خانه > شهرنوش پارسیپور > بررسی و معرفی کتاب > شاعرانگی جا مانده در دهه چهل | |||
شاعرانگی جا مانده در دهه چهلشهرنوش پارسیپورhttp://www.shahrnushparsipur.com«صبح یکی از همین روزها»، مجموعه شعر، حسن صلحجو صبح همین روزها محموعه شعری است سروده حسن صلح جو که نشر ثالث آن را منتشر کرده است. شعرها از نوع مدرن و عملاً فاقد وزن و قافیه هستند. در این کتاب کمحجم هیچ نوع گزارشی از زندگی شاعر به دست داده نشده است. شاعر اما این مجموعه را به مادرش هدیه کرده است که «ذات شعر است». اغلب این اشعار در انگلستان سروده شدهاند و رویا نامی در شکلگیری آنها نقش اساسی داشته است.
به «پیش از آغاز» نگاهی میاندازیم:
در اینجا میبینیم که گرچه شعر حسن صلحجو فاقد وزن و قافیه است اما معنایی را در درون خود حمل میکند. در شعر کوتاه «میروم» میگوید:
البته این شعر کوتاه گرچه زیباست اما یک مشکل فلسفی را در بطن خود حمل میکند. ما حقیقت را درک نمیکنیم مگر به مدد گذشت زمان، و گذشت زمان همانند «جاده»ای است که گذشته را به حال و به آینده میپیوندد. پس حقیقت نه تنها جادهای دارد بلکه به طور کلی جادهمند است. از همین رو در عرفان از طریق و طریقت گفت و گو به میان میآید. و چینیان از دائو (طریق، راه) گفت و گو میکنند. شاعر در «چرا نمیرسم رویا» میگوید:
حس عاشقانه خوبی در این شعر وجود دارد و دارای نوعی وزن پنهان است. در عین حال باید توجه کرد که عاشقانههای اخیر در مقایسه با عاشقانههای قدیم که اغلب برای یار همجنس گفته میشد نوعی تفاوت عمیق را نشان میدهد. روش بیانی حسن صلحجو حالتی از شعف را به ذهن متبادر میکند. در «اما کسی از مرداب ماه به خانه نبرد» ناگهان لحن شعر عوض میشود و حالت شعف جای خود را به اندوه میدهد:
پس شاعر در جایی میانه شعف و اندوه سیر میکند. آیا او مهاجر است؟ تاریخ سرایش اغلب این اشعار با شهر لندن در ارتباط قرار میگیرد. البته کتاب در ایران منتشر شده است اما شعرها لندنی هستند. شاعر از یار و دیار دور است و این را در میانه حالتی از شعف و اندوه بیان میکند. در «زخم دلتنگی لب باز میکند» میگوید:
اما من هربار که پدیدههای طبیعی مورد خشم و لعن قرار میگیرند دچار اندوه میشوم. ابداً نمیتوانم باور کنم که باران میبارد تا برپای معشوق بوسه زند. باران باران است در بداهت و زیبایی خود. کلامی همانند «ای باران نابه کار» برای من قابل درک نیست. چرا باران نابه کار است؟ چون تشنگی را رفع میکند؟ یا چون کشتزار را سیراب میکند؟ یا چون تداوم هستی را سوگند خورده است؟ بر این گمانم که باید در خرج کردن واژگان مقتصد باشیم. «در سراغی از دیروز نمیگیری آقا» با تجربه جدیدی روبهرو هستیم:
شعر زیبایی است و اندوه دوری از یار و دیار و گذشت زمان را به خوبی به انسان منتقل میکند. حسن صلحجو از نظر ساختار شعری به شاعران دهه چهل نزدیک میشود، و چون حسرت زمانهای گم شده را دارد انسان وسوسه میشود که فکر کند او جزو جوانهای قدیم است. نمی دانم آیا او قادر است شعر با وزن و قافیه بگوید یا نه. اما در مجموع خواندن شعر او تحمل انسان را به پایان نمیبرد. به عنوان حسن ختام به بخشی از شعر «شاید این نامه نرسد» که در رابطه با جنگ عراق با ایران قرار میگیرد توجه کنید:
ناشران و نویسندگانی که مایل هستند برای برنامه خانم پارسیپور، کتابی بفرستند، میتوانند کتاب خود را به صندوق پستی زیر با این نشانی ارسال کنند: Shahrnush Parsipur
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Hasan Solhjo probably is the same person who is working in BBC, Aparat program ?
-- Andy ، Aug 15, 2009