تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با عرفان قانعی فرد

«تصمیم ترکیه برای آزادی زبان کردی، سیاسی است»

فرنگیس محبی
mohebbi@radiozamaneh.com

اخیراً دولت ترکیه با تدریس زبان کردی در دانشگاه‌های آن کشور موافقت کرده است. این اقدام دولت ترکیه در ادامه‌ی احقاق حقوق شهروندان کُرد بوده که یکی از شرایط اتحادیه اروپا برای پیوستن ترکیه به آن اتحادیه است.

این دومین امتیازی است که دولت ترکیه در عرض شش ماه گذشته برای رضایت اتحادیه اروپا به کردهای آن کشور داده است. چندی پیش برای اولین بار نیز تلویزیون کردزبانان در ترکیه راه‌اندازی شد. برای بررسی بیشتر این موضوع با عرفان قانعی‌فرد پژوهش‌گر تاریخ خاورمیانه گفت‌وگو کرده‌ام و علت این اقدام ترکیه را از او سوال کردم.

Download it Here!

در ترکیه بعد از اعلام جمهوری ترکیه در بیست و نه اکتبر ۱۹۲۳ در واقع می توان گفت که ترکیه سیاست سرکوبگرانه‌ای در مقابل یکی از مهم‌ترین قومیت‌هایش را آغاز کرد، بعد از پایان امپراتوری عثمانی. و بعد که تمام حزب‌های سیاسی سعی می‌کردند و درخواست‌های خودشان تدریس به زبان کردی خواندن و نوشتن به زبان کردی را مطرح می‌کردند و تا این اواخر که حتا در حزب «پ ک ک» هم این مسئله مطرح می‌شد، این رواج داشت.

ولی بعدها ترکیه به خاطر این که این بخش از کشور خودش را آرام نگه دارد و در واقع یک نوع مانیفست دموکراسی‌خواهی را عرضه بکند، این مسئله را الان قبول می‌کند که این بعد از دوران تورکوت اوزال این مسئله رواج پیدا کرد. ولی بیشتر یک ظاهر تشریفاتی دموکراسی است و فکر نمی‌کنم که تأثیر آنچنانی در سیاست داخلی کشور ترکیه داشته باشد.

یکی از ایراداتی که به‌هرحال دو حزب مخالف دولت آقای اردوغان نخست وزیر ترکیه گرفته بودند، این بوده است که دادن این امتیازات باعث شکاف‌های قومی خواهد شد و مغایرت دارد با وحدت ملی کشور. نظرتان در این مورد چیست؟

ببینید همیشه و همواره در طی تاریخ معاصر ترکیه ژنرال‌های نظامی ارتش ترک، همیشه به یک نوع نگاه امنیتی به قضیه کُردها داشته‌اند و به قول معروف می‌شود گفت که این را در پرونده‌ی امنیتی نگاه داشته‌اند. ولی هیچ‌گاه این سندیتی ندارد. در حالی که این بخشی است از هویت ملی ترکیه و در واقع نمی‌شود یک زبان را حذف کرد.

اگر بگردیم در داخل اسناد وزارت خارجه ترکیه می‌بینیم که خیلی از آنها کُردها را «ترک‌های کوهی» می‌نامند و این نوع عدم باور به هویت کردی باعث شده است حکومت آنکارا الان سعی کند که باوری به هویت کردی داشته باشد. چون بخشی است از آن مملکت و نمی‌شود در واقع آن بخش از جمعیت را حذف کرد.

اگر این کار را انجام ندهد، آن زبان باز به زایش و رشد فرهنگی خودش ادامه می دهد. ولی به‌هرحال حکومت سعی کرده با این کار در واقع یک نوع امتیاز را به آن بخش از جامعه‌اش ارائه بدهد.


اصولاً خواست روشنفکران کُرد در ترکیه چه بوده که حکومت همیشه به سرکوب پناه برده؟

در واقع می‌توانم بگویم که حزب دموکرات کردستان ترکیه از سال ۱۹۶۳ به این طرف، همواره اینها سعی کرده‌اند که این مسئله‌ی زبان و فرهنگ و باور به هویت کُردی را مطرح کنند. ولی متاسفانه همانطور که گفتم، آن بخش از نظام حکومتی ترکیه که بیشتر ژنرال‌های نظامی هستند تا سیاسی‌ها، اینها مسائل تهمت‌های فعالیت تجزیه‌طلبانه را مطرح کردند و بسیاری از روشنفکران اعدام شدند، علاوه بر زندان‌هایی که بود. حتا مثلاً یک نمونه خیلی بارز را برایتان می‌گویم.

در ژانویه ۱۹۶۷ حکومت سلیمان دمیرل هر نوع نوشتار به زبان کُردی، هر نوع موسیقی به زبان کُردی و یا هر نوع کتاب به این زبان را ممنوع اعلام کرد و این سیاست از سال ۱۹۶۷ مرتب در حال اصلاح بود. ولی من باور نمی کنم که این قضیه صرفاً به خاطر یک نوع استراتژی نرم هست، به خاطر اتحادیه اروپا. وگرنه از ۱۹۶۷ تا این لحظه ما موردی را نداریم که دلیل بر تغییر سیاست‌های داخلی ترکیه باشد.

آقای قانعی‌فرد در عرض شش ماه گذشته یا هفت‌ـ هشت ماه گذشته ما شاهد دو آزادی برای کردها در ترکیه بودیم. یکی همین آزادی تدریس زبان کُردی و قبلاً هم راه اندازی یک تلویزیون کرد زبانان. فکر می‌کنید قدم‌های دیگری که کُردها در نظر دارند برای آزادی بیشتر چه هست؟

نکته‌ای که اینجا هست، این که کُردها سعی می‌کنند که حکومت مرکزی را وادار کنند که از سرکوب دست نگه دارد و به آنها یک نوع آزادی فرهنگی- سیاسی بدهد.

یا می‌توان گفت که آزادی فعالیت اجتماعی را داشته باشند که دیگر آن روشنفکران با خیال راحت بتوانند کاری را که در زمینه‌ی رشد اجتماعی یا فرهنگی‌شان است انجام بدهند.

ولی من بازهم می‌گویم که آن تفکر که در داخل حکومت هست به‌ویژه در بخش نظامی‌ها، فعلاً من فکر می‌کنم که فاقد اطلاعات لازم درباره‌ی به رسمیت شناختن هویت این بخش از جامعه ترکیه است و فکر می‌کنم طول می‌کشد و روشنفکران کُرد در ترکیه مشکلات بسیاری را پیش روی خواهند داشت مبنی بر این که بتوانند حکومت مرکزی را وادار به پذیرش هویت خودشان کنند.

