تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
از این ستون به آن ستون - برنامه شصت و هفتم

وزیر فقط بیست دقیقه در می‌زند

سید ابراهیم نبوی
nabavi@radiozamaneh.com

برنامه این هفته «از این ستون به آن ستون» را با دو هفته تاخیر تقدیم می‌کنیم با خبرهای عل اصغر از دگولس پرس: دکترای وزیر کشور تقلبی از آب درآمد، تعدادی دانشجو به دلیل کمبود بهانه به‌خاطر زدن کراوات احضار شدند، فیلم ایرانی در جمهوری آذربایجان ممنوع شد، شیخ قطری لامبورگینی‌اش را برای تعویض روغن به لندن فرستاد، ترکیه خواهر ایران شد، رحیم صفوی می‌خواهد ۲۰۰ هزار شهید بدهد، ۱۸۸ فلسطینی از ترس حماس به اسرائیل فرار کردند، اخراج حسن مددی؛ دختر دانشجو مقصر و حسین رضازاده المپیک نرفت.

همچنین در این برنامه عل اکبر خوشحال گزارش سوزناکی از ممنوعیت تصویر محمدرضا گلزار تقدیم کرده و در پایان گزارش ویژه ما را از اجلاس غیرمتعهدها می‌خوانید.

Download it Here!

خبرهای هفته

با سلام، اینجانب عل اصغر از دگولس پرس خبرهای هفته گذشته ایران و جهان را به سمع و نظر شما می‌رساند.


کردان در آکسفورد از دریافت دکترای افتخاری تشکر می‌کند. (عکس از فوتوشاپ)

دو تا وزیر و نصفی
سه وزیر پیشنهادی کابینه محمود نفتی یعنی وزیر راه و تصادفات، وزیر کشور و تخلفات و وزیر اقتصاد و تورم از سوی محمود نفتی به مجلس معرفی شده و مجلس هشتم پس از بررسی وزرای معرفی شده به این نتیجه رسید که آنها صلاحیت کافی برای این وزارتخانه‌ها را ندارند، به همین دلیل به آنها رای اعتماد داد.

روح‌الله حسینیان، نماینده ترسناک مجلس به مدرک دکترای افتخاری علی کردان از دانشگاه آکسفورد گیر سه پیچ داد و آن را تقلبی دانست. اما علی کردان به جان مادربزرگش قسم خورد که مدرک تحصیلی را دانشگاه آکسفورد به زور به او داده است. دانشگاه آکسفورد نیز اعلام کرد که چنین فردی از آن دانشگاه هیچ مدرکی نگرفته است.

علی کردان نیز دانشگاه آکسفورد را به همدستی با اسرائیل و دخالت در مسائل داخلی ایران و همکاری با سی‌آی‌ای متهم کرد. سرانجام با دادن رای اعتماد مجلس به سه وزیر پیشنهادی محمد نفتی، استاد حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان به شدت به رئیس جمهور حمله کرد.

دفتر رهبری هم از محمود نفتی حمایت و پوز شریعتمداری را زد و اعلام کرد: نقل قول خلاف از سوی رئیس جمهور هیچ اشکالی ندارد، حتی گاهی لازم است. حسین شریعتمداری هم گفت: فیس س س س... ببخشید

واکس، اتو، کراوات، نابود باید گردد
۳۲دانشجوی پزشکی دانشگاه شیراز به دلیل زدن کراوات به کمیته انضباطی دانشگاه شیراز احضار شدند. برخی از آنان متهم‌اند که علاوه بر این‌که کراوات زده‌اند، کت و شلوار اتو کشیده و تمیز پوشیده و از ادوکلن نیز در ملاء‌عام استفاده کرده‌اند.

کمیته انضباطی دانشگاه شیراز اعلام کرد: مشکل ما فقط استفاده از کراوات نیست، مشکل ما این است که چرا این دانشجویان تمیز بودند و حتی کفش‌شان را هم به نشانه دشمنی با نظام جمهوری اسلامی واکس زده بودند. این دانشجویان تعهد کردند که از این پس با چفیه، پیراهن بدون اتو و حتی الامکان گیوه به دانشکده پزشکی بروند.

