انفجار بمب سخنان اعلمی و انفجار تکذیب شده در شیراز

کارگران لاستیک البرز به جرم اعتراض به نگرفتن حقوق، دستگیر و اندکی کتک خوردند و مورد مهرورزی قرار گرفتند. اصولا در مملکتی که همه چیزش عادلانه است، اعتراض به بی‌عدالتی، یک جور براندازی و اشاعه کذب برای بر هم زدن نظم عمومی محسوب می‌شود. سال گذشته نیز چند صد تا معلم که حقوق‌شان قطع شده بود و به بی‌عدالتی اعتراض کرده بودند، متهم به براندازی شده و فعلا در زندان اوین کلاس درس راه انداخته‌اند.

اکبر اعلمی، تنها نماینده هسته‌دار مجلس هفتم هم نظام مقدس را به هسته‌های خود حساب نکرده و آن را غیر عادلانه خواند. وی پس از فرستادن نهادهای بسیار عدالت‌پروری از جمله شورای نگهبان به چاه فاضلاب، حاکمیت را نیز اندکی مورد گندکاری قرار داد و کل نظام را غیر عادلانه خواند. وی همچنین گفت که فاصله میان ظلم و عدالت یک خط است و جماعت حاکم این طرف خط افتاده‌اند. اعلمی در ادامه برادران محترم انقلابی را که به خاطر منافع یک کمی گند زده‌اند به انقلاب را ضدانقلاب خواند! اعلمی در آخر پیشبینی کرد که بعضی از نظام‌ها که ظالم شده‌اند سرنگون خواهند شد که معلوم نیست منظورش کدام نظام مقدس بوده؟

خبرنگار ما از آقای اعلمی پرسید چرا همه بعد از رد صلاحیت بوسیله شورای نگهبان و احضار به دادگاه متوجه بی‌عدالتی می‌شوند؟ که اعلمی هنوز پاسخی به کلاغستون زمانه نداده است.

بعد از سخنان جان‌گداز اعلمی، عده‌ای از نمایندگان خواستار تغییر جنسیت او شدند و گفتند هسته‌های اعلمی را باید به خاطر منافع نظام چید! تا مثل بقیه نماینده‌های مجلس شود. اصولا شباهت زیادی میان نماینده‌های مجلس هفتم با ملیجک ناصرالدین شاه وجود دارد!

سخنان احمد قابل خطاب به بالاترین مقام کشور یک کمی مثل بمب ترکید. گفته می‌شود که اصولا دادگاه ویژه روحانیت می‌خواست این یکی را بگیرد، ولی چون احمد قابل مدت‌هاست آدم حسابی شده و عمامه سرش نمی‌کند، آن یکی که هنوز عمامه سرش بود را گرفت. فعلا هادی قابل، اخوی احمد قابل باید ۴۰ ماه به خاطر خطای دید آقایان آب خنک بخورد!

عماد افروغ نماینده مجلس هفتم در مقاله‌ای به خطر ماكیاولیسم مذهبی در ایران اشاره کرد. هنوز این نماینده مجلس دستگیر نشده است!

انفجار بمب در حسینیه رهپویان شیراز توسط مقامات نسبتا محترم تکذیب شد و صدا و سیما بعد از شونصد ساعت و اعلام خبر درگیری در غزه، و انفجات ترقه در بوسنی و شنیده شدن صدای تیر در چچن و انفجار یک مین در عراق، خبری کوتاه در مورد مرگ تصادفی چند نفر در یک حسینیه در شیراز را اعلام کرد. صدا و سیما سپس هرگونه پخش خبر در مورد این ترقه بازی در شهر شیراز از سوی سی‌ان‌ان و بی‌بی‌سی و غیره را تلاش نشر اکاذیب اعلام کرد.

خبرنگار ما از شیراز گزارش داد که عده‌ای از برادران، وهابیون و بهایی‌ها را عامل انفجار دانسته‌اند و چون کسی زورش به وهابیون نمی‌رسد، احتمالا بهایی‌های زنده مانده در شیراز اندکی مورد مهرورزی قرار خواهند گرفت. از اول انقلاب تا کنون تعداد زیادی از بهایی‌های شیراز تصادفا به قبرستان منتقل شده و یک جوری مرده‌اند و کسی هم صدایش درنیامده چون این شهروندان عملا شهروند محسوب نشده و با بقیه ایرانی‌ها برابر نیستند و نبوده‌اند، حتی در دوران سید محمد خاتمی و مشارکتی‌ها که ایران مال همه ایرانی‌ها بوده است. اصولا ایران مال همه ایرانی‌های شیعه مذهب نزدیک به نظام مقدس است و معلوم نیست بقیه چرا اینقدر ادعای‌شان زیاد است!

احمدی‌نژاد که می‌خواست وزیر کشور را از کابینه بیاندازد بیرون، از سوی مقامات بالاتر محکوم به خوردن یک چیزهای بدبو و بد رنگ و بدشکل گردید. اصولا گاهی ریاست محترم جمهوری حواسش به قندخونش نیست و شکر زیادی می‌خورد و یادش می‌رود که رئیس جمهوری در ایران فقط یک لولو سرخرمن است و تصمیمات اصلی را مقام‌های بالاتر می‌گیرند.

سال‌های سال است که انتخاب وزرای کشور و اطلاعات و البته تعدادی دیگر اصلا ربطی به ریاست جمهوری ندارد و ایشان حق هیچ گونه اعتراضی به انتصاب این دو وزیر نداشته و ندارد.

فعلا ۲۹ سال است تعدادی از ایرانیان خیال می‌کنند که با انتخاب ریاست جمهوری، ممکن است وضع عوض شود.