تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۸۵ • چاپ کنید    
وقایع وبلاگیه ششم

حکایت طپانچه و شقیقه میرزا علی‌آقا

میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه

گوش دهید و دریافت کنید

در دارالحكومه طهران، يك معممی به اسم كاظميني بروجردي كه خود را مرتبط با معصوم و منتسب به يكي از مراجع عالي مقام مي‌نمود را نظميه بعد زد وخورد زیادی با مقلدين و هواخواهان مشاراليه گرفت که بجهت اين چند تن از اعاظم وبلاگستان داخل به ماجرا شدند. از آن جمله، جناب هادي افندي خرسندي، كه معتقد بود كه اين شخص مذكور كلاشي بيش نیست؛ و البته اين جناب هادي افندي بجز عده اندكي اصولا همه را كلاش و قاطع طريق مي داند و از اين جهت امر خاصي واقع نشده.

لاكن يك ماجراي جالبي در اطراف ايشان پيش آمده كه ذكرش خالي از لطف نيست و آن اينكه از قرار مسموع، يكي از اقارب ايشان كه سابقه دفاع از حقوق اطفال را داشته خيلي ناراحت بوده از اين جريان. هادي افندي هم كه سابقه ايشان را می‌دانسته كه هيچ به امور سياسي و ديني متمايل نيست متعجب مي‌شود و سبب را سوال مي كند كه وي جواب مي‌دهد چون در اين ماجرا به يك بچه‌ طفل معصوم تعرض شده و اينها نبايد با نوه آيت‌الله بروجردي كار مي‌داشتند.

و اين البته به آن خاطر است كه شايع شده كه اين جناب كاظميني بروجردي نوه آيت‌الله بروجردي شهير مي‌باشد. جناب هادي افندي هم كه مي‌بيند اين‌طور است يك چند تا از فتوگراف‌هاي مشاراليه را آورده و به نظر آن شخص مدافع حقوق اطفال مي‌رساند كه شخص مذكور با ديدن آن طفل معصوم هيكل‌مندِ محاسن درازِ جاي مهر بر پيشاني‌دار غش كرده از حال مي‌رود. و فرصت هم نمي‌شود كه هادي افندي براي ايشان توضيح دهد كه اين طفل معصوم چند هزار قمه‌بدست هم اطراف خود داشته.

و ميرزا علي‌الپر پيرحسينلو هم تا حدودي همين عقيده را داشت و در اين رابطه اعلان داد كه "آخوند آخوند است" و اين كاظيمني هرچند كه نوه آيت‌الله بروجردي بزرگ نيست ولي اين‌كار را خوب بلد است و سندش هم اينكه يك عده‌اي را دور خود جمع كرده كه حاضرند در پايش جان فدا كنند و تسبيح دارد و جاي مهر در ناصيه‌اش مشهود است و استخاره مي گيرد و شفا مي‌دهد و از اين امور. بعد هم به طريق مالوفِ استصلاحيون و باالاخص مشارکتی هاگفت كه من هم با اين مخالفت دارم و هم با حكومت و نظميه و يك مقداري در ذم نظميه دارالحكومه مطالبي اظهار نمود قربه الا الله.

ديگر آنكه ميرزا علي آقاي معظمي كه وبلاگ اينجا و اكنون تحت اداره وي است و خيلي كم پیدا بود، اخيرا باز به تكاپو افتاده و خيلي مصر است كه بين ممالک ما و امریکا جنگی درنگیرد. اين ميرزا علي آقا كه صاحب محاسن زيادي هم هست، به اتفاق رفقايش، قبل اين چند دفعه ديگر هم كه قرار بود قواي امريكايي به افغانستان و عراق حمله کند خيلي مجاهدت كردند كه با اعتراضات مدني قواي مهاجم را مرعوب كنند يا با ريش‌سفيدي قائله را ختم به خير كنند كه نتيجه حاصله چندان باب طبعشان نشد و به همين خاطر يك مدتي گوشه عزلت اختيار كرده‌بودند. لاكن اين بار كه از قرار اخبار قواي امريكايي با يك كشتي‌ خيلي عظيم كه قدرت حمل طيارات را هم دارد بناي خليج فارس را كرده اند؛ به جنب و جوش افتاده‌اند.

ايضا اين ميرزا علي آقا بوكالت از هم‌مسلكانش اظهار داشته كه اگر طپانچه روي شقيقه ما بگذارند كه از بين فلان و بهمان يكي را لاجرم بايد انتخاب كني، مي‌گوييم شليك‌كن!

كه بعقيده اين خفيه‌نويس، آدم‌های فلان یا بهمانی که مقصود میرزا علیست، طپانچه و شقيقه اگر گيرشان بيايد معطل سوال و جواب نمي‌مانند في‌الفور كارشان را مي كنند!

ديگر آنكه حامد اوغلي قدوسي معتمد التجار كه در وبلاگش علي الدوام افاضاتي راجع به تجارت و كاسبي و اين قبيل امور نان و آبدار مي‌فرمود، دفعتا كما مثل‌الفمينيسميون راجع به كار براي نسوان و جهيزيه ايشان ابراز عقيده كرد و گفت منبعد چون بنات و نسوان هم مثل مردان كار مي‌كنند نبايد جهيزيه داشته‌ باشند و اين قبيل امور از انتلكتوئلي بدور است و مدت‌هاست كه اين رسومات ضاله در فرنگستان و ممالك متمدنه برافتاده‌اند. كه البته اين حرف جديدي نبوده و خيلي وقت است كه اعضاي فرقه فمنيسميون منكر نقش حياتي مهريه و جهيزيه و شيربها و حتي –نعوذ بالله- بيرق احمر شب زفاف هم مي شوند. لاكن از قراري كه اين حقير از احوالات جناب معتمد التجار مطلع است كه مشاراليه تا صنار سودي نداشته باشد داخل به هيچ موضوعي نمي شود، لابداً مي‌شود نتيجه گرفت كه خدا دختري به ايشان داده كه معزي‌اليه به صرافت انكار و تقبيح جهيزيه افتاده. مبارك باشد ان‌شالله.

ديگر آنكه ميرزا مهدي صاحب ژرف و سیما خاتون فرنگوپوليس و عده اي ديگر كه در راپورت‌هاي قبلي ذكري از آنها رفته، تصور كرده اند كه خفيه نويس زمانه، ميرزا نيكان صاحب ديوان است و بعيد نيست كه عن‌قريب باز عليه سيد اولاد پيغمبر جمع شوند و معرکه ای را بیفتد. لاكن ابدا اين‌طور نيست و آنهایی که مختصر شناختی از آن سيد جوشي دارند معترفند که مشارالیه بنا به عادت ذاتی مختصر چيزي كه به سمعش برسد، جار و اخيرا قار مي زند و ظرايف و دقايق خفيه‌نويسي به مخيله‌اش هم خطور نمی کند!

Share/Save/Bookmark

تمت بیست و یکم مهر 1385 مطابق سیزدهم اکتبر 2006 سال مسیحی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام ..اين سيد هيچ وقت خود را نه نماينده امام زمان دانسته نه خود را نوه اقاي بروجردي كبير دانسته بلكه خود را هميشه بنه خدا معرفي كرده من كه در كل اديانها گشتم وفقط يك بار در جلسات ان حاظر شدم ديدم اسلام اسلام معاويه نيست بلكه اسلام محمد رسول الله است ومن به دست او مسلمان شدم لطفا برويددنبال كنيد وحقايق را بنويسيد متشكرم

-- ياور ، Oct 24, 2006

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)