خانه > گفتگوي خودموني > وبلاگ خوانی > کاندیداتوری خاتمی در وبلاگستان فارسی | |||
کاندیداتوری خاتمی در وبلاگستان فارسیلیدا حسینینژادlida@radiozamaneh.comمحمد خاتمی روز ۲۰ بهمن به طور رسمی نامزدی خود را برای شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری اعلام کرد. تا به الآن جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مجمع روحانیون مبارز از نامزدی محمد خاتمی در انتخابات حمایت کردهاند.
اما اینکه شما در این مورد چی فکر میکنید را شاید بتوان در لابلای مطالب وبلاگهای ایرانی دید. در این چند روز اخیر وبلاگ جدیدی توسط داریوش محمدپور راهاندازی شده با نام «خاتمی نامه» که در واقع محل گردآوری مطالب درج شده در وبلاگهای مختلف است در مورد انتخابات آینده و حضور محمد خاتمی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری. در میان این وبلاگها میتوان تردید وبلاگنویسان، نگرانیشان و حمایتشان از این موضوع را دید. ما هم سعی میکنیم بر این وبلاگها گذری داشته باشیم و بر نظریات چند وبلاگنویس مروری کنیم. «دوستدار سقراط» خاتمی را با کروبی مقایسه میکند و میگوید: «... تردید ندارم که به لحاظ سیاسی وجود کروبی بهتر از خاتمی است.» دلیل آن را اینطور عنوان میکند: ... همین که خاتمی رأی بیاورد، مسئولین جمهوری اسلامی به عنوان خوشآمدگویی چهار روزنامه را بسته و هفت هشت روزنامهنگار مظلوم و دانشجوی بیپناه را زندانی میکنند تا در همان اول کار حساب دستش بیاید. دوباره سختگیریها آغاز و اصولگرایی در روابط بینالملل در دستور کار قرار میگیرد. سنگاندازی مجلس و اخلال قوه قضائیه آغاز میشود. کروبی کسی است که هم حساسیت کمتری نسبت به او وجود دارد و هم مردی است که میتواند در این درگیریها وارد شده و لااقل کمی از حقوق ملت را از گلوی حضرات بیرون بکشد. خاتمی نشان داده که هیچ خط قرمزی ندارد اما کروبی اینگونه نیست گرچه خط قرمزش خیلی خیلی عقب است و بسته شدن مطبوعات خط قرمزش نبود!... به لحاظ اقتصادی به احتمال زیاد خاتمی بهتر از کروبی عمل خواهد کرد. در مورد کروبی این خطر هست که کابینهاش را از حزبش انتخاب کند که عموماً افرادی ضعیف هستند. در عین حال باید توجه داشت که انتخاب کرباسچی به عنوان معاون اولی نشان از هوش کروبی دارد و دلالت بر این دارد که وی در انتصابهای کلیدی عقلایی رفتار خواهد کرد... «دوستدار سقراط» مطلبش را اینطور تمام میکند: ...رأی دادن مجدد به خاتمی و اعتماد مجدد به کسی که یک بار به اعتماد شما نارو زده، سخت است. برای من که شنیدن مجدد حرفهای خاتمی همانند شنیدن حرفهای احمدینژاد و دیگر مسئولین کشور چندشآور است. کروبی نیز که نه شخصیت قابل ترویجی دارد و نه عملکردی را نشان داده که بتوان با دل خوش به او رأی داد... و میگوید: تا زمانی که کاندیدای بهتری نیست باید دائماً میان بد، بدتر و خیلی بدتر و خیلی خیلی بدتر انتخاب کنیم.
