تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

سلطان و دشمن

سیدابراهیم نبوی

در راستای بررسی انتخابات مجلس هشتم، تصمیم گرفتیم با برخی شخصیت های تاثیرگذار در ‏انتخابات مصاحبه کنیم. این برخی شخصیت‌ها مواضع موافق و مخالف با انتخابات دارند که ‏چون ما خیلی مثل صدای آمریکا دموکراتیک می‌باشیم، در وهله اول با یکی از مخالفان ‏مشارکت در انتخابات گفتگو می‌کنیم. در این مصاحبه با آقای اکبر مذکور گفتگو می‌کنیم.‏

ما: آقای اکبر مذکور! لطفاً بفرمائید موضع شما در قبال انتخابات چیست؟
اکبر مذکور: برای مشارکت سلطانی در انتخابات باید بررسی کنیم که آیا اصولاً رفتن جمعی ‏از اصلاح‌طلبان سلطانی از حزب مشارکت سلطانی به مجلس سلطانی فایده‌ای دارد یا نه؟ و ‏آیا وجود یک اقلیت سلطانی در مجلسی که اکثریت آن سلطانی است، ما را به مقصود می‌رساند یا نه؟ طبیعی است که پاسخ درست نه است، چرا که وقتی کشور سلطانی است و ‏مخالفان آن هم با آن مشارکت سلطانی می‌کنند، نماینده سلطانی نمی‌تواند علیه حکومت ‏سلطانی حرفی بزند. پس همه متفق القول هستیم که در این انتخابات دو راه در پیش داریم، یا با ‏سلطان همکاری کنیم، یا انتخابات را تحریم کنیم. البته من نمی‌خواهم بگویم همه چیز ‏صددرصدی و سلطانی است، ولی همین طور است.‏

ما: برخی معتقدند که اگر نمایندگان اصلاح‌طلب بتوانند وارد مجلس شوند، ممکن است از آن ‏تریبون برای بیان حقایق و دفاع از حقوق مردم استفاده کنند، آیا با این نظر مخالفید؟
اکبر مذکور: اولا سلطان تمام این نامزدها را رد صلاحیت کرده است، ثانیا سلاطینی که ‏انتخابات را برگزار می کنند نمی گذارند چنین نامزدی که رد صلاحیت هم شده انتخاب شود، ‏ثالثا اگر هم انتخاب شد موقع رفتن به مجلس سلطان او را دستگیر می کند و به فرض که وارد ‏مجلس شد و توانست از دست سلطان فرار کند، مطمئنا سلطان برق را موقع سخنرانی او قطع ‏می کند، در همین مدت شما فکر می کنید قطع برق ناشی از الکترونیک سلطانی کم بوده؟ ‏سووال من این است که اگر هم نماینده ای پشت تریبون رفت، آیا می تواند در مجلس سلطانی ‏علیه کشتار ۶۷ موضع بگیرد؟ پاسخ شما هم مطمئناً این است که نمی‌تواند... در حالی که می‌دانید استالینیسم، بسیار سخت‌تر از سلطانیسم است.‏

ما: گروهی از اصلاح‌طلبان گفته‌اند که داشتن یک اقلیت در مجلس هشتم بهتر از نداشتن آن ‏است، آیا با این نظر مخالفید؟
اکبر مذکور: بله، همه مخالفند، شما هم مخالفید، مگر اینکه بخواهید وارد مشارکت سلطانی ‏شوید که تکلیف ملت ایران با شما معلوم است. این ملت در انتخابات رای نمی‌دهند، من آنها را ‏می‌شناسم. وقتی من در بیمارستان بودم، همین ملت میلیون میلیون آمدند و از من علیه سلطان ‏حمایت کردند. البته عجیب است این شعور مردم که تا آن زمان که هنوز سلطانی هم کشف ‏نشده بود، اینها چگونه با سلطان مخالفت می‌کردند. به همین دلیل به نظر من اگر اقلیتی وارد ‏مجلس هشتم شوند، کاری نمی‌توانند بکنند. آیا آنها می‌توانند قانون وضع کنند؟ نه، نمی‌توانند. ‏آیا آنها می‌توانند سخنرانی کنند؟ نه، نمی‌توانند. آیا آنها می‌توانند حتی راه بروند؟ نه، تا ‏زمانی که اداره راهنمایی و رانندگی با شیوه سلطانی اداره می‌شود، به کسی اجازه راه رفتن ‏نمی‌دهند، کما اینکه در این مدت هم نمی‌دادند. ‏

