تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
از این ستون به آن ستون - برنامه پنجاه‌ و نهم

نوبر، فاطی و عبدل اوباما

سید ابراهیم نبوی
nabavi@radiozamaneh.com

Download it Here!

خبرهای هفته، ۵۹

با سلام، این‌جانب عل اصغر از دگولس پرس، خبرهای هفته گذشته ایران و جهان و ایتالیا و اوباما در آمریکا و چند کشور دیگه و شهرستان‌ها و محله سابق خانوادگی خانومم را به سمع و عمل شما می‌رساند.


محمود نفتی در حال جلف‌بازی و شوخی شهرستانی با مقامات بین‌المللی

گرسنه در اجلاس غذا
به دنبال شرکت آقا محمود نفتی، معروف به محمود ابتکار، وی در اجلاس سازمان جهانی غذا مربوط به سازمان ملل متحد، وی همراه با ۸۰ نفر به رم رفته و مورد استقبال هشت نفری که در هواپیمای قبلی، زودتر از احمدی‌نژاد به رم رسیده بودند، قرار گرفت.

در جریان ملاقات، محمود نفتی در میان مستقبلین با یک تن از آنان که به نظر برلوسکونی می‌رسید، دست داده و به وی گفت: «چه طوری آقا برلوسکونی؟» وی اظهار داشت: من برلوسکونی نیستیم. من اصغر مسکونی کارمند سفارت ایران هستم.»

وی آن‌گاه برای صرف شام، به دلیل این‌که از برنامه میهمانی اجلاس کنار گذاشته بود، همراه با رابرت موگابه به ساندویچ‌فروشی سر کوچه رفته و سوسیس بندری با آبلیمو صرف کرد.

آن‌گاه محمود نفتی در سخنرانی اجلاس اجلاس سازمان اجلاس سازمان جهانی غذا شرکت کرد و برای حل مشکل غذا در جهان راه حل‌های زیر را اعلام کرد:

۱) کشورهای که مواد غذایی ندارند، مانند ایران با فروش نفت می‌توانند از کشورهای دیگر مواد غذایی وارد کرده و بخورند.

۲) دولت ایران، هم‌چنان که مشکل چای و نان و برنج خودش را حل کرده، آماده است تا مشکل نان و برنج کلیه کشورهای جهان را در عرض یک هفته یا حداکثر ایکی ثانیه حل کند.

۳) دولت ایران اعلام کرد کلیه کسانی که مشکل گوجه‌فرنگی دارند، می‌توانند با اخذ ویزا به ایران سفر کرده و با قیمت مناسب، سه برابر قیمت جهانی، از میدان تره‌بار محله سابق رییس‌جمهور، این کالای استراتژیک را تهیه کرده و مشکلات غذایی کشورشان را حل کنند.

۴) دولت ایران پیشنهاد کرد، برای حل مشکلات غذایی فلسطین و لبنان، اسراییل باید از روی نقشه جهان حذف شود و به جای آن میدان میوه و تره‌بار ایجاد شود.

۵) ایران هم‌چنین پیشنهاد کرد: برای حل مشکلات غذایی خاورمیانه و به خصوص عراق و افغانستان، نیروهای آمریکا باید سریعاً از این کشورها خارج شوند.

۶) دولت ایران پیشنهاد کرد، برای حل کامل مشکل غذا، سازمان جهانی غذا و سازمان ملل متحد باید منحل شده و در محل این سازمان‌ها، مزارع گندم و دامداری ایجاد شود.

عملیات سخنرانی محمود نفتی با دادن تلفاتی معادل هفت مبهوت، ۱۲ مجروح ناشی از خودزنی شدید، ۲۰ نفر که از حرص لب‌های خودشان را گاز گرفته بودند و چهار نفر که از حرص سکته ناقص کردند، به پایان رسید. حال بیماران و مجروحان خوب گزارش شده است.


فتحعلیشاه قاجار: آخ جون علیکم!

فتحعلی‌شاه: آخ جون علیکم! مونالیزا: گراتسیا
در پی انتخاب فتحعلی‌شاه به عنوان خوش‌تیپ‌ترین مرد موزه لوور و مونالیزا به عنوان بانوی موزه لوور، فتحعلی‌شاه مذکور به مونالیزا اظهار داشت: «جون! جیگرتو!» مونالیزا نیز در پاسخ اظهار داشت: «گراتسیا، سینیور!»