اما «آق بهمن» در مورد کروبی میگوید: من کروبی را اساساً اصلاحطلب نمیدانم. من ـ و خیلی از ما ـ ایدههایی داریم و فکر میکنیم اگر مملکت جور دیگری اداره شود و قوانین جور دیگری باشند و روابط قدرت به شکل دیگری، ایران جای بهتری برای زندگی خواهد بود. من ـ و خیلی از ما ـ در سال ۷۶ خاتمی را نماینده این طرز فکر دیدیم. طرز فکری که شاید خودمان هم دقیقاً نمیدانستیم چیست. در ادامه در مورد کروبی میگوید: ...او یکی از سران روحانیون چپگرای دهه ۶۰ است که در دهه هفتاد از قدرت پرت شدند بیرون و حالا میخواهد برگردد تو. خیلی هم شجاع و سر و زباندار است. به جنتی نامه مینویسد و هر چه از دهانش درمیآید به او میگوید... کروبی به رهبر هم نامه تند و تیز مینویسد، باز هم در همان چارچوبی که زوارهای در مجلس سوم به رهبر وقت تندی کرد. کروبی «خط امامی» است با همان معنای دهه شصتیاش. و البته یک خصوصیت خیلی خوب هم دارد و آن هم اینکه دنیال کار زندانیان را میگیرد و برای آزاد شدنشان تلاش میکند. البته «آق بهمن» این را به خاطر مرامش میداند و به نظرش ربطی به دیدگاه سیاسیاش ندارد. و ادامه میدهد: من خاتمی را مثل کروبی نمیبینم. به نظر من خاتمی (و بعضی از خط امامیهای دهه شصت) تا حدود زیادی نگاهشان به روابط قدرت در جمهوری اسلامی عوض شده. البته اینطور که میبینیم در پیش بردنش اصلاً موفق نبودهاند. اما سابقه بیست ساله خاتمی به من میگوید آزادی بیان مخالفان، آزادی انتخابات، توسعه پایدار و اینجور چیزها دغدغه (و شاید اعتقاد) اوست و نه حرفی برای رأی آوردن. اما «ملا حسنی» در وبلاگش مطلبی با عنوان «تاکتیکهای انتخاباتی» نوشته و در این مطلب از سوالهایی که در ذهنش در مورد حضور چهرههای دوم خردادی و اصلاحطلب در انتخابات برایش پیش آمده را با ما در میان میگذارد. برای او خیلی تعجب آور است که چرا این بار همه این چهرهها با هم وارد صحنه انتخابات شدند. و این سوال برای او پیش میآید که چهرههایی مثل میرحسین موسوی و یا عبدلله نوری را چرا وارد این قضایا کردند؟ او می نویسد: ... کسانی که جریانات سیاسی دهه شصت را دنبال میکردند به خوبی میدانند که میرحسین موسوی هرگز وارد جایی نمیشود که با خامنهای کنتاکت داشته باشد. او سالها با خامنهای درگیری داشت و بیش از هرکس دیگری میداند کار کردن با خامنهای یعنی چه. بنابر این به صحنه کشاندن میرحسین موسوی برای هدف و منظور دیگری است. همچنین مطرح کردن عبدالله نوری به عنوان کاندیداتوری هم از همین مقوله است. نه از فیلتر شورای نگهبان رد میشود و نه سر سازش با خامنهای را دارد. او نه ولایت فقیه را قبول دارد و نه سیاستهای کلی نظام را. پس علت مطرح کردن آقای نوری برای کاندیداتوری ریاست جمهوری چیست؟
«ملا حسنی» حتی کاندیداتوری خاتمی را هم من جدی نمیبیند و میگوید: آخر چطور ممکن است کسی که معتقد است ریاست جمهوری در ایران در حد یک تدارکچی است٬ امروز احساس خطر کند و دوباره بخواهد در مسند تدارکچی٬ نظام را نجات دهد؟ حدس «ملا حسنی» این است که: اصلاحطلبان دست به یک تاکتیک انتخاباتی زدهاند تا حریف را گمراه کنند و قصدشان این است که نهایتاً روی فردی غیر از این چند نفر مطرح شده٬ متمرکز شوند و به نفع او کنار روند. سمیه توحیدلو خوشبینانهتر از بعضی وبلاگنویسان دیگر به حضور خاتمی در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایران نگاه میکند و در وبلاگش «بر ساحل سلامت» مینویسد: خاتمی مرد عرصه فرهنگ است. با آمدنش بسیاری از هنرمندان و فرهنگدوستان فعال خواهند شد. هرچند منتقد باشند و سرخورده، فضای فعلی ایشان را به سمت شخصیتی چون خاتمی سوق