تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
روزهای انتخابات دهمین رئیس جمهور

نگاه نبوی به انتخابات

سید ابراهیم نبوی
ebrahim.nabavi@gmail.com

قرار این بود که یک ماهی زودتر این ماجرا را شروع کنم. یعنی نوشتن درباره انتخابات را و این‌که در یک ستون مشخص و معین هر روز وقایع انتخابات را برای شما گزارش کنم. این کاری است که قرار است در صفحه نگاه نبوی به انتخابات بیاید. البته اسم جالبی نیست، ترجیح می‌دادم از این اسم‌های جینگول مستان مثل «انگشت‌های کبود» یا «صندوق‌های سبز» یا «برگه‌ای که نام تو را بر آن نوشتم» یا «زمزمه وصال» استفاده کنم.

چقدر هم من این کاره‌ام! در هر حال من و سردبیر توافق کردیم اسمش همین باشد که هست. در این صفحه که از امروز تا روز اعلام نتایج انتخابات دایر خواهد بود، برایتان تعریف می‌کنم که در وبگردی و ولگردی‌های انتخاباتی چه چیزهایی را دیده‌ام و چه چیزهایی را شنیدم.

شوخی می‌کنیم، با همه، طرف کسی را نمی‌گیریم، اگر هم خواستیم بگیریم گاف نمی‌دهیم کسی بفهمد، موضع‌گیری‌های شخصی‌مان را بیرون این صفحه می‌کنیم. ببین! من چرا دارم هی می‌نویسم می‌رویم و می‌گوییم و می‌کنیم و می‌زنیم؟ چرا خودمان را مثل ناصرالدین شاه جمع می‌بندیم؟ گفتم ناصر‌الدین شاه، خدا رحمتش کند، گفته بود «روبه‌رو بودن به از پهلو بود» این هم شد شعر؟

این گروه خشن!

یک برادر کرمانشاهی با کلاه کابوی ثبت نام کرد و داغ نبودن ططری را به دل مردم ایران گذاشت. تعدادی از خواهران نیز ثبت نام کرده و حضور خود را حداقل در عرصه ثبت نام نشان دادند. همچنین مردی که خودش را در ترکیبی از پرچم و کفن پیچیده بود و آمادگی خودش را برای مردن، و نه اداره کشور، نشان می‌داد ثبت نام کردند.

حضور تعداد زیادی از داوطلبان با دلیل و بی‌‌دلیل به این مهم اشاره دارد که الکی که نیست انتخابات، یک حساب و کتابی دارد، حالا ما خبر نداریم چه حساب و کتابی دارد، آن مسأله‌ای دیگر است.


مردی با کلاهی بر سر آمده است، او نوید فضایی تازه و غیر ممکن را به ما می‌دهد

میرحسین، دیرحسین، گیرحسین

بالاخره میرحسین موسوی شنبه ثبت نام کرد. او اولین نامزد ریاست جمهوری است که جرأت کرده است جلوی بقیه مردم دست زنش را بگیرد و ممکن است به خاطر داشتن رابطه مشروع با همسرش رد صلاحیت بشود. میرحسین موسوی به اشکال مختلفی در این روزها شناخته شده است.

دیرحسین موسوی: به خاطر واکنش‌های تأخیری و بیست سال فاصله با تاریخ
گیرحسین موسوی: به خاطر این‌که سوزنش روی امام خمینی گیر کرده و تا تمام رأی خودش را از دست ندهد ممکن است ول‌کن معامله مربوطه نباشد.

پیرحسین موسوی: به خاطر این‌که از بچگی این کاره بوده و هنوز همه فکر می‌کنند جوان است، در حالی که همه یادشان است که وقتی جوان بودند او چهل، پنجاه ساله بود، حالا هم که همه پیر شدند او همچنان چهل، پنجاه ساله است.

میرحسین موسوی در سه سخنرانی انتخاباتی آخرش به نفع بسیج موضع گرفت، به نظرم می‌خواهد شوخی شوخی کاری کند که سر احمدی‌نژاد به دست بسیج برود زیر آب، حالا هی آب بخور، هی آب بخور!