حاجیه مونالیزا: گراتسیا، حاج سینیور

کلاهتان را از سر بردارید
بانک مرکزی ایران اعلام کرد شاخص تورم کشور از مرز ۳۰ درصد گذشته است. در این حال آگاهان به بانک مرکزی پیشنهاد کردند که کلاهشان را بالاتر بگذارند. اما مسئولان بانک مرکزی اعلام کردند این کلاه مدت‌هاست از سرشان برداشته شده است.


تصویر تعدادی از انسان‌های نخستین آماده همکاری با دولت نهم

انسان‌های نخستین دولت نهم
دولت برزیل اعلام کرد در جنگل‌های آمازون، عکس‌هایی گرفته است که نشان می‌دهد هنوز عده‌ای در آن منطقه به شیوه انسان‌های نخستین زندگی می‌کنند.

در پی اعلام این خبر، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت نهم از دولت برزیل خواستار بازدید از این قبایل و دعوت از آنان برای همکاری با دولت نهم و قبول مدیریت برخی وزارتخانه‌ها و استانداری‌ها را کرد.

سخنگوی دولت انگیزه دعوت به کار از این قبایل را یک‌دست‌تر شدن و هماهنگی بیشتر میان اعضای دولت دانست. وی توضیح داد: «احتمالاً آن‌ها دستمزد کمتری نیز خواهند گرفت و حرف ما را هم بهتر می‌فهمند.»

عروسی در زیرزمین خانه مک‌کین
به دنبال شکست هیلاری کلینتون و پیروزی باراک حسین اوباما، در مرحله مقدماتی انتخابات آمریکا، جشن عروسی مک‌کین در زیر زمین خانه ایشان برگزار شده، مراسم عقد و عروسی یک‌جا جشن گرفته می‌شود. از کلیه مدعوین دعوت می‌شود از آوردن اطفال جدا خودداری کنند.

لطفاً با خدا درست لابی کنید
تیم ملی امارات در مسابقه با تیم ملی ایران به تساوی صفر بر صفر دست یافت. علی دایی، سرمربی تیم ملی پس از پایان بازی گفت: «حداقل با اختلاف دو تا گل می‌زنیمشون.» یکی از آگاهان گفت: «حاجی! بازی تموم شده، مساوی شدیم. کارمون زار شد.»

اما علی دایی اظهار داشت: «تیم کویت تیمی نیست که ما کمتر از سه تا بهش بزنیم.» همان آگاهان اظهار داشت: «حاجی! چی داری می‌گی؟ بازی تموم شد؛ صفر صفر شدیم»

علی دایی با تعجب و به نقل از حسین رضازاده اظهار داشت: «یا اباالفضل! با کویت صفر بر صفر شدیم؟» همان آگاهان گفت: «نه بابا، بی‌خیال! اصلاً با کویت بازی نداشتیم داداش! با امارات بازی داشتیم که صفر بر صفر مساوی کردیم.»

به گزارش شاهدان آگاه در پی این واقعه علی دایی محکم دستش را به سرش اصابت کرده و اظهار داشت: «همه‌اش تقصیر منه. اصلاً حواسم نبود با امارات بازی داریم. با خدا لابی کرده بودم که از کویت ببریم؛ حواسم نبود با امارات بازی داریم، اشتباه شد؛ ببخشید.»

کارشناسان فوتبال علت تساوی تیم ملی را بی‌انگیزگی، احساس سرخوردگی، میل به خودکشی، نومیدی مفرط و نگرانی شدید عنوان کردند. لازم به یادآوری است که دو روز قبل از مسابقه، رییس‌جمهور با اعضای تیم ملی دیدار کرده و به همه آن‌ها بر و بر خیره شده بود.


افشین قطبی، یارشب‌های تار، عزیزدل، جیگر و ...

افشین عزیز! یارشب‌های تار رفت
در پی پیروزی تیم پرسپولیس، قرمزته، با مربی گری افشین قطبی، وی از مربی گری این تیم استعفا داد و ایران را ترک کرد.