ما: خیلی از صاحب‌نظران معتقدند حضور در انتخابات مانع یکدست شدن مجلس هشتم می‌شود. آیا به نظر شما چنین اتفاقی ممکن است رخ بدهد؟
اکبر مذکور: چنین چیزی صد‌درصد غیرممکن است، چه بسا بیشتر. چرا که اصولاً اقلیت در ‏نظام‌های سلطانی نمی‌تواند شکل بگیرد، همان طور که اکثریت هم نمی‌تواند شکل بگیرد. ‏شما نمی‌دانید این نظام‌های سلطانی چقدر چیز بدی است! حتی چیزهای ساده‌ای مثل مخالفت ‏با کشتار ۶۷ در نظام سلطانی نمی‌تواند شکل بگیرد. حتی ائتلاف هم نمی‌واند شکل بگیرد، ‏حتی عالیجناب، حالا سرخ پوشش را کاری ندارم، صورتی پوشش را هم نمی‌گذارند افشا ‏کنیم. اصولاً در نظام‌های سلطانی پارلمان هم وجود ندارد، ممکن است یک مجلس وجود ‏داشته باشد، ولی معنی این مجلس این نیست که پارلمان وجود دارد، چون نظام سلطانی است. ‏پس می‌بینید که اقلیت نمی‌تواند وجود داشته باشد، مگر اینکه بیست نفر یا سی نفر یا چهل نفر ‏یا هشتاد نفر یا صد و سی نفر نماینده مخالف باشند که نمی‌شود به آنها گفت اقلیت، چون یک ‏اقلیت اگر مجلس سلطانی نباشد، حداقل باید هشتاد درصد مجلس باشد. در نظام‌های ‏دموکراتیک که من چند بار با آنها ملاقات کردم، اقلیت همیشه حداقل شصت درصد مجلس را ‏در اختیار دارد. پس نتیجه قطعی می‌گیریم که نمایندگان مجلس چه به آن بروند و چه نروند و ‏به هر تعداد باشند، نه می‌توانند اقلیت باشند، نه اکثریت، چون نظام سلطانی است.‏

ما: با توجه به اینکه تحریم انتخابات در دور گذشته اثر زیادی نداشت، فکر می‌کنید اینببار ‏روش تحریم موثر واقع شود؟
اکبر مذکور: در انتخابات گذشته به گفته سلاطین بیش از ۴۹ درصد از مردم در انتخابات ‏شرکت نکردند، که همین نشان می‌دهد که حداقل هفتاد درصد آنها مخالف مشارکت در ‏انتخابات بودند، اما در دور جدید فکر می‌کنم کسی در انتخابات شرکت نکند، مگر جریانهای ‏وابسته به سلطان از جمله اصولگرایان سلطان، تمامیت‌خواهان سلطانی، اصلاح‌طلبان ‏سلطانگرا، کارگزاران سلطان، نهضت آزادی سلطان ایران، ملی سلطانی، سلطانی مذهبی‌، ‏جبهه مشارکت با سلطان، مردم سلطانزده برخی شهرها و روستاها، ارتش سلطانی و کارمندان ‏سلطان وقت. البته من نمی‌خواهم به افرادی که از مردم می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند، ‏اتهام بزنم که آنان با سلطان مشارکت می‌کنند، ولی این اتهام را می‌زنم. چه کنم، دست خودم ‏نیست.‏

