تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
به وبلاگ من هم سر بزن ـ ۶

اندر حکایت سیب‌زمینی در وبلاگستان

لیدا حسینی‌نژاد
lida@radiozamaneh.com

در سایت «تابناک» آمده است که مقدار زیادی سیب‌زمینی در نقاط مختلف کشور به صورت رایگان بین مردم توزیع شده است که تعبیر دریافت‌گنندگان از این سیب‌زمینی‌ها جلب توجه مردم و خوش‌بین کردن آن‌ها نسبت به مسئولین اجرایی است.

Download it Here!

همچنین در این سایت آمده که برخی کاربران «تابناک» از توزیع سیب‌زمینی در اصفهان و همزمان با سفر رئیس جمهور به این شهر گزارش داده‌اند که ظاهراً بسیاری از این سیب‌زمینی‌ها هم در اثر بارندگی و یا در زیر چرخ خودرو‌ها از بین رفته‌اند.

اقدام به توزیع رایگان سیب‌زمینی باعث به راه افتادن بحث‌های زیادی شده است و بسیاری آن را یک اقدام انتخاباتی می‌دانند. اما وزیر جهاد کشاورزی علت توزیع رایگان سیب‌زمینی را تولید مازاد این محصول عنوان کرده است.

به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر‌، محمد رضا اسکندری، روز یک‌شنبه درجمع خبرنگاران پارلمانی با بیان این‌که در سال گذشته هیچ‌گونه واردات سیب‌زمینی صورت نگرفته است گفت: در سال گذشته سیصد و پنج هزار تن سیب‌زمینی صادر کردیم و پانصد و نود هزار تنی نیز خرید تضمینی سیب‌زمینی از کشاورزان صورت گرفت.

اما خبرهای مربوط به توزیع سیب‌زمینی به قدری زیاد شده که یک روزنامه‌نگار و فعال سیاسی تصمیم به راه‌اندازی یک وبلاگ با عنوان «سیب‌زمینی دات کام» گرفته است. در این وبلاگ می‌توانید تمام اخبار مربوط به سیب‌زمینی و توزیع رایگان آن و حواشی آن را بخوانید.

اما میر حسین موسوی در خصوص توزیع گونی‌های سیب‌زمینی در برخی مناطق از سوی دولت گفت:

«توزیع سیب‌زمینی دیگر کم‌کم تبدیل به یک نماد شده است. در نگاه اولیه به نظر می‌رسد که این چیزی است که دیگران نیاز دارند و بد نیست که حکومت به دنبال این مسأله باشد، ولی حساسیتی که در این مسأله به وجود می‌آید به این خاطر است که این کار برای خرید چیزی است. بحثی در مردم‌شناسی هست که می‌گوید در کسی که هدیه‌ای گرفته است، حسی برانگیخته می‌شود که این هدیه را جبران کند.»


طرح از بزرگمهر حسین‌پور

و کاملیا انتخابی‌فر در وبلاگش از انتخابات و سیب‌زمینی این‌طور می‌گوید: «اگر انتخابات ریاست جمهوری به گونه‌ای برگزار می‌‌شد که هر کاندیدا واجد شرایط و وطن‌پرستی فارق از قانون تفتیش عقاید حاکم و ناظر بر انتخابات می‌توانست عرض اندام کند، شاید میزان مشارکت مردم بیشتر شده و صد البته دلخوری‌ها و ناباوری‌شان به وجود دمکراسی و آزادی، به باور و یقین تبدیل می‌شد. اما چه باید کرد که هر کس نمی‌تواند کاندیدا شود و نوآوری نیز به گونه‌ای محدود و یا بهتر است بگویم که مسدود است. اما، در همین فضای محدود و مسدود، حضور مردم در انتخابات و حمایت آن‌ها از کاندیدایی که رنگ و بویی از تغییر و اصلاح و مدنیت به خود گرفته است، کماکان بهتر از دست روی دست گذاشتن و تسلیم شدن به سرنوشت است.»

کاملیا انتخابی‌فر ادامه می‌دهد: «اشکال اول کار در اینجاست که حتی با تمامی این محدودیت‌ها، در فرصت کمتر از دوماهی که به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران مانده است، هنوز معلوم نیست که چه کسی می‌آید، چه کسی می‌ماند و چه کسی وارد رقابت نهایی می‌شود! در چنین فرصت کوتاهی همین چند کاندیدایی که از صافی شورای نگهبان نیز می‌گذرند فرصتی برای برقرار کردن ارتباط با مردم و تدوین و عرضه برنامه‌های کلان خود ندارند.»