سرپرست تیم پرسپولیس در مورد دلیل رفتن افشین قطبی گفت: «به نظر می‌رسید قطبی و همسرش برای ماندن در ایران با همدیگر مشکل داشتند. همسر قطبی مایل بود در ایران بماند؛ در حالی که افشین قطبی مایل نبود از ایران برود.»

یکی از اعضای هیأت مدیره پرسپولیس نیز به افشای یکی از مسائل پشت پرده رفتن قطبی پرداخت و گفت: «این شایعات دروغ است؛ افشین قطبی مشکل غذایی داشت. او معتقد بود نمکش زیاد است؛ در حالی که هیأت مدیره معتقد بود کم‌نمک است. به همین دلیل افشین قطبی نتوانست توافق کند و رفت.»

اما یکی از آگاهان اعلام کرد دلیل رفتن قطبی این بود که او می‌خواست با همکارانی کار کند که کارشان را بلد باشند. قطبی گفت: «ولی آن‌ها پاسخ دادند ما نمی‌توانیم فقط به خاطر شما یک نفر، تمام قوانین و مناسبات کشور را زیر پا بگذاریم.»

به دنبال رفتن افشین قطبی، وی به القاب «سلطان»، «آقا»، «جنتلمن»، «امپراتور»، «مرد»، «قهرمان»، «آدم حسابی»، «نازنین»، «دسته گل»، «عزیز دل»، «یار شب‌های تار»، «ترانه‌ای در سکوت» و «یک‌پارچه آقا» ملقب شد.

آگاهان پیش‌بینی می‌کنند که تا یکی دو ماه دیگر وی با اسامی‌ای مانند «مرتیکه»، «بی‌سواد»، «بی‌ادب»، «غرب‌زده»، «جوجه آمریکایی»، «فرصت‌طلب»، «سوسول»، «عامل دشمن»، «بچه مایه‌دار»، «وززه» و «سریش» ملقب شود.

سوی دیار عاشقان به لنگرود می‌رویم
هم‌زمان با برگزاری مراسم ارتحال آیت الله خمینی، صفی به طول ۳۷ کیلومتر برای خروج از تهران در جاده تهران به کرج تشکیل شد. این ترافیک به مدت پنج ساعت ادامه داشت.

آگاهان اعلام کردند که علت اصلی این ترافیک، انبوه جمعیتی بود که می‌خواستند هر چه زودتر تهران را ترک کنند تا در هنگام عزاداری حتماً در محل مناسب باشند.

همین آگاهان اعلام کردند مشابه همین صف ۳۰ سال قبل نیز هنگام آمدن آیت‌الله خمینی به ایران تشکیل شده و ۳۷ کیلومتر مردم از وی استقبال کرده بودند.

یک کارشناس رفت و آمد کیلومتری گفت: «خیلی وقت‌ها آدم‌ها همان طوری که می‌آیند، همان طور هم می‌روند.»

در پی مشاهده صف طولانی اتومبیل‌ها به سوی دریای شمال، یک کودک هشت‌ساله از پدرش پرسید: پدر جان! آیا امام خمینی در دریا غرق شدند یا کوسه ایشان را از بین برد یا دزدان دریایی ایشان را به شهادت رساندند؟ پدر پاسخ داد: نه پسرم، امام خمینی در همین تهران فوت کرد و در همین تهران دفن شد. پسر گفت: پس چرا مردم برای بزرگداشت ارتحال امام می‌روند کنار دریا؟

هوله‌ای که در شکمش بود
«یاساهیرو تاشو» یک مرد ژاپنی که در ناحیه شکم احساس درد می‌کرد، به بیمارستان رفت و پس از جراحی، یک هوله در شکمش پیدا شد. پزشکان اعلام کردند که این هوله از ۲۵ سال قبل در جریان یک عمل جراحی در شکم بیمار باقی مانده بود.

«یاساهیرو تاشو» گفت: «همیشه احساس می‌کردم باید توی شکمم یک هوله باشد، نمی‌دانم چرا همیشه دستم را با شکمم پاک می‌کردم و حتی دو سه بار دماغم را با شکمم تمیز کردم. آگاهان گفتند: اه، مرده‌شورت رو ببرن؛ کثافت!

