خانه > فرنگیس محبی > خبر و نظر > گوگوش: دغدغه من، آزادی زندانیان سیاسی است | |||
گوگوش: دغدغه من، آزادی زندانیان سیاسی استفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comروزهای حساس و سرنوشتسازی را میهمنمان پشت سر میگذارد. ما نگران مام وطن و او نگران و گلهمند از ما. ترانهی «منو از یاد بردین» روایت درد دل مادری است به نام «ایران» به فرزندانش که از دامن او دور شدهاند و در دوردستها بهسر میبرند. ایران سی سال است چشم به راه آنهاست. از سی و یکم تیر برابر با بیست و دوم ژوییه، اعتصاب غذای سه روزه در برابر مقر سازمان ملل متحد در نیویورک از طرف ایرانیان خارج از کشور برگزار شده است که در آن جمع بزرگی از روشنفکران و هنرمندان ایرانی نیز شرکت دارند. یکی از خواستهای اصلی این اعتصاب غذا دیدار نمایندهی سازمان ملل از بازداشتشدگان اخیر در ایران و آزادی همهی زندانیان سیاسیست. گوگوش از خوانندگان مشهور و محبوب ایرانی هم حمایت خود را از این اعتصاب اعلام کرد و در اولین روز این تجمع در نیویورک شرکت کرد. با گوگوش دربارهی اتفاقات این روزها و دلایل حضورش در این برنامه گفت و گو کردهام.
علت موافقت من با این تحصن، همصدایی با مردم ایران است و اینکه صدای اعتراضم را به گوش جهان بهخصوص به گوش سازمان ملل و دبیرکل سازمان ملل و سازمان جهانی حقوق بشر برسانم. گوگوش جان خیلی از هنرمندان دیگر هم از تحصن روز چهارشنبهی شما که در آن شرکت داشتید، حمایت کردهاند. حتا بعضی از هنرمندان مشهور خارجی مثل رابرت ردفورد حمایت خودش را از این تحصن اعلام کرده است؟ از این احساس همدردیشان استقبال میکنم و فکر میکنم هنرمندان فارغ از زبان ملیشان برای دستیابی به دموکراسی و آزادی میتوانند خیلی کمک باشند. چون صدایشان بهتر به گوش میرسد، مردم دنیا اعتراضشان را بهتر یعنی رساتر میشنوند. بعضی از هنرمندان خارجی، آهنگهای قشنگی هم خواندند برای ایران... بله. فکر میکنم از کارهایی که شنیدم زیباترینشان کاری بود که اندی با بن جووی اجرا کرده و شنیدم که خانم جوان بائز هم یک کار قشنگ خواندهاند... بله به زبان فارسی خواندهاند. نتوانستهام گوش کنم. به هر حال دستشان درد نکند. کوچکترین کاری است که یک آرتیست میتواند در این زمینه و زمینههای اجتماعی با کمک دیگر همنوعانشان بهعهده بگیرد.
گوگوش جان شما هم جزو هنرمندانی بودید که در چند روز اول اعتراضات مردم ایران، ترانهی جدیدی به این مناسبت و در حمایت از مردم ایران اجرا کردید. چه طور به این سرعت این کار انجام شد؟ آهنگتان ساخته شد، خوانده شد و ضبط شد؟ خیلی سریع بود. نازنینم، این ترانه دو سه ماه قبل از این ماجراها از طریق یکی از دوستانم به دستم رسیده بود. شعر قشنگی است از رها اعتمادی که خودش در سوئد زندگی میکند. یک جوان هنرمند بسیار با ذوق که این شعر از او به دستم رسید و خیلی به دلم نشست و دلم میخواست که روی این ملودی بگذاریم و اجرایش بکنم که نهایتاً به دست دوست عزیزم فرید زولاند دادم و او هم بسیار زیبا این کار را به انجام رساند. هنگامی که ضبطش کرده بودیم، مصادف شد با انتخابات ریاست جمهوری در ایران و آن اتفاقاتی که شما هم از آن اطلاع دارید. بعد از آن ساخت ویدئواش خیلی سریع اتفاق افتاد. به خاطر همین اتفاقات، فقط تصویر را با عجله گرفتیم، وگرنه کار قبلاً ضبط شده بود. شما بر خلاف خیلی از هنرمندان دیگری که پس از انقلاب تا کنون در کالیفرنیا و جاهای دیگری اقامت دارند تا حدود 8 سال پیش هنوز در ایران بودید و در مشکلات مردم ایران در آن دوران شریک بودید. چه چیزی بیشتر در آن دوران باعث عذاب شما و بخصوص زنان ایران میشد. من ۲۱ سال، از زمانی که رژیم عوض شد و انقلاب شد و نحوهی زندگی هنرمندها را به واقع زیر و رو کرد، در ایران زندگی کردم تا سال ۲۰۰۰. اوایل بازجویی زیاد رفتم، زندان بودم و مدتها تحت نظر بودم، مدتها هرازگاهی برای اطمینان خاطرشان بازجویی شدم. به هر حال با مردم در ایران زندگی کردم. هشت سال جنگ ایران و عراق و بمباران شهرهای ایران بهخصوص تهران، در همهی اینها حضور داشتم و تک به تک با اینها