ما: به نظر شما نتیجه تحریم انتخابات چیست؟ و اگر آن را تحریم کنیم چه اتفاقی می‌‌افتد؟
اکبر مذکور: ما با تحریم انتخابات سلطانی قصد داریم مشروعیت نظام را بگیریم، که فکر می‌‏کنم اگر نتایج انتخابات را تا دوشنبه عصر اعلام کنند، ما قبل از ساعت ده صبح سه‌شنبه ‏مشروعیت نظام را گرفته داریم. در آن صورت ما از صبح چهارشنبه می‌توانیم سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی را در اختیار نیروهای ضد‌سلطان قرار دهیم. در این صورت یک ‏اجماع جهانی علیه نظام سلطانی و نامشروع ایران صورت می‌گیرد، که در حال حاضر چنین ‏اجماعی وجود ندارد، اگر اجماع جهانی علیه حکومت ایران صورت بگیرد، ما از طریق ‏سازمان ملل فشارهای سیاسی اقتصادی به نظام وارد می‌کنیم، که حتی ممکن است شورای ‏امنیت علیه ایران قطعنامه صادر کند و می‌دانید که سلطان خیلی از قطعنامه می‌ترسد. ‏

ما: اگر در سطح جهانی از نظام مشروعیت‌زدایی بشود، چه فایده‌ای دارد؟
اکبر مذکور: همین مشروعیت‌زدائی نظام سلطانی باعث می شود که نظام در فشار جهانی ‏قرار بگیرد که حتی ممکن است جهان علیه ایران وارد جنگ شود که در آن صورت ما با ‏قدرت جمع می‌شویم و سعی می‌کنیم که دوباره مشروعیت ایجاد کنیم که به ایران حمله نکنند. ‏البته مشروعیت‌زدایی باعث می‌شود مردم ایران هم که تا همین دیروز فکر می‌کردند نظام ‏سلطانی مشروعیت دارد، متوجه شوند که مشروعیت ندارد و نافرمانی مدنی شکل بگیرد که ‏البته سلطان آن را با خشونت سرکوب می‌کند و ما هم که با خشونت مخالفیم.‏

ما: لطفاً برای روشن شدن ذهن ملت تاریک ایران، بفرمایید که چگونه می‌شود با نظام ‏سلطانی از طریق تحریم مبارزه کرد و اصولاً از نظر شما نظام سلطانی چه خصوصیتی ‏دارد؟
اکبر مذکور: نظام سلطانی نظامی است که در آن سلطان همه را دشمن می‌داند، او آمریکا و ‏خارجی‌ها را دشمن خطاب می کند، روشنفکران را دشمن می‌داند، زنان را دشمن می‌داند، ‏حتی همجنسگرایان را دشمن می‌داند، او ملت را هم دشمن می‌داند. او معتقد است همه چیز ‏زیر سر دشمنان است و قصدش از زندگی، مبارزه با دشمن است. در حالی که ما اینطوری ‏نیستیم، از نظر ما نظام کنونی نظام سلطانی است، آمریکا نیز با جهان برخوردی سلطانی ‏دارد، روشنفکران هم در خیلی موارد با سلطان مشارکت می‌کنند و عوامل مزدور سلطان می‌‏شوند، بسیاری از زنان به اوامر سلطان گوش می‌دهند، افزایش اعتیاد و فحشا یکی از توطئه‌های سلطان است، سلطان از طریق رسانه‌های خود تلاش می‌کند تا با شبیخون فرهنگی ‏هجمه کند به ملت ما، در حالیکه سلطان دشمن ملت است، به نظر ما همه چیز زیر نظر ‏سلطان است، سلطان انتخابات را کنترل می‌کند، سلطان مجلس فرمایشی درست می‌کند. البته ‏ما مثل سلطان فکر نمی‌کنیم که همه دشمن هستند، بلکه به درستی فکر می‌کنیم که همه چیز ‏زیر نظر سلطان است. این فرق مهم ماست.‏

ما: آیا می‌توان گفت هر چیزی که ایرانی است در حال حاضر سلطانی است؟
اکبر مذکور: نه، هنوز کوبیده و برگ در ایران داریم، اما حکومت در حال تلاش است که حتی ‏در چلوکبابی‌ها هم فقط چلوکباب سلطانی بفروشند. که ما باید از طریق اعتصاب غذا و ‏نافرمانی مدنی جلوی این اقدام سلطانی را هم بگیریم.

