تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

اول باید مردان به دنبال کشف باشند؛ بعد زنان

شهرنوش پارسی‌پور
http://www.shahrnushparsipur.com

اخیراً در یکی از برنامه‌های گزارش زندگی/parsipur/2008/07/post_161.html داشتم راجع به دانشجویانی که خودکشی می‌کنند حرف می‌زدم که بعد بحث را به این‌جا رساندم که در ایران، مردان نگهبان اسافل‌ اعضای زنان هستند.

به این دلیل که در طول تاریخ همیشه به ایران حمله می‌شده و مردان موظف بودند که مراقب باشند ‌زنان دزدیده نشوند و تحت شکنجه قرار نگیرند. لاجرم خودشان آمده‌اند و زنان را شکنجه کرده‌اند‌. یعنی چادر بگذارند و خودشان را زشت نشان دهند، از خانه بیرون نیایند، تکان نخورند و دیده نشوند و خلاصه وضعی ایجاد کرده‌اند که زنان را دچار عصیان روحی کنند.

Download it Here!

در ادامه گفته بودم که مردان باید بروند دنبال کشف و اختراع. یعنی دیگر عصر نگهبانی از اسافل اعضای زنان به پایان رسیده و عصر کشف و ساختن و بنیان چیزهای جدید آغاز می‌شود.

خانم جوانی در بخش نظرات خوانندگان، بدون ذکر نام خود نوشته بود:

«شما به زنان توهین کرده‌اید؛ چون می‌گویید مردان به دنبال کشف و اختراع بروند و وظیفه‌ی ‌زنان، بچه‌داری و تربیت مردان است.»

در جواب ‌باید بگویم که نه عزیزم من، واقعاً چنین نظری ‌ندارم. دست بر قضا وقتی از نظر تاریخی مطالعه می‌کنیم می‌بینیم که زنان مخترعان و مکتشفان بسیار قابل تاملی هستند.

بسیاری از چیزهایی که امروز ما استفاده می‌کنیم، مثل هنر کوزه‌گری مار زنان است. یا اگر بخواهیم کلان‌تر نگاه کنیم، باید به ظرف‌های دست‌ساز اولیه اشاره کنیم. هم‌چنین کشف روش باغ‌داری‌، نخ‌ریسی، پارچه‌بافی و‌... همه هنرهای زنانه است‌.

هیچ جای تاریخ نوشته نشده است که این هنرها زنانه هستند؛ اما ما به راحتی می‌توانیم ‌با مطالعه در روستاها و مناطقی مثل بلوچستان و شهر سوخته که بستر تمدن اولیه در آن‌ها شکل گرفته، مشخص می‌شود که در ان دوران زنان با دست و بدون داشتن چرخ با تعریف امروز سفال درست می‌کردند. همه‌ی این‌ها نشان می‌دهد که زنان اختراعات زیادی داشته‌اند.

اختراع کردن به این معنا نیست که ما حتماً عمل بزرگی انجام بدهیم. اصولاً ساختار انسان بسیار جالب است. برتراند راسل می‌گوید من برای انسان به این دلیل احترام قایلم که وقتی پسر کوچک عازم بیرون از منزل است، یک چتر پیدا می‌کند و با خود می‌برد. این همان چیزی است که ما به آن می‌گوییم روحیه کشف و اختراع؛ یعنی انسان کشف می‌کند که در رابطه با نیازهای محیطش چیزی بسازد.

در خاورمیانه زنان و البته مردان، یک چیزهای مختلفی را کشف کردند‌. در این بین آدم‌های مفت‌خوری بودند که فکر می‌کردند این انتهای ‌دنیاست و از این بیشتر نمی‌توان جلو رفت تمدن این آدم‌های سازنده را تسخیر کردند. عصر کمون اولیه که پر بود از این اختراعات به پایان رسید و عصر برده‌داری آغاز شد.

یعنی من به عنوان زن یا مرد به جرم این‌که می‌ساختم و چیزی را به وجود می‌آوردم، اسیر شدم که تا آخر عمر این را بسازم و بچه‌هایم هم نسل اندر نسل این را بسازند و بدهند دست این آقایان مفت‌خور.