مردم و زنده شدم، و زندگی کردم. فکر میکنم زندگی برای اکثر مردم ایران با نحوهای که دست و پای انسان را میبندند، خیلی سخت است. بهخصوص برای خانمها. فکر میکنم بیشترین مقاومت و اعتراض را زنان ما در این سی سال داشتند. به هر نحوی که توانستند، چه از نظر حجاب، چه از نظر نحوهی زیستشان مبارزه کردند. و فکر میکنم بیشتر حرکتهای بعدی مربوط به زنان است. برای اینکه معتقدم در این مدت زنان بسیار حضور پررنگ و چشمگیری داشتند. از جائزه نوبل گرفته تا به فضا رفتن. اعتراضات زنان در خیابانها مانند ندا، بازیگران ما، هنرمندان ما، فیلمسازان ما و خواننده ها بهرحال تلاششون را کردند و فکرمیکنم که حضور پررنگ زنان خیلی مشخص است. حتماً برای شما هم وقتی ایران را ترک میکردید و فکر میکردید ممکن است نتوانید برگردید، خیلی سخت بود. طبیعی است. این حس را هنوز هم دارم. ولی متأسفانه بهخاطر آن بندهایی که به دست و پای زن ایرانی است، من هم مستثنا نبودم و اجازهی فعالیت اجتماعی، اجازهی کسب درآمد و زندگی کردن هم به صورت معقول نداشتم و وقتی فرصتی پیدا شد که بتوانم دوباره روی صحنه بروم، بعد از ۲۱ سال زندگی در ایران، مجبور شدم به خارج از ایران بیایم. شما که در ایران بودید و بیشتر سالهای بعداز انقلاب و آن دوران را از نزدیک دیدهاید، این جنبش را چطور میبینید؟ به نظر شما به کجا میرود؟ راستش فریا جان این را همیشه گفتم. من آدم سیاسی نیستم و سیاسی فکر نمیکنم. سیاسی بودن سواد و اطلاعات خاص خودش را میخواهد. در نتیجه نظری در این موارد که شما سوال کردید نمیتوانم بدهم. اما فکر میکنم هرآنچه خواست مردم ایران در ایران، سرزمینمان هست، هرآنچه آنها با موقعیتی که دارند، با امکاناتی که میتوانند پیدا کنند و اعتراضشان را اعلام کنند، ما اینطرف آبها، خارج از ایران، بهتر است که آنها را دنبال بکنیم و خواست آنها را پررنگ کنیم تا به نتیجهی دلخواه برسیم. در حال حاضر مهمترین مسأله در ذهن من آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی است و من فکر میکنم دنیا نباید ساکت بنشیند. میشود گوگوش جان توضیح بیشتری هم در مورد نقش هنرمندان و تأثیر کارشان در رساندن صدای اعتراضات مردم ایران به جهانیان بدهید؟ فکر میکنم برد صدا و پیام هنرمندان بیشتر از هر قشر و صنفی از جامعه است. اما باید ببینیم که چه هنرمندی و با چه موقعیتی و با چه پیشینهای این کار را انجام میدهد. بعضی هنرمندها هستند که اصلاً سیاسی هستند، بعضی هنرمندها هستند که اصلاً کارشان اجتماعی است و با جامعه سر و کار دارند و بعضیها هستند که نه، انتزاعی یا شخصی کار میکنند. فرقی نمیکند نقاش است، آهنگساز است، شاعر است، خواننده است یا بازیگر. هر که هست آن چارچوب نوع کار و جنس کارش، وضعیتش را مشخص میکند. یک وقت هم هست که موقعیتهای خاصی پیش میآید که همهی هنرمندان میتوانند به نوعی نقش کوچکی، ولو خیلی خیلی کم را بسیار تأثیرگذار انجام بدهند. بهعنوان سوال آخر، گوگوش جان. این سوال را هم باید حتماً از شما بپرسم که راز موفقیت گوگوش در چیست که پیر و جوان تا این حد شیفتهی گوگوش هستند؟ (خنده)... راستش نمیدانم، ولی فکر میکنم آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. Farangis Mohebbi Inteview, Googoosh در همین رابطه: • آغاز اعتصاب غذا مقابل سازمان ملل
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
zendeh bashi googoosh jan mercy az hamrahit ba mardom dakheil iran
-- shiva ، Jul 24, 2009بازم گوگوش عزیز.
-- بدون نام ، Jul 24, 2009قربونت برم الهی. تو دختر به حق ایرانی.
-- بدون نام ، Jul 24, 2009ممنون از این مصاحبه. ای کاش هنرمندان بیشتری از این حرکت حمایت کرده بودند.
-- بدون نام ، Jul 24, 2009Dear Googoosh I think you just wanted to loose a couple of pounds not take part in a political hunger strike because three days is not comparable to the sacrifices the people of Iran make
-- Razi ، Jul 24, 2009گوگوش نازنین .
-- Hamid ، Jul 24, 2009مرسی گوگوش عزیز.به امید ازادی ایران.