به نقل از دوم دام دات کام

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

دید شما خیلی جالبه . جسارتا طنز شما آبی نیست که سنگ ها را سوراخ کنه (آن طور که برای آ:ن دوستتان نوشته بودید ). بلکه تیزآب سلطانی است . تیزآب سلطانی ترکیبی از اسید کلریدریک و اسید نیتریک بوده است که سلاطین با آن مخالفانشان را ذوب می کرده اند . بنابراین اگر بد است اگر خوب است بهرحال قوی است و کاریش نمی توان کرد .

-- بدون نام ، Mar 12, 2008

از امروز من ودیگر دوستان همراه اینترنت شما اقای نبوی و سایت های مربوط به شما را به دلیل بی مهری بیانصافی نسبت به اکبر مان تحریم میکنیم امیدواریم خدا شما را به راه راست هدایت فرماید ...

-- astyak ، Mar 12, 2008

Ostad nabavi vagheean az in tanze besiyar jaleb lezat bordim.....khoda ghovat

-- Darvish Ranjbar az San Diego ، Mar 12, 2008

جناب نبوی، یك توصیه دوستانه: كمی مطالعه كنید. فلسفه سیسی بخوانید و تاریخ. بعضی از طنزهای شما از فقر پایه ای رنج می برد. مطالب گنجی، جدا از موافقت یا مخالفت، بر مبنای روش شناسی علوم انسانی و مبتنی بر تیری است، این چه برخوردی است؟

-- popak ، Mar 12, 2008

جناب نبوی... با تمام حرمتی که برای شما قائل هستم اما احساس می کنم شما تنها سرتان را مثل کبک در برف کرده اید و خود را به کوچه ی علی چپ می زنید. اگر واقعا حرفی برای گفتن و دفاع از شرکت در انتخابات دارید لطفا بند به بند جوابیه ی متن ایشان که در گویا انتشار یافت را بدهید.
ضعیف ترین طنز شما همین بود. امیدوارم این کامنت منتشر شود.

-- طاها بذری ، Mar 12, 2008

خجالت اور است زمانی که گنجی ها در زندان دلاورانه مقاومت می کردن تو بودی که توبه نامه نوشتی در دادگاه باعث لبخند مرتضوی شدی حال رسیدن امثال کروبی ها به قدرت برات این همه مهم شده که گذشته را فراموش کردی این بار در سلول سیاه دلت توبه کن. درود بر گنجی

-- علی طباطبا ئی ، Mar 12, 2008

من چند سالی که دارم نوشته های شما را دنبال می کنم یادم یک زمان هایی در مقاله های طنز تون جملات اشخاص دیگر رو بدون تغییر می نوشتید و می گفتید که این ها خودش طنزه و دیگر نیاز نیست که اون ها رو تغییر داد
فکر کنم خود شما هم دارید به اون مرحله می رسید که دیگر لازم نباشد که طنز بنویسید بلکه کافی که فقط حرف های خود تون رو بنویسید تا همه فکر کنند که طنزه

-- الف ح میم ، Mar 12, 2008

اقای نبوی گرامی، بد نیست اندکی با فلسفه حقوق بشر جهانی هم اشنا شوید. کمی هم شده افق فهم را نسبت به موضوعات سیاسی روز توسعه دهید. نوشته های شما در موافقت با شرکت در انتخابات نه با اصول دینی می سازد و نه با اصول حقوق بشر و تجدد و یا حتی ماورای تجدد! اگر فرضاً کسی بخواهد فلسفه ای برای اندیشه های جدی شما ترسیم کند شاید تنها چیزی که می تواند بگوید این است که خوب این ها مقتضای یک ذهن طنزپرداز است!همین
خدا به همه ما توفیق فهم بیشتر و عمیق تر دهاد! آمین

