خانه > پرسه در متن > ادبیات در گذر تاریخ > ادبیات بعد از خفقان | |||
ادبیات بعد از خفقانترجمهی آزاد: ونداد زمانیv.zamaani@gmail.comبرچیدهشدن مه سنگینی که سیستم اجتماعی-عقیدتی مستبد بیش از ۳۰سال بر فرهنگ ایرانی افکنده است برای اولین بار در هیبت جنبش سراسری «سبز» به واقعیتی دستیافتنی تبدیل شد. به همین دلیل میتوان با قاطعیت تمام گفت که اکثریتِ مردم صلحدوست و متمدن ایرانی، عملاً به همهی جهان نشان دادند که فقط آنها حاکمان حقیقی کشور خود هستند. بیش از ۲۰سال از فروپاشی دیوار آهنین بلوک شرق و آزادی ملتهایی که تجربهی شوم ۵۰سال زندگی در استبداد عقیدتی را با خود داشتهاند میگذرد. فرخندگی واقعیت فوق میتواند به این کنجکاوی دامن بزند تا نگاهی داشته باشیم به واکنش بخشی از ملتهای اروپا که سیطرهی طولانی حکومتهای عقیدتی- استبدادی را تجربه و از آن عبور کردهاند.
مقالهی جامعی که خانم «کاترینا رابه» در مجلهی فرهنگی «یورو زون» دربارهی ادبیات اروپای شرقی داشته است بررسی و نگاه موشکافانهای است که بخش بزرگی از تلاشها و انگیزههای ملتهای یادشده را قبل و بعد از سقوط دیوار برلین، تبیین کرده است. در مقالهی خانم رابه با عنوان «برچیدهِ شدن مه»، شاهد بازبینی خلاقانهایی هستیم که به ثبت و تدوین مشخصات، نوع زندگی و واقعیت یکجانبهایی میپردازد که از طریق یک مرام تحمیلی بیش از نیم قرن بر روح و روان مردم بخشی از اروپا تسلط داشته است.نویسنده در حین بررسی گذشتهای که به سرعت در حال تغییر شکل است از تاثیرات برطرف شدن غبارِ مهآلود سیستم بسته و انحصارطلب«بلوک شرق» میگوید و چشمانداز آیندهای را از دید نویسندگان شرق اروپا ترسیم میکند که میتواند برای ملت ما نیز تجارب گرانبهایی را به همراه داشته باشد. مقالهی انتقادی خانم «رابه» با تحلیل رمانها، خاطرهنویسیها و سفرنامههایی که در طول ۲۰ سال گذشته به قلم ادیبان کشورهای آزادشدهی اروپا به رشتهی تحریر در آمده است، آنها را مورخان باذوقی نشان داده که توانستهاند ضمیر ناخودآگاه ملتهایشان را در بستر متضادی از رنج و نگرانی و امید و آرزو، توامان منعکس کنند.نویسندهی مجارستانی «دانیلو کیس» در وصف بلوک شرق و پردهی آهنینی که دور آن کشیده شده بود، میگوید:«تقسیم بندی اروپا به شرق و غرب، بخشی از اروپا را در مه سنگینی فرو برده بود». بیتردید تشبیه او تمثیل بارزی بود که توانست بحث اصلی این مقالهی تحقیقی را تدارک ببیند. تمثیلی که در ادامه توانست نشان دهد چه اتفاقی بعد از محو شدن مه غلیظ دیکتاتوری به وقوع پیوستهاست.روشنفکران منطقه به تغییر و انتقال مسالمتآمیز به دنیای جدید چشم دوخته بودند و در سالهای اولیه پس از فروپاشی دیوار برلین، پیشگویی نویسندگانی چون دانیلو کیس بر این بود که پس از فرو افتادن پردهی آهنین، وضعیت با چنان شتابی تغییر میکند که گذشتهی محبوسشده نیز به سرعت محو میشود. ولی در میان بغضِ بهتآلود نویسندگانی چون دانیلو کیس، بخشی از اروپای تازه آزادشده قادر به زایش طبیعی نشد و جنگ خونین بین قومهای مختلف در بعضی از کشورها باعث مرگ مادران و فرزندان بیشماری شد که تجلی آن در موجی از داستاننویسی تلخ و سیاه با عنوان «قبرهای دستهجمعی» نمودار شد که هم به جنایات رژیمهای کمونیستی و هم به خشونتهای دوران پس از سقوط دیوار برلین میپرداخت.