استراژی ترکیه از چه زمانی نسبت به کردها نرم شد؟

فکر می کنم عملا از زمان تورگوت اوزوال بود که این قضیه نرمش با کردها آغاز شد و ازآن ایام که عبدالله اوجلان یکی از رهبران سنتی کردها در واقع با حکومت آنکارا یک سری گفتگوهایی را داشت که در روال سیاسی می شود گفت عاملی بود تا حکومت مرکزی ترکیه از ابتدای دهه نود - دوران رئیس جمهوری تورگوت اوزال - بود و بعدها هم زوند تغییر ادامه پیدا کرد تا آنها سعی بکنند که این مشکل استراتژیک را حل بکنند و فراموش نکنیم که در واقع اختلافات سوریه با ترکیه باعث شد که دمشق به خاطر اعمال فشار بر روی آنکارا همیشه از بازی کارت کردها استفاده بکند و این مسئله را آن موقع اوزال کشف کرد و می شود گفت که از اول 1990 به این طرف و بعدها سلیمان دمیرل که در آوریل 92 وقتی که با پرزیدنت اسد ملاقات کرد باعث شد که این نوع استراتژی را کمی به نرمی گرایش دهند و از جنگ داخلی پرهیز بکنند و درواقع آغاز این سیاست از آن زمان بوده. که فراز و نشیب هایی هم داشته است

تصمیم ترکیه در آزادی زبان کُردی به‌هرحال یک تصمیم سیاسی هم بوده است، برای عضویت در اتحادیه‌ی اروپا. فکر می‌کنید این آزادی‌ها قدمی باشد برای چنین آزادی‌هایی برای کُردهای ایران یا خیر؟

ببینید در ایران خوشبختانه در ایام پهلوی ما این آزادی را داشتیم. یعنی آزادی فعالیت فرهنگی کُردها و با تأسیس اولین رادیوی کُردی در تهران می‌شود گفت که خود حکومت پهلوی این باور را داشت به این مسئله و برای حفظ آرامش داخلی می‌شود گفت که این کار را انجام داد.

می‌شود گفت آن هم مدیون ایامی است که پاکروان ریاست ساواک را بر عهده داشت و تدریس زبان کُردی در پوشه‌ی امنیتی قرار نداشت. ولی بعد از انقلاب، در سال ۱۹۷۹ یا ۱۳۵۷، مشکلی که بود باور به هویت کُردی بود. و الان امروزه در ایران در واقع می توان گفت که از نظر موسیقی کُردی هیچ مشکلی نیست.

از نظر نوشتن کتاب به زبان کُردی می‌توان گفت که مشکل آنچنانی بعد از دوران آقای خاتمی وجود ندارد. ولی مشکلی که الان در ایران شاید وجود داشته باشد در قیاس با جایی مثل عراق، که به نظرم از نظر فرهنگی فرهنگی‌ترین کشور برای کُردها هست، می‌شود گفت که نشریه به زبان کُردی موفقیت آنچنانی نداشته است.

ولی حکومت هم در دوران آقای معین که وزیرعلوم بود، سعی کرد که تدریس به زبان کُردی را در دانشگاه‌های ایران، بخصوص در مناطق کُردنشین آزاد کند که متاسفانه عملی نشد و تا این لحظه هم عملی نشده است. ولی انتشار کتاب و موسیقی به زبان کُردی هیچ مشکلی، نه در قبل و نه در بعد از انقلاب تا جایی که اسناد و شواهد نشان می دهد، هیچ مشکلی واقعاً وجود نداشته است.

ولی من فکر می‌کنم که بعد از ترکیه و عراق، ایران هم باید سعی بکند در برداشتن این گام و لاجرم باید آن را بردارد. چون به‌هرحال یک بخش از جامعه، حدود هشت میلیون نفر، که آنها تلاش می‌کنند برای رشد فرهنگی خودشان.

در نتیجه استراتژی ایران هم قطعاً به آن سمت خواهد رفت که باور به هویت این بخش از منطقه ایران را داشته باشد. هر چند که در دوران آقای احمدی نژاد، با وجودی که در نشریه‌ی سازمان سنجش کارشناسی ادبیات و زبان کُردی مطرح شده بود، ولی هیچ دانشجویی تا این لحظه پذیرفته نشده است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

عرفان عزیز . آنقدر از زاویه دید تاریخ به همه چیز نگاه می کنی که باید هرچه پول داریم آخر هر ماه برویم کتاب تاریخ بخریم.

مصاحبه خوب و خواندنی بود.
موفق باشید

-- روشن دل ، Sep 14, 2009

لطفا دمکرات بودنتان را ثابت کنید و سانسورم نکنید. راستش را بخواهید، من نمیدانم که‌ چرا کردها اینقدر مسئله‌ خود را پیچیده‌ میکنند و سری را که‌ درد نمیکند، چرا میبندند؟ از من بپرسی، کردها احتیاجی به‌ این ندارند که‌ بهشان اجازه‌ داده‌ شود به‌ زبان خود بخوانند یا فرهنگ و موسیقیشان را حفظ کنند. منظورم اینست که‌ آنها حق بدون چون و چرای خودشان است که‌ تشکیل حکومت مستقل خویش را بدهند چه‌ در ترکیه‌ و چه‌ در ایران و عراق و سوریه‌ و ارمنستان. آنها که‌ نزدیک 45 میلیون جمعیت دارند، همگی یک ملت هستند، ولی همچون اعراب که‌ یک ملتند و 22 کشور مستقلند، کردها هم میتوانند در قرن حقوق بشر و آزادی و دمکراسی سه‌ یا چهار دولت مستقل تشکیل بدهند، این حق این ملت تاریخیست که‌ تمدن آنها به‌ قبل از پادشاهی هخامنشیان به‌ ڕهبری کورش که‌ مادرش "ماندانا" و پدر بزرگش "آستیاگ" کرد یا همان ماد بودند، بر میگردد. برای نمونه‌ جمعیت امروزی آنها در زیر ستم حکومت نظامی اسلامی ایران بیش از پانزده‌ میلیون نفر است و از نظر اقتصادی هم که‌ نفت و گاز دارند، پش مشکلی ندارند که‌ مستقل باشند، همچنانکه خیلی از کشورهای بسیار کوچک و مستقل در جهان وجود دارند که‌ جمعیتی حتی کمتر از یک میلیون دارند. البته‌ به‌ نظر بنده‌ میتوان این مهم را در یک رفراندوم یا همه‌ پرسی آزاد از کردها خودشان پرسید و در صورت ڕای آوردن به‌ استقلال، بایستی همگی به‌ این آرای مردم احترام بگذارند. سخن در اینمورد زیاد است و اینجا جایش نیست و به‌ همین اکتفا میکنم. موفق باشید‌