دستش بگرفت و پابه پا برد / عکس: قلم

صدا و سیمای ما حق مسلم ماست

صدا و سیما خیلی بامزه شده، از طرفی تصویری کاملاً قدیمی از موسوی درست کرده انگار که احمدی‌نژاد است و سعی می‌کند با اطلاع کامل از نفرت مردم از احمدی‌نژاد، موسوی بیست سال قبل را نشان بدهد.

از طرفی سعی می‌کند چهره احمدی‌نژاد را کاملاً شبیه خاتمی نشان بدهد، انگار مسئول اتفاقات این چهار سال گذشته مهدی کروبی بوده. هیچ خبری از دیگران نیست، محمود ترکیبی است از نلسون ماندلا و زورو میرحسین، معاون اجرایی امام خمینی است.

نگاه راست نبوی به انتخابات

ببین! اصولاً قضیه این‌طوری نیست که نگاه من به انتخابات راست است یا چپ است، با چشم راست می‌بینم، یا با چشم چپ، یا اصلاً چپ‌بینی دارم و لوچم. نه، اصلاً مسأله این نیست. طبیعی است که من یک جور خاصی می‌بینم و طبیعی است که این نگاهم را هم ممکن است تبلیغ هم بکنم، البته گول می‌زنیم داداش!

شما می‌گویید که چون نمی‌خواهید طرفدار اصلاح‌طلبان باشید به همین دلیل توپخانه‌تان را شلیک می‌کنید علیه آن‌ها، و بعد هی غش می‌کنید به سمت راست، خب، حالا که یاد گرفتید به این خوبی غش می‌کنید، حداقل هفته‌ای دو روز هم غش کنید سمت چپ، آسمان خدا که زمین نمی‌آید، بالاخره همیشه شعبون یک بار هم کروبی!

ما دوتا داداشیم، بعداً به هم...

دو نامزد اصلی اصلاح‌طلبان یعنی مهدی کروبی و موسوی دو‌ تایی برای شورای نگهبان نامه نوشتند و دو تایی در اشکال مختلف رفاقت‌شان را به هم اعلام کردند. البته طرفداران‌شان از زیر میز گاهی لنگ و لگدی به هم پرت می‌کنند ولی در چهره‌ها لبخند هویداست.

موسوی گفت: «شیخ مهدی کروبی از دوستان ما است که با حق کامل به صحنه آمده است، ما با هم در تماسیم و بالاخره در این تماس‌ها باقی ماندن ما در صحنه و یا مسایل دیگر حاصل خواهد شد.»

من گاهی اوقات شک می‌کنم که یا این دو تا اصلاح‌‌طلب نیستند، یا دروغ می‌گویند و نمی‌خواهند رئیس جمهور شوند، وگرنه چطور ممکن است دو تا آدم به این گندگی هم اصلاح‌طلب باشند، هم موقع انتخابات عاقلانه رفتار کنند. برو برو اسفند بیار دود کن چشم نخورند اجماعاً!


علیرضا زاکانی، نماینده تهران

سخنان گهربار، اظهارات شرربار

مثلاً مارادونا گل می‌کند، یک باره آرژانتین پر می‌شود از فوتبالیست توپ، چه با دست گل بزنند چه با سر و چه با پا، یا مثلاً کیارستمی «خانه دوست کجاست» را نشان می‌دهد و تبدیل به یک کارگردان جهانی می‌شود، یکباره می‌بینی از هر خانه‌ای در ایران یک ژان لوک گودار سبز می‌شود و انگار لومیر بچه لواسان بود و آیزنشتاین بچه سولقان.

یا مثلاً می‌بینی مارکز به عنوان رمان‌نویس آمریکای لاتینی شناخته می‌شود و یک باره هزار تا رمان‌نویس غول از بولیوی و آرژانتین و کلمبیا و همه جا جز ونزوئلا و کوبا سبز پررنگ می‌شوند. نیکوست و اسباب بسی شادمانی!

