تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

حقوق بشر، پر

Download it Here!

نظام مقدس اعلام کرد، شیرین عبادی از طریق راه‌اندازی کانون مدافعان حقوق بشر قصد براندازی داشته است. اصولا در نظام مقدس برای چیزی که وجود ندارد که کانون راه نمی‌اندازند!


در ایران که اعدام نوجوانان و شکنجه در موقع بازداشت و ضرب و شتم هنگام دستگیری و کتک زدن فک و فامیل زندانی و محروم ساختن مردم از شغل و باج گرفتن در دادگاه‌ها و تهدید جنسی همسران متهمان و غیره که نقض حقوق بشر نیست! اگر حکومت این کارها را نکند مردم از کجا بفهمند یکی آن بالا ایستاده و نظارت می‌کند؟

علی لاریجانی اعلام کرد به راه اندازی دفتر دیپلماتیک آمریکا در تهران مشکوک است. وی گفت اگر سفارت‌خانه‌ها و دفاتر سیاسی کشورها در ایران همان کاری را بکنند که مثلا سفارت ما در لبنان می‌کند، خب یکهو بیایید یک حزب‌الله آمریکایی را در تهران علم کنید و کاسه کوزه نظام مقدس را به هم بزنید دیگر!

لاریجانی در باره اقتصاد گفت، تورم ۲۵ درصدی نتیجه مدیریت دولت نهم است. البته اگر دولت نهم مدیریت نمی‌کرد و کارها همینطوری خودشان انجام می‌شدند هیچ اتفاقی نمی‌افتاد و اصولا هر وقت دولت در امور دخالت می‌کند کار خراب می‌شود.

اصلاح‌طلبان پیش‌شرط حضور در انتخابات را سلامت انتخابات اعلام کردند. شیخ مهدی ۵۰ تومانی معروف به کروبی هم در اعتراض گفت، چهار سال پیش که انتخابات دست خودتان بود و گذاشتید رای مرا از صندوق‌ها حذف کنند تا احمدی‌نژاد بالا بیاید خبری نبود، حالا شرط و شروط می‌گذارید؟ کلا مهدی کروبی اصلا شوخی سرش نمی‌شود!

هاشمی رفسنجانی گفت حتما نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمی‌شوم. به گفته جاسوس‌های کلاغستون از خیابان یاسر، هاشمی شب گذشته به دیدار شاه سلطان حسین خاتمی رفت و از او خواست برای مقابله با محمود افغان بیاید وسط میدان. این شدیدا بوی توطئه می‌دهد! ناظران غیر بی‌طرف معتقدند که هاشمی که از اول انقلاب معمولا رقبایش به طور ناگهانی غیب می‌شدند و می‌رفتند آن دنیا، تازگی‌ها نگاه‌های ناجوری به مقام معظم رهبری می‌کند و خدایی ناکرده ممکن است اتفاقی بیافتد. به همین دلیل تعداد محافظان بیت یک چند صد نفری بیشتر شده.

احمد زیدآبادی در مناظره یک‌نفره با خودش گفت، خاتمی نیاید چون نمی‌تواند. قرار بود محسن آرمین در این بحث شرکت کند که ظاهرا هسته لازم را از دست داده بود و شصت پایش رفته بود توی چشمش. زیدآبادی گفت: خاتمی که در زمان ریاست جمهوری‌اش نتوانست از پس مشکلات بربیاید با آنکه ۲۰ میلیون رای هم در جیبش بود، ممکن است پس از انقلاب روحی صاحب هسته لازم برای مقابله با اصولگرایان شود، ولی مگر شاه سلطان حسین هم تحول هسته‌ای پیدا می‌کند؟

در نخستین کنفرانس مطبوعاتی وزیر کشور جدید، سردار ۲۰۰ میلیاردی محصولی، روابط عمومی وزارت از خبرنگاران خواست سوالاتشان را قا قبل بفرستند تا وزیر فقط به سوالاتی که دوست دارد جواب دهد. به گزارش کلاغستون سوال‌های تایید شده عبارتند از:

- نظر مثبتتان در مورد دخالت بسیج در انتخابات چیست؟
- آیا اجازه هست از همین الان رای به احمدی‌نژاد را تکثیر کنیم؟

- آیا وزارت کشور و شورای نگهبان آرای اصلاح‌طلبان را پیش از ورود به صندوق رد صلاحیت می‌کنند؟

- وزارت کشور چرا ستاد اصلاح‌طلبان را پیش از تشکیل پلمب نمی‌کند؟

- چرا رقبای ریاست جمهوری را از انشگشت شصت پا دار نمی‌زنید؟

- وقتی مقام معظم رهبری آقای احمدی‌نژاد را تایید و توصیه کرده‌اند، برای چه انتخابات را برگزار نمی کنید تا دل امام زمان به در بیاید؟

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

دست درست.

-- مهدی ، Dec 22, 2008

lezat bordam ziba bud

-- Mim ، Dec 23, 2008

هنوز تا زیمبابوه آسیا شدن جا دارد زیاد خون دل نخورید نفخ می کنید!!!

