Jul 2010


به مناسبت سالگرد خاموشی زنده یاد احمد شاملو - بخش دوم
پیدایش شعر سپید

حمید حمیدی: تاکید براین نکته لازم است که شعر سپید به جهت ریشه و منشأ پیدایش با شعر نیمایی تفاوتی ندارد. همان عواملی که باعث پیدایش شعر نیمایی شد، شعر سپید را نیز به وجود آورد. شعری كه در اروپا و آمریكا از قید وزن و قافیه رهاست شعر آزاد نام دارد. به علت ناشناخته بودن ساختمان این دو نوع شعر، اشتباهاً جا به جا و یا یكسان گرفته می‌شوند.



به مناسبت دهمین سالگرد خاموشی زنده یاد احمد شاملو بخش نخست
معمار شعر «سپید»

حمید حمیدی: شعر افسانه اولین پایه‌ی شعر نو نیمایی بود که تأثیرات شگرفی بر جامعه‌ی ادبی ایران به جا گذاشت و نیما به نام شاعر «افسانه» شهرت یافت. انتشار«افسانه» واکنش‌های متفاوتی برانگیخت، اما نتوانست موفقیت چندانی به دست آورد، زیرا از یک‌سو مخالفین نیما نیروهای پر قدرتی بودند و از سوی دیگر ذهن و اندیشه‌ی جامعه در آن زمان به قالب کلاسیک عادت کرده بود. شکستن عادت، و ایجاد یک بدعت، کار سهل و آسانی به نظر نمی‌رسید.



تجربه‌ی دوزخ و شعر آلودگی

بابک سلیمی زاده: برنامه‌ رادیویی خاک، دوشنبه ۲۶ تیر ماه به شعرخوانی بابک سلیمی‌زاده اختصاص داشت. این برنامه، مانند شعرخوانی‌های دیگر «خاک» با مقدمه‌ی کوتاهی همراه بود. آقای حسین ایمانیان بر این برنامه نقدی نوشتند که منتشر شد. اکنون بابک سلیمی‌زاده، نه فقط به عنوان یک شاعر، بلکه بیشتر از منظر یک منتقد، نوشته‌ی حسین ایمانیان و برنامه‌ی خاک را با گوشه چشمی به آنچه که او «تجربه‌ی دوزخ» و «شعر آلودگی» می‌نامد نقد کرده است.



درباره‌ی یادداشت حسین نوش‌آذر بر شعر بابک سلیمی‌زاده؛ در نقد برنامه‌ی رادیویی خاکِ ۲۸ تیرماه ۸۹
جعل ماهیت یا تبلیغ؟

حسین ایمانیان: موضوع مورد بحث این نوشته به خودی خود نشانه‌ای است از وضعیت نابسامان نقد ادبی در زبان فارسی و قصد، روشن کردن چراغی بر فراز آن است. موضوع این یادداشت یکی از برنامه‌های خاک رادیو زمانه است. حرف اصلی این نوشتار، انکار تقریبن تمام گزاره‌هایی است که نوش‌آذر درباره‌ی شعر سلیمی‌زاده، در مقدمه‌ی کوتاه‌اش بیان کرده است. برای این کار مقاله‌ی «ریخت‌شناسی شعر تخریب»، نوشته‌ی نوش‌آذر نیز مد نظر قرار گرفته است.



دلبستگی به این دنیا

ترجمه‌ی ونداد زمانی: جاناتان واینر که تحصیلکرده هاروارد است و از تاریخچه تعقیب جاودانگی توسط بشر به‌خوبی مطلع است، به این موضوع مهم اشاره می‌کند که نسل‌های جدیدتر دانشمندانی که در پی بهبود‌بخشی و افزایش طول عمر بشر هستند به هیچ‌وجه در جست‌و‌جوی «آب حیات» نیستند و کنکاش اصلی آنها، بر عکس کیمیاگران ثبت‌شده در تاریخ تمدن بشری، از جادو و ماوراء طبیعت فاصله زیادی دارد.



بیست و پنجمین سالگرد درگذشت هاینریش بل
عقاید یک نویسنده‌ی استوار

الاهه نجفی: بازخوانی آثار هاینریش بل ما را با نویسنده‌ای معترض آشنا می‌کند که به جای آنکه با کلمات بازی کند و به لفاظی پناه آورد و از واقعیت‌های ملموس زندگی بگریزد، بیش از هر چیز به زندگی روزانه‌ی انسان نظر دارد و با دردها و رنج‌ها و اندیشه‌ها و آرزوهای او آشناست. هاینریش بل در شانزدهم جولای ۱۹۸۵ در خانه‌ی ویلایی‌اش در کرویتسر، لانگن‌برویش بعد از یک دوره بیماری طولانی و اعتیاد به مورفین درگذشت.



