خانه > پرسه در متن > نويسندگان > صمیمیت مجازی در وبلاگها - ۲ | |||
صمیمیت مجازی در وبلاگها - ۲ونداد زمانیv.zamaani@gmail.comدر این شماره از مجموعهی «صمیمیت مجازی»، به سراغ وبلاگ «گیسطلا» میرویم. وبلاگ این خانم معلم تهرانی حداقل روزی ۱۰۰۰ بازدیدکننده دارد و مطالبش همواره با واکنش بازدیدکنندگان سایت او روبهرو میشود و موج وسیعی از تبادل نظرها را به همراه دارد. «گیسطلا» از سال ۲۰۰۴ به گونهای مستمر نوشتههای شخصیاش را در فضای مجازی قرار داده و تاکنون بیش از۶۰۰ هزار بار از سایت او بازدید شده است. نگاهی دقیقتر به آرشیو نوشتههای او در طی شش سال اخیر، تصویر ذهنِ انتقادیِ زنی تیزبین را برای خوانندگانش تداعی میکند که با متانت و صبوری ستودنی، آیینهای چند تکه در دست گرفته است و با آن زوایای متنوعِ اجتماع و اخلاق ایرانی را منعکس میکند. توجهاش به اقلیتهای قومی ایران، سفرهای گروهی که به مناطق روستایی داشته و از همه مهمتر، توجه ظریفش به نسل جوان، از ویژگیهای دیگر این وبلاگنویس است. وبلاگ «گیسطلا» و تلاش خستگیناپذیرش برای به مسخره کشیدن تمامیتِ فرهنگ شارلاتانی در ایران، از آن دست ابرازهای صمیمی است که حتی در دنیای آزاد مطبوعات نیز نمیتوانست بازتابی داشته باشد و فقط و فقط آزادی بی حد و مرز اینترنت است که این نوع تفکرات جسورانه را مجال میدهد. این زن وبلاگنویس به هیچ سازی نمیرقصد و گویی خشم هزارانسالهی رِندان وطن را با زبانی بیپروا به سمت هر آنچه در دسترس اوست نشان گرفته است. نویسنده هم به ریش عشق اثیریِ یک طرفهی ضجهوار ادبیات نو و کهن فارسی میخندند و هم از بیمزهگیهای طبقهی متوسط جدید در باب عشقهای بند تنبانیِ مثلاً آزاد میگوید و ابراز کلافهگی میکند. او میتواند به کمک «صمیمیت مجازی» زبانِ نوشتاریاش، پیچیدهترین بحثهای فمینیستی را با مردمِ کوچه و بازارِ اینترنت در میان بگذارد، بدون آنکه آنها را به واکنش دفاعی وا دارد. و شما ای زنان و دخترهای تپل، گوشتهایتان را دوست داشته باشید ...زیبا هستید. همینطور بودددددددددددددتا آب تهران معجزه کرد، هورمونها هم دست به دست هم دادند و به زیتون هم شدیداً علاقهمند شدم و استخوان ترکاندم، ترکاندنی. به سرعت از ۴۳تا ۶۰را رفتم که فهمیدم دیگر دارد اوضاع خطری میشود و ترمز را کشیدم.الان سالهاست که دور و بر ۵۸-۶۰ میپلکم و خاطرهی آن دخترک لاغر را فراموش کردهام. آنچه باقی مانده است، خاطرهی دردناک جسمی است که دوستش نداشتهام. بدنی که همیشه مورد قضاوت قرار گرفته و باعث شرمساریام بوده است و هیچگاه با آن آشتی نکردم. و حالا در این بازار بردهفروشان تهران که زنان همگی بر روی ترازوی فروش هستند و نگران گوشتهایی که تمامی مغزشان را پر کرده است، هر تحسینی که بابت بدنم میشنوم رنجم میدهد. به یادم میآورم تمامی نگاههای قیمتگذار سالهای پیش را که: نه زیادی لاغر است...و شما ای زنان و دخترهای تپل، گوشتهایتان را دوست داشته باشید... زیبا هستید... متن زیر از اولین نوشتههای «گیسطلا» در ماهِ اولِ باز شدن وبلاگش در پاییز سال ۲۰۰۴است. شیوهی روایتِ شفاهی بدون حاشیه، هرچند ساده به نظر میرسد و در آن از صفتهای عالی، قیدها، تشبیهات و سایر ترفندهای توصیفی خبری نیست، ولی به سبکی رسیده است که بهحق لقبِ «صمیمیت مجازی» را نصیب خود میکند. بیتردید او از پایهگذاران اینترنتنویسی بی غل و غشی است که رد پای روایتش را در هزاران وبلاگ ایرانی دیگر نیز میتوان سراغ گرفت. آخرین درخواست برای آشنایی بیشتر با این نویسنده و خواندن مطالبش، میتوانید به وبلاگ او رجوع کنید. بخش پیشین • صمیمیت مجازی در وبلاگها |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خيلي عالي بود
-- ali ، Aug 13, 2010چه کار خوبی ! نقد وبلاگهای شخصی.
-- بدون نام ، Aug 13, 2010خیلی دوستش دارم. گیس طلا آنقدر ساده و صمیمی است که گویا هیچ زاویه پنهانی در وچودش و زندگیش برای من خواننده وجود ندارد. من با او زندگی می کنم، با او سفر می کنم، با او بحث و گفتگو می کنم، با او میخندم و گریه می کنم. جالب است که حتی بیماری و سلامت او و خانواده اش برای من مهم است.از صمیم قلب برایش آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
-- همراه ، Aug 13, 2010aghay zamani kush mi tavanestid dar kenar taarif kardan az in veblognevisha beh koghteh zaaf haay anha ham eshareh mi kardid
-- Don22 ، Aug 14, 2010