-- قاسمی ، Mar 13, 2008

آقای نبوی حقیقت را خدمتتان عرض کنم که هرچه سعی کردم که مقاله شما را بخوانم نتوانستم جز چند خط آنرا بخوانم چون آنقدر سنگ انتخابات را به سینه میزنید که مطالب دیگر تکراری شده اند و در این زمان بی زمانی دیگر حوصله شنیدن میتینگ های انتخابات فرمایشی را حداقل بنده ندارم خوب زبانم لال دوست ندارم شما را با رهبر مقایسه کنم که آنقدر هم نزد من نزول نکرده اید ولی حرف آخر ایشان این بوده که به کسانی رای بدهید که راه دولت را هموار کنند و شما هم در مقابل آن چه میگویید؟ یک درجه تخفیف میدهید و میفرمایید در انتخابات شرکت کنید و به کسانی رای بدهید که 8 سال وقت این مردم را تلف کردند و زمان کشی کردند و حتی یک جو هم نتوانستند به نفع این مملکت و این ملت کار کنند و آخر سر هم این دولت کذا و کذا را جانشین خود کردند. نه برادر موضوع را عوض کن و اصلا حرف شرکت در لشکر سیاهی این نمایش مسخره و بی محتوا را نزن که حالمان سخت منقلب شده است.

-- داریوش ، Mar 13, 2008

آقای نبوی بنده تصور می کنم که اندک اندک وقت آن رسیده است که با طنز نویسی خداحافظی کنید و در زمینه معرفی و دفاع از مواضعی مشابه با مواضع حزب کارگزاران مطالب بجدی نویسید. اینجوری هم ارزش و اعتبار گذشته شما در زمینه طنز نویسی محترم باقی می ماند و هم اینکه به راحتی خواسته ها و مقاصد فکری و سیاسی تان را بهتر و واضح تر بیان می فرمایید. این هم به نفع شماست و هم تکلیف خوانندگانتان را با شما روشن تر می کند. زنده باشید

-- لطیف ، Mar 13, 2008

جالب نبود. مسخره‌کردن و هجو گزنده تنها برای وقتی است که طرف مقابل صاحب قدرتی باشد و از پاسخ‌گویی بگریزد. اکبر گنجی نظری داشت و آن نظر را با دلایلش بیان کرد. اگر با نظر و دلایل او مخالفید، آن را با دلیل رد کنید، نه آنکه سراغ هجو و تمسخر بروید.

-- یاور ، Mar 13, 2008

بي اغراق درخشان‌ترين نقدي بود كه به اكبر گنچي منتشر شده است. آقاي نبوي اين مطلب بهترين طنز امسالتان بود -- دست مريزاد!!

-- نيما ، Mar 13, 2008

با سلام ! آقای نبوی ، اول به عنوان کسی که بخشا از طنزهای شما لذت می برد گفته باشم ، که شما ممکن است طنز پرداز خوبی باشید ، و لیکن سیاست ورز خوبی نیستید و در جامعه ایرانی که همه ، همه جیز را می دانند و برای همه چیز جواب آماده دارند ، شما هم در همه موارد خود را صاحب نظر می دانید ! باور کنید این حتی به در صورتی که مخالف شرکت در انتخابات هم بودید ، کمکی به شما نمی کرد ، به زبانی شما طنز خود را بنویسید و اجازه بدهید دوستان سیاست ورز شما ، صرف نظر از اینکه من و یا دوستانی دیگر با آنان موافق یا مخالف باشیم ، سیاست کنند ، آقای نگهدار و خانم محمدی که شما در سیاست با آنها هم نظر هستید این کار پیش می برند ! و اما برخورد شما با آقای گنجی ، از شما که به آقای گشتگر ایراد می گیرید که شیوه برخورد ایشان تندروانه و.. است ، بسیار تندورانه تر و چه بسا ناجوانمردانه و بخشا نشان از سقوط اخلاقی شما دارد ! و اما در مورد انتخابات مجلس هشتم که شما برای شرکت در آن بازارگرمی می کنید ، گفته باشیم ، آیا شما از طیف اصلاح طلبان پیگیر !! کسی را سراغ دارید که مردم را به شرکت در انتخابات فرا می خواندید و خواست اصلاح قانون انتخابات و حقوق بشر ! و مسائلی از این دست را در برنامه خود داشته باشد و قادر به طرح آن تا چه رسد به اجراء ؟ اگر سراغ دارید ، لطفا اعلام کنید ، تا دیگران هم بی اطلاع نباشند و کمکی به انتخاب گزینه های بهتر کرده باشید ! و اما آنجه که می ماند ، آقای کروبی و باند ایشان است ، که فکر نمی کنم ، شما چندان دل خوشی از آنها داشته باشید ! می ماند باند حول و حوش آقای رفسنجانی و کارگزاران که احتمالا منظور شماست ، آیا اشتباه می کنم ، آینده و گذشته زمان داور خوبی است ، امیدوارم که من اشتباه کنم ! و اما نکته ایی در مورد رادیو زمانه و نشریه اینترنتی روز که طی روزهای پایانی مانده به انتخابات و تغییر موضع آقای بهنود و ..... ، به یکباره یکسویه شده و در جهت تبلیغ سیاست شرکت در انتخابات عمل می کند ، که این نشان از مدیریت معنادار آقای جامعی ـ بهنود ـ نبوی دارد ! امید این اظهار نظر درج شود ! شاد باشید

