خانه > شهرنوش پارسیپور > Feb 2009 | |
Feb 2009گزارش یک زندگی ـ شماره ۱۰۲ آرامش در فرانسهاقامت من در فرانسه چهار سال به درازا کشيد. دو سال نخست اين چهار سال سالهاى پربارى بودند. سالهاى ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶. من به دانشکده زبان و تمدن چين مىرفتم و در حالى که زبان فرانسهام بسيار ضعيف بود به درسها گوش مىسپردم. آنچه ما از کودکى آموخته بوديم متوجه پرستش خدایى نرينه خو بود. حالا اما در فرانسه، با نرمش و آرامش و با نوعى کندى مطبوع درک مىکردم که خدا مىتواند پيکرهاى زنانه تلقى بشود. چرا که زمين زير پاى من بسيار زنانه مىنمود. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره شماره ١٢۳ زندانی تهرانزندانى تهران، نوشته مارینا نعمت یکى از قابل تاملترین کتابهائىست که درباره زندانهاى جمهورى اسلامى نوشته شده است. این کتاب که به زبان انگلیسى و در کانادا به چاپ رسیده، شرح ازدواج ناخواسته و اجبارى مارینا نعمت با بازجوى اوست. نویسنده موفق شده است با نوشتن کتابى ساده و بدون مبالغه و اغراقگوئى، شرایط پیچیده، ترسناک و ماقبل تاریخى زندانهاى جمهورى اسلامى را به رشته نگارش درآورد. در تمام سالهائى که از عمر جمهورى اسلامى مىگذرد و مىدانیم که با شکنجه و زندان و کشتار توام بوده، این بحث همیشه وجود داشته که آیا دختران و زنان زندانى در جمهورى اسلامى مورد تجاوز قرار گرفتهاند یا نه. با خانم نويسنده ـ شماره ۳۵ پورت آنجلس و زنان بدون مرداندر بهار سال ٢٠٠٨ دیانا بیگلو و جیم استاپلتون با من تماس گرفتند. این زن و شوهر که مقیم شهر پورت آنجلس هستند در اىمیلى براى من نوشتند که قصد دارند کتاب زنان بدون مردان را به صورت یک نمایشنامه در بیاورند، و آیا من به آنها اجازه مى دهم که این کار را بکنند؟ البته این کتاب به زبان انگلیسى ترجمه شده و آنان نیز از همین ترجمه استفاده مىکردند. من با خوشحالى اجازه دادم و خاطر نشان کردم که باید با ناشر کتاب تماس بگیرند. آنان نیز چنین کردند و کار آرام آرام پیش رفت. در آخر جولاى بود که نمایشنامه به مرحله اجرا رسید. گزارش یک زندگی ـ شماره ۱۰۱ کتاب نصيب چينيان شده و رمل نصيب ماطرفداران کنفسيوس معتقد بودند که جهان در آغاز يک هستى نرينه، يعنى يانگ و به معناى ديگر «پُرى و انباشتگى مطلق» بوده که ناگهان منفجر شده و هستى در وجود آمده. طرفداران لائوتزه برعکس معتقد بودند جهان در آغاز يک هستى مادينه، يعنى يين و به معناى ديگر «خالى و تهى مطلق» بوده که هستهاى در آن افتاده و زندگى شکل گرفته. به قرارى که مىبينيد انديشه کنفسيوسى تقريباً همان انديشهاى ست که در جهان باستان از طريق تمامى مذاهب به ما تلقين شده. انديشه لائوتزه برعکس نوعى انديشه عرفانى است که در فرهنگ ايرانى ما تقريباً به مرحله حذف مطلق رسيده است. با خانم نويسنده ـ شماره ٣٤ براى اولین بار به حرفهاى يک رهبر جهان گوش مىدهمرهبران زيادى در جهان بودهاند که با عشق و علاقه مردم برگزيده شدهاند، و بعد چرخ حوادث عکس جهت حرکت کرده است. هيتلر مورد علاقه مردم بود، اما هنگامى که مرد در پشر سر خود تاسف و احساس شرم را باقى گذاشت. خمينى نمونه ديگرى از رهبران مورد توجه مردم است، که در جريان عمل گرچه بخشى از عوام را معطوف به خود نگه داشت، اما بسيارى را از خود تاراند. حالا نوبت باراک اوباماست، که نه تنها در دل ملت خود جاى باز کرده، بلکه موفق شده توجه و علاقه مردمان ديگر نقاط