خانه > پرسه در متن > باشگاه کتاب > «آخرین سفر زرتشت» | |||
«آخرین سفر زرتشت»
آخرین سفر زرتشت (رمان ایرانی) مردم به تحریک کرپنها قصد جان او را دارند. زرتشت از شهر «شیز» میگریزد و در راهی طولانی به سوی باکتریا (بلخ) گرفتار توطئه کسانی میشود که با هر اندیشه نویی سر ستیز دارند. او سرانجام به سلامت به بلخ میرسد و به کاخ گشتاسب میرود. در آنجا گرفتار توطئه کرپن بزرگ میشود. او را جادوگر مینامند. پس از تحمل سختیهایی چند با برملا کردن توطئهها و گذر از آزمون مس، گشتاسب به سخنان زرتشت گوش فرا میدهد. پس از پذیرش آیین زرتشت، توطئههای پنهان علیه او که پیامآور شادمانی، دانایی، سرافرازی، آشتی و کوشش است، ادامه مییابد. «آخرین سفر زرتشت» اولین رمانی است که درباره زرتشت نوشته شده است. نویسنده با توجه به مطالب بسیار اندکی که در مورد زندگی زرتشت وجود دارد، توانسته است با استناد به همان مطالب اندک و بر مبنای تخیل خود رمانی بنویسد جذاب و خواندنی. فرهاد کشوری در سال ۱۳۲۸ به دنیا آمد. مدتی معلم بود و هم اینک در جنوب ایران مشغول به کار است. از او تاکنون داستانهای «بچه آهوی شجاع» (کودکان - ۱۳۵۵) «بوی خوش آویشن» (۱۳۷۲) «شب طولانی موسا» (۱۳۸۲) «دایرهها» (مجموعه داستان - ۱۳۸۲) «گره کور» (۱۳۸۲) و «کی ما را داد به باخت» (۱۳۸۴) منتشر شده است. دارند در میزنند (مجموعه داستان) میتوان گفت به نوعی شخصیتها در کشاکش تصمیم و انتخاب به سر میبرند و آنها که تصمیم میگیرند به هیچ وجه فارغ از دغدغه نمیشوند و این کشمکش روحی همچنان همراهشان هست. سعی نویسنده بر این بوده که این اصل بدیهی را رعایت کند که تناسب با فضا و جوهره داستان، زبان در خوری نیز بیافریند. «دارند در میزنند» مجموعهای است از تلاشها و دغدغههای انسانهایی درگیر انتخاب، چه کرده و چه ناکرده! منیرالدین بیروتی متولد ۱۳۴۹ با مجموعه داستان «تک خشت» جایزه بهترین مجموعه داستان اول سال ۸۳ بنیاد گلشیری را از آن خود کرد. او سالها پیش داستانهایش را در مطبوعات منتشر میکرد. رمان «چهار درد» او برنده بهترین رمان سال ۸۵ بنیاد گلشیری شد. حفرهای در آینه (مجموعه داستان ایرانی) راوی داستانها میکوشد ضمن نزدیکی به عالم ذهنیات از عینیات و کنشهای شخصیتها غافل نماند و هر جا که لازم مینماید، پرتوی نوری بر هستیشان بیفکند. آدمهایی که در شکلی پنهان گاه به جنگ با خود مشغولند و گاه در ستیز با محیط بیرون. شخصیتهایی پرتضاد در موقعیتهایی که شاید برای تکتک ما آشناست. از سویی دیگر برشهایی از شرایط اجتماعی معاصر نیز در پسزمینه داستانها دیده میشود. نویسنده همچنین در تعدادی از قصهها به دلمشغولیهای زنانه پرداخته است؛ بی آن که لزوماً چنین حرکتی به معنای زنمداری تمام داستانها باشد. هر چند که گونهای از جزئینگری زنانه لاجرم در پارهای از روایتها دیده میشود. لادن نیکنام متولد ۱۳۴۷ در تهران، از سال ۷۳ داستاننویسی را در کنار سرودن شعر آغاز کرده است. او لیسانس گفتاردرمانی دارد و از سال ۷۵ در مطبوعات به چاپ نقد ادبی، داستان کوتاه و شعر مشغول است.
آواز جان مریم (مجموعه داستان) جدایی غمباری که توأم با اندوه دوری از وطن عجین شده است. بعد از دو ماه، حرفهای زن هنوز توی کله مرد بود و نمیتوانست ذهنش را از آن خالی کند. «جناب قاضی! اگر بچههام را بدزده؟ اگه برشون گردونه به اون مملکت چی؟» مرد قدمهایش را کند کرد و لحظهای بعد کاملاً ایستاد. داد زده بود: «دروغ میگه! جناب قاضی! دروغ میگه!» کلمهها به فارسی تند از ذهنش بیرون ریخته بود. یک روز تنهایی، کوه نور، بادکنکهای رنگین، تب طلا، شیشه عمر و کوبش دارکوب داستانهایی هستند که این مجموعه ۹۴ صفحهای را تشکیل میدهند |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|