الهام این وری، الهام اون وری
دولت الهام علی‌اف، رئیس جمهور مادام‌العمر آذربایجان که هفته پیش مورد الهام شدید قرار گرفته بود، اعلام کرد که پخش سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی در این کشور ممنوع است. این دولت اعلام نکرد که پخش آثار تبلیغاتی یا کارهای دیگر تبلیغاتی دولتی در آذربایجان ممنوع است. آگاهان تذکر دادند، پخش فیلم‌های ایرانی در خود ایران هم ممنوع است.

ببین چه می‌کنه این فردوسی‌پور
آقام عادل فردوسی‌پور، گزارش‌گر فوتبال که کلیه اطلاعات را در مورد عمه، خاله، پسرخاله، دختر کوچیکه عموزاده همسایه کلیه بازیکنان فوتبال کلیه تیم‌های جهان در اختیار دارد، برای دومین بار به عنوان برترین گزارش‌گر فوتبال ایران انتخاب شد.


تعدادی اتومبیل، یک قصر و شیوخی که خوابیده‌اند.

تعویض روغن با اعمال شاقه
یک شیخ قطری ماشین لامبورگینی خود را برای تعویض روغن با هواپیما به لندن فرستاد. این شیخ قطری گفت: اگر ماشین من تعویض روغن بشود می‌توانم با سرعت 300 کیلومتر در عرض هفت دقیقه از شمال قطر به جنوب آن بروم. رکورد قبلی متعلق به برادر همین شیخ قطری است که با یک اتومبیل فراری توانست در عرض نه دقیقه از شمال قطر به جنوب آن برود.

ترکیه خواهر ماست
محمود نفتی اعلام کرد که ترکیه کشور دوست و خواهر ماست. آگاهان اعلام کردند که علت این امر بروز نارضایتی در ایران در قالب اشارات تلویحی یا تصریحی یا تشریحی در مورد خواهر مقامات بوده که فعلا به کشور دوست و خواهر حواله شده است.

رحیم‌صفوی می‌خواهد ۲۰۰ هزار شهید بدهد
رحیم‌صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران و مسوول تولید انبوه شهید و جانباز در ارتش ایران اعلام کرد: ایران تحمل دادن ۲۰۰ هزار شهید را دارد، اما دشمنان ما حتی تحمل کشته شدن چهار پنج هزار نیرو را هم ندارند.

رحیم‌صفوی گفت: شهدای عزیز پسر عمه و پسر عموی ما که نیستند، بلکه پسر عمه و پسر عموی دیگران هستند و به همین دلیل ما برای دادن هر تعداد شهید آمادگی داریم. وی گفت: ممکن است خانواده‌های شهدا از شهادت عزیزان‌شان ناراحت بشوند، اما ما اصلا در مسائل خانوادگی آنان دخالت نمی‌کنیم.

هم‌زمان با این موضوع جناب سرهنگ قذافی به ایران توصیه کرد از سرنوشت عراق پرهیز کند. ایران هم پرسید: چرا؟ مگه عراق چیزی شده؟ ما که خبری نداریم.

چند خبر دیگر
به دنبال اوج‌گیری درگیری میان دو گروه فلسطینی فتح و حماس ۱۸۸ نفر از اعضای هوادار جنبش فتح، از دست حماس فرار کرده و به اسرائیل پناه بردند. محمود عباس از اسرائیل درخواست کرد، مواظب این افراد باشند که وقتی برگشتند بتوانند به مبارزه با اسرائیل و حماس ادامه دهند.

در ادامه ماجرای «سکس اند یونیورسیتی» در دانشگاه زنجان، حسن مددی معاونت این دانشگاه در امور تجاوز که در حال اقدامات سکسی عبادی نسبت به یک دانشجو بازداشت شده بود، از دانشگاه اخراج و دختر دانشجویی هم که در حال تجاوز فرار کرده بود، مقصر شناخته شد.

