تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

سه ذرع مدنیت و ترقی به چشم مهدی خان جامی

گوش دهید و دریافت کنید

وقایع وبلاگیه بیستم


برای چندم بار، باز یک چند روزی بلاگ رولینگ مشکل دار شده بود و وظیفه بلاگرولیدن خود را صحیح انجام نمی داد و یک طوری شده بود که هر کس اتفاقا بخت آن را یافته بود که بطرفه العینی قبل خرابی کار بلاگ رولینگ بپینگد و صدر نشین شود، همان جا مانده بود و هر کس در آن آنِ خرابی، زیر افتاده بود همانجا مانده و پینگیدن های بعدی همه بی اثر ماند.


میرزا پارسا خان صائبی هم بواسطه همین یک تیاتری در وبلاگ خود نمایش داد که یکی به یکی دیگر می گفت من قبل اینکه بخوابم رو بودم و بعد اینکه بیدار شدم دیدم که زیرم و آن نفر ثانی جوابا معروض داشت که این بعلت خرابیت بلاگ رولینگ بوده و نفر اول باز گفت که شما توان و عرضه راه بردن یک بلاگ رولینگ را هم ندارید. بعد آن نفر ثانی عرض کرد که این دست ما نیست و از آمریکا قطع شده و از این قبیل. که وی البته به شیخ مهدی کروبی که از اعاظم استصلاحیون در طهران است طعنه می زد. و این شیخ مهدی همان شیخی ست که در انتخابات ریاست جمهوری قبل، وقتی نفر سیّم اعلام شد، بنای اعتراض را گذاشت که من تا نزدیک سحر نفر بالا بودم و بعد که یک خواب کوتاهی کردم دیدم نفر سیم شده ام و از بالا به زیر آمده ام. بعد هم قهرا از دارالحکومه خارج و اعلان بنای اعتماد ملی کرد و لاکن رعیت خیلی به معظی الیه اعتماد ملی نکرد.


علی ای حال که یک چند روزیست حالت بلاگ رولینگ به حال اول برگشته و کمافی السابق، صدرنشینی هیچ یک از جنابان بلاگرها زیاد طول نمی کشد، بخلاف اوضاع پلوتیکی مملکت که وقتی یکی بالا رفت، تا به یک مدت طویلی همانجا مانده و پایین نمی آید.


دیگر آنکه آقا سید یاسر میردامادی که یکی از آخوندهای فاضل وبلاگستان است، بمناسبت آنکه کثیری از علما و مجتهدانی که طالب ورود به مجلس خبرگان بودند را شورای استحفاظ از امتحان فقاهت سنجی خود مردود اعلام کرده، یک راه حل های خیلی مفیدی را برای قبولی در این امتحان در وبلاگ خود اعلان کرد.


منجمله اینکه یک موسسات تعلیم الحسنه ای بتقلید کلاس کنکورهایی که در کل مملکت موجود است دائر شود بجهت تعلیم سوالات و جواباتی که احتمال طرحشان در این امتحان می رود تا بجهت امتحانات بعدی صعوبت کار کمتر شود. ان شالله


دیگر آنکه خبر رسید که بعد سال ها، نقاله ملی به وبلاگستان نظر لطف کرده، آقا سید رضای شکراللهی صاحب خوابگرد را باتفاق مصطفی خان قوانلوکه از شازده های صحیح النسب قاجار است را برده اند به تله فیزیون تا در آنجا با هم بحث بکنند. ایشان هم رفته و کرده اند. بعد هم مقرر شد که از تله فیزیون جمعه شب دو هفته قبل به همه تماشا بدهند که ایندو بلاگر رفیع القدر با هم چه گفته وکرده اند و جماعت بسیاری هم تخمه و تنقلات بدست پای جعبه های تله فیزیون نشستند و تا نیم شب منتظر بودند که آن را تماشا کنند که لاکن نشان ندادند. هفته بعد هم به همین منوال گذشت و تا بحال که از آن خبری نشده. ان شالله بمحض رویت راپورت می شود.


دیگر آن که خواجه احمد شاملوی شاعر که به بامداد تخلص می کرد و خیلی مرید و مقلد وهواخواه دارد را ولد وی سیروس خان شاملو، که ساکن به وبلاگستان است خیلی فحش و فضیحت داد. از قرار گویا یک نفر بمناسبت سالمرگ میرزا صمد بهرنگی یک گریزی هم به خواجه احمد مرحوم زده و از قول مشارالیه تعریف و تمجید زیادی نثار میرزا صمد می کند. سیروس خان هم به همین بهانه اعلان کرد که فی الواقع خواجه احمد در خلوت مشارالیه را بنجل نویس گفته و لاکن به مقتضای مصالح در جلوت تمجید وی را کرده و بعد هم مدعی شد که که وی (یعنی خواجه احمد مرحوم) اصولا به همین طور نان به نرخ روز خور بوده و خلاصه خاک آن مرحوم را چندباری شخم اساسی زد. که البته بجهت این خیلی از طرف هواخواهان و مریدان خواجه احمد بامداد به وی حمله شد و مشارالیه هم دفاعا تکرار می نمود که "به شما چه؟ بابامه"!