-- ایوب ، Sep 14, 2009

من نمیدانم که چرا کردها اینقدر مسئله خود را پیچیده میکنند و سری را که درد نمیکند، چرا میبندند؟ از من بپرسی، کردها احتیاجی به این ندارند که بهشان اجازه داده شود به زبان خود بخوانند یا فرهنگ و موسیقیشان را حفظ کنند. منظورم اینست که آنها حق بدون چون و چرای خودشان است که تشکیل حکومت مستقل خویش را بدهند چه در ترکیه و چه در ایران و عراق و سوریه و ارمنستا... Read Moreن. آنها که نزدیک 45 میلیون جمعیت دارند، همگی یک ملت هستند، ولی همچون اعراب که یک ملتند و 22 کشور مستقلند، کردها هم میتوانند در قرن حقوق بشر و آزادی و دمکراسی سه یا چهار دولت مستقل تشکیل بدهند، این حق این ملت تاریخیست که تمدن آنها به قبل از پادشاهی هخامنشیان به ڕهبری کورش که مادرش "ماندانا" و پدر بزرگش "آستیاگ" کرد یا همان ماد بودند، بر میگردد. برای نمونه جمعیت امروزی آنها در زیر ستم حکومت نظامی اسلامی ایران بیش از پانزده میلیون نفر است و از نظر اقتصادی هم که نفت و گاز دارند، پش مشکلی ندارند که مستقل باشند، همچنانکه خیلی از کشورهای بسیار کوچک و مستقل در جهان وجود دارند که جمعیتی حتی کمتر از یک میلیون دارند

-- Rahmani Ayubمن ، Sep 15, 2009

من کرد نيستم ولي ترک هستم. در مورد آزادي هاي کردها در ايران نميتوانم نظري بدهم ولي ميدانم که در زمان شاه پدران ما در قبال حرف زدن به زبان مادر ي در مدارس جريمه مالي و تنبيه مي شدند. بعد از انقلاب هم همان سياست فارس شونيستي ادامه داردو انقلاب در تنها چيزي که تغيير ايجاد نکرده همان زدودن فرهنگ و موجوديت تمام اقوام ايراني بجز فارس ها ميباشد.در واقع در ايران زبان فقط فارسي ميبلشدوحتي از موسيقي فارسي به موسيقي اصيل ايراني ياد مي شود. در صورتي که در ايران بر خلاف ترکيه که کرد اقليت به شمار مي روند ، فارس ها در مقابل مجموع ساير اقوام ايراني در اقليت هستند.

-- سويل ، Sep 15, 2009

به نظر من کردها باید به حقوق فرهنگی، زبانی و حتی سیاسی خود دست پیدا کنند. این حق طبیعی آنهاست. ولی نباید مثل ناسیونالیست های افراطی فارس و یا ارامنه های داشناک خیال پردازی کنند. واقعیت اینست که منطقه خاورمیانه هنوز موفق به حل مسائل قومی نشده و ترکیه اولین کشوری است که در این جهت (حتی اگر با اهداف سیاسی) باشد، گام برداشته. در ایران وضعیت به مراتب بدتر است. اقوام غیر فارس ایرانی اکثریت جمعیت ایران را تشکیل می دهند، ولی از کمترین حقوق فرهنگی و زبانی محرومند. ترکها که در طول هزار سال حاکمیت خود به این کشور خدمت کرده اند و هرچه که آثار تاریخی داریم یادگار آنهاست، اکنون آنچنان مورد تبعیض قومی قرار گرفته اند که می توان بزرگترین ظلم قرن بیست و یکم نامید. در زمان حاکمیت ترکها در ایران، وضعیت کردها و سایر اقوام به مراتب بهتر از دوران آریامهری و جمهوری اسلامی بود. مطمئن باشید که در ایران دموکراتیک و آزاد نیز (اگر ایجاد شود) ترکان ایران از حقوق برادران کرد خود دفاع خواهند کرد.

-- نجومی ، Sep 15, 2009

ولی بعدها ترکیه به خاطر این که این بخش از کشور خودش را آرام نگه دارد و در واقع یک نوع مانیفست دموکراسی‌خواهی را عرضه بکند، این مسئله را الان قبول می‌کند که این بعد از دوران تورکوت اوزال این مسئله رواج پیدا کرد.

ممکن است جمله بالا را ترجمه کنید؟ من که از آن چیزی نفهمیدم

-- بدون نام ، Sep 15, 2009

ایوب جان. هر مادی کرد نیست و هر کردی هم ماد نیست. نیمی از فارس‌زبان‌های امروز و همه آذربایجانی‌ها و بخشی از لرها هم ماد هستند. این‌که هر فرد ماد در تاریخ را کرد بنامیمم اشتباه است. کردهای امروزی مخلوطی هستند از آشوری‌ها (در عراق)، ماننایی‌ها (در بخش دریاجه ارومیه)، مادها، دیلمی‌ها (دیملی) و اقوام پیش از آریایی منطقه. ماد نامیدن کرد و کرد نامیدن ماد یک ساده‌سازی نادرست و غیر تاریخی است.

-- شایان ، Sep 15, 2009

این آمار از کجا اومده که فارس ها در اقلیت هستند؟1؟!؟!؟!؟ فراموش نشه که ایران خاستگاه تمدن فارس و زبان فارسی است. ایران همیشه تحت حکومت فارس ها نبوده، اما زبان فارسی همچنان زنده است. چرا؟ به تاریخ مراجعه کنید! اینطور نبوده که همیشه حکومتی فارس از این زبان و فرهنگ دفاع کرده باشه و همه اقوام دیگه را نابود کرده باشه. اگر ترک ها و کردهای عزیز به زبان و موسیقی و.... از فرهنگ خودشون بها میدن، بسیار پسندیده و قابل احترامه اما هرگونه ناسزا و ناروا به فرهنگ و زبان فارسی شایسته نیست.
مگه غیر از اینه که در تمام استان های کرد نشین و ترک نشین همه مردم فقط به زبان مادری خودشون حرف میزنن مگر اینکه فارس باشی و زبانشون رو نفهمی؟ تا به حال صدای موسیقی خودتون رو از صدا یا سیما نشنیدین؟!؟!؟

-- بدون نام ، Sep 15, 2009

ترکیه زبان کردی را آزاد نکرده، رشته دانشگاهی به یکی از زبان‌های کردی تاسیس کرده. تیترتان درست نیست.

-- بدون نام ، Sep 15, 2009

جناب سویل، چرا راستش را نمی گویید. فارس زبان ها در ایران فقط یک و نیم درصد هستند. مگه نه؟

-- بدون نام ، Sep 15, 2009

"اقوام غیر فارس ایرانی اکثریت جمعیت ایران را تشکیل می دهند، ولی از کمترین حقوق فرهنگی و زبانی محرومند. ترکها که در طول هزار سال حاکمیت خود به این کشور خدمت کرده اند و هرچه که آثار تاریخی داریم یادگار آنهاست، اکنون آنچنان مورد تبعیض قومی قرار گرفته اند که می توان بزرگترین ظلم قرن بیست و یکم نامید."
اگر حتی یک رفرنس علمی برای این خطابه وجود داره لطفا ذکر بفرمایید تا ما هم بدانیم.
احتمالا منظور از خدمات ترک ها که هنوز هم اثراتش به جاست، دوران قاجار است!؟!؟!؟
آقایون ترک که همه جا نفوذ دارید، و تو هر اداره و .... که میره حتما چند تا تونو میشه ملاقات کرد، خوب به زبان خودتون بها بدین. اگر یه خانواده ترک تو تهران به بچه اش ترکی یاد نمیده، اینم تقصیر فارس هاست؟
اگر کردها برای نامگذاری از اسامی عربی استفاده می کنن نه کردی، تقصیر فارس هاست؟
چرا هر وقت یک کلمه ازتون دفاع میشه شروع میکنید حمله کردن به فارس ها؟
زبان این سرزمین فارسی است. ترک ها و کردهای عزیز هم که از عرب ها بدتر نیستند که همه چیزو داغون کردند و از بین بردن ولی زبانمونو نتونستن ازمون بگیرن......