دادگاه اعلام کرد، جرم متجاوز این بود که می‌خواست به دختر دانشجو تجاوز کند و جرم دختر دانشجو هم این بود که نمی‌خواست مورد تجاوز قرار بگیرد.

حسین رضازاده، قهرمان وزنه‌برداری کشور که هفته قبل به‌طور ناگهانی، در عرض اوچ ثانیه از شرکت در مسابقات المپیک پکن کناره‌گیری کرد، اعلام کرد: خانواده‌ام گفتند کناره‌گیری نکن، برو پکن شاید نظر خدا عوض شود. اما دفتر خواوند متعال اعلام کرد مسائل آقای رضازاده به این دفتر مربوط نیست و به دفتر حضرت ابوالفضل مربوط است.

خبرهای ما در اینجا به پایان رسید.

عشق را ممنوع التصویر کردند

آی آدم‌ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر تصویر او را کرده است، ممنوع
می‌دانید؟

آغاز گزارشی با یک شعر احساسی نشانگر وخامت حادثه است. حادثه‌ای که دیروز قلب سینما را نشانه رفت و تکان داد. محمدرضا گلزار ممنوع التصویر شد. این خبری بود که در تمام شهر به یک‌باره طنین افکند، پنجره‌ها بسته شد، ابری سیاه جلوی خورشید را گرفت و صاعقه‌ای به ناگهان خبر از توفانی داد که در راه است. مگر محمدرضا گلزار چه کرده بود؟


یک عکس تمام تیپ از محمدرضا گلزار

اگر چه شایعاتی بر سر زبان‌هاست که علت ممنوع التصویر شدن محمدرضا گلزار به‌خاطر این است که وی با پلیس دبی کتک‌کاری نموده است، یا این‌که گفته شده است او درخواست پول زیادی برای بستن قرارداد فیلم کرده است، اما به نظر نمی‌رسد که نظر بزرگان سینما و به‌خصوص منتقدان و نویسندگان سینما از جمله مدیریت محترم ماهنامه سینمایی فیلم یعنی هوشنگ گلمکانی و مسعود مهرابی چنین باشد، بلکه، علت ممنوعیت تصویر این ستاره درخشان آسمان سینمای ایران فقط و فقط «تیپ» است.

تیپ محمدرضا گلزار به گفته شاهدان عینی چنان کلاس بالایی داشت که حتی کت و شلوار محبوبی مانند هاکوپیان که هر قطعه آن چند صد هزار تومان است، از محمدرضا گلزار برای مدل لباس استفاده کرد.

کارشناسان معتقدند تیپ محمدرضا نه تنها از لئوناردو دی کاپری یو، براد پیت، جانی دپ و جرج کلونی چیزی کم ندارد، بلکه اگر موهایش را توی صورتش بریزد و زیر لب آن را فوت کند، عکس بسیار جذابی خواهد شد.

محمدرضا گلزار که هفته قبل طی یک حادثه دردناک ممنوع التصویر شد، نه تنها بازیگری بزرگ و معروف، بلکه یکی از خوانندگان گروه سرشناس آریان بوده و مهم‌تر از همه این‌که فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک است و جزو نخبگان و دانشمندان کشور به شمار می‌رود.

محمدرضا گلزار در فیلم‌های عظیمی همچون «سام و نرگس» (درام خانوادگی بدون صحنه‌دار)، «زمانه»، «شام آخر» (درام خانوادگی)، «بالای شهر، پایین شهر» ( ژانر اجتماعی)، «چشمان سیاه» (عشقی با صحنه‌های فوق احساساتی)، «بوتیک»، «کما» و «سیزده گربه روی شیروانی» بازیگری نموده و خودی نشان داده است. به‌طوری که حالت عابدفریب چشمان او همواره در پوسترهای سردر سینما چشم‌ها را خیره کرده است.

