خانه > پرسه در متن > ادبیات ایران > حافظ به روايت کيارستمی | |||
حافظ به روايت کيارستمیپرويز جاهدحافظ به روايت کيارستمی گزينش کيارستمی از اشعار حافظ و دعوتی است به خوانش مدرن اين اشعار آن هم از سوی فيلمسازی که يکی از مدرنترين فيلمسازان سينمای ايران است. کيارستمی کتاب را با جملهای از آرتور رمبو آغاز میکند: بايد مطلقا مدرن بود. حال اين سوال مطرح میشود که کيارستمی چگونه اين کار را میکند. در اينجا سعی میکنم رويکرد مدرن کيارستمی به اشعار حافظ را توضيح دهم: ۱- کيارستمی به تقسيمبندی تماتيک اشعار حافظ دست میزند و بر اساس نظم جديدی آنها را در فصلهای جداگانهای میچيند. اين ساماندهی در ۱۸ فصل صورت میگيرد. کاری که تا کنون در مورد حافظ به اينگونه صورت نگرفته است. عناوين فصلها برگرفته از اشعار حافظ هستند: عشق و شباب، در مدحت معشوق، تمنای وصال، نسيم بهشت، در رفتن جان از بدن، شب فراق، شراب تلخ، عيب و هنر می، گفتگو در غياب، غم عشق، اسرار عشق و مستی، پيام به معشوق، مژده وصل، شب قدر، هجران، دريغ، صاحب خبر، مقام رضا. ۲-کيارستمی با همه اشعار حافظ کار ندارد بلکه دست به انتخاب میزند و آنهايی را که دوست دارد و با مضمون هر فصل همخوان است جدا میکند. از عنوانبندی فصلها اينطور برمیآيد که عشق تم و مضمون غالب اشعار حافظ است و يا کيارستمی در گزينش خود بر تم عشق در اشعار حافظ تاکيد داشته است. ۳-کيارستمی غزلهای حافظ را عينا و تماما عرضه نمیکند بلکه فقط مطلعی از يک غزل(مصرع اول غزل) را میآورد: منم در واقع کيارستمی جوهر ومعنای غزل حافظ و انديشه او را در همين تک مصرعها يافته است. ۴-کيارستمی مصرعها را در فرم تازهای ارائه میکند. فرمی که شکل يک هايکوی ژاپنی را پيدا کرده است (خرمشاهی آن را برجستهسازی و قابگيری ناميده است). اين نوع تقطيع کيارستمی و فاصلهگذاری، نه تنها روش خواندن غزل حافظ را سادهتر میسازد بلکه رويکردی تصويری و سينمايی به اين اشعار است. انگار کيارستمی دست به دکوپاژ شعر حافظ زده است: دوش گفتم ۵-آن چنان که بهاءالدين خرمشاهی محقق و حافظ پژوه سرشناس در مقدمه کتاب مینويسد؛ کيارستمی از اشعار خيلی معروف و ضربالمثل شده حافظ کمتر استفاده کرده و بيشتر به سراغ اشعار مهجورتر و کمتر خوانده شده حافظ رفته است: ۶-اين نوع خوانش کيارستمی ازشعر حافظ در واقع چالشی است با خوانش کلاسيک و کهن از اشعار حافظ و همانطور که خرمشاهی میگويد بر عادتهای کهنه ما در قرائت اشعار کلاسيک غلبه میکند. ۷-روايت کيارستمی از اشعار حافظ، روايتی مدرن، مينی ماليستی و ساختار شکن از اين اشعار است که شايد با ذهنيتهای کهنه، تنگ و قالبی جور درنيايد و داد اصولگرايان و بنيادگرايان و پاسداران قلمرو شعر کهن فارسی را درآورد اما بدون شک برای همه کسانی که دوست دارند با رويکردی مدرن و غير متعارف با ادبيات کهن فارسی مواجه شوند، اثری جذاب و شگفت انگيز است. حافظ به روايت کيارستمی
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آقاي كيارستمي عکاس و سينماگر برجسته اي است. ايشان حق دارند حافظ را در 700 مصرع خلاصه کنند. همان گونه که من و شما حق داريم کليه کارهاي سينمايي ايشان را در7 دقيقه خلاصه کنيم. با اين حال به نظر من آقاي كيارستمي شاعر نيست و اميدوارم حافظ ايشان از حافظ آقاي شاملو- که اي کاش چاپ نکرده بود- موفقتر باشد. شايد بهتر باشد ما هنرمندان را تشويق کنيم که در يک رشته سرامد بمانند. به گمانم تخصص نويسنده محترم در سينما بيش از ادبيات است. با احترام
محمود اديب
-- بدون نام ، Feb 18, 2007سالهاست با خبر شدن از انتشار كتابي جديد مرا چنين مشتاق به خواندنش نكرده بود. بايد كار لذت بخشي شده باشد. هم براي نويسنده اش و هم براي ما
-- سالار فلاحيان ، Feb 19, 2007شاملوي بنده خدا چهار تا ويرگول گذاشت و دو تا علامت تعجب براي روان خواني، همين جناب خرمشاهي و ديگران تا تونستند تحقيرش كردند! البته علتش اون چارصفحه مقدمه هم بود شايد! حالا اين زير هم نويسي خنده دار آقاي كيارستمي كه عنوانش رو گذاشتند دكوپاژ شعر شده روايت مدرن! همين كه ايشون برداشته تقسيم بندي كرده شعر حافظ رو عين ساختارگرائي هست! لابد سعدي هم تو بوستان ساختارشكن بوده!