-- بدون نام ، Sep 15, 2009

عرفان عزیز و خانم فرنگیس گرامی شما در آمریکا و بریتانیا نشسته اید و جایتان گرم و نرم و ما بدبخت ها باید بنشینیم و تو سر هم بزنیم. امروز در دانشگاه کردستان بحث این مصاحبه بود. راستش را بخواهید در ایران وضع کردها بهتر از بقیه جاها است از نظر فرهنگی و باید ممنون و دست بوس شاه باشیم که فرهنگ ما را غنا داد . کاش شاه مانده بود لااقل وزیر کرد و مقامات بالای اداری و نظامی کرد داشتیم.

نان و آب کردهای عراق را هم داد . خدا رحمتش کند.

-- عماد- بیروت ، Sep 15, 2009

من هم با عماد موافق هستم - و باید به انصاف و رک گویی آقای قانعی فرد هم اذعان داشت.
یک اقایی امده بود بی بی سی و می گفت اصلا کردها در ایران ، نفس نمی کشند.

مصاحبه ای اموزنده بود - موفق باشید

-- مریم ، Sep 15, 2009

کردها خودشان به جان روشنفکران خود می افتند و هزار هزار تهمت برایشان می سازند ، تقصیر فارس هاست ؟

کردها رهبرانشان عامل بازی بیگانه می شوند، و برای منافع پا روی مردمانشان می گذارند، تقصیر فارس هاست ؟

کردها دوست دارند تاریخ شان را با اغراق و موهومات بخوانند، خودشان را به زور ملت بنامند ، باز هم تقصیر فارس هاست ؟

چند تا از این نظرها انگاری از یک مشت آدم تحصیل نکرده به رادیو رسیده است.

به امید آزادی مردم ایران

-- رازمهر ، Sep 15, 2009

نجومی
یادت رفت از پانتورکهای وطن فروش داخلی که به دامن باکو و انکارا اویزان هستن وخواب جدایی وچسبیدن به جمهوری جعلی (اذربایجان ) رو دارند نام ببری.

-- shahram ، Sep 15, 2009

ترکهایی که در اروپا زندگی میکند اخر بی فرهنگ اند وای به حال داخل ترکیه خدا به کردها صبر بده

-- بدون نام ، Sep 15, 2009

عرفان عزیز در راهی پر از سنگلاخ و دره گام نهاده ای . نوشتن تاریخ کردها صبر ایوب می خواهد و سماجت وافر و دل قوی .
امیدوارم کارت با موفقیت بهتر روبرو باشد

-- معنوی ، Sep 15, 2009

قبل از هر چیز ممنون از فرنگیس برای این مصاحبه و همچنین قانع.
به نظر من بزرگترین جنایت اینه، که از شکوفا شدن توانایی ها و استعداد افراد جلوگیری بشه به هر دلیلی که باشه چه شوونیزم، چه ناسیونالیزم و یا فاشیزم
به نظر من ایرانی سربلند خواهد بود که استعداد مردمش به خاطر فارس، کورد، ترک...به هدر نره

-- سیروان ، Sep 15, 2009


اگر زبان فارسی (پارسی) از دیرباز زبان غالب در فلات ایران و در میان اقوام بوده تنها به دلیل زور و تحمیل پارسیان نبوده که مقداری هم به صورت انتخاب جمعی بوده همانطور که امروزه در آمریکا (و بیشتر جاهای دنیا) زبان انگلیسی به عنوان زبان رایج دوم (با ظاهر زبان اول و اصلی) یا در هندوستان و در میان بیش از هزار زبان محلی و بومی آن کشور مورد استفاده است.

در مورد ایران، اولا که زبان مردم آذربایجان تنها سه قرن است که ترکی شده و پیش از آن به آذری سخن می گفتند که از گویشهای زبانهای آریایی و ایرانی است.

به غیر از ترک-زبانهای آذربایجان و عربها در خوزستان، بیشتر مناطق ایران از دوران باستان تا کنون به یکی از گویشهای زبانهای ایرانی-اروپایی-هندی صحبت کرده و می کنند.

همانطور که گفته شد، وقتی یک ملت بزرگ تشکیل شده از اقوام و فرهنگها و زبانهای گوناگون در یک منطقه پهناور (مثل چین، هند و ایران یا حتی اروپا و آمریکا) زندگی می کند و گویشهای بسیاری از یک زبان یا حتی چند زبان متفاوت در آن منطقه رایج است، اگر افراد و اقوام آن ملت بخواهند (که خوشبختانه بیشتر اقوام ایرانی همین را می خواهند) که یکپارچگی و یگانگی بومی، قومی و ملی خود را حفظ کنند چاره ای نخواهند داشت جز این که از یک زبان واحد به عنوان زبان مشترک یا زبان دوم استفاده کنند تا بتوانند در عین حفظ آداب و رسوم و زبان محلی خود، با یکدیگر ارتباط نزدیک تر و سازنده تری داشته باشند.

در این مرحله است که آن زبان دوم (پارسی در ایران، انگلیسی در تمام دنیای امروز) به ناچار به عنوان زبان اول در می آید و متاسفانه این داستان با نوعی افراط و تفریط و زورگویی قرنها ادامه می یابد به طوری که تقریباً همه فراموش می کنند چرا آن زبان دوم به زبان اول و "اجباری" آن منطقه تبدیل شده!

اگر قرار بود پارسی-زبانان زبانهای دیگر فلات بزرگ ایران را نابود کرده باشند پس چگونه است که هنوز بیشتر اقوام ایران هنوز مقدار قابل توجهی از فرهنگ و زبان خود را حفظ کرده اند؟ و از سوی دیگر، چگونه است که به راستی حتی مقدار زیادی واژگان و اصطلاحات و حتی دستور زبان از زبانها و گویشهای دیگر منطقه وارد خود زبان پارسی شده و آن را "فارسی" کرده است!

به این ترتیب اگر قرار به حفظ و نگهداری فرهنگهای بومی ایران از طریق بازگشت به ارزشها و سنتها و زبان اصیل آنان است، این شامل خود پارسیان و پارسی-زبانها نیز می شود!