از هنرهای این ستاره بزرگ کم گفته‌ایم، اگر نگوییم که وی در مورد موسیقی اگرچه صدایش به شهرام ناظری و شجریان نمی‌رسد و مثل آنها چه‌چه ‌نمی‌زند، اما صدای بسیار گرمی داشته، علاوه بر خوانندگی در نواختن گیتار، ارگ (برای عروسی و به‌طور جداگانه) و پرکاشن (در ایران تنبک) مهارت دارد.

واقعا چرا محمدرضا گلزار ممنوع التصویر شد؟ آیا جز این بود که وی از ستارگان محبوب بوده و هرجا می‌رفت زنان و مردان از او امضا و عکس می‌گرفتند؟ حالا زنان را فرض کنیم برای خوشگلی، ولی آیا مردان به‌خاطر هنرش از او عکس نمی‌گرفتند؟

گزارش‌گران از وب‌سایت الکترونیکی او، دبلیو سه مرتبه، محمدرضا گلزار گزارش داده‌اند که وی علاوه بر تمام این هنرها به ورزش‌های والیبال، اسکی و شنا علاقه‌مند بوده و در آن مهارت داشته و در حال حاضر کاپیتان تیم والیبال هنرمندان است.

شب به پایان می‌رسد و غم ممنوع التصویر شدن محمدرضا گلزار درهای تک‌تک خانه‌های ایرانیان هنردوست را می‌زند، تا این حادثه شوم از یادمان نرود که تا مدتی محمدرضا گلزار را بر صحنه نخواهیم دید و اکنون سووال بزرگ این است؛ آیا واقعا محمدرضا گلزار ممنوع التصویر شده است؟ یا این خبر شایعه بوده و محمدرضا گلزار ممنوع التصویر نشده است؟

گزارش از: علی اکبر خوشحال، دگولس پرس، تهران

گزارش ویژه: غیرمتعهدها در تهران

برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران و رای اکثریت قاطع این کشورها در حمایت از استفاده صلح‌آمیز ایران از انرژی اتمی که قبلا توسط آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و حتی اسرائیل هم مورد تائید قرار گرفته بود و به جز برخی ایرانیان که معتقد بودند «بابا، این‌ها این کاره نیستند»، بقیه آن را تائید کرده بودند، در هفته گذشته با سکوت رسانه‌های خبری جهان مواجه شد.

گزارش ویژه ما تلاش می‌کند، ابعاد ویژه‌ای از این اجلاس بسیار مهم جهانی را فاش کند.


وزیر خارجه کره شمالی پیش از غش کردن

از نکات بسیار ارزشمند این اجلاس ملاقات وزیر خارجه کره شمالی با محمود احمدی‌نژاد بود. رئیس جمهور ایران که احتمالا کره شمالی را با ویتنام عوضی گرفته بود، در دیدار با وزیر خارجه کره شمالی از ایستادگی و مقاومت این کشور در برابر زیاده‌خواهی آمریکا قدردانی کرد.

به گفته شاهدان عینی پس از ترجمه این جملات وزیر خارجه کره شمالی غش کرد و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. بیست ثانیه پس از غش کردن وزیر خارجه کره شمالی، کیم جونگ ایل، رهبر این کشور ژاپن، کره جنوبی و آمریکا را به دلیل توطئه برای غش کردن وزیر خارجه کره شمالی تهدید کرد و اعلام کرد به زودی این سه کشور را بمباران خواهد کرد. اما پنج دقیقه بعد مشاوران کیم جونگ ایل به وی تذکر دادند که کره شمالی بمب‌های اتمی‌اش را از بین برده و فعلا نمی‌تواند کسی را تهدید کند.

اما ماجرای غش کردن وزیر خارجه کره شمالی چه بود؟ گزارش‌گر ویژه ما با وزیرخارجه تازه به هوش آمده این کره در بیمارستان مصاحبه کرد. وزیر خارجی کره شمالی که تازه به هوش آمده بود، در پاسخ به این سووال که «چی شد که شما غش کردید؟»، گفت: «وقتی پرزیدنت احمدی‌نژاد به من گفت که از ایستادگی و مقاومت کره شمالی در برابر آمریکا قدردانی می‌کنه، من متوجه شدم که احتمالا رئیس جمهور ایران من رو با کسی دیگه عوضی گرفته، چون تا اون‌جایی که می‌دونستم ما در مقابل آمریکا ایستادگی و مقاومتی نکرده بودیم... می‌دونید که...