خبرهای ما در همین جا به پایان رسید.

***

۴۰ سال بعد در همین هفته

امروز پنجشنبه ۱۶ خرداد ماه ۱۴۲۷ هجری خورشیدی برابر با پنجم ژوئن ۲۰۴۸ میلادی، خبرهای امروز را به اطلاع می‌رسانیم.



چاوز در ۷+۸، او در 80 سالگی از پشت هم چنان جوان به نظر می‌رسد

اجلاس ۷+۸ تشکیل شد
اجلاس هشت به اضافه هفت، معروف به «هشلهفت» در کاراکاس تشکیل شد. در این اجلاس که تصمیمات آن در سطح جهان اعلام می‌شود، ولی اعضای اجلاس تعهد کرده‌اند که هرگز به اجرای آن فکر هم نکنند، هوگو و سزار چاوز، گابریل کاسترو، بینگو مورالس، محبوب گارودی، سزار اسد، یاسر قذافی، ژان سباستین عبدالله، نصرالله نصرالله، سید خیرت فان عبدالله ویلدرس، مهمت ازون برون، جیانگ هوا زمین، محمود احمدی‌نژاد، مصطفی یوهانسن و ژوزف ظواهری شرکت داشتند، ابتدا مراسم نماز جماعت و نوحه‌خوانی میان «هشت نفر» برگزار و سپس مراسم سرخ «ودکاسون» میان «هفت نفر» انجام شد.

در اجلاس ۷+۸ که چهار هزار نفر از جمهوری اسلامی عربی شعبی خلقی ملی مردمی ابوموسی و سه هزار نفر از ۱۴ کشور دیگر شرکت کرده بودند، دو هزار نفر در هنگام شنیدن سخنان سخنرانان به دلیل هیجان بیش از حد مجروح و ۲۰۰ نفر آنان اقدام به خودانفجاری کردند.

در پایان با صدور قطعنامه‌ای اعلام شد که «از این پس باید بقیه کشورها از روی کره زمین محو شوند.» «هیچ کس حق ندارد هیچ کار دیگری بکند» «باران فقط حق دارد در کشورهای ۷+۸ ببارد و هوا در این کشورها تا اطلاع ثانوی حق ندارد سرد شود»، «استفاده از بمب اتم برای فقرا لازم است» و «هیچ کس حق ندارد بعد از ساعت هفت صبح بخوابد یا بعد از ساعت ۱۱ شب بیدار بماند.»

هم‌چنین کشورهای ۷+۸ به سایر کشورهای جهان اعلان جنگ دادند. در این اجلاس سه فیلم سینمایی نمایش داده شد که تماشاگران پس از پایان نمایش فیلم کارگردانان آن را کتک زدند.

اسی بن لادن و اسی بن لاله
برنامه هفتگی تلویزیونی «پناهگاه» در هفته گذشته بیشترین تماشاگر تلویزیونی را پای مبل خانه‌ها، میز کامپیوترها و موبایل تماشاگران میخکوب کرد.

در برنامه تلویزیونی این هفته پناهگاه «اسی بن لادن» و همسرش «اسی بن لاله» از پناهگاه خود خارج شده و از مک‌دونالد اسلام‌سیتی (اسلام‌آباد سابق) همبرگر خریدند و بدون این‌که شناسایی شوند، به غار خود بازگشتند. منتقدان تلویزیونی، برنامه ریالیتی شو تلویزیونی «پناهگاه» را با «بیگ برادر» که ۵۰ سال قبل محبوب‌ترین برنامه تلویزیونی واقع‌نما بود، مقایسه کردند.

در برنامه تلویزیونی «پناهگاه» هر هفته اسی بن لادن (اسامه بن لادن سابق) از غار خود خارج می‌شود. اما با وجود این‌که مأموران بسیاری قصد دارند او را بگیرند، موفق به این کار نمی‌شوند و آن‌ها می‌توانند به غار خود برگردند. این برنامه با ۶۸۰ دوربین تلویزیونی هم‌زمان به صورت زنده پخش می‌شود.