-- م ، Jul 24, 2009گوگوش جان، یک کلام: چاکرتم.
-- شاهین ، Jul 24, 2009دستتان درد نکند.
-- دوست ، Jul 24, 2009کاش همه خوانندههایی که برا ایران خوندن تو این حرکت مردمو همراهی میکردن عمل وحرکت بهترین مبارزه هست
-- ثریا ، Jul 24, 2009اینده ازان ماست
شهره صولتی که انقدر برضد گوگوش توی تلویزیون آقای همایون جیغ و ویغ کرد کجاست؟؟؟؟؟
-- N ، Jul 25, 2009دوباره گوگوش نازنين برگه ی آسی را روی ميز قرار داد همواره تصميم های بجای وی باعث اين
-- روژان ايرانی ، Jul 25, 2009بوده که به بيشتر مخاطبين اين حس منتقل شود که وی از جنس ديگری هست نسبت به خوانندگان
ديگر مهم هم اين هست که هنرمند بداند که کجا و چگونه ميتواند تأثير گزارتر باشد به راستی دختر ايرانی
همواره دوست دارم و دوستت خواهم داشت جاودانه هستی و نامت بر آسمان موسيقی ايران مانند يک اختر
تابناک همواره خواهد درخشيد.
دوباره گوگوش نازنين برگه ی آسی را روی ميز قرار داد همواره تصميم های بجای وی باعث اين
-- روژان ايرانی ، Jul 25, 2009بوده که به بيشتر مخاطبين اين حس منتقل شود که وی از جنس ديگری هست نسبت به خوانندگان
ديگر مهم هم اين هست که هنرمند بداند که کجا و چگونه ميتواند تأثير گزارتر باشد به راستی دختر ايرانی
همواره دوست دارم و دوستت خواهم داشت جاودانه هستی و نامت بر آسمان موسيقی ايران مانند يک اختر
تابناک همواره خواهد درخشيد.
روزنامه کیهان تهران تجمع ایرانیان در مقابل سازمان ملل متحد را تظاهرات از سروش تا گوگوش نامیده است. البته جناب شریعتمداری با این کار قصد استهزا و خفیف کردن جنبش را داشته اما متوجه عظمت جریان نشده یا اگر شده خودش را به کوچه علی چپ زده است. زمانی که از سروش گرفته تا گوگوش در یک جبهه قرار بگیرند و به اعمال جنایتکارانه حکومت اعتراض کنند، معلوم است که حکومتی که آقای شریعتمداری و امثال او برایش سینه چاک می کنند در معرض خطر واقعی قرار گرفته. ما که مخلص سروش و گوگوش هردو هستیم که صدای ملت ایران را در خارج با این رسائی بازتاب میدهدند.
-- افشین ، Jul 26, 2009باید به گوگوش دست مریزاد گفت. او در این هفت هشت سالی که در محیط ناسالم لس آنجلس زندگی میکند خود را از تمام فعالیتهای به اصطلاح سیاسی آنجا که جز آبروریزی نتیجه ای ندارد کنار کشید و فعالیتش را روی هنر متمرکز کرد، در حالی که او به خاطر سرشناس تر بودنش و به سبب این که بیش از بیست سال بعد از انقلاب را در ایران بود بیشتر از تمام هنرمندان ساکن دیوانه خانه لس آنجلس رنج و درد کشیده بود. اما لحظه ای که احساس کرد که ملتش به او نیاز دارد پا پیش گذاشت و در این راه خیر پیشقدم شد. جالب این که کسانی که تا دیروز از او انتقاد میکردند که چرا گوشه گیری اختیار کرده حالا معترضند که چرا یک تنه مشغول مبارزه شده است. پدر حسادت بسوزد.
-- علی ، Jul 26, 2009ایهالناس مسلمان کشییکیاز سرگرمیهای جدید برای کشورها و دولتهای مسلمان و غیره مسلمان شده. جالب اینجاست که دوستان عزیز آقای احمدی ...،چین و شوروی، قبل از شمارش آرای انتخابات به ایشون تبریک گفتند. کشور چین و شوروی یک ساعت بعد از انتخابات به .... تبریک گفتند تو نگو اینها با هم یه قرارهایی دارند و آنهم سرگرمی هست که هر ستاشون دوست دارند و آن هم، مسلمان کشی. در ارومجی چین و در چچنیا شوروی و در ایران عزیز دولتها همه مشغول مسلمان کشیهستند.احمدینژاد ممکن که .... امریکا و انگلیس را نمیمالد ولی خوب ..... چین و شوروی را ما چ میکند. هینماز جمعه داد میزنم مرگ بر یهودی و صهیونیست تو نگو پولدارترین ادمهایی که شوروی را اداره میکنند یهودی هستند. هر هفته میرم نماز جمعه داد میزنم مرگ بر امریکا و مرگ بر انگلیس تو نگو مسلمان کشهای اصلی، چین، شوروی و همین رئیس جمهور قلابی خودمون آقای....ه جنایتکار هستند.»
-- ندای انقلاب ، Sep 29, 2009