خانه
>
پرسه در متن
>
به روايت شهرنوش پارسی پور
>
بررسى آثار عمران صلاحى
|
برنامه به روایت شهرنوش پارسی پور، شماره ۲۰
بررسى آثار عمران صلاحى
شهرنوش پارسی پور
برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.
شاعر، نويسنده و طنز پرداز قابل تامل ايرانى ديگر در ميان ما نيست. صلاحى طنز نويس يكى از محجوب ترين انسان هائى بود كه من به عمر خود ديده ام. يك بار اقبال آن را داشتم كه در يك نشست دوستانه او را ببينم و ببينم كه چه آرام و ساكت است. درخت به راستى هرچه پربارتر سر فروافتاده تر است. چنين به نظرم مى رسد كه ارزش كار اين نويسنده، شاعر و طنز پرداز ايرانى به خوبى شناخته نشده است. شاعر بودن و طنز پرداز بودن كمتر در كنار هم جا مى افتد. تاريخ ما از عبيد زاكانى به اين مفهوم نام برده است. همچنين هادى خرسندى داراى چنين خصوصيتى ست. عمران صلاحى نيز از مقوله شاعران طنز پرداز است و كار ستركى عرضه مى كند. اين برنامه وقف بررسى آثار اين شخصيت گرانقدر است كه جانش را بر سر كارش گذاشت.
|
|
نظرهای خوانندگان
احتراماً با توجه به اینکه من جدیداً با این سایت آشنا شده ام چگونه میتوانم بیش از این از سایت شما استفاده کنم در ضمن چگونه می توانم کتابهای شهرنوش پارسی پور را در شهر خودم مرند در استان آذربایجانشرقی بدست اورم
-- غلامرضا خندان ، May 31, 2007يه زماني توي ايران با اقاي نادر ابراهيمي كلاس داشتم.توي همين كلاسا نميدونم از كي اسم شهر نوش پارسي پور رو شنيدم وكتاب طوبي ومعناي شب رو پيدا كردم وخوندم.همون موقع هم كيف كردم ولي بعد از چند ماه كه رفتم باز كتابو امانت بيگرم گفتن ديگه نميشه .گفتم چرا گفتن چون رئيس حوزه هنري كه من عضو كتابخونش بودم عوض شد وداد هر چي كتاب بود جمع كردن وبردن توي ناكجا اباد پنهان كردن براي يه روزي!الان كه از ايران بيرونم ودارم اين راديو زمانه رور هر روز دنبال ميكنم خيلي خوشحال شدم كه صداي شهرنوش پارسي پور رو شنيدم وخيلي ناراحت شدم وقتي ميبينم چقدر رنج كشيده و با همچين كتابهايي وسوادي بازم داره با مشكلات سپري زندگي ميكنه اون هم خارج از ايران كه اينهمه ايراني پر از ادعا دارن به خوبي وخوشي با پول زياد زندگي شونو ميكنن وبه اين متفكران ايراني كه به هر ددليلي الان به حمايت احتياج دارن توجهي نميكنن.جدا كه خجالت آوره كه همچين ادمي هم وطنت باشه وپول هم داشته باشي وكمككش نكني .آخه جالب ترش اينه كه بيشتر همين ايراني ها پر از ادعا هم هستند.ببخشيد ولي خيلي زورم آورده وقتي مچين زني رو ميبينم كه با اين وضع اينطوري زندگي ميكنه.
-- آفرين ، Dec 6, 2010يه زماني توي ايران با اقاي نادر ابراهيمي كلاس داشتم. توي همين كلاسا نميدونم از كي اسم شهر نوش پارسي پور رو شنيدم وكتاب طوبي ومعناي شب رو پيدا كردم وخوندم.همون موقع هم كيف كردم ولي بعد از چند ماه كه رفتم باز كتابو امانت بيگرم گفتن ديگه نميشه .گفتم چرا گفتن چون رئيس حوزه هنري كه من عضو كتابخونش بودم عوض شد وداد هر چي كتاب بود جمع كردن وبردن توي ناكجا اباد پنهان كردن براي يه روزي!الان كه از ايران بيرونم ودارم اين راديو زمانه رور هر روز دنبال ميكنم خيلي خوشحال شدم كه صداي شهرنوش پارسي پور رو شنيدم وخيلي ناراحت شدم وقتي ميبينم چقدر رنج كشيده و با همچين كتابهايي وسوادي بازم داره با مشكلات سپري زندگي ميكنه اون هم خارج از ايران كه اينهمه ايراني پر از ادعا دارن به خوبي وخوشي با پول زياد زندگي شونو ميكنن وبه اين متفكران ايراني كه به هر ددليلي الان به حمايت احتياج دارن توجهي نميكنن.جدا كه خجالت آوره كه همچين ادمي هم وطنت باشه وپول هم داشته باشي وكمككش نكني .آخه جالب ترش اينه كه بيشتر همين ايراني ها پر از ادعا هم هستند.ببخشيد ولي خيلي زورم آورده وقتي مچين زني رو ميبينم كه با اين وضع اينطوري زندگي ميكنه.
-- آفرين ، Dec 6, 2010