اجلاس سازمان جهانی غذا و گرسنگی
اجلاس عمومی سازمان جهانی غذا مربوط به سازمان ملل متحد در رم برگزار شد. در این اجلاس که در استادیوم ۶۰ هزار نفری رم برگزار شده بود، نمایندگان ۲۷ هزار و ۶۰۰ کشور مستقل جهان شرکت داشتند.

در این اجلاس که در مورد اهمیت باقالی و گوجه‌فرنگی در خودکفایی جهان هفتم برگزار شده بود، صدها نفر از حاضران به دلیل نرسیدن غذا بی‌حال شده و زیر سرم قرار گرفتند.

اجلاس جهانی پارسال با شرکت ۲۱ هزار و ۵۷۸ کشور برگزار شده بود که در سال گذشته تعداد کشورهای مستقل جهان به ۲۷ هزار و ۶۰۰ کشور رسید. احتمالاً در سال آینده این اجلاس با حضور حدود ۴۰ هزار نفر برگزار می‌شود.

در طول سال گذشته، ۱۳ هزار کشور جدید تشکیل شده و درخواست عضویت در سازمان ملل متحد کرده‌اند.

خبرهای ۴۰ سال بعد را شنیدید. تا ۴۰ سال دیگر شما را به خدا می‌سپاریم.

***

گزارش ویژه: آیا اوباما ایرانی است؟

در پی پخش وسیع شایعه ایرانی بودن «باراک حسین اوباما» که با پیروزی در مرحله آغازین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، افتخار دیگری برای ایرانیان و به خصوص سلحشوران منطقه جنوب ایران به وجود آمده است، یکی از منابع خبری به روشنی اعلام کرد: باراک حسین اوباما، متولد بوشهر و از خانواده اصیل «او - باما»ی بوشهر است؛ خانواده‌ای که صدها سال است نامشان در این دیار مطرح است.

حقیقت چیست؟ آیا گزارش اولیه ایتارتاس و انتشار تأییدآمیز مقاله‌ای در مورد ریشه‌های ایرانی حسین اوباما در روزنامه وزین کیهان، تأییدی دیگر بر این فرض نیست؟ ما در تلاش هستیم که از طرق مختلف به این حقیقت دست یابیم؛ حقیقتی که شاید مسیر تاریخ را تغییر دهد.


تصویری از نوبر اوباما در دوران جوانی، او رازهای اوباما را می‌داند

نوبر او باما: شاهد تولد اوباما در بوشهر بودم
در جستجوی شایعه ایرانی بودن حسین اوباما، با بوشهر و مسجد سلیمان تماس گرفتیم. «نوبر او باما» دخترخاله عموی حسین باراک اوباما با مهربانی و شوق به تلفن ما پاسخ داد و چنین گفت:

«من با همین چشم خودم دیدم که ننه حسین این بچه رو زایید. بعد از زاییدن حسین بهش می‌گفتیم ننه حسین. با چشم خودم دیدم، چشم آدم که دروغ نمی‌گه، می‌گه؟ حالا می‌خواد رییس‌جمهور آمریکا بشه یا نشه. صد بار سرهمین کوچه ما توی بوشهر با چوب ماهی‌گیری پشت سر بزرگ‌ترا می‌رفت طرف آب. خودم دیدمش. بچه بود. هنوز پنج سالش نشده بود.

اگر بگه بوشهری نیستم، به عمرم قبول نمی‌کنم. حتی خودش هم بیاد قسم بخوره قبول نمی‌کنم. هنوز مادربزرگش توی بوشهره. حسین جان! بی‌مروت نباش! حداقل برگرد مادربزرگت رو ببین.»


تصویری قدیمی از اختر، مادر اوباما که پس از خیانت شوهر به بیابان زد

عبدل اوباما: مادر آمریکایی، زن دوم اوست
عبدل او باما از پیرمردهای طایفه بزرگ اوبامای بوشهر است که برخی اعضای آن اکنون به خانواده «آبگیران» تغییر نام داده‌اند.

عبدل اوباما اکنون در شهر شیراز یک مسافرخانه دارد؛ مسافرخانه‌ای که بیشتر مسافرانش بوشهری‌های سفر کرده به شیرازند. او راز جدایی مادر بوشهری «ننه حسین» و پسرش را فاش می‌کند.