احتمالاً بهترین راه حل برای بازسازی کلیه این فرهنگهای غنی در عین حفظ و نگهداری و یگانگی سرزمین بزرگ ایران آن است که همگی این فرهنگها، بطور کاملاً آگاهانه، همچنان به آموزش و آموختن زبان فارسی به عنوان زبان مشترک اقوام منطقه اما این بار به عنوان "زبان دوم" در مدارس و در کنار زبان اصلی خود هر منطقه ادامه دهند چرا که به هر حال این زبانی است که از بسیار قدیم، خواسته یا ناخواسته، در منطقه رایج بوده و به هر حال گروههای مختلف زیادی هم اکنون با آن کاملاً آشنا هستند و گرنه به راحتی می توان زبانهای دور تر و "بیگانه"تر مانند انگلیسی یا فرانسوی یا حتی چینی و روسی را نیز جایگزین آن کرد اما من مطمئن هستم از ترک و کرد و بلوچ و لر و گیلک و مازندرانی و حتی عربهای ایرانی اگر بپرسیم، ترجیح خواهند داد زبان مشترک آنان همان زبان پارسی باشد تا هر زبان دیگری.

نمونه مشابه در دوران های معاصر در روسیه اتفاق افتاد که پس از فروپاشی اتحاد شوروی، در ابتدا همگی ملل اصیل آن منطقه پس از به دست آوردن استقلال، به ارزشها و زبان و فرهنگ دیرینه خود بازگشتند اما در مدت کوتاهی دریافتند که به منابع و کمکهای یکدیگر نیاز دارند و با استفاده از زبان و خط روسی که آن را بلد بودند (هر چند بیشتر به زور به آنها تحمیل شده بود!) دوباره اتحادیه ای ساختند به نام اتحادیه روسیه یا هر چیز دیگری که نام آن است.

من بر این گمان هستم که ما نیز در منطقه ایران نیاز داریم چنان اتحادیه ای را همچنان داشته باشیم و از آن پاسداری کنیم چون هر کدام از کشورها و استانهای کوچک یا بزرگ در ایرانی تقسیم و تجزیه شده، بسیار ضعیف و کم قدرت خواهند بود حتی اگر هر کدامشان منابع سرشار (اما تمام شدنی!) از نفت یا هر منبع غیر قابل احیاء طبیعی دیگری را داشته باشند.

حتی اگر اشتباه نکنم، در قانون اساسی جمهوری اسلامی در سی سال پیش نیز "دوم" بودن زبان فارسی در ایران تصویب شد اما ظاهراً به درستی به اجرا در نیامد. هنوز برای این کار دیر نیست.

شخصاً به عنوان یک "پارسی زبان ایرانی" و یک عاشق و شیفته ی گوناگونیهای فرهنگی و زبانی، نمی توانم دنیایی را تصور کنم که همه در آن فقط به یک زبان، هر زبانی که باشد، سخن بگویند و یک فرهنگ کاملاً یکپارچه داشته باشند! چنان دنیایی حتماً بسیار کسالت بار و خست کننده و یکنواحت و بی روح خواهد بود.

بشریت به گوناگونی زنده و سازنده و سالم است همانطور که مادر طبیعت نیز!

با مهر و سپاس

-- ایرانی ، Sep 16, 2009

نظریات جالبی بود عین مصاحبه - ادم چیزای زیادی یادگرفت - من نمی دونستم کردهای بیچاره چه مشکلاتی در ترکیه دارند .
ترکیه ای که با پول ما ایرانی ها اباد شد و همین 1-2 ماه پیش هم کلی پول باد اورده از طرف ما به انجا رفت

از قانعی فرد مطالب و مصاحبه های زیادی را در گویا و اعتماد ملی خوندم
مصاحبه جالبی بود و موفق باشید

-- mehran ، Sep 16, 2009

با رازمهر خیلی موافقم

-- بدون نام ، Sep 16, 2009

ترکهایی که در اروپا زندگی میکند اخر بی فرهنگ اند وای به حال داخل ترکیه خدا به کردها صبر بده
şu yazile belidi ki kim kültürsüzdi !

-- mehdi ، Sep 16, 2009


ترکهای اروپایعنی.
ندانستن زبان کشوری که در ان زندگی می کنند.
قتلهای ناموسی.
مردها درکافه جمع شدن وغیبت زن دیگری را کردن.
زنان بدبخت ٤.٥.٦ بچه به دنیا اوردن ومثل سگ زندگی کردن.
چسباندن عکس وپرچم ترکیه حتی بر روی درب توالت.
سرقت .مواد مخدر وهزار ویک کثافت کاری دیگه .
حرکتهای رادیکال که به ضرر تمام مسلمانان تمام شدن مانند ان جوان ترکی که پاپ ژان پل دوم رو ترورکرد وبعد از ازادی مورد استقبال مردم عقب افتاده ترکیه قرارگرفت و براش گاوقربانی کردن.
نه دانشمندی نه دکتر ومتخصص نام اوری .فقط دونر کباب بیمزه وبقال این بالاترین تخصص ترکهاست.
قتل دختران ترکی که عاشق غیر ترک میشوند .
در مجموع اروپا ی بدون ترکیه خیلی بهتر و تمیز تره

-- persepolis ، Sep 16, 2009

mehdi ، Sep 16, 2009
چراشماها کم میارین میزنین کانال٢

-- بدون نام ، Sep 16, 2009

جالبه اونایی که علیه ترکها نوشته اند، اکثرا بی نامند و یا از اسم ساختگی مثل پرسپولیس استفاده می کنند. شما که فارسید، شما چرا می ترسید؟ بذارید ما بترسیم که همه چیز علیه ماست. ممکنه یکی از ترکیه خوشش نیاد، ولی توهین چرا؟ هزاران ایرانی تحصیل کرده ترکیه هستند، ولی در طول صد سال اخیر یک ترکیه ای نمی تونید پیدا بکنید که تحصل کرده ایران باشه. مگر اینکه شیعه مذهب باشه و بخواد الهیات بخونه. یک کم با انصاف باشید.

-- نجومی ، Sep 16, 2009


این همه من در اینجا زر زدم که بلکه یه کمی میونه فارس و ترک و لر و بقیه رو با هم آشتی بدم چون واقعاً دعوای بی ربط و مخرب و بی معنی یعنی همین که هر کسی فقط فرهنگ و زبان خودش رو قبول داشته باشه و به مال بقیه احترام نذاره ولی حالا ظاهراً بعضی از فارس های عزیز ما پس از عرب ستیزی بی معنی دو سه هزار ساله به شدت ترک ستیز هم شدن!


لابد در ستیز بودن با اقوام دیگه حق ما فارسها هست اما حق بقیه اقوام نیست؟


بابا ایوالله!


حالا چند تا نمونه ترک با رفتار بد تو اروپا دیدین میخواین بقیه شون رو هم از همون قماش بدونین؟ پس اینکه میگن "همتاسازی" کار درستی نیست چی شد؟


اگر دنیا بخواد ایرون و ایرونی ها و بخصوص فارس زبونها رو از روی رفتار سران جمهوری اسلامی و نوکرانشون محک بزنه که اونوقت باید فاتحه ایرون و ایرونی و فارس و ترک و لر و بلوچ و کرد همه رو با هم خوند!