به همین دلیل فهمیدم منو عوضی گرفته و به همین دلیل خیلی ترسیدم، چون شنیده بودم در ایران هم مثل کره شمالی وقتی کسی رو عوضی می‌گیرن، اول اون رو می‌گیرن، بعد می‌کشن، بعد می‌شمرن، به همین دلیل ترسیدم و غش کردم...»

اما غش کردن وزیر خارجه کره شمالی تنها حادثه اجلاس غیرمتعهدها در تهران نبود. وزیر امور خارجه هند نیز در جریان این اجلاس به مدت بیست دقیقه در توالت محل اجلاس حبس شد. در از پشت قفل شده بود و مدتی طول کشید تا با تلاش همراهان وزیر خارجه و شکستن در بتوانند وی را نجات دهند.


«نخستین بار در آن دیدار احساس کردم ممکن است درها بسته شوند»

با پراناپ موکرجی، وزیر خارجه هند در مورد حادثه بسته شدن در توالت در جریان اجلاس غیرمتعهد در تهران گفت و گو کردیم. از وزیر خارجه هند خواستیم بگوید که در آن بیست دقیقه در توالت برای ایشان چه اتفاقی افتاده است؟

«وقتی در قفل شد و من در توالت بودم، احساس عجیبی داشتم. مثل اولین باری بود که به ملاقات پرزیدنت احمدی‌نژاد رفته بودم. من در آن توالت دربسته خیلی خیلی تلاش کردم گرفتاری مردم ایران را درک کنم. من قبلا یک بار در چین و یک بار در کوبا پشت در بسته توالت مانده بودم و توانسته بودم شرایط مردم چین و کوبا را درک کنم.

در یک لحظه احساس کردم باید فرار کنم و شروع کردم به در زدن و خوشبختانه توانستم با شکستن در بیرون بیایم. شاید انسان در زندگی باید به این سووال جواب بدهد که آیا اگر من تمام عمر در یک توالت زندانی بودم، چه می‌شد؟ این یک سووال فلسفی است و من حتما یک روز آن را از عمه‌ام خواهم پرسید.»

آیا در توالت بدون دلیل به روی وزیر خارجه هند قفل شده بود؟ آیا اجلاس غیرمتعهدها قرار بود پشت درهای بسته عادی تشکیل شود یا پشت درهای بسته توالت؟


از سمت راست، یک آقای نصفه، یک آقای دیگر، هاشمی‌ثمره، تیمور دربسته

مجتبی ثمره هاشمی که خواست نامش فاش نشود، ولی همین جوری شد، در این مورد با گزارش‌گر ما گفت و گو کرد:

«دکترین «پشت درهای بسته» یک نظریه سیاسی است که گاهی اعمال می‌شود و گاهی نتایج خوبی هم دارد. مثلا وزیر خارجه هند ابتدا خیلی موافق ما نبود، ولی وقتی در توالت به دلایل فنی که خارج از اختیارات ما بود قفل شد، ایشون در همون بیست دقیقه توانست شرایط ایران را درک کند و پس از بیرون آمدن از دستشویی به‌طور کلی ایشان تغییر لحنی دادند و نظرشان عوض شد. البته می‌دانید که یک دکترین درهای باز هم هست که ما با آن خیلی موافقتی نداریم.»

