خانه
>
جنگ صدا
>
برنامههای جُنگ صدا
>
قصۀ غُربت و مادران مهاجر
|
مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
قصۀ غُربت و مادران مهاجر
از دیار خود سفر کردم، تا مگر بگریزیم از رنجها بر همه دنیا گذر کردم، با بجویم بخت خود را . . . . . .
و این سفر ناگزیر از گریز رنجها و پرت افتادگی از دیار و یار، حکایت همیشۀ آدمی بوده. شاید از آغاز خلقت تا همیشۀ دنیا. حکایت «نی» است و بُریده شدنش از «نیستان»، و قصۀ کوچی لاجرم است و تن به غربتی ناخواسته دادن آدمی. در زمان ما اما پارهای مسائل اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی دلیلی بر این هجرت بوده و شده. آنچه که درد و خستگی این کوچ را بر تن و دل آدمی باقی میگذارد، مسافت طولانی و پیچ و خم راههای گاه صعبالعبور نیست. غم دوری از دیار هم شاید نه. . . برایتان حکایت آشنا برای خیلیها، از سفری از ایندست را در جُنگ صدای امروز روایت میکنیم که شاید حدیث نفس شما هم که میشنوید باشد. . .
در ادامۀ برنامه، تا از قافلۀ هجرت، چندان دور نیفتادهایم؛ مطلبی رادر پی همین کاروان میشنویم. نوشتاری بهقلم «ناهید کشاورز» که از زنان مهاجر و مشکلات اجتماعی آنان میگوید؛ و از نقطۀ دیدی که به این مقوله نگاه شده، نوع نگرشی تازه و اهمیت توجهای بیشتر را در ما ـ حتی اگر خود به لحاظ جنسیت، یا موقعیت زندگی و شرایط اجتماعی، جزو این گروه نباشیم ـ پدید میآورد.
برنامه را از [اینجا] بشنوید! برنامۀ پیشین «جُنگ صدا» را هم در [اینجا]
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
|