-- ایرانی ، Sep 17, 2009

قابل توجه توهین کنندگان به تورکها که معلوم است از عقده حقارت رنج می برند!
در آلمان ۱۵۹۰۰۰ كارفرماي ترك وجود دارد. ۳% از شركتهاي ترك در آلمان توليدي هستند. ۳%شركتهاي ساختماني و ۱۰% در صنايع دستي فعالند. ۲۰% شركتهاي ترك در كارهاي خدماتي (حمل و نقل ،سينما،تورسيتي و …) هستند و ۳۰ % در تجارت تك فروشي (فروشگاههاي زنجيره اي) و بقيه شركتهاي تجارتي عمده هستند
در آلمان ۱۶۵۰۰۰ شركت ترك وجود دارد كه هر سال ۱۲۰۰ شركت به آن افزوده ميشود.


۱۷ بانك ترك با ۱۲۰ شعبه در آلمان فعال است.


۳۰۰۰ مسجد توسط تركها اداره ميشوند.


بر اساس آمار ۲۰۰۷ شركتهاي ترك ۶۵۰۰۰۰ نفر را استخدام كرده اند كه %۲۰ استخدام شوندگان آلماني هستند٫ ۱۰% خارجيان مقيم آلمان و بقييه ترك هستند.


۲۵۰۰۰۰ نفر دانشجوي ترك در آلمان درس ميخوانند كه ۲۵۰۰۰ نفر آن از تركييه رفته است و بقيه از تركهاي تبعه آلمان هستند. دانشجوياني كه از تركيه رفته اند اكثرا بورسيه دانشگاههاي آلمان هستند.


ميزان سرمايه گذاري تركها در بخش ساختماني آلمان ۳۴ ميليارد يورو ميباشد .


سود خالص سالانه كل كارفرمايان ترك در آلمان ۲۷ ميليارد يورو ميباشد. (تقريبا برابر با صادرات نفت ايران).
فقط سود سالانه دونر كباب تركي ۷ برابر سود مكدونالدس آمريكا در آلمان ميباشد.


از سال ۱۹۸۰ به بعد تركها در آلمان و ساير كشورهاي اروپايي در احزاب سياسي عضو شده و توانسته اند شهردار، نماينده مجلس و … انتخاب شوند. در سال ۲۰۰۷ در پارلمان آلمان ۸ نماينده، در پارلمان هلند ۴، در پارلمان بلژيك ۳، در پارلمان فرانسه نيز ۲ نماينده مجلس از تركها انتخاب شده است. در پارلمان اتحاديه اروپا نيز ۴ نماينده ترك وجود دارد. شهردار فعلي لندن (۲۰۰۹) ترك هست و نوه آخرين پادشاه عثماني ميباشد.


در زمينه ورزش نيز تركها در اروپا پيشتاز هستند. فقط در فوتبال ۱ نفر در تيم مللي آلمان، ۲ نفر در تيم مللي سويس، ۲ نفر در تيم مللي هلند و ۳ نفر در تيم مللي فوتبال بلژيك بازي ميكنند. كل بازيكنان ترك در ليگ اروپا ۶۳ نفر است.


در زمينه بوكس و كشتي نيز در آلمان تركها بيشتر از خود آلمانيها مقام** دارند. سينان شاميل سام قهرمان بوكس جهان (۲۰۰۷-۲۰۰۸) در آلمان باشگاه دارد
در دانشگاه ايس سن آلمان در سال ۱۹۸۰ مركز تحقيقات ترك تشكيل شده است كه اعضاي آن همگي ترك هستند . مدرك تحصيلي اعضاي اين مركز كه بالاي دكترا هستند از تعداد كل ايرانيها در آلمان زيادتر است

-- اوختای بابایی عجب شیر ، Sep 17, 2009

نجومی جان، مثل خودت برات نوشتن چرا ناراحت میشی؟ جواب های هوی است. متن راجع به کردها بوده، شما و سویل که ترک هستید نه کرد، چرا حمله کردید به فارس ها یک دفعه؟
اگر اینقدر بی منطق ننوشته بودید، کسی هم چیزی نمیگفت. ما فارس ها اگر قرار بود بشینیم و تماشا کنیم که هرکی هر جور دلش میخواد بمون توهین کنه، الان اوضامون از این هم خراب تر بود. و محض اطلاع ایرانی هایی که تو ترکیه درس میخونن اغلب ترک های ایران هستند، و اکثرا هم نتونستن اون رشته ای رو که میخوان تو ایران قبول شن. به خاطر همین رفتن اونجا که هم ارزونه هم درس خوندن آسونتره.
"تذکر: گفتم اغلب، نگفتم همه. توهین نباشه به اونایی که اونجا درس میخونن."
در ضمن منتظر رفرنس خطابتون هستیم.

-- بدون نام ، Sep 17, 2009

منم به نظر نجومی موافقم - معمولا گاهی گروهی افراطی متعصب با نام و نشان ساختگی فرمایشات می کنند و مدعی دمکراسی خواهی و مبارزه هم هستند
کسی نیست که بگوید تو که شهامت و جرات نوشتن نام خود را نداری پس چه ادعایی ؟

اما در کل مصاحبه ای خواندنی بود و از خانم فرنگیس تشکر می کنم. اما بین موسیقی کردها من عاشق کامکار و ناظری هستم و خدا را شکر در ایران موسیقی زیبای کردی آزاد است و مشکلی نیست

-- مهری ، Sep 17, 2009

از مهری با جرات خواهشمندیم، کپی شناسنامه شون رو هم ضمیمه کنند.
شما ترکها شروع میکنید به ناسزا، میخواهید هیچ کس هم هیچی نگه!!!!!!!!!!!

-- بدون نام ، Sep 17, 2009

بزرگترین اشکال بحث دوستان این دسته بندی های ترک و فارس و عرب است که لابد وقتی یکی را در این دسته گنجاندی میشود همگی را به گناه یکی از این دسته مجازات کرد.
من متولد اصفهانم و عاشق همه جای ایران و هرگز ایرانی بدون ترک و لر و عرب و.. برایم متصور نیست.
کیست که رشادتهای عربهای خوزستان در مقابل ارتش صدام را فراموش کند. صدام به خیال خام اینکه عربهای ایران برایش فرش قرمز پهن میکنند به خوزستان حمله کرد اما همان عربها و دیگران ایرانی های خوزستان را جهنمش کردند.
ایا کم خون ترک و لر و فارس و بلوچ بر روی خاک تفته خوزستان ریخته شد تا این کشور حفظ شود؟
خواهش میکنم بحث ها را قومیتی نکنید.
ایا رفتارهای جمهوری اسلامی ربطی به فارس و ترک و عرب دارد؟ گروهی قدرت طلب جدای از وابستگی به ریشه ای قومی در حال ظلم به تمامی ایرانیان هستند.
نظام از اینکه ما در اینجا موضوع اصلی را فراموش کنیم و بر سر هم بزنیم بسیار خوشحال میشود.
باور کنید به خاطر علاقه ام به همه جای ایران تلاش میکنم تا به جای جای ان بروم .
ایا نجابت و میهمان دوستی و صفای اذربایجانی ها و نقش بزرگ انها در تاریخ ایران را میشود با چندتا ایده های پان ترکی فارسی عربی و.... فراموش کرد.
مگر نه اینکه مشروطه را از ازاد کنندگان ترکی مانند ستار خان و باقر خان داریم.
مگر نه اینکه زمانیکه که به ستار خان پیشنهاد شد که به سفارت روسیه پناه ببرد گفت که من ارزویم این است که 7 کشور در زیر بیرق ایران باشند حالا خفت پناه بردن به سفارت روسیه را بپذیرم.
توهین و به هم پریدن تنها به نفع ظالمان است.
ایا فکر میکنید برای نظام جمهوری اسلامی که حتی رهبرش هم ریشه ترک دارد فرقی میکند که به فارسها ظلم میکند یا ترکها یا عرب ها.