اما از آنجا که همه چیزمان به همه چیزمان اصابت می‌کند، اپیدمی در کشور ما با اظهارات احمدی‌نژاد آغاز می‌شود، یعنی یک نفر وقتی شروع می‌کند به گفتن حرف‌های نامربوط و بی‌سر و ته و بدون دلیل یک باره «نامربوط‌گویی ملی» اپیدمی می‌شود. بدون توضیح بیشتر، که تازه تا این جا هم زیاد است، اظهارات دو روز قبل آقای زاکانی، نماینده تهران، رفیق شفیق رئیس جمهور را بدون هیچ توضیحی که شیرینی کلام وی را از بین ببرد، مرور می‌کنیم.

اصلاحات لایه لایه و پیچیدن پرونده

زاکانی گفت: «اصلاحات در لایه‌های اولیه خود گیر کرد، وگرنه باید پرونده اسلامیت نظام را به نفع جمهوریت می‌پیچیدیم.» (‌شغل: نسخه‌پیچ) وی اضافه کرد: «جریان دوم خرداد پس از مدتی نه‌تنها به چیزی دست نیافت بلکه یک سرخوردگی اجتماعی سنگینی را نیز برجای گذاشت و زمین سوخته را تحویل داد.» ( شغل: مسئول حراست و بهداشت مدرسه)

وی گفت: «اصلاح‌طلبان می‌خواستند کشور را به سمتی سوق دهند که ماحصل آن این باشد که ایران به یک بازیگر همراه ارکست جهان تبدیل شده و نظام سلطه و سلسله مراتب مذکور را بپذیرد.» ( کلمه ارکست توسط زاکانی گفته شده، توسط تدوینگر و مسئول دفتر و خبرنگار و مدیر خبرگزاری و تدوینگر خبرگزاری هم دیده شده و تائید شده است.)

وی با چشمانی تنگ تاریخ را مرور کرده و افزود: «در کتابی که توسط اصلاح‌طلبان منتشر شد هیچ نامی از امام نمی‌شنوید بلکه فقط دکتر مصدق در کنار جمهوری ‌اسلامی ایران ذکر شده که آن هم به این صورت است که مصدق صلح‌جو و جمهوری‌اسلامی ستیزه‌جو است.» ( شغل: مسئول پرونده)

زاکانی اضافید: «آقای سروری تعریف می‌کرد که وقتی به خانه چه گوارا رفته بودند از وی سوال می‌شود از کجا آمده‌اید و وقتی آقای سروری می‌گوید از ایران، طرف مقابل می‌گوید احمدی‌نژاد یک سوپرمن است. احمدی‌نژاد سوپرمن است چون حرف‌های انقلاب را می‌زند.» ( شغل: مردی که نمی‌داند سوپرمن کیست و او را با فیدل کاسترو عوضی گرفته است.)

زاکانی با لگد زیرآب مشایی را زد و گفت: «مشایی را انشاءالله خود آقای رئیس جمهور کنار بگذارد؛ چرا که خبط و خطا بودن مسیر مشایی اظهرمن‌الشمس است.» این نماینده گفت: «هاشمی رفسنجانی به محسن رضایی گفته است که اگر یک میلیون رأی از احمدی‌نژاد کم کنی باز هم مفید است.»


محمود احمدی‌نژاد شناسنامه‌اش را پیدا کرد

احمدی‌نژاد ثبت نام کرد

محمود احمدی‌نژاد همراه با همه مردان رئیس جمهور از جمله هاشمی ثمره، سعیدلو، مشایی، الهام، کلهر و مقادیر متنابهی از معاونین و وزرا به ستاد انتخابات وزارت کشور رفت و ما را در غمی جانکاه فرو برد، و این شتری است که در خانه همه می‌خوابد.