او در ادامه می‌نویسد: «کاندیداها آن‌قدر وقت پیدا می‌کنند که چند شعار توخالی بدهند که مثلاً به همه هر ماه پول توجیبی می‌دهند یا پول نفت در خانه‌ها توزیع می شود و یا خواهران و برداران ارشاد به زودی بازنشسته می‌شوند. آیا کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران درک و برنامه ریزی راهبردی‌شان برای اداره یک کشور در همین جزئیات حقیر خلاصه می‌شود؟ یعنی این کاندیداها برای بهداشت و درمان، بهبود وضعیت اقتصادی، توسعه کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، بهبود درآمد کارمندان دولت، بیمه و خدمات بهزیستی، ترافیک و ترابری، صادرات و واردات و غیره هیچ برنامه کاربردی ندارند که بخواهند با مردم درمیان بگذارند؟»

و در پایان هم می‌گوید: «شورای نگهبان، فرصت تبلیغات برای کاندیداها را تا یک ماه پیش از تاریخ انتخابات ممنوع کرده است و با این حساب، از مردم می‌خواهند که چشم بسته به چشم و ابرو و سیمای کاندیداها خیره شوند و پس از آن تصمیم بگیرند که رأی به سیب‌زمینی بدهند یا پیاز! آنچه این روزها بر سر زبان است خبر توزیع سیب‌زمینی مجانی توسط دولت است که برخی آن را تبلیغاتی و مرتبط با کاندید شدن آقای احمدی‌نژاد می‌دانند...»


و در پایان سری می‌زنیم به وبلاگ «راز سر به مهر» که او هم از سیب‌زمینی می‌گوید. در این وبلاگ در پستی با عنوان «از نفت تا سیب‌زمینی» می‌خوانیم:

«سیب زمینی از اولش که ایران نبود؛ بعدها وارد شد. یکی به شاه قاجار گفت: بگو سیب‌زمینی وارد کنند که هم قیمت مناسبی دارد و هم نمی‌گذارد مردم از گشنگی بمیرند؛ آن‌قدر که نشاسته دارد عین نان! شاه قاجار هم گفت: خب! سیب‌زمینی برای من چه نفعی داره؟‌... دکتر زیباکلام این مثال را یک بار در کلاس درسش زد و گفت که حاکمان رسیدگی به امور مردم را «وظیفه» خود نمی‌دانستند و اگر هم می‌خواستند کاری بکنند باید نفع شخصی آن‌ها لحاظ می‌شد.»

محمد معینی، نویسنده وبلاگ «راز سر به مهر» در ادامه می‌گوید: «از سر دادن شعار آوردن نفت سر سفره مردم در چهار سال قبل توسط آقای رییس جمهور فعلی، تا توزیع بی‌سر و صدای سیب‌زمینی رایگان بین مردم در آستانه انتخابات توسط مأموران وزارت کشاورزی، که بالاخره دیروز بعد از ماه‌ها مجبور شدند بگویند به علت مازاد تولید بوده، راهی طولانی نیست؛ کافیست کسی که قول می‌دهد برای نفت سر سفره، آن‌قدر زور داشته باشد که پوزه اقتصاد مملکت را به زمین بمالد آن‌وقت برای مردم مهم نخواهد بود نفت را بشکه‌ای می‌فروشند و سیب‌زمینی را کیلویی؛ فقط کافیست سفره خالی نماند. شاه قاجار اگر به دنبال رأی بود و منافع مردم‌سالاری را می‌دانست، دیگر سوال نمی‌کرد: خب! سیب‌زمینی برای من چه نفعی داره؟»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ای سیب آسمانی! سیب زمین چه باشد؟ / این مفت و رایگانی، وانِ دگر چه باشد؟ / این خوان آسمانی بر ما گشود ساقی / جز انتخاب اصلح، جانا هدف چه باشد؟!!

-- سروش ، Apr 18, 2009

پیام سیب زمینی این است که می خواهند بگویند شما ملت بی رگ چهارسال احمدی نژاد را تحمل کردید.

-- بهروز ، Apr 19, 2009

خوب بود به اولین گزارشی که از موضوع سیب زمینی در خبرگزاری آفتاب هم منتشر شد اشاره می‌کردید. عکسی هم که در وسط صفحه به کار بردید بار اول آفتاب ازش استفاده کرد.
http://www.aftabnews.ir/vdcayana.49nmi15kk4.htm

-- مصطفی ، Apr 20, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)