استعمال فیلتر به دارالصوت زمانه
وقایع وبلاگیه بیست و سّیم
گوش دهید و دریافت کنید
جنگ و مرافعه زيادي در وبلاگستان بجهت اظهاراتي كه ميرزا جوادآقاي روح از خود كرده بود، درگرفت. از قرار اخبار، جناب رييس الوزرا به دارالعلم پلي تكنيك كه خيلي شهره است به داشتن محصلان تندروی پلتیکی، رفته و خطابه ميكند كه برخي محصلان آنجا هم در مقابل معظي اليه، تمثال وي را اول وارونه هوا مي كنند و بعد به اين هم قناعت نكرده فتوگرافهاي وي را آتش مي زنند و بعد هم كه جناب رئيس الوزرا بعوض تغير و عصبيت، به روي آنها خندههاي مليح و نمكين خاص خودش را مي كند، شدت اعتراضات آنها بيشتر ميشود و حملهورتر ميشوند و كامراي تله فيزيون را هم ميشكنند.
خيليها از اعاظم وبلاگستان منجمله حضرت محمدعلي خان ابطحي به اين افعال محصلان پلي تكنيك مرحبا و دستمريزاد گفتند و اظهار كردند كه اي بسا اين قبيل حركات برای جنبش نیمه جان اصلاحاتیه، عين آفتاب تموز بغداد باشد كه در مثنوی حضرت مولانا، اژدرهاي نيمه جان را زندهكرد. لاکن، ميرزا جواد آقاي روح در وبلاگ خود مسمی به صميمانهتر (http://javad.30morgh.org/) بناي اعتراض را گذاشت به اين افعال و علیرغم اینکه خود مشارالیه از مشارکتیون و میانه اش با جناب رییس الوزرا بغايت كدورت است، اظهار داشت كه اين كارها خيلي غلط بوده، بخصوص از آن جهت که اين كارها همه بنفع همان كسي بوده كه فتوگراف هاي وي را آتش زده اید.
و به سبب همین خيلي از اكابر وبلاگستان منجمله فرناز خاتون امشاسپنداني(http://farnaaz.com/) و نازلي خاتون شارب مطلا و جناب مرد رمانتیک در معیت کلنگ، به مشارالیه معترض و بنای حمله به وی را گذاشتند و کثیری از اهل وبلاگستان هم در پشت دروازه عمارت وبلاگ میرزا جواد آقای روح جمع و دائم کرارا سوال می کنند «تو به روح اعتقاد داری؟»
ديگر آنكه از طرف حكومت مركز، دارالصوت الزمانه را فيلتر فرمودند. و اين فيلتریدن يك عملي است كه بواسطه آن، ديگر رعايا مقدورشان نيست كه به سهولت و عافيت به مقصدشان بروند و هر جا را كه فيلتر به آن استعمال كنند اينطور ميشود كه وقتي يكي در راه خاصه آنجا روان است، يكدفعه جبرا با يك پيغامي مواجه ميشود كه به لسان فارسي يا فرنگي به وي حالي مي كند كه "بدستور مقامات قضايي دسترسي به اين محل مجاز نمي باشد" و بدين صورت طريق وي را قطع مي نمايد. و البته يك صور ديگري هم دارد كه جديدا به ابتكار بعضي تاجران باب شده كه به جاي ابلاغ آن پيامهاي زمخت، تبليغ اجناس يا خدمات ميشود که مثلا فلان چیز را بخرید و بهمان جا بروید و لاكن نتيجه امر فرقي نمي كند.
سابقا اين فیلتریدن خيلي كمتر و غالبا در مورد اماكن فساد و الفيه و شلفيه جات اعمال ميشد و بعدا بجاهايي كه تبليغ عليه شرع مبين و حكومت مركز (حفظهما الله) می کردند هم استعمال شد كه البته زياد نامعقول نمي نمود و لاكن بعدا ديگر خيلي افراط شد در آن و يك چند سالي ميشود كه روزي نيست كه كرور كرور مسیر، فيلتر نشوند و كار بجايي رسيده كه از ترس آن، حضرات بلاگرها حتي جرات آن را ندارند كه اسم اين فيلتر را بياورند چراكه مثل آن مثلي كه خصيههاي روباهكاني را كه سه تا داشتند را اول كشيده و بعدا مي شمردند، هيچ استبعادي ندارد كه بمحض صدور اين اسم، بدون ذرهاي توجه به فحواي كلام، بلاگر بدبخت را دراز و به وي فيلتر اعمال كنند!
علي ايحال خيلي غريب مي نمود كه بخصوص بعد عزيمت عاليجاه مهدي خان جامي به طهران و مذاكرات مبسوطي كه لابدا با شحنه و محتسبهاي مختلف داشته و بعد هم در كمال عافيت مراجعت نمود، اين فيلتر را به زمانه ايشان هم استعمال كنند و لاكن كردند و شد.
دیگر آنکه اخیرا یک واعظ عالم صاحب کرامتی به اسم «آقا محمود فرجمکی» در وبلاگستان ظهور و تلویحا به این خفیه نویس کمترین ابراز تمایل کرده تا واسطه شده از محضر عالیجاه که وی هم از طریق همین دارالصوت زمانه بساط تدریس و موعظه در باب اخلاق بلاگری را داشته باشد که بجهت دنیا و آخرت حضرات بلاگرین و بلاگرات مفید خواهد بود. فلذا ان شالله از راپورت های بعدی "اخلاق در وبلاگستان" هم تقریرا و تحریرا تقدیم می شود.
تمت. بیست و چهارم آذر 1385 جلالی مطابق پانزدهم دسامبر 2006 سال مسیحی
میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
صدات در نمیآد
-- n!MA ، Dec 17, 2006در اومد
-- n!MA ، Dec 17, 2006