-- داریوش مرادی ، Mar 14, 2008

درود بر گنجی

-- علی ، Mar 14, 2008

آقای نبوی یک مصاحبه ی دیگر هم با حسین درخشان ترتیب دهید اگر وقت شد!!

-- سبکتکین ، Mar 14, 2008

من نمی دانم که چرا بعضی ها اینقدر از ابراهیم نبوی توقع دارند . ابراهیم نبوی یک طنز نویسه مثل نیک آهنگ که کاریکاتوریسته . اینها نظریه پرداز سیاسی که نیستند . آن موقع هم که نبوی رفت زندان و در آمد گفت تحمل اینجا ها را ندارم برای همیشه ام بسه . این مشکل آنهایی ست که فکر می کنند چون حالا یکی ظنز سیاسی می نویسد پس صاحب نظر و نظریه پردازست و ما باید باهاش صلاح و مشورت کنیم که بریم رای بدیم یا ندیم .

-- سمانه ، Mar 14, 2008

man fekr mikonam radio zamaneh kam ka dare be teribune eslahtalabane darun hokumati tabdil mishe.vaghan khande dare.

-- kayhan ، Mar 14, 2008

با سلام، آقای نبوی فرستادن امثال انصاری و جهانگیری به مجلس- در بهترین حالت- چندان شاهکاری نیست که یک طرفه و بی رحمانه گنجی را به سخره گرفته اید.

-- sobhan ، Mar 15, 2008

خیلی بیمزه بود سید!

-- برهنه ، Mar 17, 2008

هاهاها... خیلی خندیدم آقای نبوی.
مثل این‌که این دوستان کامنت گذار خیلی نوشته‌های شما رو جدی می‌گیرن. شاید هم نکته‌شو نمی‌گیرن. جالب‌ترین قسمتش به نظرم همون‌جاییه که مربوط به تیتر این مطلبه.

-- نازلی ، Mar 20, 2008

ba dorood khadmat nabavi aziz v tabrik sal nou be shoma v dast andarkaran radio zmaneh2ta eshkal dar barnamehay radio vjod dared1/barnamay az in seton be on soton shoma ra bayad bgrdiem dar bayn barnameha payda konyem ghablan barnamay shoma to safhay aval bod ke rahat bod alan bray shnidn barnamay shoma bayad be tmam barnameha gosh bdiem ta be bar namay shoma brsiem.2/vaghty be barnamy mslan 5shanbeh dariem gosh mediem nmetonem be safhat digeh ham sar bznyem zera seda ghat meshvad.!!?lotfan bfrmayed in eshkalat ra bartraf nmayand.bedroodazizan.

-- arash naderi az belgium ، Mar 22, 2008

ما: لطفاً برای روشن شدن ذهن ملت تاریک ایران، بفرمایید که چگونه می‌شود با نظام ‏سلطانی از طریق تحریم مبارزه کرد و اصولاً از نظر شما نظام سلطانی چه خصوصیتی ‏دارد؟
سلام سیّد
منظورتون ذهن تاریک ملّت بود یا ذهن ملّت تاریک.

-- مجید ، Apr 11, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)