خانه > گفتگوي خودموني > حرفهای خودمونی > خبرهای انتخاباتی با رحمتعلیخان کمردرهای | |||
خبرهای انتخاباتی با رحمتعلیخان کمردرهایکامران ملکمطیعیاین روزها و البته شبها تمام سایتهای خبری و روزنامهها پر هستند از خبرهای مربوط به انتخابات و بحث در رابطه با این موضوع و خلاصه فراوان میشود گفت اخبار این رویداد تمام خبرهای دیگر را تحتالشعاع قرار داده است.
برای همین این هفته، بیشتر به این موضوع میپردازیم. نظر به اینکه الگوبرداری بعضی وقتها بد نیست ما هم شروع کردیم به رصد کردن سایتها و چون این مهم به تنهایی از دست من برنمیآمد بخش عمده این ماجرا را سپردم به کارشناس افتخاری این برنامه، جناب آقای رحمتعلیخان کمردرهای که او این کارها را بکند. ولی الحق و الانصاف که خوب از عهدهاش برآمد و وقتی از او تعریف کردیم گفت اگر با من بدرفتاری میکنید، میروم و به استخدام نیروی انتظامی در میآیم. حاجآقا برادر سردار دکتر محسن رضایی در هفته گذشته زیاد به کار سایر کاندیداها کاری نداشتند و به قول معروف نون ماست خودشان را میخوردند و مشغول بودند به سفرهای استانی خودشان. در رابطه با ایشان چیز خاصی جز وعده و وعیدهایی که گفتند گفته نشده، و فقط و فقط در سفرشان به استان گیلان و در جمع مردم رشت یک گوشهچشمی به آقای احمدینژاد نشان دادند و گفتند تصمیم دارند بر خلاف کسانی که میخواهند ایران را به گداخونه تبدیل کنند ایشان ایران را متحول کنند و گفتند آنهایی که هی میگویند نگذاشتهاند که کار کنم چرا استعفا ندادند و از اینجور حرفها. بعدش هم گفتهاند گیلان یکچیز دیگر است در بین استانها. اما بشنوید از آقای کروبی و ستادشان و مشاور عالیشان کسی نیست جز جناب آقای کرباسچی که حرف هفتهگذشته آقای کروبی را پس گرفتند و گفتند که اشتباه شده است و اگر ایشان رییس جمهور شوند به هر ایرانی هفتاد هزار تومان نمیدهیم و با کارشناسیهایی که شده هر نفر باید دویست هزار تومان بگیرد و یکجورهایی حرف آقای احمدینژاد را تکرار کردند و گفتند ما یعنی آقای کروبی و ایشان معتقد هستیم که پول نفت باید در سفره مردم باشد و این کار عنوان آقا بالاسر را از دولت میگیرد. البته آقای کروبی و آقای رضایی یک مناظره هم با هم داشتند که از شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که به خیری و خوشی تمام شد و بیشتر شبیه مجلس گلهگذاری بود تا مناظره. البته بعضی از شاهدان عینی گفتهاند که بعد از اجرای این مناظره، دو کاندیدا روی هم را بوسیدند و به هم شببخیر گفتند که این صحنه توسط ناظر پخش تلویزیونی سانسور شده است.
اما آقای میرحسین موسوی و آقای دکتر احمدینژاد دو کاندیدایی بودند که بیشترین خبرها راجع به آنها انعکاس داده شده است یکی از این خبرها در مورد آقای موسوی این بوده که گفته شده است حامیان ایشان در نیشابور پس از جلسه سخنرانی آقای سیدهادی خامنهای، دبیرکل مجمع نیروهای پیرو خط امام بین جمعیت که بیش از ششصد نفر برآورد شده، کارت شارژ خط تلفن همراه به مبلغ پنج هزار تومان توزیع کردند. احمدعلیخان کمردرهای وقتی این خبر را میخواند گفت اگر این انتخابات سالی دوبار انجام شود مردم از بابت این بریز و بپاشها وضعشان توپ میشود. آقای سیدرمضان سیدشجایی، دبیر جبهه عدالت و پیشرفت فرمودهاند که از جمله برنامههای آقای دکتر احمدینژاد در دوره دوم ریاستجمهوری مبارزه با خانهای پس از انقلاب است و قرار است ایشان کار خانها را یکسره کند و از آنجایی که کمی خوشخیال تشریف داریم با خودمان گفتیم ای دل غافل چرا تا حالا فکر میکردیم خان و خان بازی سالها است که ازبین رفته که باز به احمدعلیخان تذکر داد بیخود این فکرها را کردی و همهچیز سابق و فعلی دارد مثل خان سابق والیوم سابق خیابان شاهرضای سابق و حتی خود شاه سابق اینکه دیگر خان سابق است. چند وقت پیش آقای نجفقلی حبیبی، مسئول ستاد انتخابات تهران آقای موسوی فرمودهاند که رسانههای رقیب با عکس یک دکتر بیحجاب قصد دارند دختران و حامیان آقای موسوی را بیحجاب معرفی کنند و تذکر دادند که دختران و زنان حامی آقای موسوی دارای حجاب هستند. اما سهچهار روز پیش خبری به دست ما رسید که در میدان هفت تیر تهران دختر جوان با ظاهری نامناسب پوسترهای انتخاباتی آقای احمدینژاد را پخش میکرد و با گذر چندباره گشت ارشاد هیچ مشکلی برای این عزیزان پخشکننده پوستر پیش نیامده تا اینکه جوانی شاید جویای نام جلو میرود و ضربه محکمی به صورت یکی از این خانمها میزند و میگوید مانتوی خواهر من به مراتب بلندتر از مانتو تو و ظاهرش کمتر از تو آرایش داشته و همین الان یکی از این ماشینهای گشت ارشاد اون رو گرفته و از قرار مانتو خانم پخشکننده پوستر تا اینجایش بوده که خب این برنامه رادیویی است شما نمیتوانید ببینید تا کجایش بوده. میتوانید جایش را حدس بزنید و همین امر باعث برانگیختن احساسات آن جوان میشود. ما اول باورمان نمیشد اما رحمتعلیخان کمر درهای یک مشت عکس جلوی من گذاشت و گفت بفرمایید این عکس دخترهایی است که در میدان تجریش برای انتخاب مجدد آقای احمدینژاد شعار دادند و تظاهرات کردند و ما به چشم خودمان دیدیم که اکثرشان بیحجاب که نمیشود گفت اما یک خرده بیشتر از شل حجاب بودند.
هفته گذشته سرودی به دفتر برنامه خارج از محدوده رسید که برای آقای موسوی خوانده شده بود. وقتی به سرود گوش کردیم دیدیم همان سرود «سر آمد زمستون شکفته بهارون» معروفه که بازخوانی شده و باز یادمان آمد که حدود بیست و خردهای سال پیش اگر این سرود را در خونه یا ماشینش داشت یا اگر با خودش زمزمه میکرد معارض و محارب و برانداز شناخته میشد و از آنجایی درمیآورد که عربها معمولاً نی میاندازند. اما حالا رسماً شده سرود قابل پخش. البته یک سرود دیگر هم به دست ما رسیده که خوانندهای به اسم تتلو برای آقای میرحسین موسوی خوانده و در این آهنگ ایشان برای ایشان سنگتمام که چه عرض کنم سنگ حموم گذاشتهاند. جالبترین برخورد انتخاباتی این هفته مناظره آقای میرحسین موسوی با آقای دکتر احمدینژاد بود که اگر وقت برنامه مناظره به اتمام نمیرسید ممکن بود مثل آقای مایلیکهن و قلعهنوعی به برخورد فیزیکی بینجامد. چون آخرش مسأله به ناموس و زن و بچه آدمها رسیده بود. آقای احمدینژاد یک حرفهایی زدند که بهخاطر همان حرفها عباس پالیزار در زندان هستند. ولی ایشان دارد راست راست برای خودش میگرده و راه میرود. در این برنامه آقای احمدینژاد رسماً از آقای هاشمیرفسنجانی به عنوان مفسد اقتصادی نام بردهاند. البته آقای هاشمی هم بیکار ننشستند و از صدا و سیما درخواست وقت کردند که به آقای احمدینژاد جواب دهند. رحمتعلی خان کمر درهای کارشناس ویژه برنامه خارج از محدوده هنوز هم اعتقاد دارد انتخابات باید هر شش ماه یکبار برگزار شود چون مردم مردند از بس فیلمها و سریالهای کسالتآور از تلویزیون تماشا کردند و اینجور برنامهها میتواند در مردم شور و نشاط زایدالوصفی ایجاد کند. حرف و سخن زیاد است و وقت ما محدود. پس بیفوت وقت میرویم سراغ جناب آقای دکتر کرمونژاد، کاندیدای مستقل دهمین انتخابات ریاستجمهوری: جناب آقای دکتر کرمونژاد؟ بله، خودم هستم بفرمایید. سلام عرض کردم. بنده از برنامه خارج از محدوده تماس میگیرم. آقای دکتر کار شما به کجا رسید خلاصه چه خبر و چه احوال؟ چه خبری میخواهد باشد. خانم، حال کدام است؟ مگه حالی به آدم میمونه؟ احوالی به آدم میمونه نه والا.
چیشده آقایی دکتر؟ هیچی خانم دارم زنم را طلاق میدهم. وا برای چی؟ اذیت میکند حاضر نیست مثل بقیه کاندیداها در مجامع و گردهمایها شرکت کند. میگوید میآیند در تلویزیون آبروریزی میکنند. فقط برای همین؟ بله، ببینم خانم شما در فک و فامیل دختر آماده ازدواج ندارید؟ قضیه فورس ماژور همین یک هفته میخوام. دست شما درد نکند، نخیر نداریم. حیف شد هم برای من خوب بود هم برای خودش. بگذریم خوب حالا میخواین چی کار کنید؟ نمیدانم شاید انصراف دادم. چون نمیتونم اینجوری ادامه بدم. چون اگر انتخاب شوم کشور بدون بانوی اول که نمیشود. میشود؟ والله چه عرض کنم؟ خب میفرمودید. عرضم به حضور شما که این فیلم تبلیغاتی من در هفتهی گذشته بدجوری پخش شده است. و از همینجا اعلام میکنم که شرکت آب و فاضلاب باید رسماً از من عذرخواهی کند. چرا؟ چون یک ربع قبل از پخش فیلم من آب محله ما قطع شد و بنده و خیلی از همسایهها در حمام و دستشویی گیر کردیم. عجب. در ادامهی کارهای انتخاباتی باید بگویم که راجع به یک آهنگ انتخاباتی تا فرصت هست دارم کار میکنم که پخش شود. من خیلی دلم میخواست که این آهنگ را مرحوم سوسن کوری اما چون دستشان از دنیا کوتاه است به جای او دارم با ماری کری یک صحبتهایی میکنم. جالب است. چون خیلی گرفتارم و یک هفته بیشتر تا انتخابات نمانده مجبورم که با شما خداحافظی کنم و تا هفتهی بعد خدانگهدار. وقت ما به پایان رسید و تا هفتهی دیگر و خارج از محدودهی دیگر خدا نگهدار. روز و شب بیتنشی را برای شما آرزو میکنم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|