تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با حسین نوش‌آذر، در باره زندگی و تأثیرات سالینجر

سکوت معترض و راز سالینجر

پژمان اکبرزاده

جروم دیوید سالینجر نویسنده رمان «ناتور دشت» چندی پیش در سن ۹۱ سالگی درگذشت. او نزدیک به پنجاه سال اثری منتشر نکرد و تا روز مرگ در انزوای کامل زیست.

به رغم این سالینجر از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان معاصر آمریکا به شمار می‌رود. درباره زندگی و تأثیرهایی که سالینجر بر نسل‌های معترض گذاشت گفت‌گویی داشتم با حسین نوش‌آذر.

آقای نوش‌آذر، چه چیز سالینجر را در دنیای ادبیات منحصربه‌فرد کرده بود؟

برای پاسخ دادن به این پرسش، اول باید دید که چرا سالینجر تبدیل به یک اسطوره شد. بدون مطالعه‏ی این اسطوره، امکان ندارد بتوان به پرسش شما پاسخ داد.

سالینجر در سال ۱۹۵۱ رمان معروف خود «ناتور دشت» را منتشر کرد. بخشی از این رمان را پیش‏تر منتشر کرده بود.

۱۰ سال بعد از انتشار ناتوردشت، یعنی در سال ۱۹۶۱ سالینجر اعلام کرد که قصد دارد چندین داستان بلند در باره‏ی خانواده‏‏ای به نام «گلاس» بنویسد.

رمان معروف «فرنی و زویی» فصلی بود از این مجموعه داستان‏های بلند که هیچ‏وقت منتشر نشد. به جای آن، چند متن کوتاه که درواقع تک‏گفتارهای درونی مبهمی هستند، از او انتشار پیدا کرد. در حالی‌که هیچ دلیلی برای این سکوت وجود نداشت.

از آن به بعد بود که سالینجر به یک اسطوره بدل شد؛ اسطوره‏ی نویسنده‏ی بی‏کتاب. نویسنده‏ی معروفی که با ادبیات داستانی و با مخاطبان قهر کرده است.

سالینجر بخشی از شهرت افسانه‏ای‏اش را مدیون این قهر طولانی است. اما نباید فراموش کنیم که «ناتور دشت»، نیم قرن پس از اولین انتشارش، هر سال در ۲۵۰ هزار نسخه به فروش می‏رسد.

دختر سالینجر (مارگارت) و همین‏طور دوست دختر سابق او، خاطراتشان را منتشر کرده‏اند. تصویری که این دو در این خاطرات از سالینجر ارائه می‏دهند، تصویر یک مرد پارانوئید و نئوروتیک است‏‏‏‏‏‏‏؛ یک مرد دیوانه! این خاطرات هم به شهرت سالینجر کمک کرد.

یعنی بیش از آن‌که ناتور دشت دست‏آوردی برای ادبیات داستانی جهان در فاصله‏ی بین جنگ جهانی دوم تا سال‏های دهه‏ی ۱۹۶۰ باشد، اسطوره‏ای که از سالینجر به‌وجود آمد، اهمیت این نویسنده و شهرت او را دامن زد.

آشنایی با آثار سالینجر در ایران از چه زمانی شروع شد؟

ابتدا باید ببینیم که قهرمان ناتور دشت، شخصی به نام هولدن کالفیلد، چه مشخصاتی دارد و وقتی با مشخصات این شخصیت آشنا شدیم، می‏توانیم به این سؤال پاسخ بدهیم.

اصولا در آثار سالینجر، کودکی به عنوان نشانه‏ای از پاکی، اهمیت زیادی دارد. فراموش نکنیم که سالینجر نویسنده‏ای نیست که به زندگی مدرن علاقه‏مند باشد. به همین دلیل، قهرمان داستان‏های‏اش دوست ندارند بزرگ شوند و به بلوغ علاقه‏مند نیستند.

داستان‏های سالینجر به ما کمک نمی‏کنند جهان و زندگی را به‌تر بشناسیم. این داستان‏ها صدای معترض جوان‏های پاکی هستند که از دنیای بزرگ‏سالان و دنیایی که پدران‌شان برای آنان به ارث می‏گذارند، نفرت دارند. یعنی قهرمان‏های داستان‏های سالینجر از مدرنیته‏ی پس از جنگ جهانی دوم بیزارند.

از همین جا هم می‏شود به دلیل محبوبیت سالینجر در میان جوان‏های ایرانی از کودتای ۲۸ مرداد تا امروز پی برد.

نسل جوان پس از کودتای ۲۸ مرداد که به نهضت چریکی روی آورد، از جامعه‏ی بعد از کودتا بی‌زار بود. نسل جوان‏های سبز نیز ۳۰ سال پس از انقلاب، از جامعه‏ای که برایش ساخته‏اند، بدش می‏آید.

این دو نسل، یعنی نسل بعد از کودتای ۲۸ مرداد و نسل بعد از دوم خرداد ۷۶، مانند هولدن از بزرگ شدن و آلوده شدن به دنیای آدم‏های بزرگ وحشت دارند.

با این تفاوت که نسل جوان‏های سبز، مدرنیته را به دنیای عرفانی− خیالی‏ای که سالینجر به آن پناه برده بود، ترجیح می‏دهند.


