تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

اعتراضات به مسابقه دویچه ووله آلمانی


وقایع وبلاگیه دوازدهم

گوش دهید و دریافت کنید

کار انتخاباتی که دویچه ووله آلمانی در وبلاگستان راه انداخت بیخ یافته و علی الدوام معترضین به آن زیادتر می شوند. از قرار اخبار، راپورت می رسد از وبلاگ میرحسین خان درخشان که سیاهه کسانی که به مرحله دوم صعود کردند را مشارالیه به دویچه ووله داده بوده و بعبارتی، کل هیات داوران را همین میرحسین خان ملقب به ابوالبلاگر تشکیل می داده. مشارالیه سال قبل هم همین کار را در انتخابات دویچه ووله کرده بود که همان وقت هم اعتراضات زیادی را موجب شده بود منتها از آن موقع تا به حال از میرحسین آقای درخشان خیلی افعال و گفتاری حادث شده که خیلی ها را دشمن کرده با وی و از جمله آخری همان قضیه پدرخوانده خواندگی ایشان و افاضات درباره قنبله تخمیه بود که راپورت آن شد.


البته از قراری که میرزا نیکان صاحب دیوان که چندبار متعرض میرحسین خان شده بود و روابط بین ایشان در نهایت کدورت است، اسمش در سیاهه منتخبین است، می شود حدس زد که جناب میرحسین خان خیلی سعی در بی طرفیت داشته لاکن جماعت معترضین متفق القولند که اساسا نباید یک هیات داوری محدود باشد به یک نفر، حتی اگر آن یک تن خیلی عاقل و بالغ و منصف هم باشد.


آقا سیدرضای شکراللهی یکی از آنهایی است که معترض شد به دویچه ووله سر این انتخابات. این آقا سید رضا که از اعاظم وبلاگستان است و اهل لغت، همان سید خوابگرد است که ذوق ادبیات دارد و خیلی از نویسندگان جوان دستگیری می کند و ضمنا معروف است به تعصب و غیرت سرِ املای کلمات و علمدار نیم فاصله گذاری و صاحب غلط نامه است. آقا سید رضا که پارسال هم معترض به این امر بود، اینبار هم اعتراض کرد به دویچه ووله و اعلام کرد که این انتخابات یک پولوتیکی بوده از طرف آلمان ها که جو وبلاگستان را آشفته کرده و میان بلاگرها تفرقه انداخته و بعد هم البته قسم جلاله خورد که این اظهارات وی، کوچکترین ربطی به انتخاب نشدن اش در این انتخابات ندارد.


و از انتخاب نشده ها، میرزا نیما خان اکبرپور هم عصیان کرد و خطاب به دویچه ووله گفت که شما با این وضعیت انتخابات پیغام داده اید که بلاگری برای شما مقبول است که اهل پولوتیک و ساکن خارجه باشد و امثال منی که اینهمه عمران می کنیم در وبلاگستان، به معیار شما بیقدریم. که این اشاره داشت به آنکه این میرزا نیما خان که از اول کسانی بود که در وبلاگستان فن احداث و تزیین وبالیگ را بلد شد و به دستیاری چند نفر از رفقا، حجره تاسیس وبلاگی باسم گردون راه انداختند که تا وقتی بود برای خیلی ها وبلاگ عمارت و تزیین می کرد و مهر گردونِ مشارالیهم هنوز سر در خیلی از وبالیگ هست. اضافه بر این که وی مداوما به بلاگری مشغول و به وبلاگستان فیض می رساند. و خیلی های دیگر هم مثل پارسا خان صائبی و آقا مصطفای قوانلو قاجار در جبهه معترضین هستند و دائم به جمعیت ایشان اضافه می شود.


خیلی از منتخبین هم بعد آنکه ذوق و شوق اولیه شان فروکش کرد بنای اعتراض به دویچه ووله آلمانی را گذاشتند چون بجز میرزا نیکان صاحب دیوان که از همان اول معترض بود به انتخابات دویچه ووله، بقیه منتخبین اول خیلی ذوق و شوق بابت این انتخاب داشتند و ممنون دویچه ووله هم بودند، لاکن بعد که اعتراضات بالا گرفت هر یک بدلایلی به صف معترضین رفتند. از جمله زیتون بانو هم که بقرار شایعات بعد خبر شدن از اینکه جایزه نفر اولی بهای چندانی ندارد هجو این انتخابات را کرد و ایضا حامد اوغلی قدوسی معتمد التجار که گفت چون داور این انتخابات میرحسین خان درخشان بوده ذوق من زایل شد لاکن با توجه به سابقه مشارالیه، خیلی محتمل است که وی هم به همان دلیل زیتون بانو از این مسابقه دلسرد شده باشد.


دیگر آنکه جریده اعتماد ملی که زیر بیرق شیخ مهدی کروبی در مرکز به طبع می رسد، یکی از فتوگراف های آرش خان عاشوری نیا از پاهای خودش که در وبلاگ کسوفش گذاشته بود را چاپ و نوشت که یک زنی از بلندی سقوط کرد و جان داد. که به این جهت و از شدت اعتماد به اعتماد ملی شایع شد که آرش خان تغییر جنسیت داده و بعد در یک مجلس لهو و لعبی، اکستازی مصرف کرده و بواسطه انداختن خود از بلندی، انتحار کرده. ولی بعد اینکه جمعی از اهل وبلاگستان در تدارک مجلس ختم برای آن مرحومه بودند، آرش خان در وبلاگ خودش ظاهر شد و آن ماجرا را تکذیب کرد. از قرار ادعای ایشان، علت این شایعات آن بوده که جریده اعتماد ملی آن فتوگراف ایشان را سرقت کرده و جنب آن راپورت چسبانده بوده، لاکن هنوز برخی معتقدند که خیلی بعید است یک جریده معتبره ای که روسا و مرئوسین آن این همه بجهت آزادی بیان و احقاق حقوق مردم و عدالت و این چیزها حلقوم می درند چنین خبطی کرده باشد و لاجرم این کسی که خودش را آرش خان معرفی می کند، وی نیست و آرش خان عاشوری نیای اصلی همان ضعیفه ای اکستازیده ی تازه درگذشته ای باشد که مدفون شد! والله اعلم.


تمت. دوازدهم آبان 1385 جلالی مطابق سیّم نوامبر 2006 سال مسیحی


میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)