خواهد داد و این خود نشان از بهتر شدن وضعیت فرهنگ خواهد داشت... اما توصیه سمیه توحیدلو این است که: حال که خاتمی آمده است و در بین اطرافیان بارقههایی از امید به یک رقابت و یک تغییر ایجاد شده ، نباید خاتمی و اصلاحطلبان فراموش کنند و از پاسخگویی به سوالات متعدد این روزها باز بمانند. فراموش نکنیم که هرقدر حافظه تاریخی ایرانیان محدود باشد، اما چهار سال مدت زیادی برای این فراموشکاری نیست... و ادامه میدهد: مواظب باشیم مثل انتخابات گذشته آنقدر جو بر اردوگاه اصلاحطلبان حاکم نشود که واقعیات را نبینیم... اما معصومه ناصری از این ناراحت است که نمیتواند از نزدیک شاهد این جریانات باشد و آنها را لمس کند اما به قول خودش آقای خاتمی از در و دیوار زندگی آنلاینش بالا میرود. او در وبلاگش «کافه ناصری» مینویسد: «... نشستهام وسط این همه پریشانی سیاسی سعی میکنم فکر کنم.» میم نون سی و سه ساله میگوید: خاتمی «تنها راه موجود» است.... خاتمی «تنها راه موجود» است.... خاتمی «تنها راه موجود» است. میم نون بیست و سه ساله میگوید: آخر تنها راه موجود که «راه» نیست. میم نون سی و سه ساله میگوید: تو بزرگ شدهای خاتمی هم همینطور، بنابراین اینبار «انشاالله» متفاوت عمل خواهد کرد. میم نون بیست و سه ساله میگوید: همین اول کار ببین عارف را گذاشته رئیس ستاد انتخاباتی این خاتمی درست بشو نیست که نیست. او هر دو میم نون را خفه میکند و میگوید: من میدانم که آقای خاتمی چنانکه تا الان هیچ قولی برای تغییر در عملکرد سیاسیاش نداده و در عمل هم کار متفاوتی نکرده (غیر از انتظار طولانی اعصابخرد کن اعلام نامزدیاش که شاهکار بود) از این به بعد هم به احتمال قریب به یقین، همینطور خواهد بود. اما باز هم میدانم گاهی وقتها «هیچ کاری نکردن» به سبک یک رئیس جمهور خیلی بهتر از «کاری کردن» به سبک آن دیگران است...»
در پایان سری میزنیم به وبلاگ حامد قدوسی در «یک لیوان چای داغ». حامد قدوسی از خواستههایش از خاتمی میگوید: خاتمی عزیز... بیایید و کارهایی که در دور گذشته نکردید را شروع کنید و نشان دهید که همانند سلف دور پیشین خود میتوانید یک کشور ضربه دیده از جنگ را تحویل بگیرید و با چهرهای متفاوت تحویل دهید. شعار و سخنرانی و نظریهپردازی و معلمی فلسفه سیاست و اخلاق را به اهلش واگذار کنید که نه مقام شما قرار است این باشد و نه صادقانه و بیتعارف شما آدم برجسته این حوزهها هستید. همان چیزی باشید که مردم در شما کشف کردند: مرد صداقت و سلامت نفس و آقازادگی و ملایمت و متانت. به همینها تکیه کنید و به سرمایه این خصوصیات ارزنده، آدمهای توانمندی را که در این سالها و حتی سالهای دولت شما خانهنشین شدند را جمع کنید و همت کنید که امور روزمره مردم را بهسامان کنید. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اگر به رتبه های اقتصادی ایران در سایت صندوق بین اللملی پول در 12 سال گذشته سری بزنیم رتبه اقتصادی ایران در سال 1376 سال اول دولت خاتمی 153 در بین 179 کشور جهان بوده است و در سال 1383 پایان دولت وی به 137 رسیده است .خاتمی که توسعه سیاسی را اولویت اول خود می دانست در طول 8 سال با مشورت با افتصاد دانان و توجه به کار کارشناسی رتبه اقتصادی ایران را 16 رتبه ارتقاء داده است . اکنون در رتبه بندی سازمان ایران در بین 183 کشور رتبه 168 را دارا است و این نشان می دهد رتبه اقتصادی ایران در دوره دولت عدالت محور احمدی نژاد 31 رتبه سقوط کرده است .
-- kabootar ، Feb 23, 2009کروبی انتخاب بهتری است
-- mehr ، Feb 25, 2009اصلاح طلبان ارزش نظردادن را هم ندارند
-- بدون نام ، Mar 11, 2009