-- امید صادقی ، Dec 23, 2008

Ziba neveshti Nkahang,,,,

Baraye Zamaneh: zemne sepase faravan az Zamaneh baraye sansure commenthay e man baraye chandomin bar... malume keh Zamaneh ham akhoresh beh jayi bandeh keh az hazrate ajale Iran SOltan Ali Shah, hesab mibareh...

Nange estebdad ba sansur pak nemisheh
------------------
عزیزجان!
کامنت‌های کلاغستون که دست ما کلاغ‌ها هست الکی منتشر نمی‌شن! حساب و کتاب داره کار ما!

-- بدون نام ، Dec 23, 2008

آقای نیک آهنگ کوثر سلام متن زیر نامه ایست برای خاتمی
آقای خاتمی سلام

این روزها صحبت از آمدن ویا نیامدن شما در عرصه انتخابات است.
جو موجود مرا به یاد خاطراتی انداخت که بد نیست بازگویشان کنم.
ادیبهشت 76 بود و من سال آخر دبیرستان بودم شما کاندیدا شدید و با 20 میلیون رای قاطع رییس جمهور جو مملکت بشدت سیاسی شده بود و موضوع آخرین انشا دبیرستان من این بود (به عنوان یک جوان از رییس جمهور چه انتظاری دارید)انشایی که آن روز نوشتم چکیده اش این بود که تا انتخابات مجلس ششم از رییس جمهور هیچ انتظاری ندارم .

روزی که برای گرفتن کارنامه رفتم معلم نگارشمان را دیدم انشای من دستش بود از من در مورد دلیل مطلبی که نوشته بودم توضیحات بیشتر خواست و من برای او گفتم در ستاد انتخاباتی کارگزاران فعالیت کرده ام (آن روزها مشارکتی وجود نداشت)به او گفتم زمانی که می خواستیم برای سخنرانی شما در جنوب تهران یک مسجد بگیریم هیچ کدام حاضر به چنین کاری نشدند به غیر از یک مسجد کوچک در شهر ری(یادتان که هست)به او گفتم نوشته های هفته نامه یالثارات را بر علیه شما خوانده ام وبه او گفتم مجلس فعلی رییسش از آقای خاتمی شکست خورده پس طبیعی است که مانع تراشی کند برای او از آرمانهایمان گفتم از ایران فردا گفتم و او کاملا گوش می کرد بعد از صحبتهای من معلمم شروع به صحبت کرد گفت که سال 57 هم سن و سال آن روز من بوده گفت که مدارس را تعطیل کرده بودند وبه تظاهرات می رفتند اما گفت ما آن روزها فقط می خواستیم شاه را سرنگون کنیم هیچ برنامه ای برای روز بعد از سرنگونی نداشتیم خوشحال بود از اینکه نسل من آنقدر به پویایی رسیده که برای تک تک هدفهایش برنامه دارد.
ودر آخر معلمم با چشمانی که در آن بغضی چند ساله موج می زد برایم آرزوی موفقیت کرد.
یک سال بعد آقای عبداله نوری را نا جوانمردانه از وزارت کشور عزل کردند اما مردم در عوض او را به عنوان نفر اول به شورای شهر فرستادند.

خوب یادم هست دومین سالگرد 2 خرداد در پارک لاله میتینگ دانشجویی بود و آقای اصغر زاده سخنران بود. با گروه فشار اولین بار آنجا در گیر شدیم و یک ماه و نیم بعد 18 تیر اتفاق افتاد 3 روز درگیری در اطراف دانشگاه تهران اما ما بودیم و مقاومت می کردیم چون فکر می کردیم به فینال بازی رسیده ایم اما شما گفتید با خشونت نمی توان اصلاحات کرد و برای من از آن روزها هیچ نماده جز شمعی که هر سال در روز 18 تیر روشن می کنم.

صبر کردیم تا انتخابات مجلس ششم شد راستی خاطره ای از آن انتخابات دارم روزی برادرتان و بهروز افخمی و خانم جلودار زاده برای سخرانی انتخاباتی به حسینیه یزدیها رفته بودند ما هم آنجا بودیم در هنگام پرسش و پاسخ بهروز افخمی جمله ای گفت که توهین به رهبری تلقی کردند و سعید عسگر ودار دسته اش به او و برادرتان حمله ور شدند باز هم ما کتک خوردیم و نگذاشتیم لقب جانباز اصلاحات به او یا برادر شما برسد.

مجلس ششم هم فتح شد و آنروز یاد آخرین انشای دبیرستانم افتادم.دیگر انتظار داشتم امثال عبداله نوری وزیر شوند نه آنهایی که از فیلتر مجلس پنجم گذشته بودند اما مهاجرانی هم که از سد استیضاح گذشته بوداستعفا داد.

با همین انتظار در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری باز هم از شما حمایت کردیم اما کابینه دوم با همان وزرا شکل گرفت واقعا آب سردی بود بر سرمان احساس کردم 4 سال تمام سرکار بوده ام .
بله آقای خاتمی دلیل عدم استقبال مردم از انتخابات دوم شورا شهر این بود .

