خانه > گفتگوي خودموني > حرفهای خودمونی > مشکل، قانع کردن مردم است | |||
مشکل، قانع کردن مردم است۱- یکی از صحنههای به یاد ماندنی «فارنهایت ۹۱۱» مستند معروف مایکل مور، جایی است که بریتنی اسپرز درباره بوش و جنگ عراق میگوید: «من به او ایمان دارم» (نقل به مضمون) ۲- جایی خوانده بودم که یک ایرانی، از خاطرات سفرش به آلمان نوشته بود: «در یکی از بزرگراهها، خروجی مورد نظرمان را رد کردیم و برای بازگشت، باید چندین و چند کیلومتر میرفتیم و برمیگشتیم. به ناچار، به کنار بزرگراه رفتیم و دنده عقب گرفتیم (که قانوناً تخلف است.) پیرمرد و پیرزنی، پشت سرمان توقف کردند و یکیشان آمد و به ما گفت که این کار شما خلاف است و باید مستقیم بروید. بعد هم آن قدر ایستادند تا ما راه بیفتیم و برویم.» ۳- اصلیترین دلیل پیش آمدن بحران گاز، قیمت به شدت ارزان آن است که (مانند برق، بنزین، گازوییل و دیگر حاملهای انرژی) موجب شکلگیری فرهنگ غلط مصرف شده است. سهم آب و برق و گاز در سبد هزینههای خانوار، آن قدر کم است که اگر کسی بخواهد در هزینههایش صرفهجویی کند، به دنبال کاهش مصرف آب و برق و گاز نمیرود. به همین خاطر در ساخت و ساز هم فاکتور «کاهش مصرف انرژی» جایی ندارد. ۴- البته این مشکل دلایل بسیار دیگری هم دارد؛ از سوء مدیریت و ناکارآمدی شبکه توزیع گرفته تا توقف سرمایهگذاری در صنعت نفت و بویژه پروژه میدان گازی پارس جنوبی. گازی کردن نیروگاهها و کارخانهها و حتی قراردادهای صادرات گاز، هیچ کدام بد نیستند؛ مشکل اصلی، توقف سرمایهگذاریهای خارجی است که به لطف سیاستهای دولت نهم ... بگذریم؛ حدیث مفصل است. ۵- در این چند هفتهای که سرما، قطع گاز را به دنبال داشت، تلویزیون بارها سیاستمداران، ورزشکاران و هنرمندانی را نشان داد که به مردم توصیه میکردند که در مصرف گاز، صرفهجویی کنند. اما آیا کسی صرفهجویی کرد؟ ۶- بر خلاف مهندس موسوی، معتقدم نباید فاکتور «ایثار» را در اقتصاد و برنامهریزی لحاظ کرد (و بعد تقصیر را به گردن مصرفکنندگان انداخت!) اما گاهی که کشور، در زمینهای با مشکل روبهرو میشود، باید مردم به دولت (به عنوان نماینده خودشان) کمک کنند. اما لازمه این همکاری، «اعتماد» است. آیا کسی را در کل حکومت (و نه فقط دولت فعلی) میشناسید که اگر به صفحه تلویزیون بیاید و از مردم، کمک بخواهد، نه همه مردم، که لااقل دو سوم آنها به او اعتماد کنند و به خواستهاش، گردن بگذارند؟ ۷- تا حالا بسیار دیدهام که در ترافیک، کسی برای آژیر آمبولانس یا آتشنشانی، تره هم خرد نمیکند. همه به خوبی میدانیم که قانوناً باید راه را برای خودروهای امداد باز کرد. راه دادن به آمبولانس، نه ربطی به دولت ندارد و نه در این کشور و آن کشور یا در حکومت فلان و بهمان، فرقی میکند. یک وظیفه انسانی، اخلاقی و اجتماعی است. نام این کار را جز «بیمسئولیتی اجتماعی» چیز دیگری میتوان گذاشت؟ ۸- بحثم این است که مشکل کشور ما، بیش از هر چیز، از دست رفتن اعتماد بین مردم و حکومت است و این بیاعتمادی، کار را به «بیمسئولیتی اجتماعی» هم کشانده است. مشکل این است که آن جایگاهها، اعتبار خود را از دست دادهاند و درست برعکس آمریکا که نشستن بر صندلی رییسجمهور، موجب اعتماد به شخصی مثل جرج بوش میشود، تقریباً هر گونه مسئولیتی در این کشور، «بیاعتمادی» را به ارمغان میآورد؛ فرقی هم نمیکند که وزارت باشد، وکالت یا قضاوت. ۹- مشکل، موافق و منتقد و برانداز نیست. مشکل، مشارکت و آبادگران نیست. این مشکل را نه آبادگران، نه مؤتلفه، نه کارگزاران، نه اعتماد ملی، نه مشارکت، نه تحکیم وحدت، نه نهضت آزادی، نه جبهه ملی، نه اتحاد جمهوریخواهان، نه مجاهدین خلق، نه کمونیست کارگری، نه سلطنتطلبان و نه هیچ دسته و گروه دیگری نمیتواند حل کند. بله؛ خاتمی و احمدینژاد، مشارکت و آبادگران، هزار و یک تفاوت دارند؛ اما مشکل اصلیتر این است که کسی نمیتواند مردم را برای صرفهجویی قانع کند. ------------------------ |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
مردم بی دلیل اینطور نشدند، از بس از همه ی طبقات قدرتمدار در حکومت دروغ شنیدند دیگه اعتمادی باقی نمانده. حتی اگر یک موقع به هر دلیل دروغ نگویند دیگر قصه ی چوپان دروغگوست.
-- شهرزاد ، Jan 31, 2008بسیار مقاله بجا و درستی بود به تک تک پاراگرافها ایمان دارم
-- بدون نام ، Jan 31, 2008در مورد صرفه جویی گاز فکر می کنم بسیاری از مردم تا حد امکان اقدام به این عمل کردند ولی نمی توان از مردم خواست که در سرمای 20 درجه زیر صفر در خانه هایی که عایق بندی نشده اند بیش از این صرفه جویی کنند تقصیر ملت چیست که به دلیل سیاست دولت نهم پروژه های پارس جنوبی مختل شده اگر فازهای پارس جنوبی به موقع افتتاح شده بود الان با این مشکل مواجه نبودیم .
-- یوسف ، Jan 31, 2008اینکه ما ملتی بی مسولیت وبی تفاوتی هستیم و تکلیفمان با خودمان هم روشن نیست متاسفانه واقعیت دارد ....
-- astyak ، Jan 31, 2008بهرنگ جان عالی بود. خسته نباشی.
-- هادی ناصری ، Jan 31, 2008حکومت نزد مزدم مشروعیت ندارد و با این اوصاف و روالی که دولت و حاکمان فعلی در پیش گرفته اند تا سالیان سال مشروعیت و بدنبال آن اعتماد ایجاد نخواهد شد مردم نه تنها به در خواست صرفه جویی توجه نمی کنند بلکه لطایفی از این قبیل می سازند :
-- رامینی ، Jan 31, 2008با مصرف نخود ،باقلی،آش ،لوبیا دولت را در تولید گاز طبیعی یاری کنید.
مقایسه کنید با عمل آن پیر زن و پیر مرد آلمانی و مردم را هم مقصر نکنید بستر مشروعیت و اعتماد سازی را دولت و نظام باید فراهم کند.