عبدل اوباما به خبرنگار رادیو زمانه که با شیراز تماس گرفت، گفت: «پدرش یه زنی گرفت از طرف مسجدسلیمان. اسمش اختر بود؛ اسم فامیلی نداشت اون موقع. اون زمون خیلی کسان اسم فامیلی نداشتند، ولی از همین خانواده «او باما» بود. یه زن هیکل‌دار سیاه صورتی بود؛ ولی خیلی بانمک.

دو سال بعد پدرش رفت دوبی برای قاچاق، اون‌جا یک زن آمریکایی گرفت به اسم «آن» با همین «آن» عروسی کرد. وقتی برگشت، اختر فهمید؛ گذاشت و رفت. هووی آمریکایی نمی‌خواست. اون موقع حسین دو سالش بود؛ شاید هم کمتر. وقتی باباش رفته بود، اختر حامله بود. این حسین اون موقع چاق بود. یکی دو سالش بود؛ ولی خیلی چاق بود؛ خیلی. حالا دیدم توی تلویزیون نشونش می‌دادن، لاغر شده بود.

اون موقع مثل حالا کت و شلوار هم نداشت، با یک زیرشلوار توی ساحل بازی می‌کرد. حالا می‌خوام به حسین اوباما بگم: ای حسین! اگر رییس‌جمهور آمریکا شدی، این عبدالله باصری یکی از فامیل از بوشهر گرفتار شده در نیویورک؛ دانشگاه تاون. نامه نوشته که پول ندارم. ای اوباما! به عبدالله باصری کمک کن. یادت نره؛ بوشهری همشهری یادش نمی‌ره. اسمش رو یادداشت کن: عبدالله باصری.»


فاطی اوباما به خاطر عضویت در شورای شهر چهره پنهان کرده است ...

اوباما فاطی را ماچ کرد
به دنبال یافتن ریشه‌های اوباما سری به مسجدسلیمان زدیم و از «فاطی اوباما» که یکی از اعضای خانواده بزرگ «او باما»ی بوشهر است، پرسیدیم. فاطی او باما یکی از اعضای سابق شورای شهر بوشهر است. او به خاطره‌ای اشاره کرد که در آن اوباما حضور فعال داشت.

فاطی اوباما گفت: «من هشت سالم بود. حسین هفت سالش بود. زنگ رو که زدن، ما یادمون رفت از مدرسه بیرون بریم. بابای مدرسه در رو قفل کرد و رفت نون بخره. اون موقع در بوشهر دبستان پسرها و دخترها مختلط بود.

من و باراک اوباما موندیم پشت در بسته. اون قدر جیغ زدیم، اون قدر جیغ زدیم که گلومون گرفت. من گریه‌ام گرفته بود؛ ولی حسین ساکت بود. هفت سالش بود؛ ولی خیلی بچه باهوشی بود.

داشتم گریه می‌کردم که حسین اومد منو ماچ کرد. گفت: «به هیچ کس نگو» این قدر که این بچه زرنگ بود. شما هم فقط خودتون بدونید و این ماچ رو از رادیو پخش نکنید. صدای منم پخش نکنید.»


عکس اولین روزهای دیدار مصطفی و حسین اوباما، حسین وسط، مصطفی سمت چپ

مصطفی اوباما: من فهمیدم بوشهری است
مصطفی اوباما در حال حاضر یکی از مهم‌ترین وکلای شهر بوستون است. او که از پدری بوشهری و مادری مشهدی به دنیا آمده، رابطه‌اش را همواره با بوشهر حفظ کرده است. اگرچه وقتی انگلیسی حرف می‌زند، کاملاً آمریکایی است؛ اما وقتی فارسی حرف می‌زند، لهجه غلیظی میان مشهدی و بوشهری دارد.

مصطفی اوباما به یاد می‌آورد که در اولین روزهای آشنایی با اوباما چگونه با هم نزدیک بودند، اما می‌گوید او خجالتی بود و دوست نداشت کسی از پدر و مادرش سؤال کند.

