خانه > گفتگوي خودموني > در وب چه خبر > اعتراض سفید و زوزه و امنیت کشور | |||
اعتراض سفید و زوزه و امنیت کشورلیدا حسینینژاددر پنجاه و دومین برنامه فلاشر، ابتدا مطلبی دربارهی روز ۱۰ تیر و اعتراض سفید را میخوانیم. مرور وبلاگ نگفتنیها بر ماجرای تاسیس پارک زنان هم از دیگر مطالب این برنامه است. عبدالقادر بلوچ هم با زبانی طنز به محکومیت هانا عبدی پرداخته است.
دوشنبه، ۱۰ تیر چه خبره؟ «شدت یافتن موج فیلترینگ وبلاگهای منتقد کم کم به موضوعی عادی تبدیل شده و همه به این موضوع عادت کردند.اما اگر به عمق این مطلب ورود کنید درمییابید که بستن وبلاگها با دایره محدود اطلاعرسانی و بعضاً با نظرات شخصی، موضوعی غیر قابل درکه!! چرا گفتن بعضی حقایق، تاکید میکنم بعضی حقایق محدود، باید با کنش دولت نقدپذیر!! واقع بشه؟اگر حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟» این مطلبی است که در وبلاگ دستپخت ژورنالیست ایرونی در مورد موج فیلترینگ میخوانیم. این وبلاگ ادامه میدهد: «در همین رابطه -روز دوشنبه، ۱۰ تیر (۳۰ ژوئن) روز اعتراض سفید نامگذاری شده تا دراین روز با "اعتراض به موضوع فیلترینگ" وبلاگها و سایتهای مختلفی که به فیلترگذاری معترض هستند از نوشتن پست و مطلب جدید خودداری کنند و به جای هر مطلبی در این روز، صفحهای خالی در وبلاگ و یا سایت نمایش بدهند که فقط این جمله در میان آن نوشته شده است: اندیشهها، فیلتر نمیشوند!
شاید این موضوع تاثیر چندانی نداشته باشه، اما برای شناخت خودمون و میزان اتحاد در شبکه اینترنت، محک خوبیه ....امیدوارم همتون اعلام همکاری کنید. پیشنهاد میکنم برای اینکه فراموش نکنید همین الان این جمله رو در وبلاگتون پست کنید و تیک ثبت موقت رو پایین مطلب بزنید تا روز ۱۰ تیر یادتون باشه.» امروز پارک زنان، فردا سینمای زنان به تازگی در تهران پارکهای مخصوص زنان ایجاد شده که وبلاگ نگفتنیها از این طرح میگوید: «نوابغی که زمام امور مملکت را در دست دارند يک فکر بکر جديد کردهاند. چندتا پارک مخصوص زنان در تهران راه انداختهاند! همين فرداست که سينما و تئاتر و فروشگاه مخصوص زنان هم راه بيندازند. همين فرداست که وسط کلاسهای دانشگاه ديوار بکشند. شايد واقعاً فکر میکنند با اين جداسازی میتوانند با ناهنجاریهای اجتماعی که هرروز بدتر میشود روبرو شوند. فکر میکنند که اگر موی يک زن از زير روسری هويدا شود و يا اگر چکمههايش را روی شلوار بپوشد موجب تبرج میشود و بايستی جلويش را گرفت. آخر موی زنها از خودش اشعه در ور میکنه! اين موضوع که در پارکهای تهران مزاحم زنها میشوند چيز جديدی نيست. زمان شاه هم وجود داشت که اينقدر محدوديت نبود. ولی حالا صد برابر بدتر شده. ولی يک نفر پيدا نمیشود از اين آقايان بپرسد چرا اين موقعيت وجود دارد؟ آيا راه حل قضيه جداکردن دخترها و پسرهاست؟ چرا در اين ممالک غربی که به عقيده آقايان مظهر فساد و فحشاست کسی مزاحم زنان در پارک نمیشود؟
آقايان بايستی حواسشان جمع باشد. در مملکتی که درصد زنان تحصيلکرده هر روز بيشتر میشود، نمیتوان جلوی اين صداها را گرفت و هر روز بلندتر هم خواهد شد. نمیتوان با سدسازی و جداسازی جلوی پيشرفتشان را در جامعه گرفت. اگر زنان ممالک غربی بايستی «سقف شيشه ای» را بشکنند تا به آزادی و برابری اجتماعی برسند، زنان ايران با «سقف بتونی» روبرو هستند و اين موضوع ربطی به اين نظام به ظاهر اسلامی ندارد. اين موضوع به فرهنگ و عرف مردسالار جامعه برمیگردد. من ضد انقلاب نبوده و نيستم و هميشه معتقد بودهام که منافع اين انقلاب به مضراتش میچربد. چون بالا رفتن درصد زنان تحصيلکرده از ثمرات مستقيم همين انقلاب است. ولی بايستی گفت که ملت ايران و به خصوص زنان در اين سی سال خيلی نجابت نشان داده است که با اين چرنديات کنار آمده.» زوزه و امنیت کشور و اما سری میزنم به وبلاگ عبدالقادر بلوچ که از هانا میگوید: |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|