ما به آنها و انتقال بحثهای علمی در دانشگاههای آنها و تبلیغاتی که ما میتوانیم با رسانههای مختلف داشته باشیم و انتشار کتابها و عرضهی آنها در سطح بینالمللی که بتواند فرهنگ ما را بشناساند. فکر میکنم مجموعهی اینها بتواند وجههی ما را در نگاه غربیها ترمیم کند. به هر حال راههای مختلفی وجود دارد. اینهایی که گفتم بخش کوچکی از کارهایی بود که میتوانیم انجام دهیم.
نگاه غربیها به ما چهطور است؟ آیا آنها شناخت مناسبی از ما دارند؟
قطعا نگاه غربیها هم نسبت به ما، صددرصد نگاه صحیحی نیست. آنها هم تحت تاثیر تبلیغاتی هستند که دولتهایشان نسبت به ما انجام دادند. در مقابل ما بارها شاهد بودیم کسانی که از کشورهای غربی به ایران میآمدند و مدتی را در اینجا سپری میکردند، وقتی که از آنها پرسیده میشد که نگاه شما چهقدر نسبت به ایرانیها تفاوت کرده و یا اصلاح شده همه به اتفاق اکثرا این جمله را میگفتند که اصلا آن چیزی را که به ما میگفتند و در ذهن ما حک کرده بودند با آن چیزی که ما دیدیم سنخیت نداشته و فکر میکنم نگاه آنها هم باید اصلاح شود. این مساله البته دو جانبه است یعنی هر چهقدر که دولتهای آنها حسن نیت نشان بدهند طبیعتا دولت ایران هم حسن نیت نشان خواهد داد و از طرفی هم باید اینها را در دو سطح بررسی کرد. یعنی باید بحث ارتباط بین دولتها را از ارتباط بین ملتها تفکیک کرد و طبیعتا هر دولتی متناسب با ساختاری که دارد و سعی میکند آن تبلیغاتی را علیه غرب و یا به نفع غرب انجام دهد که به نفع خودش باشد. غربیها هم نسبت به ما همینطور هستند بنابراین به نظر من در سطح ملتها باید ارتباط و تعاملمان را بیشتر بکنیم تا این نگاه غربیها هم نسبت به ما اصلاح شود.
دو اتفاق در حوزهکاری شما رخ داد که نشان داد دولتهای غربی و ایرانی، فرقی نمیکند، مایلند اگر اتفاقی توسط فرد یا گروهی انجام شود که در راستای سیاست آنها نباشد از آن تبری بجویند و در مقابل دیدگاههای خاص خودشان را به عنوان نگاه مردمی مطرح کنند. این اتفاق، یکی اقدام کاریکاتوریستهای دانمارکی بود و دیگری برگزاری نمایشگاه هولوکاست در ایران، فکر نمیکنید چنین اقداماتی احتمال وقوع آرامش در ارتباط مردم ما و غرب را به تعویق بیندازد؟
متاسفانه دولتها بر اساس منافعی که برای خودشان تعریف میکنند سعی میکنند حتی از خیلی از چیزها برای اهداف خودشان استفاده کنند، به طور نمونه در همان جریان کاریکاتورهایی که در دانمارک کشیده شد. به هر حال من همان موقع هم در یادداشتهایی که نوشتم اعتراض کردم که درست است در غرب، آزادی وجود دارد ولی چیزهایی که به عنوان اعتقاد برای جوامع و مردم کشورهای مختلف و پیروان ادیان مختلف وجود دارد نباید به سخره گرفت و متاسفانه، دولتهایی که تحت حکومت آنها این اتفاقات افتاد، آمدند با اقدامات دیگری چالش را تشدید کردند، یعنی افکار مسلمانها را در آن جریان جریحهدارتر کردند. از این طرف هم دولت ما آمد برای اینکه مقابله به مثل کند بدتر از آن کار انجام داد یعنی یک کار ایجابی را انجام نداد، اثباتی عمل نکرد بلکه یک کار سلبی انجام داد که باز هم من در آن برهه موافق نبودم که یک کار بد را با یک کار بدتر جواب دهیم. خب طبیعتا تا زمانیکه دولتها فقط منافع خودشان را در نظر بگیرند و منافع ملی را فراموش کنند تصحیح نگاه بین غرب و ایران به تعویق خواهد افتاد.
و شما به ایجاد رابطه مناسب و یا رفع بیاعتمادیهای موجود امیدوارید؟
بله، با همهی اوصاف که در این جا گفته شد و همهی اتفاقاتی که افتاده، به نظرم هر چهقدر زمان جلوتر برود کلا مردم معقولتر میشوند؛ نگاه مردم نسبت به فرهنگهای مختلف و اعتقادات متفاوت تصحیح خواهد شد. البته دولتهایی که سر کار میآیند در ایجاد این روابط تعیینکننده هستند. یعنی اگر دولت اصل را بر روی تعامل و گفتوگوی بین فرهنگها بگذارد. ما زودتر به آن نقطه خواهیم رسید که این روابط تصحیح شود و روابط از روابط خصمانه به روابط دوستانه و منطقی تبدیل شود، اما در کل نسبت به این ماجرا خوشبین هستم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
با درود به شما.
-- پرهام ، Oct 6, 2007بله درست است که نظر مردم خیلی دیر عوض می شود و صد البته سخت ولی مهم این است که عوض می شود!
هادي جان نگاه تو هم به غرب وقتي سالها در آن زندگى كني با آنچه از مدياگرفته اي متفاوت خواهد بود. در غرب بر عكس آن چه گفتى دولتها نيستند كه تصوير ايران را در چشم مردم دگرگون جلوه مي دهند بلكه اين مديا است كه اين تصاوير را منعكس مي كند همان مديايي كه خاتمي و احمدي نژاد هر دو به آن دسترسى داشتند و تضاوير متفاوتىاز ايرانى در غرب منتشر ميكردند. اگر احمدي نژاد بي سواد و ديكتاتور حقير جلوه مي كند در همين مديا حماقت و گافهاي بوش هم منعكس مي شود. كاريكاتور كردن بزرگان از جمله محمد و مسيح در اينجا توهين به اعتقادات نيست بلكه حقي است كه از حق مسلم هسته اي هم واجبتر است.
-- siamak farid ، Oct 7, 2007