بوسه بر آبله‌ی یار

قلی خیاط: انتظار یعنی تعلیق. یعنی تعلق حضور بین دو پاره از زمان، یا دو پاره از فضا. ما همه هر روز، هر آن، منتظر و چشم به راه چیزی هستیم. به قول هنری جیمز، کسانی بین ما فقط منتظر اتوبوس روزانه‌ی خویش‌ند، کسان دیگری منتظر یک نگاه، یک نامه؛ باز کسان دیگری منتظر یک صدای پا، دیدار دوست، یار... همه‌ی ما اما، بدون استثنا، و در عمق ناخودآگاه خویش، منتظر چیز واحدی هستیم که در ما نیست، با ما نیست، و یا اگر هست پیدا نیست: «مرگ»



دراکولا و تسخیر زنان بریتانیا

ونداد زمانی: «دراکولا»، یک نجیب‌زاده‌ی ساکن اروپای شرقی است که درون قصر قدیمی خود زندگی می‌کند. دنیای ترسیم شده برای این نجیب‌زاده‌‌ی وطن‌پرست از همان ابتدای داستان در تضاد کامل با دنیای مدرن ترسیم می‌شود. دنیای قهرمان انگلیسی داستان که به درخواست دراکولا قصد سفر به قصر او را دارد تا به‌عنوان نماینده‌ی یک معاملات ملکی برای خرید قطعه‌زمینی در لندن به او کمک کند، با دنیای سنتی این نجیب‌زاده‌ تفاوت فاحش دارد.



کافکای یهودی، قهرمان عرب‌ها

ترجمه‌ی ناصر غیاثی: روشنفکران عرب کافکا را چون «موجودی مقدس» ستایش می‌کردند. در جهان عرب البته کافکا را فقط تحسین نکردند بلکه از او متنفر هم بودند. سال ۱۹۹۶ یکی از نمایندگان ِ مجلس سوریه در پارلمان به وزیر فرهنگ حمله برد، چون کتابی به نام «درباره‌ی کافکای صیهونیست» منتشر شده بود. در سال ۲۰۰۴ ناجم والی به یاد آورد که در دوران صدام حسین خوانندگان کافکا در معرض خطر رفتن به زندان یا حتی از دست دادن زندگی‌شان بودند.



بازگشت به محله‌ی خلافکاران

ترجمه‌ی ونداد زمانی: جنیفر ایگان، رمان‌نویس آمریکایی، اولین رمان مطرح خود «سیرک نامرئی» را پانزده‌سال پیش به چاپ رساند. در آن داستان، دختر جوانی تصمیم می‌گیرد برای این که از وقایع دهه‌ی ۶۰ و ماجراهای پرشور آن دوره عقب نباشد و هم‌چنین برای یافتن رد پایی از خواهر هیپی‌اش که به عضویت یک گروه آلمانی چریکی به نام «بایدر منهوف» درآمده به اروپا برود. این داستان، به مرثیه‌ای برای هیپی‌ها شهرت یافته است.



درباره‌ی مجموعه شعر «با خودم حرف می‌زنم»، نوشته‌ی روجا چمنکار
نرسیده به زیبایی

رامتین کریمی: بررسی زیبایی‌شناختی مجموعه شعر «با خودم حرف می‌زنم»، نوشته‌ی روجا چمنکار از حوصله‌ی این مقاله خارج است اما پیش از آن، درست در آستانه‌ی برخورد با «ارزش زیبایی‌شناختی» این شعرها تناقضی وجود دارد که تشریح آن حرف اصلی این یادداشت است: ساده‌گی شعر‌ها مشکوک است. ساده‌نویسی و یا به لفظی دیگر متداول‌نویسی رایج شعرهای چمنکار همواره توجیهی پراگماتیک دارد. او ساده می‌نویسد تا پیش از هر چیز شعرش خوانده شود.



صدای شب

داریوش آزادمنش: غزلیاتی که زیر نام «صدای شب» می‌خوانید، سروده‌ی داریوش آزادمنش، یکی از خوانندگان رادیو زمانه است. ما در رادیو زمانه نمی‌خواهیم و نمی‌توانیم مانند یک نشریه‌ی معیار ادبی صرفاً به زیباشناسی خاصی بپردازیم و به ادبیات از یک زاویه‌ی مشخص بنگریم. رادیو زمانه می‌خواهد همه‌ی زیباشناسی‌ها و سلیقه‌ها را بر محور آزادی بیان که از بدو پیدایش کانون نویسندگان تا امروز مهم‌ترین خواسته‌ی نویسندگان ایرانی بوده به سهم خود بازتاب دهد.



از صد و یک شب تا هزار و یک شب

ناصر غیاثی: کلاودیا اوت متولد ۱۹۶۸ شرق‌شناس، مترجم و معاون علمی در دانشگاه ارلانگن / نورنبرگ آلمان است. تنها ترجمه‌ی آلمانی «هزار و یک شب» بر اساس قدیمی‌ترین دست‌نوشته‌ی عربی از آن اوست. وی ادامه‌ی ترجمه‌ی «هزار و یک شب» را در دست دارد. تارنمای قنطره گفت‌وگویی با او ترتیب داده است و از او درباره‌ی نحوه‌ی کار و چگونگی ترجمه‌ی این کتاب پرسیده است که ترجمه‌ی آن گفت‌وگو را می‌خوانید.