Nov 2007

«شکایت خود را فقط پیش خدا می‌بریم»

دکتر نورعلی تابنده، قطب دراویش نعمت‌اللهی گنابادی، در بخش دوم و پایانی گفتگویش با رادیو زمانه می‌گوید: «امام زمان که غایب شد، گفت کسانی که آن چهار شرط را دارند، جانشین وی برای تقلید هستند؛ شیعه هم همین را می‌گوید. ما می‌گوییم امام زمان یک نفر را هم معین کرد برای این‌که بیعت بگیرد و وضع کند. آن نفر ماییم. یک نفر هم معین کرد که احکام را بگوید، آن نفر شمایید. شما به وظیفه‌ی خودتان رفتار کنید؛ ما به وظیفه‌ی خودمان.»

«درویشی و سیاست دخلی به هم ندارند»

در 20 آبان 86، حسینیه درویشان گنابادی در بروجرد تخریب شد. در بهمن سال 84، حسینیه درویشان در قم هم تخریب شده بود. آن‌چه در ادامه می‌آید، بخش نخست گفتگوی زمانه است با دکتر نورعلی تابنده گنابادی مشهور به مجذوب‌علی‌شاه که رهبر بزرگترین جماعت صوفیه در ایران است. او که پس از انقلاب نزدیک به دو سال هم به زندان رفته است، می گوید در عمر 80 ساله خود چنین جسارتی به هیچ حسینیه ای ندیده است.

مردم باید بمیرند تا مدیری به فکر بیفتد

چند روز پیش، بر اثر برخورد یک فروند قایق مسافرتی، به یک تخته‌سنگ در دریاچه سد شهید عباس‌پور، هشت تن از شهروندان مسجدسلیمانی تنها به دلیل نبودن جلیقه نجات و امکانات ایمنی در قایق، جان خود را از دست دادند. سودابه که دو برادرزاده‌اش را در این حادثه از دست داده، در گفتگو با زمانه می‌گوید: «متأسفانه با سهل‌انگاری و کم‌کاری مسئولان منطقه، جلیقه نجات هم نداشتند. ما این حادثه را از چشم آن‌ها می‌بینیم.»

درویشی به مسجد النبی سنگ نزده است

«وضعیت موجود این است که ۵۰ نفر را زندانی و حسینه را تخریب کرده‌اند. هیچ مجوزی هم برای تخریب حسینه نداشتند. گیریم دراویش به مسجد سنگ هم زده بودند، خب مملکت قانون داشته و طبق قانون می‌شده با آنها برخورد شود. کجا گفته‌اند، اگر یک روز آمدند و سنگ زدند به خانه شما، بیایید خانه‌ی او را خراب کنید.» اردوان روزبه در گفت‌و گو با غلامرضا هرسینی یکی از وکلای دراویش گنابادی به بررسی واقعه بروجرد می پردازد.

آخرین غزل دلتنگی قیصر

ساعت سه صبح روز هشتم آبان ماه تهران بیمارستان دی. قلبی در سینه نمی تپد. قیصر امین پور شاعر، مدرس و محقق در حوزه ادبیات مرگ را سلام گفت. وقتی با سید علی صالحی تماس می‌گیرم. احساس می‌کنم بیشتر از این‌که بتواند گفتگو کند، متاثر است. می‌گوید: «بگذارید اول خودم باور کنم که او از این جهان رفته است تا بعد بتوانم راجع به رفتنش صحبت کنم...»