-- بهنام ، Feb 19, 2007ايراد قضيه اينجاست كه بيخود و بي جهت آقاي كيا رستمي را بزرگ كرده اند و ايشان امر به خودشان هم مشتبه شده است كه هر چه به ذهنشان مي رسد لزوما مبين دركي ژرف و عميق از هنر و ادب است و به همين جهت هم بي هيچ رودربايستي پرت و پلاهايشان را به اسم شالوده شكني و ميني ماليسم و خزعبلاتي از اين دست به خوردمان مي دهند . و دردناكتر اينكه سينه زناني هم پيدا ميشوند كه في الفور از اين خودنمايي هاي ابلهانه دفاع مي كنند!
-- بدون نام ، Feb 21, 2007بايد کيارستمی رانقد کرد چه اينکه تا کنون هم بسيار نقد شده. اما به کسانی که چاک دهان می گشايند و فحاشی می کنند تو صيه می کنم کمی هم به نقد خارجی ها بپردازند. چند نفر از اين افراد جرات فحاشی به فلينی و باخ و هيچکاک را دارند.
-- علی ، Feb 21, 2007«اين نوع خوانش کيارستمی ازشعر حافظ در واقع چالشی است با خوانش کلاسيک و کهن از اشعار حافظ و همانطور که خرمشاهی میگويد بر عادتهای کهنه ما در قرائت اشعار کلاسيک غلبه میکند.» خوانش چيست؟ خوانش كلاسيك و كهنه از غزل و متعاقب آن شعر حافظ كدام است؟ استاد مسلم جناب خرمشاهي اين زيرهم نويسي را عاملي در جهت غلبه بر عادات كهنه ما در قرائت اشعار كلاسك مي داند! چگونه اين «غلبه» اتفاق مي افتد؟ البته شايد ايجاد «سكته» در شعرخواني از مشخصه هاي به اصطلاح همان خوانش مدرن است! الله اعلم!
-- بهنام ، Feb 22, 2007خب کیا رستمی هم حافظ را با ذایقه ی خویش بلند زمزمه کرده است. ادبیات یک وحی مطلق تغییر ناپذیر نیست. اگر نقدی بر کار کیا رستمیست نمیتوان اشکال گرفت چرا اینگونه میبیند یا نباید و اگر اینگونه است با ان ذایقه بلند زمزمه اش نکند. شاید زمانی بلندطول کشدبیاموزیم د نگاه فرد یک فرد یک نگاه است. غلط! یا درست! حق انسانی اوست و ازاد در بیانش. همچنان که نقدش هم ازادست اما اینکه بگوییم تو چه کاره ای که ان حافظ خوانی همیشگی درست را بگونه ای دیگر زمزمه میکنی و رواجش میدهی و برو دنبال کار خویش یک برخورد منتقدانه نیست بلکه بهر دلیل برنتابیدن موجودیت بیان نگاه فردیست .
-- Alireza ، Feb 24, 2007علیرضا
وقتي كه جمهوري اسلامي امد مي خواست اسم خيابان حافظ را عوض كند . دليلش هم اين بود.