پس بدانیم و هشیار باشیم که خواهد آمد، گل یاسی که به گدا نخواهد داد، هیچ، احتمالاً زن زیبای جذامی را دو تا توسری هم خواهد زد. براساس یک ارزیابی اولیه، همراهان رئیس جمهور دو گروه بودند، یک بخش از آنان ستاد تبلیغاتی احمدی‌نژاد را اداره می‌کنند و دوم کسانی که انتخابات سالم و عادلانه و درست را برگزار می‌کنند.

احمدی‌نژاد گفت: «کسانی که می‌خواهند بنده را معرفی کنند حق ندارند بزرگنمایی کنند.» این در حالی است که آگاهان معتقدند اگر کسی این رئیس جمهور را بدون بزرگنمایی معرفی کند، احتمالاً شخص مورد نظر دیده نمی‌شود.

در این دیدار هفت نفر به دلیل هیجان ناشی از شنیدن حرف‌های رئیس جمهور سکته کردند. رئیس جمهور گفت: «من برای تبلیغات هیچ منابع مالی ندارم.» با این گفته مردم مطمئن شدند که سیاست رئیس جمهور احمدی‌نژاد مبنی بر گفتمان «صداقت به جان عمه‌ام» ادامه خواهد داشت.


اعلمی هستم از تبریز

اکبر اعلمی که شعارش را «بازیابی شکوه ایرانی و احیاء حقوق اقوام» تعیین کرده است و به نظر می‌رسد قصد دارد آرای تمام تبریز و اردبیل و جاده‌های اطراف را به حساب خودش بریزد، روز جمعه ثبت نام کرد و پس از ثبت نام از دیدن میکروفون شگفت‌زده شد و گفت:

«دیدن این تعداد خبرنگار آدم را به شوق می‌آورد، به بیان دیگر باورنکردنی است فردی که هشت سال نماینده مجلس بوده و پس از اعلام کاندیداتوری این همه مورد بی‌مهری قرار گرفته است اکنون در جمهوری اسلامی توانسته است صاحب میکروفن شود!»

صاحب میکروفون شدن اعلمی را به کلیه همشهریان، دوستان و غیره تبریک می‌گوییم، در ساده‌ترین شکل اگر موسوی هم مثل اعلمی ترک نبود، حتماً به او رأی می‌دادم، ولی الآن دارم روی احمدی‌نژاد هم فکر می‌کنم، بالاخره احمدی‌نژاد خودش هم ترک نباشد، مدتی شهر اردبیل را از بین برده است و رد پایش در آنجا دیده می‌شود. وی گفت:

«عملاً این شورای نگهبان است که با اعمال نظارت استصوابی‌، امور کشور را اداره می‌کند.» وی توضیح نداد که با وجود اطلاع از این موضوع چرا می‌خواهد رئیس جمهوری شود که شورای نگهبان اداره‌اش می‌کند.

جالب ترین جملات تکان دهنده این نامزد شدید ریاست جمهوری چنین است: «باید بگویند آیا من از نظر قد کوتاه‌تر از احمدی‌نژاد هستم یا از نظر تحصیلات و سوابق انقلابی و غیر انقلابی از ایشان کمترم.» وی چنگ و دندانش را نشان داد و گفت: «من با چنگ و دندان آمده‌ام از حق خودم در ورود به انتخابات دفاع کنم.»

نگاه نبوی به انتخابات از چپ

در حقیقت مطلبی که امروز خواندید پیش درآمدی بود بر آنچه روزهای دیگر خواهید خواند، ۳۱ روز دیگر تا انتخابات مانده است، ما از روزهای دیگر قطعاً از تصاویر، فیلم‌ها، و لینک خبرها برای این صفحه استفاده می‌کنیم و ابراهیم نبوی شما را در جریان خبرهای جدید انتخابات خواهد گذاشت.