-- Ali ، Sep 17, 2009

مرسی علی. اما حیف که همه مثل شما فکر نمیکنن. من هم عاشق ایران و فرهنگشم. ترک وکرد و لر و فارس هم برام فرق نمیکنه. تو اروپا هم هرکس به جای "ایرانی" از "پرشین" استفاده کنه بهش تذکر میدم که تو ایران فقط پرشین ها زندگی نمیکنن، و باید از کلمه "ایران" استفاده کرد تا شامل حال همه ایرانی ها باشه.
اما بی مهری قوم های دیگه به فارس ها، خصوصا ترک ها، ناراحتم میکنه.

-- بدون نام ، Sep 17, 2009

من به عنوان یه تورک ایرانی قبول دارم که ما از لحاظ فرهنگی و مدنیت از قارس ها خیلی عقب تریم. پس بخاطر نفع خود ملت فارس هم که شده باید از ایران جدا شویم که ترمز ترقی و تعالی شان نباشیم پس زنده باد استقلال اذربایجان .

-- علی دهقانی ، Sep 17, 2009

تأسیس انستیتوی زبانهای ترکیه
آزادی تدریس زبان کردی در مدارس و دانشگاه های کشور از جمله موضوعات جنجال برانگیزی است که حکومت ترکیه با حساسیت فراوانی برای حل آن تلاش می کند


http://www.trtpersian.com/trtinternational/fa/newsDetail.aspx?HaberKodu=8c3dfc36-c283-4274-8432-f717c05f13cf

-- ضمیمه این مصاحبه خواندنی ، Sep 17, 2009


اگر ایران روزی تجزیه شود، آن تجزیه بیش از پنج سال طول نخواهد کشید و ساکنان همه ایالت های مستقل شده به زودی درخواهند یافت که باید دوباره با یکدیگر اتحاد داشته باشند.


پس از به هم پیوستن در آن فاصله کوتاه، تمامی این اقوام چاره ای نخواهند داشت به جز آنکه برای ارتباط با یکدیگر از زبان فارسی استفاده کنند چون تنها زبان مشترکی است که همگی بلد هستند و در کامنت قبلی هم به چرایی آن اشاره کردم.


این از "برتری" زبان فارسی نیست که امروز زبان مشترک مردم ایران است بلکه فقط به عادت و از قدیم بر جای مانده و خود این زبان پر شده از واژگان ترکی و هندی و عربی و مغولی و اروپایی و عبرانی و آرامی و کردی و ...


ایران به یک نظام دولتی (و نه حکومتی!) فدرال واقعی نیاز دارد که در آن اقوام گوناگون به صورت مستقل و در عین حال متحد با یکدیگر زندگی کنند تا بتوانند یک کشور واحد بزرگ و یگانه و قدرتمند داشته باشند وگرنه همسایگان هر کدام از ملل مرزی ایران (آذربایجان، بلوچستان، خراسان، خوزستان و کردستان) آنها را در خود خواهند بلعید و روزی که این ملل بلعیده شده چشم باز کنند تا بیایند بفهمند چه بر سرشان آمده بسیار دیر خواهد بود.


به همین دلیل است که امثال ستارخان و باقرخان "سالار ملی" ایران زمین هستند چون به خوبی می دانستند که بهتر است برای حفظ آزادی سرزمین خود آذربایجان، با ایران بزرگ پیوسته بمانند و نه با جای دیگر. یا عربهای خوزستان ترجیح می دهند خود را عرب ایرانی بدانند تا عراقی! درصد عمده ای از عراقیها عرب-ایرانی هستند و زبان فارسی را به خوبی تکلم می کنند و خود را بیشتر ایرانی می دانند تا عرب! کشورهایی مثل عراق و افغانستان و پاکستان که همگلی از کشورهای جدیدالتاسیس هستند که عمر آنها به صد سال هم نمی رسد. تا دهه پنجاه میلادی در پاکستان زبان فارسی زبان دوم تدریس شده در مدارس بود و شاهنامه خوانی هنوز هم در بعضی از جاهای آن کشور رواج دارد. افغانستان و تاجیکستان فارسی زبان هم که جای خود را دارند.


کسی نمی تواند منکر نیاز کردها یا اقوام دیگر به ا ستقلالی که سزاوارش نیز هستند بشود اما همانطور که پیش از این هم گفتم، اغلب این ایالت ها و استانهای فلات ایران مساحتهایی کم و بعضاً جمعیتهایی اندک دارند که اگر با یکدیگر متحد و یکپارچه نشوند و منابع طبیعی و انسانی خود را با یکدیگر شریک نشوند به راحتی مغلوب کوچکترین دشمن خارجی خواهند شد. اگر به تاریخ ایران اندکی دقت کنیم، در خواهیم یافت که امپراطوری ایران (که از زمان هخامنشی آغاز می شود) پیش از آنکه با کشورگشایی شاهان آن سلسله تشکیل شده باشد، بیشتر به خواست خود اقوام ایرانی و غیر ایرانی منطقه بوده که یک نظام یکپارچه و یگانه را خواسته اند و گرنه چگونه کورش می توانست در عرض سی سال و آنهم با امکانات محدود نظامی آن دوران بر منطقه ای آنچنان وسیع و بیشتر از در صلح و دوستی غلبه (و نه "تسلط"!) بیابد؟


ما اقوام و ملل ایرانی امروزه از این نعمت یکپارچگی و یگانگی تا حد زیادی برخوردار هستیم و اگر آن را با تنگ نگری و کوته فکری و تعصب قومی و بومی و زبانی از دست دهیم بعید است که بتوانیم دوباره به آسانی به دستش آوریم!


چرا به جای اختلافات بچگانه و نزاع بیهوده بر سر زبانهایمان سعی نکنیم آنها را فرا بگیریم؟ بخصوص فارس زبانها که اصلاً زحمت این کار را به خود نمی دهند تا اندکی هم شده با زبانهای ترکی و کردی و عربی و بقیه گویشهای زبان خودشان آشنا شوند.


به امید ایرانی آزاد و آباد و "سبز" و خرم و یگانه و یکپارچه و سربلند که اقوامش با مهر و دوستی به یکدیگر در آن زندگی کنند.