جهان را نيز متوجه خود کند. گزارش یک زندگی ـ شماره ۱۰۰ دايره دائوچينيان هيچگونه واژهاى براى ناميدن خدا ندارند. آنان به طور کلى هيچ پندارى از گونهاى که ما درباره خدا داريم ندارند. يعنى نيرویى آسمانى که مىآفريند و خالق همه چيز و همه کس است. البته آنها در اساطيرشان به يک امپراتور آسمانى باور دارند، که او را «شانگ تى» مىنامند اما اين شانگ تى شباهت زيادى به يک امپراتور زمينى دارد. او دربارى آسمانى در اختيار دارد و بارگاه او همانند عکس برگردانى از دربار يک امپراتور زمينى است. چينيان اما به مفهومى باور دارند که آن را «دائو» يا «تائو» مىنامند. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره شماره ١٢١ عفت ماهباز، فراموشم مکنکتاب فراموشم مکن، خاطرات زندان عفت ماهباز با صميميت و علاقمندى نوشته شده و شرح مستندىست از زندانهاى دوران جمهورى اسلامى. اين زندانى سابق از اعضا و هوداران سازمان چريکهاى فدائى اکثريت است و از جمله آن دسته از افرادىست که وابستگى سازمانى خود را فرموش نمىکنند. به قرارى که عفت ماهباز گزارش مىدهد در سلولها دو سفره جداگانه انداخته مىشد و در همه چيز مرزبندى و جدایى وجود داشت. بايد در فضاى تنگ زندان باشيد تا متوجه شويد چنين وضعيتى چه بلائى به سر زندانى مىآورد. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره شماره ١٢٠ بهاره رضایی را میتوان انسان فردا دانستاين هفته درباره دو مجموعه شعر از بهاره رضایى، به نامهاى «درست بايد همين امروز تيربارانم مىکردى؟!» و «خدا خواب تازهاى برايم ديده است» برنامه داريم. بهاره رضایى در اسفند ماه سال ١٣٥٦ در شهر رودسر در شمال ايران به دنيا آمد. بهاره رضایى همانند جهان احمد رضا احمدى و بيژن نجدى جهان کاملا زندهاى ست. اشياء جان دارند و عملکرد دارند، حتى مفاهيمى همانند تنهائى پيکره راستين پيدا کردهاند. در اين مقام مىتوان گفت که اين شاعر يک آنيميست يا جانگراست. از اين نقطه نظر مى توان او را انسان فردا دانست. گزارش یک زندگی ـ شماره ۹۹ مسافر همیشگیدر پايان نوروز سال ۱۳۵۵ از سفر هند و افغانستان به ايران بازگشتيم. در آن موقع هنوز با انقلاب اسلامى چند سالى فاصله داشتيم، اما جو کشور ناراحت و متشنج بود. احساس کلى افراد جامعه ضد آمريکایى بود معنى اين حرف اين است که آمريکایى بودن معناى زشتى پيدا کرده بود. دوستان همچنان پافشارى مىکردند که آرنولد جاسوس است. البته هيچ دليل روشن و مشخصى نيز به دست نمىدادند که چرا چنين فکر مىکنند. چنين بود که ناگهان تصميم گرفتم از کشور خارج بشوم. با خانم نويسنده ـ شماره ۳۲ چگونه مىتوان کتاب نوشتنخستین شرط نویسنده بودن خواندن زیاد است. خود من به مطالعه تاریخ و اساطیر بسیار علاقهمندم و فکر مىکنم تمامى علاقهمندان به نویسندگى باید اساطیر ملل مختلف را بخوانند. اسطورهها نخستین داستانهایى هستند که انسان روایت کرده و بعد این روایتها را نوشته است. اگر اسطورهها را به دقت بخوانید و بررسى و تجزیه و تحلیل کنید متوجه خواهید شد که تمامى داستانهایى که بعدها نوشته شده کم و بیش حداقل به یکى از این اسطورهها شباهت دارد. اسطورهها الگوهایى به دست مىدهند که براساس آنها مىتوان داستان نوینى نوشت. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
از دست ندهید | ||||
صدای طهرون و مرتضی احمدی |
روزمرگی و اندیشه |
همایش فلسفه و سیاست |
داستانی از مندنیپور |
مهرگیاه و جست و جوی ریشهها |