مصطفی اوباما از دفتر وکالتش در بوستون با خبرنگار ما در آمستردام تلفنی گفتگو کرد و به خبرنگار ما گفت: «من وقتی در دانشگاه با حسین هم‌کلاسی بودم، شناختمش؛ چون هم من اوباما بودم، هم او اوباما بود. یک روز کناری کشیدمش و گفتم: «تو بچه بوشهری؟» با لهجه آمریکایی گفت: «بوشایر کجاست؟» ولی رنگش پرید. بهش گفتم: «تو مسلمونی؛ شیعه‌ای؛ معلومه.» دست کرد زیر پیراهنش و یک صلیب به من نشان داد. متوجه شدم مسیحی شده است.»


عکسی از آخرین روزهای حسین اوباما در بوشهر، سه ماه قبل از رفتن

استاد بوشهری: نام اجداد اوباما را من در کتابم نوشتم
استاد بوشهری که در بخش زبان‌های شرقی دانشگاه لایدن هلند تدریس می‌کند، یک متخصص بوشهرشناسی است. کتاب او به نام «تاریخ بیست‌ساله بوشهر» یک منبع معتبر در مورد این شهر مهم کشور ماست.

استاد بوشهری به استودیوی رادیو آمد و گفت: «این‌ها از یک خانواده بوشهری اصیل بودند، «او - با ما»، یعنی «آب با ماست» به معنی «او یار» یا «آب یار» است و تمام خانواده «او با ما» در بوشهر مسئولیت آب‌رسانی به باغات و مزارع این شهر را داشتند.

جد بزرگ حسین باراک اوباما، «میرزا غلامرضا خان اوباما» و پدر پدربزرگش «یوسفعلی اوباما» و پدر پدر پدربزرگش «میرمهنای اوباما» بود که سه همسر داشت: راحله و رقیه و بی‌بی، که بی‌بی در سلحشوری بی‌نظیر بود و با وجود این‌که زن بود، در قیام چاکوتایی‌ها و دشتستانی‌ها شرکت داشت. البته من این حکایات را در کتابم به نام «سرگذشت بیست‌ساله بوشهر» نوشته‌ام.»


فاطی، نوبر و حسین اوباما در مدرسه مختلط بوشهر (عکس اختصاصی از آرشیو استاد بوشهری)

هانس خیرت فاندام، استاد هلندی: پدر اوباما، ایرانی است
هانس خیرت فاندام یکی از حقوق‌دانان و کارشناسان مهم دانشگاه آمستردام است که با وجود این‌که هنوز ۵۰ ساله هم نیست، اما سه سال نامزد دریافت جایزه نوبل شده است.

هانس فاندام که علاوه بر حقوق بین‌الملل به تاریخ ملل شرق و زبان‌های شرقی علاقه خاصی دارد، در دوران دانشگاه با باراک حسین اوباما، هم‌کلاسی بوده است و به روزی اشاره می‌کند که وی و اوباما، در مورد ایران حرف زدند.

هانس فاندام می‌گوید: «من هانس فاندام، حقوق‌دان هستم. من در سال اول دانشگاه با حسین اوباما هم‌کلاس بودم. من از آمستردام رفته بودم و در آمریکا حقوق بین‌الملل می‌خواندم. اوباما در کنار من می‌نشست.

یک روز به او گفتم: «کجایی هستی؟» گفت: «آمریکایی.» بعد به من نگاهی کرد و گفت: «پدرم ایرانی است.» از او پرسیدم: «کجا به دنیا آمدی؟» نگاهی به من کرد و هیچ پاسخی نداد.»


یکی از معدود عکس‌های باقی‌مانده از پدر اوباما، در روزهای خوش بوشهر

آیا نوبر اوباما راست می‌گوید؟ آیا عبدل اوباما توانسته است بخشی از حقایق را در مورد مردی که می‌خواهد چندی بعد به کاخ سفید برود، روشن کند؟ آیا فاطی ماجرای ماندن در مدرسه را که نشانه از روحیه فرصت‌طلب اوباما دارد، به درستی بیان کرده است؟ آیا هانس فاندام، استاد بوشهری و مصطفی اوباما راست می‌گویند؟ تحقیق در این مورد لازم است. شاید به زودی پرده از روی حقایق پنهان شده برداشته شود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.