-- ایرانی ، Sep 18, 2009

شاه نون و آب کردهای عراق رو داد؟ در کردستان عراق 6% نفت دنيا زير زمين است، آقای محمد رضا مير پنج جنبش کردهای عراق برهبری مصطفی بارزانی را در قرارداد الجزائر به صدام فروخت که نتيجه اش قتی عام دويست هزار کرد، تعريب منطقه کرکوک و شکست جنبش کرد شد. اين نون و آب برای عمه اش بهتر بود. درضمن طبق آمار جمعيت فارس زبان در ايران زير 50% است. فراموش نکنيد 11 ميليون کرد، حدود 25 ميليون ترک ( آذری ن ترکمن )، عرب، بلوچ، و و و. حساب کنيد ببينيد اگر قرار باشد فارس بيش از 50% يعنی اکثريت باشد، حتمن ايران 110 ميليون نفر جمعيت دارد. ايران خاستگاه زبان فارسی است؟ اين جمله مرا ياد يک به اصطلاح روشنفکر ايرانی در سايت زمانه مياندازد که فرموده بودند، ايران يعنی زبان فارسی، اين بيشتر يک جک بيمزه است ، نه اظهار فضل و علم.

-- yar ، Sep 23, 2009

آقا يا خانم که اسم مستعارت اينجا"ايرانی" است، آذربايجان سه قرن نيست ترکيزه شده، بلکه 900 ساله، من کرد هستم، اگر تحليل تاريخی ميکنيد، در وقايع دستکاری نکنيد، راستش را بگوييد. مسئله ء ترکيزه شدن منطقه آذربايجان در سال 1070 ميلادی آغاز شده.

-- yar ، Sep 23, 2009

در ضمن اينجا کسی مخالف يک زبان مشترک ( حالا هر چه ميخواهد باشد ) نيست، اما زبان مشترک بمعنی بهم ريختن دموگرافی اقوام و آسيميله کردن اجباری آنها نيست. مدل سوئيس را ببينيد. کار نشد ندارد، اگر منم منم ها را کنار بگذاريم. در ضمن عرض کنم که فارسی هميشه هم در طول تاريخ زبان مشترک ايرانيان نبوده، زبان اشکانيان که يکی از طولانی ترين سلسله هايی ايرانی بودند فارسی نبود، بلکه پارتی بود،که فرزند زبان مادی و پدر زبان کردی و بلوچی است. فرموديد "اگر ايران تجزيه شود، همه بعد از پنج سال پشيمان ميشوند و برميگردند"، سوال اينجانب اينست که لطفن ميشود توضيح بدهيد چطور به اين رقم پنج سال رسيديد؟

-- yar ، Sep 23, 2009

شاه نون و آب کردهای عراق رو داد؟ در کردستان عراق 6% نفت دنيا زير زمين است، آقای محمد رضا مير پنج جنبش کردهای عراق برهبری مصطفی بارزانی را در قرارداد الجزائر به صدام فروخت که نتيجه اش قتی عام دويست هزار کرد، تعريب منطقه کرکوک و شکست جنبش کرد شد. اين نون و آب برای عمه اش بهتر بود. درضمن طبق آمار جمعيت فارس زبان در ايران زير 50% است. فراموش نکنيد 11 ميليون کرد، حدود 25 ميليون ترک ( آذری ن ترکمن )، عرب، بلوچ، و و و. حساب کنيد ببينيد اگر قرار باشد فارس بيش از 50% يعنی اکثريت باشد، حتمن ايران 110 ميليون نفر جمعيت دارد. ايران خاستگاه زبان فارسی است؟ اين جمله مرا ياد يک به اصطلاح روشنفکر ايرانی در سايت زمانه مياندازد که فرموده بودند، ايران يعنی زبان فارسی، اين بيشتر يک جک بيمزه است ، نه اظهار فضل و علم.
آقا يا خانم که اسم مستعارت اينجا"ايرانی" است، آذربايجان سه قرن نيست ترکيزه شده، بلکه 900 ساله، من کرد هستم، اگر تحليل تاريخی ميکنيد، در وقايع دستکاری نکنيد، راستش را بگوييد. مسئله ء ترکيزه شدن منطقه آذربايجان در سال 1070 ميلادی آغاز شده.
در ضمن اينجا کسی مخالف يک زبان مشترک ( حالا هر چه ميخواهد باشد ) نيست، اما زبان مشترک بمعنی بهم ريختن دموگرافی اقوام و آسيميله کردن اجباری آنها نيست. مدل سوئيس را ببينيد. کار نشد ندارد، اگر منم منم ها را کنار بگذاريم. در ضمن عرض کنم که فارسی هميشه هم در طول تاريخ زبان مشترک ايرانيان نبوده، زبان اشکانيان که يکی از طولانی ترين سلسله هايی ايرانی بودند فارسی نبود، بلکه پارتی بود،که فرزند زبان مادی و پدر زبان کردی و بلوچی است. فرموديد "اگر ايران تجزيه شود، همه بعد از پنج سال پشيمان ميشوند و برميگردند"، سوال اينجانب اينست که لطفن ميشود توضيح بدهيد چطور به اين رقم پنج سال رسيديد؟
در مورد مساحت های اندک "ايالت" های فلات ايران عرض کنم، که مساحت کردستان بزرگ برابر با کشور فرانسه است. يعنی چه اگر باهم متحد نشوند مورد هجوم نيروهای خارج قرار ميگيرند، فعلن که مورد هجوم نيروهای داخل اند. سد رحمت به کردستان عراق که مورد هجوم اجنبی است.

-- yar ، Sep 23, 2009

آقای رازمهر، کردهای رهبرانشان را ميکشند؟ اينرا از کجا آورده ايد؟ مگر فارسها شخصيت های خودشان را ترور زنجيره اي نميکنند؟ شما لتفن اگر درمان سر کچل خودتان را کرديد، حتمن ما هم از شما خواهش خواهيم کرد که برای ديگران هم نسخه بپيچيد. با سپاس

-- yar ، Sep 23, 2009

دوستی مرقوم فرموده اند که "اغلب این ایالت ها و استانهای فلات ایران مساحتهایی کم و بعضاً جمعیتهایی اندک دارند که اگر با یکدیگر متحد و یکپارچه نشوند و منابع طبیعی و انسانی خود را با یکدیگر شریک نشوند به راحتی مغلوب کوچکترین دشمن خارجی خواهند شد"باید در جوابشان گفت که در رابطه با آذربایجان این گفته هایتان صدق نمی کند و آذربایجان جنوبی نه مساحت کمی دارد و نه جمعیت کم و عدم رعایت حقوق ملت ترک در ایران اگر به این صورت پیش رود در اولین فرصت باعث خواهد شد آذربایجان استقلال خود را به دست آورد و آذربایجان شمالی هم در آنصورت به آن خواهند پیوست و آذربایجان متحد و قدرتمند شکل خواهد گرفت.

-- علیرضا ک ، Sep 24, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)