لطفا نظر بدهید

از همه دوستان و خوانندگان زمانه می‌خواهم نظرات‌شان را در مورد این صفحه بنویسند، مهم نیست مثل ما فکر نمی‌کنید، مهم این است که فکر می‌کنید.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

جناب نبوی گل سلام و مخلصیم و خسته نباشی
تلاش مشهود شما برای رفتار مدرن ژورنالیستی را تحسین می‌کنم. دلم برایتان تنگ شده شدید. نظر می‌دهم تا یک‌وقت خدای‌ناکرده از آن دسته‌یِ «فکر می‌کنید» بیرونم نگذارند. اما نظراتم در مورد صفحه‌تان که بی‌شک موجب رشد و بالندگی آن خواهد بود از این قرار است:
1- پیشنهاد می‌کنم سعی بفرمایید که طنزش به هجوش بچربد.
2- توصیه می‌نمایم که دور و بری‌هایِ آقایان کاندیداها و ایضاً حضرات تحریمی که حقیر از قماششان بوده تا پریروز را نیز بی‌نصیب نگذارید.
3- مستدعی است به جای «ترک» بفرماييد «آذری»
4- سلام مخصوص بنده را خدمت ملا حسنی برسانید.
زیاده عرضی نیست.
قربانت

-- سامان ، May 10, 2009

خوشحالم دوباره تو زمانه طنز مینویسی.
اگه برنامه فایل صوتی هم داشت خوب بود.

-- یه نفر ، May 10, 2009

ما که مثل شما فکر نمی کنیم.ولی اگر ضد شما فکر کردیم چه بایدکرد.

-- شهرام دشتی ، May 10, 2009

خیلی ممنونم آقای نبوی
حالا روزای دیگه اگر تشکر منثور نکردیم بدون که تو دلمون تشکر می کنیم

-- مهدی ، May 10, 2009

سلام نبوي جان . خوب پيله ميكني دوستت داريم چون خودت به تنهايي يه گردان اصلاح طلبي. اينجور سبكي جالبه مخصوصا شوخي جالب با موسوي منو روده بر كرد.كمي بيشتر اقايان ناظرين انتخاباتي رو حال بده

-- Aref ، May 10, 2009

با سلام
در حمایت از میر حسین موسوی جالب ترین طنز را خواندم
با تشکر

-- رضا حسینی ، May 11, 2009

آقای نبوی عزیز، فقط اینجا را تبدیل به ستاد موسوی نکرده بودید که الان کردید. دست شما درد نکند. پاینده باشید

-- Esmail ، May 11, 2009

کاملا با نوشته جناب سامان موافقم البته به جز سه خط اول.

-- شبیر ، May 11, 2009

با سلام:
خيلي كم پيداييد.
قشنگ بود مثل خودتون لطفا فايل صوتي يا تصويري هم بذاريد

-- saeed ، May 11, 2009

داور خان طنزت برگشته یعنی نو شده نسبت به آونچه تو روز می نویسی .خیلی حالیدیم.اگه مثل انشاء روخونی کنی و فابل صوتی اش را هم بزاری من دانلود می کنم می ریزم تو موبایلم و به همه هم ولایتی ها می دم گوش کنند حالشو ببرند

-- رامینی ، May 11, 2009

نبوی جان
بسی سلام گرم. از خواندن مطلب کلی محزوز شدم.
در این گیر و دار نمیدونم اصلاح طلبا چی شدن. این بقیه که از اول تکلیفشون روشنک بود (از کرگی و دم و غیره!).
اصلاحیا اما به نظرم تو صف سلمونی باشن که صد البت این هم هنری است (با دلاکی ملت را سر کار گذاشتن رو میگم).
باقی بقایت؛ کاتب ... خواننده ی الباقی نامه هایت.

-- علی‌ ، May 11, 2009

لطفا در نوشته هایتان به اقوام توهین نکنید. در ضمن همان واژه ترک درست است.

-- Hamid ، May 11, 2009

عالي بود همانند مصاحبتون با روزنامه اعتماد

-- كاوه ، May 11, 2009

خوشحالم که باز تو زمانه مینویسی، دیگه هر روز 2 جا (زمانه و روز) میشه مطالب قشنگت رو خون !!!
راستی با این سری نوشته هات دوباره زمانه رو پر بیننده می کنی !!!

