خانه > اردوان روزبه > گفت و گو > «اصلاً آقای رییسجمهور به دنبال وزیر کاردان نیست» | |||
«اصلاً آقای رییسجمهور به دنبال وزیر کاردان نیست»اردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.com
دیروز سهشنبه، مجلسی که هیچ گونه اعتراضی به حکم حکومتی در مورد صمصامی و وزارت اقتصاد و دارایی نداشت نامهای از ریاست جمهوری دریافت کرد. رییسجمهور ایران، محمود احمدینژاد طی نامهای به مجلس، سه وزیر پیشنهادی خود را که صندلیهای آنها چندی است در کابینه خالی است، معرفی کرد. شمسالدین حسینی برای پست وزارت امور اقتصادی و دارایی، علی کردان برای وزارت کشور و حمید بهبهانی برای وزارت راه و ترابری معرفی شدند. این در حالی است که پیش از این با رایزنیهای سید مهدی هاشمی، به نظر میرسید او به عنوان وزیر کشور به مجلس پیشنهاد خواهد شد؛ اما یکباره علی کردان، قائممقام وزارت نفت و یکی از افراد نزدیک به محمود احمدینژاد برای این پست به مجلس پیشنهاد شد. از سویی در مورد صمصامی هم به نظر میرسید اوست که باید بر صندلی وزارت اقتصاد و دارایی تکیه بزند؛ اما حسینی به جای او رفت تا از مجلس رأی اعتماد بگیرد. اگرچه برخی معتقد هستند با تغییر سه معاونت سیاسی وزارت کشور تا انتخاب سردار افشار و عدم پذیرش پورمحمدی در جایگاه وزارت کشور، اینک کردان میآید تا با این تیم به استقبال ریاست جمهوری سال آینده بروند. اما باید منتظر بود و دید آیا میتواند فرآیند آتی به همین ترتیب پیش برود. در همین مورد خواستم علی ظفرزاده، نماینده دور ششم مجلس شورای اسلامی توضیح دهد که به نظر او علت تغییر سه وزیر چه بوده و چرا در معرفی وزیران جدید تاخیر وجود داشته است. او اشاره میکند: علی ظفرزاده، نماینده مردم مشهد در مجلس ششم آقای احمدینژاد وزیر اقتصاد و دارایی و وزیر راه و وزیر کشور را که نسبت به سایر وزرای او قویتر بودند، عزل کرد که کسانی را منصوب کند تا از ایدههای آقای رییسجمهور بیشتر تبعیت کنند و حرفشنوی داشته باشد و بیچون و چرا باشد و حواشی آقای رییسجمهور بیشتر بتوانند در آنجاها حضور داشته باشند. فکر میکنم اولاً این به این خاطر عزل شده و مسألهای که با تاخیر انجام میشود به نظر میرسد آقای رییسجمهور میخواهد با این سرپرستان یک سری از منویات خودش (مانند) عزلها، نصبها، قراردادها و اموری از این دست را در وزارتخانه اعمال کند. بعد هم با این تأخیر میآید به مجلس معرفی میکند و سه وزیر معرفیشده او هم بسیار ناشناس هستند و در این حوزهها، به جز معاون وزیر راه که یک مقدار در زمان آقای رحمتی تجربه داشته، بقیهی آنها خیلی آدمهای متشخصی در حوزهی تخصصی خودشان نیستند. علیرغم اینکه به نظر میرسد صمصامی و هاشمی برای دو وزارتخانه اقتصاد و کشور معرفی میشوند، رییسجمهور گزینههای دیگری را به مجلس معرفی کرد. به نظر شما چرا این اتفاق افتاد؟ من فکر میکنم وقتی آقای احمدینژاد مجلس را تست کرد، دید که آنها در مجلس رای نمیآورند. چون صمصامی در این زمینه و برای یک کار مهم اقتصادی، اصلاً قابل عرضه نبود؛ چه رسد به کار وزارتخانه. همچنین امکان رأی آوردن آقای هاشمی هم نبود. این بود که آقای رییسجمهور کسانی را معرفی کرد که تا مجلس بخواهد بجنبد و آنها را شناسایی کند، با لابی کردن شاید بتواند از مجلس رأی بگیرد. چون به جز کردان، آن دو نفر دیگر اصلاً به آن معنا شناخته شده نیستند. کردان هم آدمی است که از قبل برای (وزارت) نفت مورد نظر رییسجمهور بود؛ ولی چون امکان رأی آوردن برای وزارت نفت او نبود، این بود که آقای رییسجمهور به انحاء مختلف تلاش کرد که او را در یکی از وزارتخانهها جاسازی کند که نهایتا به عنوان قائممقام وزارت نفت گنجاند و حالا هم میخواهد به عنوان وزیر کشور بیاورد؛ چون آقای کردان هم یک تبعیت کاملی از آقای رییسجمهور دارد. فکر میکنید نوع نگرش رییسجمهوری در انتخاب وزرا بر چه مبنایی بوده است؟ آقای احمدینژاد هم از قبل به دنبال وزرایی بود که از خودشان نظر نداشته باشند. صاحب نظر نباشند. تئوری و اندیشه در حوزه خودشان نداشته باشند و صرفاً منویات آقای رییسجمهور را اجرا کنند. اصلاً آقای رییسجمهور به دنبال وزیر قوی متخصص کاردان صاحب نظر نیست. آقای رییسجمهور میخواهد یکی آنجا باشد که منویات آقای رییسجمهور را اعمال کند. کما اینکه ایشان سازمان برنامه را به همین دلیل منحل کرد. کما اینکه ایشان شوراهای دیگری را هم منحل کرد. برای اینکه بیشتر اداره کشور در دست شخص خود آقای رییسجمهور باشد. همان کارهایی که در گذشته هم انجام میشده است. رضاشاه هم تقریباً همین کارها را میکرد. این است که آقای رییسجمهور بیشتر به دنبال این است که وزرایی منصوب بشوند که بتوانند منویات آقای رییسجمهور را اعمال کنند. مخصوصاً وزارت کشور که در زمینهی انتخابات، نقش بیبدیلی دارد و میشود گفت منحصر است و قبلاً هم آقای رییسجمهور آنجا نظر داشت. ضمن اینکه آقای پورمحمدی را خودش به مجلس معرفی کرده بود و منصوب آقای رییسجمهور بود، ولی چون اعتمادی به آقای پورمحمدی نداشت، لذا سه معاون سیاسی وزیر کشور با اعمال نفوذ آقای رییسجمهور عوض شدند. آقای افشار آمدند که او هم با آن انتخاباتی که برگزار کردند و شما دیدید؛ چه شوراها و چه مجلس. اگر نیمی از اعضای کابینه تغییر بکند، قاعدتاً دولت باید برای تمام کابینه رأی اعتماد بگیرد. به نظر شما با توجه به اینکه ۹ وزیر در کابینه آقای احمدینژاد تغییر کرده، ما با چه شرایطی مواجه هستیم؟ منطق حکم میکند که مجلس باید رییسجمهور را استیضاح کند و در مجلس روی این موضوع بحث بشود و اگر مجلس قانع شد، دوباره به دولت رأی اعتماد بدهد. وگرنه به قول شما میتواند مجلس با چنین ضعفی که دولت از خودش در حوزهی اجرایی نشان داد و ۹ وزیرش و ۵-۴ رییس سازمانش را عوض کرده، این دولت، دولت نابسامان، بیثبات و ناپایدار است. لذا یکی از وظایف مجلس این است که از رییسجمهور سؤال کند و دوباره رأی اعتماد به او بدهد تا بتواند آن دولت قدرتمندانه عمل کند. وقتی که دولت ضعیف است، مجلس ضعیف است، خب اینها همدیگر را بیشتر تضعیف میکنند. الان نه مجلس قوی داریم و نه دولت قوی. در همین باره: • معرفی همزمان سه وزیر به مجلس ایران • علی کردان؛ معیار صداقت یا سیاست احمدینژاد؟
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اشکال اصلی از تردد شوراهای پیران مغان است که تمامی مهره های انها مثل خود خامنه ای از سالخوردگان بظاهر زنده تشکیل شده اند. مجلس خبرگان و شورای نگهبان وشورای تشخیص مصلحت. هر کدام از اعضای انها هم مثل رفسنجانی صاحب چندین مقا م وشغل اند و مشغول چپاول خزانه. دولت و مجلس نمایندگان هم محلاتی برای طوطیان شکرشکن حقوق بگیر در جهت سرگرم نمودن ملت غیور. این مصا حبه گران از گفتار حقایق وحشت دارند وبه همین دلیل اوضاع بد و بدترخواهد گشت.
-- بدون نام ، Jul 30, 2008