تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با بهمن امینی، مدیر انتشارات خاوران در پاریس

«بیان خط قرمز‌ها در زبان مادری سخت است»

آزاده اسدی
azadeh@radiozamaneh.com

رمان «سنگ ‌صبور» نوشته‌ی عتیق رحیمی، جایزه‌ی ادبی سال فرانسه را گرفت. جایزه‌ی ادبی گنکور، بین جوایز ادبی که هر سال به رمان‌ها و قصه‌ها اهدا می‌شود، اهمیت و ارزش و بیشتری دارد.

این جایزه نزدیک به ۱۰۰ سال سابقه دارد و بنیان‌گذار آن نویسنده‌ای به نام ادمون ‌گنکور بوده است که بنیاد گنکور را برای این جایزه‌ی ادبی بنیان‌گذاری کرد.

از سال ۱۹۰۳ این جایزه هر سال به بهترین رمان سال فرانسوی ‌زبان اهدا می‌شود. «سنگ‌ صبور» نخستین اثر عتیق رحیمی، فیلم‌ساز و نویسنده‌ی افغان مقیم فرانسه است که به زبان فرانسه نوشته شده است.

در همین رابطه با بهمن امینی، مدیر انتشارات خاوران در پاریس که ناشر کتاب‌های عتیق رحیمی است، گفت و گو کرده‌ام.

بهمن امینی در مورد نحوه‌ی انتخاب کتاب برای آکادمی گنکور می‌گوید:

Download it Here!

این جایزه در سه دور انتخاب پیش می‌رود. اول ۱۵ رمان مشخص می‌شود. بعد از مدتی، در انتخاب دوم ۹ رمان و در انتخاب سوم چهار رمان باقی می‌ماند. در نهایت بین این چهار رمان، دو رمان باقی ماند که رمان آقای عتیق رحیمی هفت به سه برنده شده است.

یعنی از ۱۰ عضو آکادمی گنکور، هفت نفر به رمان عتیق‌ رحیمی و سه نفر هم به یک رمان با نویسنده‌ای فرانسوی رأی دادند.

بهمن امینی درباره‌ی ویژگی‌های رمان «سنگ ‌صبور» نوشته‌ی ‌یک نویسنده‌ی افغان توضیح می‌دهد:

اول این‌که مایه‌ی خوشبختی است که یک نویسنده‌ی جوان - آقای عتیق رحیمی ۴۶-۴۵ سال بیشتر ندارد - موفق شده است خود‌ش را به سطحی برساند که نویسندگان آکادمی گنکور راجع به زبان آقای عتیق ‌رحیمی در این کتاب و قدرت زبان فرانسه‌ی آن صحبت کنند.

همه‌ی منتقدان دیگر هم راجع به این مسأله صحبت می‌کردند که این کتاب با یک زبان فرانسه بسیار درست و خوب نوشته شده است.

نکته‌ی دوم این‌که آقای عتیق‌ رحیمی در قالب این رمان، به مسأله‌ی مهمی مثل زن پرداخته است. شرایطی را که زن در آن قرار می‌گیرد و راهی که در رمانش برای بیان ستمی که در مجموع در جامعه می‌شود، پیدا کرده است. به‌ویژه در جوامعی مثل افغانستان یا جوامع دیگری که در جنگ به سر می‌برد.

نکته‌ سوم در مورد محل وقوع داستان است. در خط اول رمانش وقتی اولین صحنه را توصیف می‌کند، می‌گوید: «این در یک جایی از افغانستان اتفاق می‌افتد و می‌تواند در هر جایی از جهان اتفاق بیفتد.»

تمام مسأله همین است که آقای عتیق ‌رحیمی موفق می‌شود از حادثه‌ای که در افغانستان می‌گذرد، یک مسأله‌ی جهانی و نوعی مسأله‌ی وجودی انسان را مطرح کند که بعداً بعد جهانی پیدا می‌کند.

این سه نکته در مجموع اجازه داد با وجود آن‌که رمان، رمان کوتاهی است و حدود ۱۵۰ صفحه است، در رقابت با رمان‌های مفصل و جدی برنده شود.


عتیق رحیمی، نویسنده افغانی‌تبار

مدیر انتشارات خاوران در پاریس، در مورد محبوبیت این روزهای نویسندگان افغانی‌‌تبار مثل خالد‌ حسینی در ادبیات جهانی می‌گوید:

تعداد زیادی از نویسندگان افغانی را نمی‌شناسم. یک نویسنده‌ی افغانی‌تبار به نام خالد‌ حسینی را می‌شناسم که ابتدا در آمریکا و بعد در سطح جهان به شهرت رسید. الان هم آقای عتیق ‌رحیمی را می‌شناسم.

البته افغانستان، نویسندگان موفقی دارد که در این سطح نیستند. هر چند کار خالد‌ حسینی خوب است، اما به نظر من، او نویسنده‌ای است که برای اکثریت مردم می‌نویسد و مقداری رو‌ی عواطف کار می‌کند و از این بابت موفق است؛ ولی کارش از لحاظ ادبی، زیاد مورد توجه قرار نگرفت.

در صورتی که از ابتدای انتشار کتاب، عتیق‌ رحیمی مورد توجه منتقدان ادبی و کسانی که در ادبیات دستی دارند، قرار گرفته است. هر چند ممکن است اقبال عمومی کتاب «بادبادک‌باز‌» خالد ‌حسینی را نداشته باشد. دلایل آن هم این است که این‌ها به هر تقدیر کار کرده‌اند.

جدای از این‌که مسأله‌ی افغانستان مسأله‌ای حساس است. به نظر من، این در درجه‌ی دوم و سوم قرار می‌گیرد. از آن جایی که من عتیق را می‌شناسم، می‌گویم او حرفی برای گفتن دارد و در نهایت می‌تواند موفق شود.

این موضوع تنها در رابطه با رمانش نبوده و در کارهای دیگرش مثل فیلم‌سازی هم صدق می‌کند. این موضوع تنها نتیجه‌ی یک کار و کوشش و یک نگاه جهان‌شمول است که توانسته است این موفقیت را به دست بیاورد.

عتیق رحیمی بعد از کتاب‌های «خاکستر و خاک» که از روی آن فیلمی هم ساخت و همین‌طور کتاب «هزار خانه‌ی خواب و اختناق» و داستان «بازگشت تصوری به زبان فارسی» آخرین اثر خودش را به زبان فرانسه منتشر کرد‌ و برنده‌ی این جایزه ی ادبی هم شد.

ناشر کتاب‌های فارسی این نویسنده، درباره‌ی دلیل این کار وی در تغییر زبان توضیح می‌دهد:

عتیق به فارسی می‌نوشت؛ چون این نگاه و احساسی را که می‌خواست بیان کند، در زبان مادری‌اش بیان می‌کرد. عتیق گفته است: سال‌هایی که در تبعید بودم و هنوز به افغانستان برنگشته بودم، فقط می‌توانستم به زبان مادری‌ام بنویسم.

به همین دلیل، کتاب «هزار ‌خانه‌ی خواب و اختناق» را که سه سال بعد منتشر کردم، به فارسی بود و بعد ترجمه شد.

اما وقتی سال ۲۰۰۲ بعد از سال‌های تبعید به افغانستان برگشتم، آن موقع حس کردم به زبان دیگری برای آن چیزی که در آن ‌هنگام در وجودم ریخت و می‌خواستم بیانش کنم، نیاز دارم.

او می‌گوید این حس تنها در زبان مادری و فارسی نیست. او معتقد است با زبان مادری یک سری چیزها را نمی‌توان به راحتی گفت و بیان خیلی از تابوها و خط قرمز‌ها در زبان مادری سخت است. ولی در زبان دیگر می‌توان این را بیان کرد.

عتیق اکنون زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم خود و یا زبان ادبی که الان از آن استفاده می‌کند، نام برده و در این زبان می‌نویسد. عتیق رحیمی در ایران هم چهره‌ی شناخته شده‌ای است.

کتاب «خاکستر و خاک» او جایزه‌ی ادبی یلدا را در سال ۱۳۸۲ گرفت. او در کابل متولد شده است و ۲۸ سال است که به فرانسه مهاجرت کرده است. و از دانشگاه سوربن در رشته‌ی سینما مدرک دکترا گرفته است.

بهمن امینی در ادامه‌ی صحبت‌هایش یاد‌آور می‌شود:

اولین کتابی را که عتیق به نام «خاکستر و خاک» نوشته است، ۱۰ سال پیش منتشر کردم. هنگامی که این کتاب را به آقای مسکوب دادم و ایشان خواند و با آقای عتیق آشنا شد؛ گفتند کار ارزشمندی است.

این کتاب توانسته است مشخصاً به مسائل اگزیستانسیال یعنی مسائل وجودی انسان بپردازد. اگر یک هنرمند چه موزیسین، چه نقاش‌، بتواند به خوبی به مسائل وجودی بپردازد، اثرش بعد جهانی پیدا می‌کند و در زمان هم ادامه پیدا می‌کند.

آقای مسکوب گفتند: امیدوارم رمان عتیق که یک رمان بسیار خوب و شاید یک شاهکار کوچک است، مثل «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری نباشد که بهترین کار‌ش بود که در اولین سال‌های نویسندگی‌اش نوشته شد‌. امیدوارم بعدها هم کارهای بهتری از عتیق رحیمی ببینیم.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
عتیق رحیمی برنده جایزه ادبی گنکور شد

نظرهای خوانندگان

برای من مایه ی شادی ست که یک هم سخن این جایزه را بستاند اما من نمی دانم چرا او تا اینهمه مضحکه شده و مثل لوده گریده است. آخر او قبلن ها که اینطور ادا و اصول نمی کرد!

-- بدون نام ، Nov 13, 2008

file soti kar nemikonad
..................
زمانه: چک شد، کار می‌کند. مجددا امتحان کنید.

-- sara ، Nov 14, 2008

آقای رحیمی سلام آیا شما تصاویر از زمان های سابق اعلحضرت محمدظاهرشاه پادشاه فقیر افغانستان را در نزد خود دارید؟
در صورت که داشته باشید اگر زحمت برایتان نباشد در ایمیل من ارسال بدارید الطافت باشد فراموش ناشدنی امپراطور از شهر کابل افغانستان.

-- امپراطور ، Mar 14, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)