اول آنكه بجهت آنكه خفيه نويس زمانه سنه مسيحي را در راپورت قبلي غلط گفت، وي را وارونه سوار يابو كرده و در شعاع دار‌الصوت زمانه چرخاندند تا آيينه عبرت ديگران شود. يكي از جارچيان آن امارت مسمي به كامليا خاتون هم عهده گرفت كه خبط آن بيچاره را جار بزند كه به كمال خوبي عمل كرد.

ديگر آنكه جمعيتي از اعاظم وبلاگستان خيلي نگران حال ميرزا كورش‌خان علياني شده‌اند و عن‌قريب دست بكاري خواهند شد كه بمحض وقوع راپورت مي شود. اين ميرزا كورش سابق بر اين يكي از اكابر وبلاگستان بود و چيزهاي خيلي خوب و بلند و مغر دار در وبلاگ محترمش مي‌گذاشت كه حظ وافر به كثيري از اهالي وبلاگستان مي داد؛ منتها از قرار شايعات اخيرا خيلي كم در امارت وبلاگ ظاهر شده، آن ايام كه ظهور مي كند هم يك چيزهايي از مشاراليه بروز مي كند كه منتظَر و مالوف از ايشان نيست. في‌المثل يك‌مرتبه شعر عاشقانه ای گفت در بابا آب و الك و يك‌مرتبه ديگري به لسان فرنگي فقط یکجمله فرمود و به اندروني رفت و بار آخري هم يك شعر نسبتا جلفي درباب خلا و شغال گفت و رفت. حدس اين حقير اين‌است كه از شدت وخامت احوالات آن جناب، مراسمات زار را براي ميرزا كورش خان منعقد كنند و اگر ان‌شاالله تعالي افاقه كرد، بعضي از اعاظم ديگر هم كه دچار اطوار مشابهي شده‌اند هم بادكشي و جن گیری شوند.

ديگر آنكه بي بي شادي ضابط که ناحیه وبلاگوار تحت اداره اوست، معترض شده بود به فراشان جناب شهرام خان شريف كه امورات آی تی ایران را می چرخانند که آنها از سيبستان عاليجاه مهدي خان جامي دزدی كرده‌اند و اعلان هم داده‌ كه رعيت وبلاگستان هم سياهه دزدي‌ها را منبعد جمع كنند، كه اين را جمعي از اهالی وبلاگستان حمايت كردند. از قرار اين خيلي اسباب عصبيت شهرام‌خان را فراهم كرده و معزي اليه كه منكر سرقت و معتقد بود كه صرفا يك شباهتي ميان چيزهاي مكشوفه از امارت آي‌تي‌ايران ايشان و سيبستان جناب جامي بوده، يك قشون‌كشي مبسوطي به جهت جماعت معترض كرده علي‌الخصوص بي بي شادي ضابط و مهدي خان جامي را خيلي خاك‌مال كرد. و بعد هم عبدالله بن زبيرگونه دارالصوت زمانه را به منجنيق بست که هنوز بوی عفن آن کاملا محو نشده.

ديگر آنكه ميرزا رامين خان جهانبگلو كه از حكماي بنام در علوم معقول بوده و لاكن مدتي به تهمت روابط سري با اجانب در حبس بود و اخيرا رها شد در حوالي وبلاگستان ظاهر و يك چيزهاي عجيبي در باب امریکا و حرب صلیبی و مهرورزی و منورالفکری و این مسایل از خود بروز داد كه در كمال تخالف با تحريرات و تقريرات قبلي معظم اليه بود و تقريبا همه را متعجب و مبهوت كرد مگرمقرب الخاقان میرحسين درخشان را. که البته زیاد هم غریب نیست چون اخیرا هررایی که جمعیت دارند، جناب ابوالبلاگر خلاف آن اظهار می دارند.

ديگر آنكه اشكان خان نوري صاحب بلاگچين اعلان كرد كه مي‌خواهد كاغذ اخبار وبلاگستان بيرون بدهد و از قرار مسموع در محافل خصوصي هم گفته كه مي‌خواهد يكطوري كار كند كه از همان نسخه اول، حداقل دو سه هزار مشاهد داشته‌باشد. فی الحال که بلاگچین ایشان یک مکانیتی یافته که هر کس قصد اطلاع از مهمات وبلاگستان را داشته باشد سرکشی به آنجا کرده و مستفیض می شود و تا همین جا هم باقیات الصاحات برای صاحب بلاگچین فراهم است.

ديگر آنکه یکعده ای از اذناب و شاگردان مرحوم گل آقای کبیر که بعد فوت معظم الیه دور صبیه محترمه ایشان را گرفته‌اند هر از چندی در وبلاگستان نزول اجلال می کنند که همین اخیرا خود مشار الیها هم به ایشان، پیوسته منتها چون آنها اصرار دارند که در قلعه تارنمای گل آقا بلاگند کنند و مع الاسف این قلعه را به شکل زندان سکندر تنگ و تاریک ساخته اند، اهل وبلاگستان هم زیاد رغبتی به آنجا ندارند و به همین خاطر این وبالیگ گل آقاییان آنطور که باید و شاید هنوز به چشم اهل وبلاگستان نیامده لاکن طالعشان در وبلاگستان روشن است، به خصوص اگر ظواهر قلعه گل آقا را یکطوری تغییر دهند که آنقدر خفه وهول انگیز نباشد.

تمت یازدهم مهر 1385 مطابق سوم اکتبر سال 2006 سال مسیحی

میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه