تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
تاریخ روشنگری زنان در ایران

چهره به چهره رو به رو با مرگ!


طرح چهرۀ «‌قرة‌العین» به‌قلم مادام «دلاکروا»

. . . در ادامۀ مجموعۀ «ناگفته‌هایی از تاریخ حرمسراهای پادشاهان قاجار» به تهیه و تنظیم و اجرای «پروین»، مجموعۀ تازه‌ای با عنوان «تاریخ روشنگری زنان در ایران» را آغاز کرده‌ایم. در جُنگ صدای امروز به معرفی «طاهره ‌قرة‌العین» می‌پردازیم. زنی که به شاه و حکومت «نه!» گفت و با مرگ رو در رو و چهره به چهره نشست.
«طاهره برغانی» با نام اصلی زرین‌تاج و مشهور به «طاهره ‌قرة‌العین» از پدیده‌های گمنام تاریخ معاصر است. زنی عجیب با قدرت شگفت‌انگیز ترانه‌سرایی و سخنوری که بنا به روایات جسته و گریخته، سرنوشت و فرجام کار او بی‌شباهت به مردان همتای خود نظیر حسین منصور حلاج و عین‌القضات همدانی نیست.
تصنیف‌های طاهره بیش از صد و پنجاه سال است که در میان خواص و اهل معرفت جایگاه ویژه‌ای دارد و گمنامی نسبی او، حاصل سانسور و نفی وجودش در حافظه‌ی تاریخ‌نویسان درباری و مصلحت‌اندیشان متعصب است. تقریباً جز روایاتی پراکنده از کسانی نظیر «ادوارد براون» مستشرق مشهور، کمتر منابعی در این زمینه در دست است. مخالفین از وی با عنوان بابی و مرتد و موافقان از وی با عنوان زنی مترقی یاد می‌کنند و در هر دو زمینه باز هم کمتر چهره‌ای واقعی و عاری از تعصب از وی به دست آمده است.
طاهره در دوره قاجار و در خانواده‌ای ثروتمند و مشهور در قزوین به دنیا آمد. پدر وی از مجتهدین سرآمد روزگار خود به نام حاج ملاتقی برغانی مشهور به شهید ثالث بود. با آموختن فقه و اصول و کلام وادبیات عرب نزد پدرش و رسیدن به درجه استادی به عراق می‌رود و در آنجا مجلس درسی ایجاد می‌کند و به طلاب از پس پرده درس می‌دهد.
معروف است که وی در برابر بیش از پنج‌هزار مرد در دشت «بدشت» (نزدیک شاهرود) با چهره‌ی باز و بدون حجاب سخنرانى نمود. طاهره در این سخنان مردم را دعوت به یگانگی، وحدت و برابری نمود و مخالفین از آن با عنوان «اشتراک در زنان و اموال» تعبیر کردند و بابیه را به‌خاطر همین عمل به نام بدعت در دین تکفیر کردند.
(اندیشه‌ی سوسیالیستی وی در زمان اوج شاه‌پرستی و دسپوتیسم قجری بسیار جالب توجه است). از این نظر و دیدگاه برابری‌طلبی وی، شاید بتوان او را به عنوان یکی از پیشگامان جنبش فمنیته در ایران محسوب کرد.
می‌گویند علاوه بر مقامات علمی و دانش‌شگفت‌انگیز وی در فقه و فلسفه و سخنوری و شعر، دارای حسن جمال بود. ناصرالدین شاه به خاطر همین شهرت تصمیم گرفت وی را به حرمسرای خود اضافه کند. طاهره در پاسخ به این پیشنهاد این پاسخ را به ناصرالدین شاه می‌دهد:
تو و مُلک و جاه سکندرى، من و رسم و راه قلندرى
اگر آن خوش است تو درخورى وگر این بد است مرا سزا
[برگرفته از وب‌سایت «نقطه ته خط»]

فایل گفتاری برنامه را از [اینجا بشنوید]
برنامۀ پیشین زنان را در [اینجا]

مطلب را به شکل نوشتاری در [اینجا بخوانید]

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)