قضیه در بسته دستشویی واقعا چه بود؟ آیا یک دکترین سیاسی پشت این واقعه بود یا تنها یک بحران تاسیساتی و فنی باعث این انسداد شد؟ گزارش‌گر ما به دنبال کشف دلایل فنی بسته شدن در با آقای تیمور دربسته، مسوول تاسیسات ساختمان اجلاس در تهران گفت و گو کرده است:

«موقعی که آقای هندی رفت مستراح، در قفل نبود. به ما نگفتن در را قفل کنید، بلکه ما مسوول تمیز کردن و قفل کردن آخر شب هستیم، نه وسط روز. این در را به روی آن آقای هندی ما قفل نکردیم، ولی وقتی آنها ما را صدا کردند، رفتیم و با محبت و سلام و علیک و پیچ گوشتی خواستیم باز کنیم که کوچک بود و شکست و بعد با کارد میوه خوری چند دقیقه زور زدیم که فایده نداشت.

بعدا با یک کارت شناسایی پلاستیکی لای در کردیم، ولی باز نشد. تا این که یک بشقاب آلمینیومی لای در گذاشتیم که گیر کرد و بیرون نیامد و مجبور شدیم از آچار چرخ استفاده کنیم که چون لای در خیلی تنگ بود نرفت اون جا. آخرش من با لگد زدم به در که در متاسفانه خورد به سر آقای هندی که درد گرفت. ولی ما در را قفل نکردیم، بلکه باز کردیم. هر کی قفل کرده خودش می‌دونه.»

آیا سیاست درهای باز در این مورد موثر است یا سیاست درهای بسته؟ آیت‌الله سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران در اجلاس نیویورک بیست دقیقه پشت درهای بسته خودش را حبس کرد تا با بیل کلینتون که این سوی در منتظرش بود، مواجه نشود. رئیس جمهور سابق ایران در این مورد می‌گوید:

«در آن روز، پشت آن در، فکر می‌کردم. دائم به فکر شرایط کشور می‌افتادم و هی سیفون می‌کشیدم، ولی فایده نداشت. بارها دست‌ام را شستم و کمربندم را محکم بستم، ولی آن در قفل نشده بود. من خودم درهای رابطه را بسته بودم.»


لاریجانی در حال بستن سیاست درهای باز

اما نظر علی لاریجانی، رئیس مجلس و مدیر سابق صدا و سیما چیز دیگری است:

«وقتی پشت در بسته تصمیمی گرفته می‌شود، این‌که مکان مصداق مفهوم توالت باشد یا سالن، یک موضوع ثانوی است. برای فیلسوف مهم نیست که در کجا بسته شده باشد، مهم این است که در بسته باشد.»

به گفته ناظران آگاه تعداد کسانی که پشت درهای بسته توالت یک اجلاس غیرمتعهدها مانده‌اند معلوم نیست، شاید سال‌ها بعد، وقتی اسناد این اجلاس منتشر شود این نکته مثل روز روشن شود. ناظران امیدوارند که این نکته حتما روشن شود.

البته روشن شدن در اجلاس غیرمتعهدهای تهران به این سادگی اتفاق نیفتاد؛ به‌خصوص وقتی که بشار اسد و محمود احمدی‌نژاد در یک گفت و گوی دو نفره در مقابل ناظران و خبرنگاران حاضر شدند و میکروفون بشار اسد روشن نمی‌شد و کار نمی‌کرد.

مسوولان اجلاس تمام ساختمان را زیر و رو کردند، اما میکروفون سالم پیدا نکردند و آن دو رئیس جمهور مجبور شدند با یک میکروفون که دائما دست به دست می‌شد، حرف بزنند. بشار اسد پس از پایان اجلاس در یک گفت و گوی خصوصی، احساس خودش را در مورد میکروفون‌های خراب به خبرنگار ما گفت:


«درسته دو تاست، ولی فقط یکی‌اش کار می‌کنه»

«فرق ایران و سوریه همین است؛ در سوریه میکروفون یا قطع است یا وصل. اگر قطع باشد و کسی آن را روشن کند، خونش گردن خودش است، اما اگر میکروفون وصل باشد و کسی آن را قطع کند، باز هم خونش گردن خودش است، اما در ایران این طور نیست. در ایران یک روز میکروفون قطع است، یک روز وصل است، یک روز صد تا میکروفون روشن است و همه با هم حرف می‌زنند، یک روز هم فقط یک میکروفون کار می‌کند. گاهی هم اصلا میکروفونی در کار نیست. احساس من این است که در ایران گاهی میکروفون روشن است و صدای بلندگو آن‌قدر بلند است که در تمام خاورمیانه می‌پیچد، گاهی هم سیاست سکوت است و هیچ‌کس هیچ صدایی نمی‌دهد.»