-- مريم ، Mar 22, 2007واعظان كه اين جلوه در محراب و منبر ميكنند
چون بخلوت ميرسيدند ان كار ديگر مي كنند
خوب زورش نرسيد چون مردم حافظ را دوست داشتند حالا اقاي كيا رستمي با تكه پاره كردن شعر حافظ كاري داره ميكنه كه جمهوري اسلامي نتوانست. بابا از ماست كه بر ماست
با اين روشنفكران مدرن ديگه ما نيازي به دشمن نداريم
در متن میخوانیم:
-- حسین ، Apr 14, 2007روايت کيارستمی از اشعار حافظ، روايتی مدرن، مينی ماليستی و ساختار شکن از اين اشعار است که شايد با ذهنيتهای کهنه، تنگ و قالبی جور درنيايد...
***
با کمی دانش از علم هرمنوتیک، و یا شاید حتی بدون آن!، متوجه میشویم که برای فهم حافظ، باید با فضای زمان او آشنا باشیم، و اگر سعی کنیم که با دید امروزی خود به اشعار او بنگریم، عجایبی نصیبمان میشود که بنیبشری تاکنون بدان نرسیده است، و بیشتر به ذهنیت ما بر میگردد، تا ذهنیت مرحوم حافظ. این اشتباهی بود که شاملو پیش از این مرتکب شده بود....
انسان آزاد است ....
حداقل آزاد است كه چگونه شعر حافظ را بخواند و نيز آزاد است كه چگونه شعرخواندنش را براي ديگران بازگو كند....
-- پر ، May 24, 2007توليدكنندگاني چون حافظ ؛ سعدي ؛ هدايت ؛ نيما ؛ شاملو ؛ كيارستمي و ديگران همه حق دارند نظرشان را بگويند بنويسند و منتشركنند . ماهم حق داريم بپذيريم يا نپذيريم ! تخطئه كردن و انگ زدن و سركوب كردن دردي را دوا نمي كند . آن دوستي كه فكر مي كند(( روشنفكران مدرن از دشمن بدتر هستند)) اگر معاصر حافظ بود آيا درمورد او نظر ديگري داشت ؟
-- صادقي ، Jun 23, 2007بابا ملت خیلی پرت شدند هر کسی می تواند هر کاری را که به نظرش درست چاپ کنه ایراد شما به کیارستمی مثل گیر دادن حکومت ایران به جوان هاست همانطوری که آنها به جوانها به خاطر به خطر افتادن جمهوری اسلامی گیر میدند شما هم به کیارستمی.به هر حال ایشان هنرمنده حالا تو ژانر خودش ،اگه نوشتش جالب که خب هیچ تگر هم نیست شما به این می گین نقد که وای و آخ حافظ را بردند.بگین چرا و با چه اصولی اشتباه کرده .
-- lil kdsj ، Jul 7, 2007کیا رستمی نمی تونه قداست حافظ رو کم کنه همونطور که شاملو نتونست
-- شهرام ، Jul 11, 2007اینها محبوبیت حافظ رو بیشتر می کنند پس به کارتون ادامه بدین
حافظ ،حافظ شناسی آیندگان را پیش بینی کرده بود باور نداری؟ این بیت رو بشنو
-- شهرام ، Jul 11, 2007معشوق چون نقاب ز رخ بر نمیکشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند؟
واسه چی هر کی احساس میکنه هنرمند شده سریع دیدگاه خودش رو در باره ی حافظ
چاپ می کنه؟ خود لسان الغیب هم گفته مارو ول کنید.
یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کین داوریهارا به پیش داور اندازیم
خود حافظ جواب این آدمارو استادانه داده نیازی به دفاعیه نداره . البته خود او از آینده هایی دورتر هم حرف میزنه . زمانی که امثال این روشنفکران حافظ رو به یک آدم نظرباز و گناهکار تبدیل کرده اند:
قدم دریغ مدار از جنازه ی حافظ
که گرچه غرق گناهست میرود به بهشت
البته حافظ در مورد حافظ شناسان آینده گفته است:
هر کسی بر حسب فهم فکر و گمانی دارد
فهم و گمان آقای کیا رستمی هم انقدر بود
باید این نکته رو هم گفت که بعضی از اشعار حافظ تحریف شده است . پس راحت میشه با یک بیت حافظ کل قرآن رو کافر جلوه داد.