-- پویا ، May 11, 2009

خیلی هوشمندانه داری عقیده ات درخصوص شرکت در انتخابات رو با استفاده از جذابیت طنزت بصورت غیرمستقیم به مردم منتقل می کنی.
ولی به هر حال من در انتصابات شرکت نمی کنم چون از این انتصابات هر چی بیرون بیاد نتیجه اش تداوم حکومت اسلامی است.
تمایل دارم تحلیلت رو از حکومت ایران و دلایلت برای شرکت در انتخابات بخونم هر چند پیشتر مطالبی نوشته بودی که به نظر کمی سطحی میومد

-- مجید ، May 11, 2009

با سلام و خسته نباشي به آقاي نبوي عزيز
ضمن تشكر از نوشته خوبتان، مي‌خواستم نظر شخصي‌ام را در باره انتخابات و كانديداها بنويسم
1- من در 1376 در انتخاب اول خاتمي به مانند بسياري ديگر با هزار اميد و آرزو نه تنها شركت كردم بلكه در ستادهاي خاتمي فعاليت داشتم. در انتخاب دوم تنها در ساعت پاياني و به دليل اندك اميدي كه فكر مي‌كردم مي شود به خاتمي داشت بالاخره راي دادم.
در سال 84 با اين تحليل كه:
هاشمي اگر پيروز شود مرحله تثبيت انقلاب تكميل مي شود و در نتيجه رسيدن مردم به آزادي را به تاخير مي‌اندازد. اما اگر احمدي نژاد بيايد با خرابكاري اين روند را تسريع مي‌كند كه البته تا اندازه‌اي همين كار را هم كرد ولي شرايط سياست بين‌الملل به سمت و سويي رفت كه قدرتهاي بزرگ و اسراييل بيشتر از اين وضعيت به نفع خود استفاده كردند و در نتيجه چيزي نصيب مردم نشد.
اما اين انتخابات
از اينكه قبلا گفته بويد كه اعتقاد داريد بايد در آن شركت كرد.
مي‌خواستم بدانم اگر شركت كنيم به چه كسي بايد راي داد نه اينكه نظرتان را بخواهم بلكه به اين دليل كه با نگاهي به كانديداها چه برداشتي مي‌توان از شرايط داشت.
ميرحسين موسوي را خوب شرح دادي
خود من از اينكه اين بابا اين قدر به خميني و اعتقادش به ولايت فقيه حرف مي‌زند يه جوري مي شم. در نتيجه واقعا معلوم نيست حتي با انتخاب وي چه بلايي سر اين مردم خواهد آمد.
اما كروبي
قبل از هر نكته‌اي بايد شگفتي خود را از يك مسئله عنوان كنم. شخصا به بسياري از موضع‌گيريهاي عباس عبدي را با توجه به شناختي كه از اوضاع سياسي ايران دارم معتقدم ولي نمي‌توام به درستي حمايت ايشان را از كروبي درك كنم. البته مي‌توانم حدس بزنم كه وي چرا اين كار را كرده است. در مورد دكتر سروش نيز با اين فرق كه ايشان را صاحب صلاحيت در اظهار نظر سياسي نمي‌دام نيز همين مسئله صدق مي‌كند. در نتيجه اگر به طيف وسيع و نا همگون حمايت كنندگان كروبي بنگريم اين نكته دستگيرمان مي‌شود كه بيشتر از بغض ديگران به اين عرصه آمده‌اند
فكر مي‌كنم تنها چيزي كه كروبي را شاخص مي‌كند به تعبيري صداقت وي است ولي آنچه كه حتي صداقت وي را نيز زير سوال مي‌برد ميل زياد به قدرت است كه آشكارا در رفنارش هويداست.
محسن رضايي و اعلمي را نيز اصلا قابل ذكر نيستند.
اما با انتخاب احمدي نژاد خدا به اين مردم مستاصل رحم كند.
چرا گفتم مستاصل، براي اينكه اساسا فكر مي‌كنم بسياري از مردم از فرط استيصال همواره در انتخابات شركت مي‌كنند ....