اما بشار اسد تنها کسی نبود که در یک اتفاق رسانه‌ای در اجلاس غیرمتعهدها با مشکل مواجه شد. عمرو موسی، دبیر کل اتحادیه عرب درست در لحظه‌ای که مجری تلویزیون پرس‌تی‌وی ایران خبر مصاحبه زنده او را پخش می‌کرد، از کنار زن مجری تلویزیون بلند شد و همین‌طوری رفت. زن مجری دستش را کشید، ولی فایده‌ای نداشت.

به راستی چرا عمرو موسی از گفت و گو با خبرنگار پرس‌تی‌وی خودداری کرد؟ عمرو موسی در این مورد به خبرنگار ما گفت: اون خانومه به من گفت می‌خواد کنار من بنشینه. من گفتم واسه چی؟ گفت: همین‌جوری، می‌خوام دور هم باشیم. یه دفعه دیدم یه دوربین اون رو به روست. بهش گفتم این دوربین مال کدوم شبکه تلویزیونی یه؟ گفت: پرس‌تی‌وی. منم ترسیدم و فرار کردم...


درست همون روبرو یه دوربین پرس تی وی بود، ترسیدم

اما نظر گوینده زن چیز دیگری است. او در حالی که اشک می‌ریخت به خبرنگار ما گفت: الهی ذلیل شی موسی! تو آبروی منو بردی. خودمو کردم قالی و انداختم زیر پاش، گفت: باشه، رویا جون، فقط به‌خاطر تو. گفتم: الهی قربون قدت برم، فقط دو کلمه حرف بزن. نمی‌دونم چی شد، تا دید دوربین روشن شده، ذلیل‌مرده گفت: آخ قلبم و رفت. ذلیل شی موسی که آبروی منو بردی...

از سوی دیگر وزیر امور خارجه امارات در محل اجلاس غیرمتعهدها در تهران، اعلام کرد که جزایر سه‌گانه مال ماست و ایران باید آنها را پس بدهد. وی گفت: شما جزایر را به ما پس بدهید، در عوض هر چه می‌خواهید غنی‌سازی کنید، به ما چه...

بدین ترتیب اجلاس غیرمتعهدها به پایان رسید. در حالی که هنوز خاطره آن در بسته، آن وزیر هندی، آن میکروفون خراب و آن عمرو موسی که از جلوی دوربین فرار کرد، از خاطر هیچ‌کس نمی‌رود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با سلام و خسته نباشید، کیفیت صوتی برنامه خیلی پایین بوده و با قطع و وصل مدام همراه است، لطفا برنامه را با کیفیت بالاتر هم بفرستید.

-- سپید ، Aug 28, 2008

Nabavi jan karet bisteh

-- بدون نام ، Aug 29, 2008

لطفا زمان پخش برنامه را در سايت قرار دهيد
با تشكر فراوان

-- بابك ، Aug 29, 2008

با درود فراوان خدمت استاد ابراهیم عزیز، کلمهء "انظباط" را، به اقتضای عادت معلمی، به صورت "انضباط" تصحیح می کنم. تقصیر شما نیست، بلکه تا فکری به حال الفبای این چنینی نشود، همهء ما دچار این جور اشتباهات "لپی" می شویم
. . . . . . . .
زمانه ـ با تشکر از توجه و تذکر شما.
تصحیح شد.
. . .

-- میرزا ، Aug 29, 2008

واقعا کار شما آقای نبوی عالی است. من دربدر دارم دنبال این فایلهای صوتی از این ستون به اون ستون میگردم واقعا تیم محشری هستید!

-- کریم ، Jan 11, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)