هرچند در ایران، پرداختن به اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷شمسی نتوانستهاست پایهگذار موج جدیدی از ادبیات داستانی به معنای وسیعش باشد ولی بیتردید نقطهی عطفی خواهد بود که در بعد از برداشتهشدن مه غلیظ و سنگین استبداد عقیدتی ایران، مرز حسی و تخیلی را بین قبل و بعد از این جنایت، در ضمیر جمعی ادبیات ایرانی رقم خواهد زد. در سال ۱۹۹۰ ادوارد گولداستاکر، محقق برجستهی آثار کافکا و سمبل جنبش اعتراضی سال ۱۹۶۸در «بهار پراگ»، در برلین ادعای تفکر برانگیزی دربارهی جهتگیری رماننویسی در اروپا داشت. او صریحاً عنوان کرد که نمایندهی اصلی نسل معاصر رماننویسی اروپا نویسندگان اروپای شرقی خواهند بود.از دید محقق چک، نویسندگانی که ناچار شده بودند در تقابل مستقیم با زمامداران و گردانندگان مستبد تاریخ کشورشان بایستند، قادر به خلق ادبیات پر قدرتی هستند که زمینههای شکلگیری خاطرات مشترک اروپای جدید را رقم خواهد زد. پیشبینی متفکران اروپای شرقی در انتصاب نویسندگان خودی به مرکز ثقل خلاقیت ادبی اروپا را میتوان در مشابهتی موازی، به پیشگویی دربارهی نمایندگان سبکساز ادبیات داستانی ایران نیز تعمیم داد. میتوان امیدوار بود که نویسندگان مناطقی از ایران که شدیدترین تقابل و تناقض را با تاریخ و فرهنگ تحمیلشده در ۳۰سال گذشتهی ایران را داشتهاند رهبری ادبی دوران آزاد ایران و حتی منطقه را بر عهده بگیرند. پیشبینی «گولداستاکر» نویسندهی چک که بخش بزرگی از زندگی آکادمیک خود را صرف بررسی و شناسایی کافکا کرده است، جامهی واقعیت به تن کرد. ناگهان از شرق قارهی اروپا، یک کتاب به تنهایی توقع همهی اروپا را برای یافتن متنی ادبی که قادر به تسخیر تخیلشان باشد برآورده میکند. منتقدان اروپایی بعد از چاپ متن ۱۳۰۰صفحهایی «یک کتابِ خاطرات» اثر نویسندهی مجارستانی «پیتر ناداس»، صدایشعف و شور ناشی از کشف خود را به عرش اعلی رساندند. کتاب یادشده لقب روانشناسی مصور دنیای معاصر و کتاب قرن را از آن خود کرد و در کمتر از یک سال ۲۵هزار نسخهاش به فروش رسید.شیوهی روایت دقیق پیتر ناداس توام با نوعی واقعگرایی است که در جملات طولانی کتاب حضور پیدا میکند. این متن بیشتر از هر چیز یادآور سبک نوشتن توماس مان را تداعیمیکند که با تحریر جملاتی بسیار طولانی میتواند هزاران مورد جزئی را در مسیر خود ترسیم و تصویر کند.
شیوهی نگارشی که پیتر ناداس ارائه میدهد، بیتردید انرژی خود را از تخیل وحشی نویسنده کسب میکند ولی قاطعانه توسط تجربهی غنی داستاننویسیاش مهار میشود. او به همین خاطر است که میتواند کلیشههای عقیدتی و خشک مسلط بر بلوک شرق را مثل موم در دستان خود نرم کند. ادامه دارد منابع: 1.Katharina Raabe, As the fog lifted. Literature in eastern central Europe since 1989 2.اینجا 3.Peter Nádas, A Book of Memories (English trans. 1997 by Ivan Sanders), 435, original Hungarian published in 1986). |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
از خاکستر آتش سهمگین در باغ سوخته وطن سیمرغی خواهد رویید که بر منقارش گل عشقی به زیبایی همه عشاق زمین خواهد بود
-- T2 ، Sep 7, 2010در نظر داشته باشید که شباهت های بین ایران و بلوک شرق به اندازه تفاوتهایی است که جهان سوم با اروپا دارد. نکته بعدی که خوب است کوشزد داشته باشد این می باشد که در عصر اینترنت هیچ دولت تمامیت خواهی عرضه وجود نخواهد داشت
-- سمر ، Sep 7, 2010مقاله روشنگرانه ای است. داستاهای زیادی در چند سال گذشته در زبان فارسی به چاپ رسیده است که چون نوری در دل تاریکی درخشش دارد. منتظر ادامه مقاله هستم.
در ضمن می شود توشیح دهید منظورتان از ترجمه آزاد چیست؟
ممد علی
-- بدون نام ، Sep 7, 2010مقایسه جالبی بود.منتظر بقیه مقاله هستم.
-- بدون نام ، Sep 7, 2010بدون نان محترم
منظورم از تر جمه آزاد این است که هم بخش بزرگی از مطلب اصلی (جزییاتی که ممکن بود برای ایرانیان زیاد جالب نباشد ) را حذف کردم و هم در فرصت های مناسب مختصرا آن را به ادبیات و شرائط ایران تعمیم دادم
تشکر از توجه شما
-- ونداد زمانی ، Sep 8, 2010