-- امير ، May 11, 2009

aghay nabavai hatman etlah darid ke danshjoyan dar iran az montaghab shoma (mosavi) raghe be holokast irani 67 soal kardand nazer shoma raghr be in koshtar chist?

-- arad ، May 11, 2009

نبوی جان هر کی دوست داری بی خیال این موسوی شو.
لطفا از کروبی حمایت کن. شک ندارم اگر موسوی به مرحله دوم برود باز هم همگان افسوس پیروزی راحت احمدی نژاد بر او را می خوریم. نمی دانم الگوی زیست مسلمانی رو خوندی؟ از رو تعلیمات دینی دبیرستان کپی کرده.

-- نیما ، May 11, 2009

aghaye nabavi ye aziz,
kheili khoshhalam ke baad az saalha vaghti matalebetoon ro mikhoonam ,nakhodagah yaade sotoone panjom mioftam.khoshhaalam ke neweshtehatoon gotdarte oon rooz ha ro peyda karde.
payandeh bashid.

-- parisa ، May 11, 2009

ما باید این دوره سعی کنیم به احمدی نژاد رای بدهیم و بعد هم تلاش کنیم به عنوان جانشین رهبر برای ایران قوی تلاش کند. میرحسین تازه از خواب کهف بیدار شده .و کروبی برای دور بعد هم شانس دارد.

-- سادغ ، May 11, 2009

aghaye nabavi ye aziz,
kheili khoshhalam ke baad az saalha vaghti matalebetoon ro mikhoonam ,nakhodagah yaade sotoone panjom mioftam.khoshhaalam ke neweshtehatoon gotdarte oon rooz ha ro peyda karde.
payandeh bashid.

-- parisa ، May 11, 2009

سلام. از گنجی خبری نیست. روزه سکوت گرفته ؟ بالاخره بر می گردد یا نه ؟ فکر کنم در مصاحبه اخیر کنایه اتان به او بود. نه؟

-- سید علی ، May 11, 2009

merci merci

-- بدون نام ، May 12, 2009

خیلی وقتی بود از شما نخونده بودم لذت بردم یاد سالهای بعد از دوم خرداد افتادم
امیدوارم بتوانید طوری بنویسید که بتوانید بیشتر مردم را پای صندوقها بکشانید چون علیرغم خیل تحریمیها معتقدم که این رژیم فقط با آمدن خیل ساکتین پای صندوقها میتواند اصلاح شودهمانطور که بعداز دوم خرداد تاحدودی شد و به کسانی که همچنان به تحریم معتقدند میگویم که این رژیم نیازی به آرای بالاندارد به کشورهای خارجی دل نبندیدکه آنها فقط منافع خود و ملتشان را میخواهندهرموقع توانستید راهی بیابید که خیلی از اینها که بخاطر منافع شغلی شخصی تحصیلی رای میدهند در تحریم شرکت کنند آنموقع تحریمتان کارساز است وگرنه تحریمتان مانند بیست و چندسال گذشته بی اثرخواهد بود

-- کوششکار ، May 12, 2009

اگر بخوام نسبت به شما خیلی خوش بینانه قضاوت کنم باید بگم شما آدم کم حافظه ای هستید به این دلیل که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی را (موسوی)بعنوان کاندیدائی که قرار است جامعه را به آزادی برساند معرفی میکنید و از او انتظاراتی دارید که اصلا با سابقه وکاراکتر این آدم سازگاری ندارد. البته عرض کردم این در صورتی است که آدم بخواد اظهارات شما را کاملا خوش بینانه مورد قضاوت قرار بدهد.با پوزش فراوان باید بگم که در باره شما جدا شدگان از جمهوری اسلامی باید محتاط بود

-- بدون نام ، May 19, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)