منظورم از آقایان مفت‌خور، مردان نیستند؛ منظورم آن عده مرد‌سالارانی است که همیشه قدرت را به دست می‌گیرند و جلوی رشد جامعه را می‌گیرند. به هر حال این مردسالاران همه‌ی ما را اعم از زن و مرد درگیر کرده و جلوی رشد و توسعه‌ی ما را گرفتند.

در عین حال حملات پی در پی که به ایران می‌شد و باعث می‌شد که مردان کار کشف و اختراع را رها کنند و نگهبان اسافل اعضای زنان بشوند.

این حملات هر بار ما را ۲۰۰-۳۰۰ سال عقب برده و ما را در یک مقطع تاریخی معین مثل خیش‌، گاوآهن‌، اختراع خط و چرخ و آتش درجا زده‌ایم.

تا این‌که در قرن هجدهم،اختراع ماشین بخار سرآغاز اختراعات دیگر برای کشورهای غربی بود. الان به جایی رسیده‌ایم که دارند ‌بدن‌سازی‌ هستند. یعنی وقتی قسمتی از بدن کسی قطع می‌شود، امکان جایگزینی وجود داشته باشد‌.

می‌خواهم بگویم که میدان عمل چه قدر گسترده است. اما ما در ایران هم‌چنان مشغول درجا زدنیم؛ چون نگهبان اسافل اعضا هستیم.

«مردان ما باید عوض شوند» معنی‌اش این نیست که زنان نباید اختراع و کشف بکنند. چرا؛ تمام میدان باز است؛ هم برای زنان و هم برای مردان.

ولی خانمی که این سؤال را از من مطرح کرده است، باید توجه بکند که اگر مرد، اختراع و کشف نکند و در حالت بدوی باقی بماند، زن نمی‌تواند هیچ کاری بکند.

چون مرد از نظر جسمی قوی‌تر از زن است، می‌تواند حرکت شما را کُند کند. ‌من در آینده در مورد این موضوع در اساطیر بحث خواهم کرد و حتماً خودتان هم مطالعه کرده‌اید.

من جداً باور دارم که خط اولیه را زنان به وجود آوردند. پس چرا از دستشان در رفته است؟

چون مرد، قوی‌تر است. نکات مثبت خط را دیده و این که زنان در حال استفاده از آن هستند؛ پس ترتیبی داده که اصلاً زن نتواند خطی بنویسد؛ چه برسد به این‌که از این خط استفاده بکند و چیزی به‌وجود بیاورد.

منظور من این است اگرچه مردان از زنان قوی‌ترند، اگر آماد‌گی ذهنی نداشته باشند‌ که هیچ زنی ‌را به عنوان مخترع و مکتشف قبول کنند، هیچ زنی قادر به اکتشاف و اختراع نخواهد شد و تمام وقتش مجبور خواهد شد در یک دایره‌ی تنگ خانه و بچه را اداره کند.

پس مرد باید عوض شود و به دنبال کشف و اختراع برود. وقتی به دنبال کشف و اختراع رفت، متوجه می‌شود زنی را می‌خواهد که او هم دنبال کشف و اختراع باشد.

در غیر این صورت زن، مثل یک وزنه سنگین به پای مرد آویزان می‌شود و جلوی حرکت و پیشرفت او را می‌گیرد.

مسأله، دوگانه است و فقط به زنان مربوط نیست‌. به همین دلیل است که می‌گویم‌ هم زن و هم مرد باید به دنبال کشف و اختراع باشند. منتها مردان ما باید اول حرکت کنند و به طرف جلو بروند‌.

یادتان باشد آن خانم نویسنده‌ی انگلیسی که هری پاتر را نوشته و الان میلیاردر است، قهرمان داستانش را یک پسر قرار داده است؛ چون به خوبی این روان‌شناسی را درک کرده که اگر قهرمان داستانش پسر باشد، کارش پرفروش خواهد شد. ولی اگر دختر بگذارد مردان را علیه خودش خواهد کرد.

خانم‌ها این نکته را فراموش نکنند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

Man ke az darham barhami va estedlale in matn sargije gereftam....gamoonam chon mard hastam.