خود من هم رای ندادم رای ندادم و عاقبت آن انتخابات ظهور پدیده ای به نام احمدی نژاد شد.

آقای خاتمی سالهای اول یا دوم ریاست جمهوریت بود قیمت نفت حدود بشکه ای 10 دلار بود در تلویزیون همایشی را نشان دادند که شما برای معلمان سخنرانی می کردید واز آنها عذر خواهی نمودید که به علت خالی بودن صندوق دولت نتوانسته اید عیدی مناسبی پرداخت کنید یادتان هست خانم معلمی پشت تریبون آمد وبه نمایندگی از همکارانش گفت که حاضرند همین مبلغ را هم اگر به دولت کمکی میکند برگردانند.

اما زمانی صندوق ضخیره ارزیتان پر شد چه کردید جز اینکه آنرا تمام وکمال به احمدی نژاد تحویل دادید تا او شو سفرهای استانیش را راه بیندازد.

امروز می بینیم آقای رحیم مشایی حرفی بسیار بی ربط می زند صدای همه در می آید اما رییسش یک لحضه پشت او را خالی نمی کند اما شما با مها جرانی چه کردید همان مهاجرانی که آقای مصباح از مناظره با او واهمه داشت.

آقای خاتمی روزی که داشتید با خبر نگاران برای آخرین بار مصاحبه و خداحافظی می کردید یاد شعری افتادم که در دور دوم انتخابات ریاست جمهوریتان خواندید که با بیت ایستاده ام چو شمع مترسان ز آتشم پایان می یافت ونا خود آگاه این شعر به ذهن من آمد یکی مرغ بر کوه بشست و بخواست نه چیزی بیفزود نه چیزی بکاست

آقای خاتمی آخرین باری که در زمان ریاست جمهوریت به دانشگاه آمدی یادت هست دانشجویان شعار می دادند همش حرف همش حرف شما گفتید بعد از من کسانی می آیند که عمل می کنند شما هم نتیجه عمل آنها را خواهید دید.
امروز نتیجه عمل آقای احمدی نژاد انزوای ایران است که هر لحظه کامل تر میشود و به مانند دیگیست که دارد به جوش می آید چرا می خواهید سوپاپ این دیگ را بکشید می گویید به امام وانقلاب مدیون می شوید مگر همین امام نبود که در بهشت زهرا گفت پدران ما چه حقی داشتند برای امروز ما تصمیم بگیرند من 4 روز بعد از این سخن امام بدنیا آمدم و امروز دقیقا همان سخن را مطالبه می کنم .

آقای خاتمی می گویید می خواهید اصلاحات کنید چه را می خواهید اصلاح کنید در زمان شما این رای مردم بود که قوه مجرییه قوه مقننه وشورای شهر را برای مدتی اصلاح کرد شما می خواهید کجا را اصلاح کنید قوه قضاییه را مجمع تشخیص را شورای نگهبان را مجلس خبرگان را صداوسیما را یا نیروهای مسلح را خودت خوب می دانی که رییس جمهور حق ورود به حریم هیچ کدام از این ارگانها راندارد تازه با ابتکار مجلس هشتم دیگر مجلس هم حق تحقیق از نهاد های زیر نظر رهبر را ندارد پس برای چه می خواهی کاندیدا شوی برای اینکه دوباره 8 سال مردم را با حرف سر کار بگذاری

آقای خاتمی چند روز پیش مهدی خزعلی از قول پدرش در سایتش نوشته بود که دارند برای دور سوم ریاست جمهوری احمدی نژاد وریاست جمهوری مادام العمر او برنامه ریزی می کنند مگر نه اینکه می گویند قدرت فساد می آورد و قدرت مطلق فساد مطلق بگذارید قدرتشان مطلق شود کدوم حکومت موروثی در ایران دوام آورده این دمکراسی نیم بند هم ارزانی خودشان ما نمی خواهیم

آقای خاتمی از شما تمنا می کنم که نیایید چون دوستتان دارم چون از معدود مدیران این نظام هستید که با مردم صادقید

آقای خاتمی شنیده ام در هنگام سخنرانی اخیر شما در دانشگاه سرود یار دبستانی پخش شده است آری اینان واقعا همان یاران دبستانی شما در سال 76 هستند آقای خاتمی نسل من سوخت این نسل را نسوزانیدآقای خاتمی شما اگر کاندید شوید طیف روشنفکر و تحصیلکرده جامعه به صحنه می آیند 18 تیر به ما لقب لمپن داده بودند منتها لمپن های فرانسوی دغدغه نان داشتند و ما دغدغه آزادی آقای خاتمی شما به صحنه نیایید تا لمپنهای واقعی کاندیدای محبوبشان را انتخاب کنند.

آقای خاتمی باز هم می گویم که نیایید ام اگر بییایید باز هم به شما رای خواهم داد البته نه به اعتبار خودتان که به احترام همین یاران دبستانیتان.

-- بابک راد ، Dec 24, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)