| خانه > کلاغستون > وقایع وبلاگیه > بست نشینی هم منوط به جواز می شود! | |||
بست نشینی هم منوط به جواز می شود!وقایع وبلاگیه بیست وهشتم بجهت نمایش یک سینماتوگرافی از مجلس رقص و سمای نسوانِ از ما بهتران در حضور جناب رحیم خان مشاءالدوله در دارالخبار ایرانیوز، که تحت اداره میثم خان زمان آبادی صاحب وبلاگ کتاب است، مشارالیه را گرفتند و بردند. و این جناب مشاءالدوله خیلی مشهور به زهد و ورع؛ و در وقت معاونت بلدیه، معروف به دستگیری و خیرات به هیآت مذهبی و ارباب دیگ و پایه و علم و کتل بود، و بعد آنکه در سال ماضی اصحاب بلدیه کمپلتاً به ریاست جمهوری منتقل شدند، لابدا بجهت همین زهد و ورع، به ریاست اداره جلب سیاحان و میراث فرهنگی و صنایع دستی و پایی گمارده شد. لاکن از قرار اخبار یکی از آقایان وکلا باسم میرزا سعیدآقای ابوطالب سینماتوگراف مجلس مذکور که در ولایت آتاتورک لعنه الله، یا بلکه رحمت الله علیه، برقرار شده را به این میثم خان رسانده و وی هم فورا انتشار و در وبلاگ خود اعلان داد که بانی این کار من بودم. بعدا بطرفه العینی وی و مباشرش را احضار و یکسری توجیهاتی را بجهت وی اعمال و سپس رهایشان کردند که جزئیات آنرا تابحال اظهار نکرده تا راپورت شود. دیگر صدام حسین حاکم قبلی عراق را که حکم به اعدام داده بودند، دار زدند و از این جهت کثیری از رعیت ممالک محروسه که بواسطه خبط و خطاهای وی جانا و مالا متضرر شده بودند علی رغم ناخشنودی بجهت آنکه در محکمه وی به این اعمال وی قضاوت نشد، خوشحال شدند. و این سبب شد که کثیری از اهل وبلاگستان در این قضیه داخل شده و اظهارات حضرات بقدری زیاد شده که راپورت آنها ناممکن است و همینقدر می توان گفت که بسبب منورالفکری و رقیق القلبی، خیلی از ایشان بنای اعتراض به اصل حکم اعدام وی که کرورها آدم را مقتول و مضروب و بینوا کرده بود، را گذاشتند، که مختصری غریب می نمود. دیگر آنکه وزارت فخیمه ارشاد دولت علیه اعلان مهمی داد که منبعد اهل وبلاگستان، باید بجهت حضور در این ولایت از یکی از ادارات آن وزارتخانه مجوز سکنی بگیرند که این خیلی بعید است چون کثیری از اهل وبلاگستان بجهت گریز از این بند و بست و به آن پناه برده اند و اخذ مجوز برای اقامت در وبلاگستان مثل گرفتن اجازه از شحنه و داروغه برای بست نشستن در حرم شاه عبدوالعظیم علیه السلام و نقض غرض است. و دیگر آنکه آقا محمود فرجمکی موضوع درس این مجلس خود را بجهت شیوع یلدابازی در وبلاگستان که از قرار آن جنابان بلاگرها در وبالیگ خود اعترافات جلی می کنند به این عمل اختصاص داد و فرمود: «... و مثلا همین اخیرا چه بسیار مشاهده می شود که یک بلاگر و یا از آن بدتر بلاگره ای، بجهت آنکه خواستهء یک داعی یا داعیه ای را اجابت کند، بر می دارد و چند مساله و نعوذ بالله سیئه خصوصی خود را در وبلاگ خود –که هر محرم و نامحرمی به آن دخول و خروج می کند- اعلام می کند... هیهات!...هیهات!... عزیزان که به همچو کاری وارد مشوید و اگر وارد می شوید خیلی وارد نشوید که ای بسا این دامی از دام های شیطان باشد... البته اجابت خواسته مومن مستحب است ولی بشرط آنکه مقدمهء به(...)* دادن مستجیب نشود، چرا که حفظ اسافل خود انسان واجب است و عقل حکم می کند در جایی که کمترین خطایی و کوچکترین اشتباهی در آن روز که روز مبادا نامش را گذاشته اند، مبدل بشود به یک دست آویزی برای به صلابه کشیدن بدبختی که مقرر شده خودش به صلابه و خصیتینش مبسوطا کشیده شود، هرگز نباید آدم به دست خویش خودش را به مهلکه نیندازد... و اگر یک بلاگر یا بلاگره ای هم در مقابل این دعوت و وسوسه نمی تواند مقاومت کند، دست کم یک چیزهایی در حد علاقه به فلان خوراکی و ارادت به بهمان شاعر و میزان علاقه به امورات منزل و از این قبیل امور را بگوید که هم ادخال سرور در قلب مومنین و مومنات کرده باشد و هم خودش را به (...)** نداده باشد. و در این خصوص مثال و نمونه های عبرت انگیز زیادی از بلاگرینی که با همچو اعمالی خود را و باالتبع بلاگ خود را به(...)*** دادند در کتب معتبره نقل است که چون اشاره می کنند وقت تمام است عرض می کنیم خودتان بروید بگردید پیدا کنید...» تمت. دوازدهم دیماه 1385 جلالی مطابق دویم ژانویه 2007 سال مسیحی میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه پانویس: * و ** و ***: ناخوانا، احتمالا کلمه جا افتاده "فنا" باشد. (مصحح: فرجیمی سیرجان) 
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
||
 |