مگه در شعر شهریار (علی ای همای رحمت)
شعر حافظ رو ندیدید که هنوز به او شک دارید.
مگه در شعر حافظ حضرت ابوالفضل رو ندیدید؟
(نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست)
مگه شعر (زان یار دلنوازم ) رو نشنیدیدکه به طور مشهود به امام حسین اشاره میکنه؟
پس چرا با قداست او هر بی سر و پایی بازی میکنه؟ ای کاش ما معرفت یک آلمانی(گوته)
رو داشتیم و نمکدان نمی شکستیم
فالی زدم برای این حافظ شناسان
حافظ فرمود:
معرفت نیست در این قوم خدایا سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به آزار دگر
در این قوم(روشنفکران امروزی) خریدار دگر
-- شهروز ، Jul 11, 2007(امثال گوته و امرسون و اقبال لاهوری که همگی خارجی هستند) آزار دگر (کتاب بی سر و ته کیارستمی)
این دو بیت رو حافظ به من گفت که به شما بگم
فال جالبی برایت آمده شهروز جان!
ولی بیت آخرش رو هم می نوشتی:
باز گویم نه در این واقعه حافظ تنهاست
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر
که منظور حافظ :سعدی و احتمالن بعدش
-- فرهاد ، Jul 12, 2007مولاناست.
دوستان عزیز !
-- محمد حسنی ، Jul 12, 2007قدر حافظ بزرگوار را بدانید که چنین موهبتی
نصیب هر کشور و سرزمینی نخواهد شد.
ما ایرانی ها تا اسم شکسپیر میاد دهنمون آب مافته و به به و چه چه راه می اندازیم ولی واسه شکسپیر شرق(سعدی) میگیم وای ولمون کن مال 800 سال پیشه!
مولانا وقتی واسه ما عزیز شد که غربی ها
بله رو گفتند! در مورد کیارستمی و شهرت جهانی او باید بگم او خیلی به خیام شباهت داره . خیام بین ما ایرونی ها محبوبیت زیادی نداره ولی خارجی ها عاشقشن!کیارستمی هم همینطوره اگه غربی ها اونو نپذیرفته بودند الآن براش تره هم ریز ریز نمی کردیم
حافظ شناسان ظاهری سه دسته اند:
-- رحیمی ، Jul 12, 20071- حافظ شناس : کسانی که حافظ رو از اعماق وجود حس می کنند و هیچ شکی هم به ندارند . گویی حافظ برادر معنوی آنهاست مثل:محمد حسین طباطبایی استاد مطهری استاد شهریار و گوته
2- کسانی که حافظ پژوه هستند مثل: خرمشاهی
3- کسانی که حافظ ستیز هستند مثل: شاملو
او (شاملو) می خواست با از بین بردن عرفان
حافظ جایگاه ادبی او را پایین بیاورد که نه تنها موفق نشد بلکه محبوبیت او را بالاتر برد(عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد...)
من نمی دانم کیارستمی در کدام دسته قرار می گیرد ولی :
کسی گیرد خطا بر نظم حافظ
که هیچش لطف در گوهر نباشد
نمی دونم چرا انقدر شتابزده ایم
-- س ، May 3, 2009اول از اون دوستی شروع می کنم که امام حسین رو پیدا کرده در اشعار حافظ !!! ایشون شیعه نبودند قربان!!
به شاملو می تازید و کیارستمی برای دفاع از حافظ ولی غافلید که این ها هم سرمایه های ادب و هنر ما هستند...
نظری دارید ، بیانش کنید، خوانشی دارید چاپش کنید، اما وقتی انسان خودش بی بهره است از داشتن اثری که به یادگار بمونه ازش ،روا نیست این طور به دیگران بتازه، اگر روششان غلط باشه ، به یادگار نمی مونه! جایی برای نگرانی ِ امثال ِ ما نیست... ادبیات و هنر رو به زور نمی شه به خورد ِ مردم داد... اگر هم حرفی هست در اینگونه آثار با جنجال ِ هیچ کس مردم فراموشش نخواهند کرد...مثل دیوان ِ حافظ ، مثل اشعار شاملو ، مثل فیلم های کیا رستمی.