دیگر آنکه بر سر آنکه مهدی خان جامی صاحب زمانه که بعد ده سالی از فرنگ به ایران سفر کرده و خیلی بناهای بلندی دیده بود و بعد در وبلاگش آن را راپورت کرده و نتیجه گرفته بود که اوضاع روبراه و کارها به وفق مراد است، بعضی از اهل وبلاگستان معترض شدند به این تفسیر و نتیجه. من جمله آقا داریوش صاحب ارض ملکوت که گفت این طور استنتاج عمقی و مستحکم نیست، اما عالیجاه جامی قسم جلاله خورد که به چشم خود خیلی عمارت های بلند با پی های مستحکم و عمیق دیده و بلکه چندتایی از آنها چنان برج هایی بوده اند که حتی در فرنگ هم نظیر آنها کم بوده و از این جهت یک چند ذرعی هم مدنیت و ترقی و تجدد در طهران و مشهد و تربت جام، از لندن و آمستردام ودهات هلند بیشتر است!


تمت. چاردهم آبان 1385 مطابق پنجم دسامبر 2006 سال مسیحی


میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام خشته نباشید. این قسمت خیلی بیمزه است. سعی کنید بهتر بشه

-- mohamad ، Dec 6, 2006

اوایل که این برنامه راه افتاده بود، به خاطر ایده‌های جدیدش خیلی جذاب بود. مثلا عبارتهایی مثل «میرزا نیکان صاحب دیوان» یا «نازلی خانم شارب طلا» اصطلاحات بامزه‌ای بود که کسی اصلا به آن‌ها فکر هم نکرده بود و به خاطر همین بازار این برنامه حسابی گرم شد. ولی این اصطلاحات و نثر قاجاری متن‌ها چون به تدریج تکراری شد برنامه هم کم ‌کم جذابیت اولیه را از دست داد. نکته این است که هیچ عنصر طنزی به جز همین اصطلاحات و نثر جدید ( جدید در فضای وبلاگستان) در برنامه‌ی شما نیست و برنامه‌ی شما که هفته‌ای دو بار پخش می‌شود اگر می‌خواهد طنز بماند باید سوژه‌ی طنزش در محتوا باشد نه فقط در فرم. چون اگر محدود به فرم بماند به تدریج در اثر تکرار بیمزه‌ می‌شود. البته داشتن فرم خاص لازم است چون به آن هویت می‌بخشد.

مثلا فکر کنید چرا دو کلمه حرف حساب گل‌آقا برای سال‌ها جذاب ماند؟ زبان خاص گل‌آقا و شخصیت‌های ثابتی مثل شاغلام و غضنفر کارشان هویت بخشیدن به نثر گل‌آقا بود و به خودی خود نمی‌توانستند نوشته‌های گل‌آقا را جذاب نگه دارند. جذابیت نوشته‌ها از نکته‌سنجی‌هایی بود که در هر مطلب متفاوت از مطلب قبلی بود. و البته این قضیه باعث می‌شود گاهی یک مطلب به خاطر نکته‌های جذاب خیلی گل کند و گاهی یک مطلب خیلی بیمزه باشد.

من فکر می‌کنم برنامه‌ی شما احتیاج به ایده‌های جدید دارد. البته من خودم هنوز هم به خاطر موسیقی آخرش هم که شده مشتری ثابتش هستم!

-- reza sharghi ، Dec 7, 2006

برای مثال از ایده‌های جدیدی که فکر می‌کنم برنامه‌ی شما به آن احتیاج دارد: لازم نیست در یک برنامه‌ی طنز اخبار و وقایع را اینقدر امانتدارانه نقل کنید. کمی اغراق و غلو شاید بد نباشد. قرار نیست که به مردم خبر دروغ بدهید ولی کسی هم برای کسب خبر برنامه‌ی شما را گوش نمی‌کند. مطلب شاید اگر طوری باشد که من را تحریک کند به سراغ وبلاگ مورد اشاره بروم و اصل داستان را آن‌جا بحوانم بهتر است تا اینکه خلا‌صه‌ای امانتدارانه از جریان را به لحن قاجاری به من بدهید . (بنده مسوولیتی در قبال دعواهای بعدی بین شما و وبلاگنویسان عزیز ندارم!)

همینطور لازم نیست فقط خبر بدهبد کمی تحلیل کنید هم بد نیست. البته تحلیلتان بهتر است کمی مو لای درزش برود.

این کار را شاید قبلا کرده باشید ولی اگر نکرده‌اید سراغ آرشیو گل‌آقا بروید و ببینید چه چیزی مطالب گل‌آقا را جذاب می‌کند. ایده بگیرید و به کار ببندید همان طور که از کتاب وقایع اتفاقیه برای فرم نوشته‌هایتان ایده می‌گیرید از نوشته‌های گل‌آقا و ابراهیم نبوی برای محتوا ایده بگیرید.

-- reza sharghi ، Dec 7, 2006

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)