-- Shahab ، Sep 17, 2008

می شود خواهش کنم به خاطره گویی تان بپردازید و ما را از موهبت اینهمه ادعای بی معنا و پوچ و بی سروته محروم کنید؟

-- بی نام ، Sep 17, 2008

moteassefaneh, oon neveshteye pedar salaretoon o ba in darham barhami e tojihat e badtar az ozr, kharab tar ham kardin...

-- ayou ، Sep 17, 2008

The most rubibsh feminist article that I have seen in my life.

-- اميد ، Sep 17, 2008

با تشکر از مطلب شما و بیان شیرین همیشگی تان.

-- علی ، Sep 17, 2008

Fekr mikardam be onvane yek mard "negahbani az asafel " behtar ast ya froraftan be khergheye yek danaye kol va bedoone elm o mantegh (dar in neveshteh) be shoaoore hezaran khanandeh toohin kardan?.....Oooom avali ro tarjih midam.
To ra bekhoda khanoome Parsipour shoma chera inghadr khanandehatoono bisavad mipendarid...Sad rahmat be Hojaje Islame vatani.

-- Borzo ، Sep 17, 2008

خانوم پارسی پور-فکرنمی کنید که این عصرعلامه هاست که بسر آمده است. عصر سر کردن توی هر مقو له ای که هزاران نفر بهترومتخصص تراز ما قادرند به آن بپردازندوپرداخته اند. چه خوب بود بجای این همه گسیخته گی بر همان توانایی های حسرت بر انگیز داستانی خودتان تمرکز می کردید وما دوست داران قدیمی ی آثارتان را انقدر متحیر نمی کردید.

-- جواد ، Sep 18, 2008

It is certainly clear that "bee num", "Omid", "ayou" and "Shahab" are all men and with a great degree of male chauvinism in their attitude.

I only wonder what they're doing on a forum like this one where intellectuals with a different attitude are supposed to be participating?

The most interesting comment belongs to "bee num" who appears to be so interested in 'hearing' Ms. Parsipour's memoir but not in reading her comments on things! Could we say these people are here only to hurt Ms. Parsipour? If you do not like to read or hear what she is saying then why waste your time at all?

Sincerely,
D

-- daorgee ، Sep 18, 2008

بسیار زیبا. با سپاس.

-- بدون نام ، Sep 19, 2008

Men are just big kids nothing more... it is our duty to encourage them to go on... when our feminist will understand this that without our encouragment these big kids will destroy the world with their greeds and wars... thanks for this article
a mother

-- بدون نام ، Sep 19, 2008

با گرامیداشت سخنان "a mother" در باره ی کودک بودن مردان، با این که از دید من سخنی بسیار درست است، اما باید بگویم به عنوان مردی feminist روزگار زنان گرامی را نیز چیزی جز این نمی بینم!

امیدوارم این سخنی که رفت برخورنده نباشد اما به گمان من زن و مرد بزرگسال هر دو یشان در بیشتر نمونه ها کودکانی هستند از نظر جسمی رشد یافته اما از نظر روحی و روانی هنوز در کودکی (یا به راستی در نهاد بنیادین) خود باقی مانده. ناهمسویی یا ناهمسانی این دو اما در آنجا است که زنان بیشتر در همان گونه ی مهرورزانه (عاطفی) / خردمندانه (منطقی) / و آفرینشگرانه ی دوران کودکی خود می مانند و مردان در گونه ی سرکش و پر هیاهو و ماجراجو و شاید هم خرابکارانه ی خود و این دو گونه همانطور که در بچگی این دو جنس سازگاری چندانی با یکدیگر ندارد در بزرگی ایشان نیز همچنان به همان ریخت می ماند هر چند که با رفتارهای دیگری بروز می کند.

حتی اگر از دید فرویدیستی هم نگاه کنیم، بیشتر زنها و مردها تا دوران بزرگسالی و حتی پیری خود نیاز کم تر خشنود شده ی خود را به آغوش پدر یا مادر با خود نگه می دارند و چون این را در بزرگسالی از یکدیگر به دست نمی آورند آنگاه بسیاری از ناسازگاریهایشان با یکدیگر آشکار می شود.

با سپاس،

-- شرمین پارسا ، Sep 20, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)