نسل جوان‏های سبز، مدرنیته را به دنیای عرفانی− خیالی‏ای که سالینجر به آن پناه برده بود، ترجیح می‏دهند

آیا در آثار داستان‏نویسان ایرانی، تاثیری از کارهای سالینجر می‏بینید؟

بله صددرصد؛ اما برای بررسی تاثیر سالینجر در ادبیات معاصر، ابتدا باید به خود رمان پرداخت و دید که این رمان چه چیزی به ادبیات رئالیستی دنیا اضافه کرده است که پیش از آن وجود نداشته است.

مهم‏ترین دست‏‏آورد سالینجر برای ادبیات داستانی جهان، زبانی است به نام زبان اِسکاز (Skazz). زبان اسکاز، زبان بچه‏های نوبالغ است که هنوز پیچیدگی زبان بزرگ‏سالان را ندارد.

البته مطلقاً نباید این زبان را با زبان مخفی‏ای که همه‏ جای دنیا در حاشیه‏ی شهرهای بزرگ شکل می‏گیرد، اشتباه کرد. زبان اسکاز یک زبان عمومی و زبانی است که نوجوانان نوبالغ می‏توانند با آن ارتباط برقرار کنند.

سالینجر اولین نویسنده‏‏ای در دنیا و در دل سنت رئالیستی بود که به «لحن» در داستان توجه خاص کرد.

در ایران نویسنده‏ی «سفر شب و حضور حضرت» یعنی آقای بهمن شعله‏ور، اولین نویسنده‏ای است که از زبان اسکاز برای روایت داستانی جذاب استفاده می‏کند.

هومر، قهرمان سفر شب و حضور حضرت هم مثل هولدن، یک نوجوان عاصی است و از آلودگی دنیای بزرگ‏سالان بی‌زار است.

بعد از بهمن شعله‏ور، غلام‏حسین ساعدی در اواسط سال‏های دهه‏ی ۴۰ داستانی به نام «سایه به سایه» نوشت. در این قصه هم راوی داستان که مانند هولدن نوجوانی ۱۶−۱۷ ساله است و در «شهر نو» زندگی می‏کند، عاشق زنی پابه‌سن، به نام دلبر خانم می‏شود و این عشق به دلبر خانم و ماجراهایی را که در شهرنو اتفاق می‏افتد، به زبان اسکاز روایت می‏کند.

آقای نوش‏آذر، در امریکا نویسنده‏ای مانند سالینجر که تنها صاحب یک کتاب است، شاید بتوان گفت که در حد یک پیامبر ادبی مورد توجه قرار می‏گیرد. شما علت این تأثیر را در جامعه‏ی ادبی امریکا، در چه می‏بینید؟

سالینجر پس از انتشار ناتوردشت، به خانه‏اش در نیوهمپشیر پناه برد و به مطالعه در باره‏ی اساتید و عرفان هندی پرداخت.

وقتی سال ۱۹۷۴، داستان‏های سالینجر به طور غیرقانونی در امریکا منتشر شد، با نیویورک‏ تایمز تماس گرفت و در یک مصاحبه‏ی تلفنی گفت:

«اگر نویسنده کارش را منتشر نکند، در آرامش و صلح به سر می‏برد و انتشار کتاب به معنای از بین رفتن و خدشه‏دار شدن حریم زندگی خصوصی نویسنده است». او گفت که نویسندگی را دوست دارد، اما برای دل خودش می‏نویسد.

بعدها نویسنده‏ی معروف دیگری به نام دُن دلیلو، در رمانی به نام «مائو۲» از سالینجر یک قهرمان داستانی ساخت و در این کتاب اسطوره‏ی شاهکارهای منتشر نشده از سالینجر را به‏وجود آورد.

از این به بعد بود که سالینجر به یک پیامبر و حتی می‏توان گفت که به یک قدیس تبدیل شد. قهرمان ناتوردشت، هولدن کالفید نیز یک فرشته است که به جست‏وجوی پاکی و سعادت نوع بشر، به زمین آمده است.

یعنی نویسنده و قهرمان‏اش از یک سرنوشت برخوردار می‏شوند و این در ادبیات داستانی بارها پیش آمده است که نویسنده و قهرمان داستان‏اش، یک سرنوشت را دارند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

من که فکر کنم اقای سالینجر دیده اگه یک داستان دیگه بنویسه مثل ناتور دشت موفق نمیشه سکوت کرده اونوقت این منتقدین بی مغز اونو تبدیل به قدیس کرده اند

-- سورنا ، Feb 3, 2010

چرا در بخش دانش و فن اوری نمیشه نظر داد؟

-- بدون نام ، Feb 3, 2010

به نظر من روش بررسی آقای نوش آذر در اینجا بسیار خوب و درست و منطقی است و خیلی هم روشنگرانه. ایشان به مسایل ظریف و حساسی اشاره کرده اند که دانستن آنها بر آگاهی خواننده می افزاید.

ایکاش می شد کتاب آقای بهمن شعله ور را به دست آورد و خواند. ظاهراً اثر ایشان از کارهای خیلی قدیمی ادبیات ایران است.

در ضمن، خطای تایپی مختصری صورت گرفته که واژه "اساطیر" را به صورت "اساتید" نشان داده.

با احترام

-- ادیب ، Feb 4, 2010

چرا از انتقاد هراس دارید ؟
چرا نظر من رو انتشار ندادید؟

-- سورنا ، Feb 4, 2010

چرا از انتقاد میترسید ؟
چرا نظرمن رو انتشار ندادید؟

-- سورنا ، Feb 4, 2010

چرا از انتقاد میترسید ؟
چرا نظرمن رو انتشار ندادید؟

-- سورنا ، Feb 4, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)